ژان پل سارتر - بیوگرافی، عکس ها، زندگی شخصی، کتاب ها، مرگ

Anonim

زندگینامه

اختلافات در مورد چگونگی تماس سارتر، امروز آخرین. مارتین هایدگر معتقد بود که ژان پل نویسنده است و ولادیمیر نابوکوف فیلسوف را نام برد. اما هر کس همگرا است که نماد متفکر و روانشناس او را با او مناسب خواهد کرد.

فرانسه معروف هر دو تحسین و منتقدان دارد. اولین نوشته هایی را که از طریق آن موضوعات قرمز موضوعات پوچ بودن بودن، آزادی و تنهایی است، رد کرد.

سارتر یک بت از Beszhabashnya پاریس و پدر اگزیستانسیالیسم نامیده می شود که بر آن زمان تأثیر گذاشت، زیرا او جایزه نوبل را به دست آورد. اما من اعلام کردم که "آزادی او انتخاب خداست!"، جایزه به هیچ چیز.

مخالفان تعالیم سارترا، نویسنده را در ساخت و ساز و نام، یک جامعه اجتماعی است که انسان آنها تهوع را ایجاد می کند. حقیقت در جایی در وسط بود.

دوران کودکی و جوانان

ژان پل چارلز امار ساردر - پاریساران. متولد ژوئن 1905 در خانواده بورژوایی. اولین فرد پدر و مادر را به یاد نمی آورد - افسر نیروی دریایی: ژان باتیست از تب زرد فوت کرد، زمانی که پسر یک سال و 3 ماه انجام شد. بعدها، پسر به طور خاص "متشکرم" پدر و مادر، خواستار مرگ زودرس تنها شایستگی Sartra Sarter: پدر او را بالا نبرد و او را سرکوب نکرد.

Ann-Marie Ballery Child، متاسفم که او بدون پدرش رشد می کند. یکی دیگر از دلایل حساسیت مادران غیرقابل پیش بینی ظاهر یک پسر بود: ژان پل با یک چشم چپ کوزوزی و بلین در سمت راست متولد شد. کودک خراب شده توسط 12 سال توسط یک Daffodil و Egocentric رشد کرد. اما در بزرگسالی، فیلسوف و مقدماتی اذعان کردند که در سال های اولیه او مانند "ابزار ملموس، موجودی بدون معنی و هدف" احساس کرد.

مادر یک نماینده روشن اگزیستانسیالیسم از جنس دانشمندان Elsass آمده است. چارلز شویتزر - پدربزرگ سارتر - فیلیست-آلمانی گرا، استاد، در پایتخت دانشگاه زبانی فرانسه تاسیس شد. عمو - آلبرت شویتزر - برنده جایزه نوبل، متفکران و مسیحیان.

ژان پل سارتر

ژان پل سارتر در عسل بزرگ شد (کمون در ساحل جنوبی سین)، در خانه پدربزرگ مشهور، جایی که بستگان آنها مراقبت از پسر و عشق را احاطه کرده اند. اما آنها نیز منتظر نبودند: در "کلمات" رمان، نویسنده به نام زندگی در خانه جهنم، که ریاکاری ریاکاری را به عهده داشت. قابل توجه است که عمو، در همان خانه رشد کرده است، فضای خانواده را به عنوان گرم شگفت انگیز توصیف کرد.

آتیسم، سارترا "محصول" آموزش بود. مادربزرگ پودر کاتولیک و پدربزرگ پدربزرگ متاسفانه، خنده در "نیمه" دین، که از آن ژان پل نتیجه گرفت که هر دو ادیان ارزش یک پنی نداشتند.

آموزش و پرورش فیلسوف دریافت شده در Lyceum Porta La Rochelle در غرب فرانسه، سپس در دانشگاه معتبر پاریس Normale Sup (مدرسه تربیتی بالاتر)، با گذشت رقابت دشوار است. پس از حفاظت از پایان نامه فلسفی و کار معلم فلسفه در لیسه گاوریان سارتر در اواسط دهه 1930 به کارآموزی در برلین رفت. پس از بازگشت به پاریس، یک دانشمند جوان به کار معلم بازگشت.

فلسفه و ادبیات

اولین مقاله های مهم در بیوگرافی ژان فیلد سارترا در اواخر دهه 1930 ظاهر شد. صفحات اولیه رمان "Noshnota" در Gavre نوشته شده است. انتشار در سال 1938 تأثیر یک بمب شکسته را داشت: نویسنده نشان دهنده پوچ بودن بودن، هرج و مرج و ناامیدی، در مورد غیر منطقی بودن زندگی است. قهرمان این رمان به این نتیجه رسیده است که خلاقیت معنی دار وجود دارد.

در سال آینده، ژان پل سارتر یک شگفتی جدید را ارائه می دهد - مجموعه ای از 5 رمان "دیوار"، نامی که به داستان اول داد. هر دو نوشته شده رویدادهای روشن برای خواندن فرانسه می شوند.

دومین جنگ جهانی دوم، حزب جینز حزب سارتر را از بین برد: به دلیل نابینایی، چشمانش به جلو فرستاده شد، بلکه در بدن هواشناسی بود. پس از اشغال توسط آلمانی های فرانسه، نویسنده در اردوگاه کار اجباری برای زندانیان جنگ نیم سال صرف می کند، اما در سال 1941، یک هواشناس نیمه کور منتشر شد، سارتر به نوشتن بازگشت.

ژان پل سارتر - بیوگرافی، عکس ها، زندگی شخصی، کتاب ها، مرگ 16008_2

در سال 1943 به انتشار، بازی "مگس" رسیده است. اسطوره یونانی باستانی براساس اگزیستانسیالیستی برای تجزیه و تحلیل مشکلات مدرنیته است.

1943 برای جین فیلد پیروزی سارتر: دوم به نام "پشت درهای بسته" و کار "بودن و هیچ چیز" به بازی Sensational "مگس" اضافه شد. کتاب ها میلیون ها نفر را مطالعه می کنند، روزنامه ها و مجلات در مورد فیلسوف بزرگ، روشنفکران بیکار او نوشته شده است. کتاب های منتشر شده اجازه می دهد که سارترا آموزش و تمرکز بر فلسفه و ادبیات را ترک کند.

برای نخبگان فکری فرانسوی، کتاب "پیدایش و هیچ چیز" تبدیل به دسک تاپ می شود. یک موضوع قرمز از طریق کار این است که هیچ آگاهی وجود ندارد - تنها یک تحقق جهان در اطراف ما وجود دارد. یک شخص مسئول اقدامات کامل پیش رو و هر کس دیگری است.

ژان پل سارتر - بیوگرافی، عکس ها، زندگی شخصی، کتاب ها، مرگ 16008_3

ایده های ژان فیلد سارترا بسیار محبوب هستند که فیلسوف به پاریس بت تبدیل می شود، طرفداران تعالیم او، اگزیستانسیالیست های جوان، به پاریس "کافه د فل پور" می روند. محبوبیت اگزیستانسیالیسم در نسل جوان فرانسه توسط روحیه آزادی، توضیح داده شده است که در آن سال ها جو را آغشته می شود. "مرد سارتروفسک" محکوم به آزاد است "شعار، طلسم می شود.

در سال 1946، ژان پل سارتر این ایده ها را به خوانندگان ارائه داد و طرفداران یک بازی تک نفره "شلخته فضیلت" را به عهده داشت. پس از 7 سال، هنرمند Studio فیلمبرداری فیلم را که لوئیس د فیون بازی کرد، شلیک کرد. و در سال 1955، در اتحاد جماهیر شوروی در بازی، بازی "Lizzy McKEI" مطرح شد، نقش اصلی که در آن عشق به اولوف بازی کرد.

در نوشته های خود، ژان پل سارتر ایده مردمی ناخودآگاه را از سیگموند فروید رد کرد. متفکر فرانسوی ادعا می کند که یک فرد همیشه به صورت آگاهانه عمل می کند و تلاش می کند تا اقدامات را بر روی چیزی مستقل، فیزیولوژیک - تلاش برای جلوگیری از مسئولیت. به گفته سارتر، حتی حملات هیستری خود به خودی خود به خودی خود نیستند و آگاهانه نورد.

در دهه 1960 سارتر در Zenith شکوه. او از نهادهای اجتماعی موجود انتقاد می کند، متهم به تحریم حقوق بشر، هنجارهای حقوقی، هویت را جذب می کند و قوانین - سرکوب آزادی. دانش آموزان Cummy معتقد هستند که تنها اعتراض خود به خودی و یک بار اعتراض به نهادهای اجتماعی توجیه شده است: جنبش سازمان یافته با برنامه و منشور سارتر تشخیص نمی دهد.

در سال 1964، فیلسوف جایزه نوبل را رد کرد، نه خواستار آن که به "نهاد اجتماعی" تبدیل شود، که در آن او خیلی زایپ بود. فیلسوف نماد انقلاب 1968 شد. او از یهودیان دفاع کرد، علیه جنگ های الجزایر و ویتنام اعتراض کرد، متهم به حمله به کوبا و اتحاد جماهیر شوروی - در چکسلواکی. ساکنان رهبر دو بار بود، ستیزه جویان به سردبیر رفتند.

در بهار سال 1968 در طی بازپرداخت دانش آموزان در داخل انقلابیون اسیر سوربونا، تنها 63 ساله ژانویه را مجاز به 63 ساله کردند. در طول شورش های مرتبط با اعتراض بعدی، دانش آموز متفکر و بت بازداشت شد. چارلز دگل، با شنیدن در مورد آن، گفت:

"فرانسه Voltaires کارخانه نمی کند."

فیلسوف آزاد شد

زندگی شخصی

به عنوان یک دانش آموز، ژان پل با سیمونو د بووار ملاقات کرد. ظاهر سارتر (Squint، دندانهای زرد دودی، یک ردیف چهره، افزایش 1.58 متر) زیبایی لاغر را متوقف نکرد. سیمون نوشت که او دوقلو و خدای خود را ملاقات کرد. یک جین غیر یخ زده در خارج از منجمد، گروهی از تحسین فرانسه را احاطه کرده است، زیرا او به سختی مرگ را به مرگ محکوم کرد.

Jean-Paul Sartre و Simon de Bovwar

سارتر و بردار همسران مدنی شد، اما در این ازدواج حتی برای فرانسه با نیروهای آزاد خود بسیار عجیب و غریب بود. فیلسوف بارها و بارها و به طور آشکار سیمون را تغییر داده است، او آرام باقی ماند و همچنین با مردان و زنان تغییر کرد. ازدواج کودکان و زندگی "پیچیده" نیست - همسران در خانه های مختلف زندگی می کردند و زمانی که آنها می خواستند ملاقات کردند.

یک رمان با یک ارسطو از روسیه اولگا کوزخویچ برای زندگی شخصی این جفت، نشان داد. فرانسوی از زیبایی مجذوب شد، او را به "دیوار" خود اختصاص داد و تعطیلات خود را صرف کرد. سیمونا در بدهی باقی نمانده بود - Kozakevich اغراق آمیز و رمان او را "او آمدند". معشوقه به یک عضو خانواده تبدیل شد، و سارتر به خواهرش علاقه مند شد - واندا.

سپس معلم بوتار، ناتالی سورکین، دانش آموز 16 ساله را تحسین کرد. به زودی دختر معشوقه سارتر شد. مادر Sorokina به وزارت آموزش و پرورش شکایت کرد و سیمونا اخراج شد.

تصمیم همسر سالخورده برای انتقال حقوق به میراث ادبی معشوقه جوان - الغریک آرته الشیم - زن خشمگین شد، اما تعجب نکرد. این شرایط این است که ستایشگران سارتر تلاش می کنند تا به طور قانونی از وارثان محافظت کنند، همچنین به سنگ زنی منجر نمی شد: سیمون به آینه آمد - او کار و پول را به یک دوست دختر جوان برد. اما زمانی که ژان پل در حال اجرا است، وفادار بود - مهم نیست که چقدر عجیب و غریب به نظر می رسد - سیمون.

مرگ

در طول پایان عمر گلوکوم، او جین فیلد سارتر کور را ساخت. او نوشت، اما مصاحبه های توزیع شده و اختلافات را با پیروان ترتیب داد. قبل از مرگ، فیلسوف از او خواست تا بدون پاتو و نكرولوژیست های بلندپروازانه آن را صرف کند: بی قید و شرط و اپیتافیت رژه او بود.

قبر ژان زمینه سارتر

پاریسی معروف در اواسط آوریل 1980 از ادم ریه ها فوت کرد. همانطور که حدس زدید، مراسم خاکسپاری رسمی اعلام نکرد. اما زمانی که فرآیند غم انگیز در امتداد بانک چپ یونجه حرکت کرد، 50 هزار پاریس به طور خود به خودی پیوستند.

مرگ شوهرش و کومیر بوتار سخت گرفت: از شوک کمی با التهاب ریه ها. سیمون از سن 6 سالگی، که در سن 6 سالگی صرف شد، جان سالم به در برد. هدف عبادت ناپدید شد و در زندگی آینده هیچ معنایی نداشت. Boroni Bovwar در یک قبر با شوهرش در گورستان Montparnasse.

کتابشناسی - فهرست کتب

  • 1938 - "Noshnota"
  • 1939 - "coten"
  • 1943 - "مگس"
  • 1943 - "پیدایش و هیچ چیز"
  • 1943 - "برای درهای بسته"
  • 1946 - "شلخته فضیلت"
  • 1948 - "دست های کثیف"
  • 1951 - "شیطان و خداوند خداوند"
  • 1964 - "کلمات"

نقل قول

"هیچ چیز جدیدی وجود نداشت."

"جهنم دیگران است."

"اگر شما به تنهایی با شما خسته شده اید، پس شما در یک جامعه بد هستید."

"شما همیشه مسئول آنچه من سعی نکردم جلوگیری کنم."

"به منظور همدردی با رنج دیگران، آن را به اندازه کافی یک فرد است، اما به منظور همدردی با شادی شخص دیگری، شما باید یک فرشته باشید."

"نبوغ هدیه ای نیست، بلکه مسیر انتخاب شده در شرایط ناامید کننده است."

ادامه مطلب