Gottfried Leibniz - بیوگرافی، عکس ها، زندگی شخصی، علوم رایانه و فلسفه

Anonim

زندگینامه

مطمئنا بسیاری از هنوز هم با نیمکت مدرسه به یاد داشته باشید که در صفحات کتاب های درسی در جبر شما می توانید نام Leibnitsa، و گاهی اوقات پرتره خود را پیدا کنید. اما همه نمی دانند که این فرد نه تنها با یک نشانه انتگرال و فرمول های ریاضی مطرح شد، بلکه کشف های دیگر زمینه های علمی را نیز انجام داد. متأسفانه، لایبنیتس به خاطر شایستگی های خود در زندگی خود احترام نداشت، اما نام او جاودانه شد و آموزه های این فیلسوف برای نسل های آینده اساسی بود.

دوران کودکی و جوانان

Gottfried Wilhelm Leibniz در 21 ژوئن (1 ژوئیه) از سال 1646 متولد شد، در مرکز اداری زمین پایین نیدرزاکسن - هانوور. Gottfried در خانواده استاد مبدا Serbo-Luzhitsky بزرگ شد، که دور از تدریس فلسفی نیست: 12 سال، نان آور اصلی در خانه به شکل خاصی از دانستن جهان و خود را به عنوان یک استاد عمومی قرار داد اخلاق

Gottfried leibnits

همسر سوم او Katerina Shmukk، دختر یک وکیل عالی رتبه، توسط ملیت - خالص آلمانی. گوتفرید بچه ای بود که توسط خدا بوسید: از دوران کودکی، پسر نابغه خود را نشان داد، بنابراین لایبرات ها سعی کردند کنجکاوی یک پسر کوچک را توسعه دهند. در حال حاضر هیچ شکی نبود که فرزندانشان تبدیل به یک دانشمند عالی شوند که اختراعات مفید این جهان را ارائه می دهند.

پدر پسر باتجربه در عشق به ادبیات پخته شده است، به طوری که لایبنیتز کتاب های خود را یکی دیگر، خواندن داستان های تاریخی در مورد پادشاهان بزرگ و شوالیه های شجاع. متأسفانه، لایبنیتس SR. هنگامی که پسر نبود و هفت ساله نبود، پدر و مادر پس از خودش یک کتابخانه بزرگ را ترک کرد، که یک مکان مورد علاقه در گوتفرید جوان بود.

مجسمه Gottfried Leibnitsa

یک روز فیلسوف آینده و دانشمند به دو نسخه خطی، یک بار توسط دانش آموز کنار گذاشته شد. اینها آثار مورخان باستانی رومی لیبی و خزانه داری کللویا بود. آخرین نویسنده، جوان Leibunis بدون مشکل خواندن، اما درک لیبی برای Gottfried دشوار بود، زیرا کتاب قدیمی با استفاده از لفاظی های بلند و مجهز به حکاکی های باستانی بود.

اما لایبنیتس، که عادت به تسلیم نیست، آثار فیلسوف را دوباره خواند، تا زمانی که ماهیت فرهنگ لغت را بدون استفاده از فرهنگ لغت نوشته شود. همچنین، مرد جوان آلمانی و لاتین را مطالعه کرد، پیش از توسعه ذهنی همسالانش. معلم Labitsa متوجه شد که بخش او یک برنامه مدرسه را دنبال نکرده است، اما به جلو حرکت می کند، به بانک پیگگی دانش خود را از نویسنده نویسنده، که باید توجه داشته باشید، دانش آموز از کلاس های ارشد است.

Gottfried leibnits

بنابراین، معلم که معتقد بود که گوتفرید باید کتاب های لیبی را از بین ببرد، تقویت کننده های مرد جوان، که لازم است توجه خود به آموزش خود را از لایبنیان و تحریک عشق به عشق به انسان گرایان Komensky و متکلمان مارتین لوتر. اما، با یک پوشش خوشحال از شرایط، Nobleman عبور، این گفتگو را شنیده و معلم را برای این واقعیت که او همه را با یک اندازه گیری شایسته است، شنیده است.

در نتیجه، هیچ کس نباید Leibnitsa را مجبور به طور مستقل بازپرداخت چمدان دانش، زیرا Passerby - Nobleman، حق برخورداری از نبوغ Leibnitsa، خواستار والدینش برای دادن کلید از کتابخانه پدر است. بنابراین، مرد جوان با بی قراری مرد جوان، آثار دانشمندان باستانی Cicero، Plato، Seneki، Plinia را لمس کرد.

مجسمه Gottfried Leibnitsa

لایبنیتس در یک موسسه آموزشی معتبر تحصیل کرد - مدرسه لایپزیگ سنت توماس. در آنجا، یک مرد جوان توانایی های ذهنی خود را به معلمان نشان داد. او به سرعت وظایف ریاضی را حل کرد و حتی استعداد ادبی را نیز نشان داد. در روز تثلیث مقدس، دانش آموزانی که باید یک سخنرانی جشن را بخوانند، بیمار بود، بنابراین این وظیفه به لایبیتوس سپرده شد.

Gottfried یک شبه را مدیریت کرد تا یک کار در لاتین را تشکیل دهد. علاوه بر این، او قادر به ساخت یک شعر از پنج DRATS بود، که صدای مورد نظر کلمات را به دست آورد. معلمان پیامبر پسر، که پس از آن تنها 1 ساله بود، آینده ای عالی بود.

بعد، 14 (15) -e-your-old-gotfride همچنان به علم گرانیت Nibble دیگر در مدرسه، بلکه در دانشگاه لایپزیگ ادامه یافت. در آنجا او علاقه مند به فلسفه بود - نوشته های کپلر و جلیل. دو سال بعد، لایبنیتس به دانشگاه ینا منتقل شد، جایی که او شروع به رفتن به ریاضیات عمیق کرد.

در میان چیزهای دیگر، مرد جوان شروع به دخالت در فقه کرد، زیرا او معتقد بود که علم که الهه های فجیع در یک زندگی بیشتر محو شده بود، محو شد. در سال 1663 لایبنیتز مدرک لیسانس را دریافت کرد و یک سال بعد، مدرک کارشناسی ارشد در فلسفه بود.

دکترین

اولین رساله "در اصل فرد سازی" لایبنیتس در سال 1663 نوشت. تعداد کمی از مردم می دانند، اما پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، Gottfried تبدیل به یک کیمیاگر استخدام شد. واقعیت این است که لایبنیتس درباره جامعه کیمیاگری در نورنبرگ شنیده و تصمیم گرفت تا یک حیله گر را انجام دهد: او فرمول های غیر قابل درک را از کتاب های کیمیاک های معروف تخلیه کرده و مقاله خود را از سوی رئیس جمهور روسنکرایندگان به ارمغان آورد.

گوتفرید لایبنیتس در جامعه

پیروان تعالیم عرفانی توسط دانش گودال شگفت زده شدند و او را توسط متخصص اعلام کرد. دانشمند اعتراف کرد که او توسط احترام عذاب نیافته است، ریاضیدان آینده به این گام رفت، زیرا توسط کنجکاوی بی تکلف او گفته شد.

در سال 1667، جوان لایبنیتز شروع به فعالیت های تبلیغاتی کرد و موفق به تدریس فلسفی و روحی شد. لازم به ذکر است که زمانی که مکالمه درباره ناخودآگاه در حال آمدن است، بسیاری از آنها Sigmund فروید را به یاد می آورند، اما لایبنیتس بود که مفهوم ادراکات کوچک ناخودآگاه را پیش بینی کرده است، پیش از روانکاوی آلمان، پیش از روانکاوی آلمان پیش از روانکاوی آلمان. در سال 1705، "آزمایش های جدید در مورد درک انسان" نوشته شد، و در پنج سال بعد کار فلسفی به نام "Monadology" (1710).

بنای یادبود Gottfried Leibnitsa

فیلسوف سیستم مصنوعی خود را ایجاد کرد، معتقد بود که کل جهان متنوع شامل مواد خاصی است - مونادها که به طور جداگانه از یکدیگر جدا می شوند، و به نوبه خود، یک واحد معنوی بودن هستند. علاوه بر این، از نظر او، جهان چیزی غیر قابل توضیح نیست، زیرا کاملا شناخته شده است و مشکل حقیقت نیاز به تفسیر منطقی دارد. برای تعالیم، لایبنیا بالاتر موناد خالق است که یک نظم دنیای خاص را ایجاد کرده است و معیار حقیقت از شواهد منطقی حمایت می کند.

دست خط Gottfried Leibnitsa

Gottfried در نظر گرفته شده پیدایش به عنوان چیزی هماهنگ، اما او همچنین سعی در غلبه بر تناقضات خوب و بد. آثار فلسفی لایبنیا بر Schelling و Schopenhauer تاثیر گذاشت، اما ولتر دکترین خود را در مورد "اعتراض یا توجیه خدا" (1710)، که سه مرحله از شر شیطان را توصیف می کند، در نظر گرفت.

ریاضیات و علوم

به دلیل موضع خود در خدمت Mainz Kurfürst، Genfreed مجبور شد در اروپا سفر کند. در طول این اتصالات، او را ملاقات کرد، مخترع هلندی مسیحی کریستین، که موافقت کرد تا ریاضیات را به او آموزش دهد.

بنای یادبود Gottfried Leibnitsa

در سال 1666، Gottfried نویسنده ترکیب "در هنر ترکیبیات" است، و او همچنین یک پروژه در مورد ریاضیات منطق را درک کرد. ما می توانیم بگوییم که لایبنیت دوباره دوباره نگاه کرد، زیرا این دانشمند در منابع کامپیوتر و علوم کامپیوتر ایستاده بود.

در سال 1673، او با یک رایانه دسکتاپ آمد، پیشرو ضبط خودکار از اعداد پردازش شده در یک سیستم دهدهی محاسبات. این دستگاه به عنوان یک armitometer leiby نامیده می شود (نقاشی های معماری در نسخ خطی Leonardo da Vinci یافت می شود). واقعیت این است که Leibnitsa آزار دهنده است که مسیحیان دوستانش با اضافه کردن اعداد زمان زیادی را صرف می کنند، در حالی که گوتفرید خود را باور داشت که او را اضافه می کند، از بین می برد، به اشتراک گذاشت و ضرب می کند - این خدمتکاران بود.

Gottfried Labitsa ماشین محاسبات

شمارشمتری لایبونی از دستگاه شمارش پاسکال پیشی گرفت. قابل توجه است که یک نسخه از دستگاه محاسباتی به دست پیتر من افتاد، که از دستگاه شگفت زده شد، عجله کرد تا این معجزه را به امپراتور چینی بدهد.

آشنایی پادشاه، که پنجره را به اروپا سوخته بود و دانشمند آلمانی در سال 1999 رخ داد و این جلسه تصادفی بود. پس از گفتگوهای طولانی، لایبنیتس از پیتر، پاداش پولی و عنوان مشاور مخفی عدالت دریافت کرد. اما پیش از این، پس از شکست نیروهای روسیه در نبرد در نبرد در ناروا، لایبنیتس از یک Odea Karla XII ستایش شده بود، جایی که او امیدوار بود که سوئد مرزهای خود را از مسکو به آمور گسترش دهد.

گوتفرید لایبنیتس و پیتر من

اما پس از آن او اعتراف کرد که او خوشبختی به عنوان یک دوست پادشاه بزرگ روسیه، و به لطف Leibnitsa پیتر من، ایجاد آکادمی علوم در سنت پترزبورگ را تصویب کرد. از بیوگرافی Gotfrida، شناخته شده است که در سال 1708 او با نویسنده قانون تاریخ جهان تاریخ جهان اسحاق نیوتن اختلاف نظر داشت. لایبنیتز کشف ریاضی ریاضی خود را از یک سیستم حسابداری دیفرانسیل منتشر کرد، اما نیوتن، که با این کار علمی آشنا شد، یک همکار را در کارگاه آموزشی در سرقت ایده ها و سرقت ادبی متهم کرد.

اسحاق اظهار داشت که 10 سال پیش به همان نتیجه رسیده است، اما آثار او را منتشر نکرده است. لایبنیتس نشان داد که او یک بار دستنوشته نیوتن را مطالعه کرده بود، اما به طور مستقل به نتایج مشابهی آمد. علاوه بر این، آلمان با یک نمادگرایی راحت تر، که ریاضیدانان تا به امروز استفاده می کردند، آمد.

گوتفرید لایبنیتس و اسحاق نیوتن

اختلاف بین نیوتن و لایبنیتس تا سال 1713 ادامه یافت، این اختلاف در آغاز یک جنگ اولویت اروپایی به یک دانه تبدیل شد و در شهرها، بروشورهای ناشناس بودند که از اولویت یکی از شرکت کنندگان در این درگیری دفاع کردند. این رویارویی به عنوان "ترسناک ترین شرم آور در کل تاریخ ریاضیات" شناخته شده است.

به دلیل میزبان، دو دانشمند به مدرسه ریاضی انگلیسی دروغ گفتند و برخی از نیوتن ها را نادیده گرفتند و عموم مردم تنها پس از چندین سال شناخته شدند. لیبنیتز علاوه بر ریاضیات، فیزیک و روانشناسی، زیست شناسی تحصیل کرد، (دانشمند، ایده سیستم های ارگانیک را به عنوان یکپارچگی مطرح کرد و همچنین در زمینه زبان شناسی و فقه موفق شد.

زندگی شخصی

Leibnic اغلب ذهن جامع بشریت نامیده می شود، اما Gottfried، پر از ایده ها، همیشه کار را به پایان نرسیده است. دشوار است که در مورد ماهیت دانشمند قضاوت کنیم، زیرا معاصران او تصویری از یک دانشمند را به روش های مختلف توصیف کرد. بعضی ها گفتند که او یک فرد خسته کننده و ناخوشایند بود، دیگران ویژگی های منحصرا مثبت داده شدند.

گوتفرید، پیروی از فلسفه خود، خوش بینانه و انسانی بود، که حتی در طول جنگ با اسحاق نیوتن یک کلمه بد را به حریف گفت. اما لایبنیتز سریع و زخمی شد، اما او به سرعت به حواس خود رسید و اغلب خندید، حتی اگر احساسات ناامید کننده بود. با این وجود، دانشمند معاون داشت، که او خود را به رسمیت شناخت: گاهی اوقات ریاضیدان یک خرسند و korestolobiv بود.

صوفیه شارلوت هانوفر

لایبنیتز لباس پوشید و یک کلاه گیس سیاه را پوشید، زیرا به همین دلیل از آن زمان بسیار دیکته شده بود. در یک وعده غذایی، دانشمند شکی نیست، و شراب نوشیدنی به ندرت، اغلب در تعطیلات. اما حتی در این نوشیدنی سوختن از انگور، Gottfried شکر مخلوط، به عنوان او طعم شیرین است.

همانطور که برای رابطه افتخاری، اطلاعات کمی در مورد رمان های گوتفرید وجود دارد، و برخی از بیوگرافیان اطمینان دارند که یک زن در زندگی یک دانشمند علوم وجود دارد. اما او یک دوستی گرم را با ملکه پروس صوفیه شارلوت هانوفر آغاز کرد، با این حال، این روابط فراتر از چارچوب افلاطونی نیست. در سال 1705، صوفیه درگذشت، و لایبنیتس نمی توانست بقیه عمر خود را با آنچه که او اتفاق افتاد، قبول کرد، پس از مرگ عزیزانش، خانم ها را پیدا نکردند، که قلبش را لمس کرد.

مرگ

آخرین سال های زندگی، Leibnitsa تنش بود، زیرا رابطه او با پادشاه کنونی انگلیسی متهم نشده بود: آنها به دانشمند بزرگ به عنوان یک دادگاه نگاه کردند، و حاکم، اعتماد به نفس خود را صرف پول اضافی برای پرداخت هزینه برای کار Labitsa، تمام وقت همواره نارضایتی خود را بیان کرد. بنابراین، احاطه شده توسط دانشمند، فتنه از داوران و حملات به بخشی از کلیسا بود.

قبر Gottfried Leibnitsa

اما، علیرغم ناتوانی بودن، Gottrid همچنان به شرکت در علوم مورد علاقه ادامه داد. به دلیل شیوه زندگی ماندگار، دانشمند دارای نقرس و روماتیسم بود، اما نابغه به سلامت خود به پزشکان اعتماد نکرد و تنها از یک داروی اهدا شده توسط یک دوست لذت برد. علاوه بر این، لایبنیتس مشکلات دید داشت، به عنوان فیلسوف در پیری عشق را برای خواندن از دست ندهد.

در 14 نوامبر 1716، لایبنیتس دوز دارو درمانی را محاسبه کرد و بیماری را احساس کرد. پس از رسیدن، دیدن وضعیت ریاضیات، او خود را به داروخانه رفت، اما زمان نداشت - گوتفرید لایبنیتز درگذشت. پشت تابوت سیج، که جهان کشف بی سابقه ای را ارائه کرد، تنها یک نفر رفت - دبیر او.

اکتشافات

  • 1673 - معمار سنج
  • 1686 - نماد برای انتگرال
  • 1692 - مفهوم و معادله پاکت یک خانواده تک پارامتر منحنی
  • 1695 - عملکرد نشانگر در فرم کلی ترین
  • 1702 - دریافت تجزیه فراکسیون های منطقی در مجموع ساده ترین

ادامه مطلب