نیکولای Gumilev - بیوگرافی، عکس ها، زندگی شخصی، اشعار و کتاب ها

Anonim

زندگینامه

نیکولای Gumilev، اشعار که اشعار از درمان ادبی در نیمه دوم دهه 1920 برداشته شد، تصویری از نظریه پرداز ادبی بود که صادقانه معتقد بود که کلمه هنری نمی تواند نه تنها بر ذهن مردم تأثیر بگذارد، بلکه واقعیت های اطراف آن را نیز تبدیل می کند.

پرتره Nikolai Gumilev

خلاقیت افسانه عصر نقره به طور مستقیم به دنیای او بستگی دارد، که در آن ایده جشن روح بر گوشت نقش مهمی بود. در طول زندگی، رونق عمدا خود را به یک دلیل ساده به موقعیت های شدید و دشوار تبدیل کرد: تنها در زمان خراب کردن امید و از دست دادن شاعر، الهام بخش بود.

دوران کودکی و جوانان

در 3 آوریل 1886، Stepan Yakovlevich Gumilyov و همسرش آنا ایوانوانا یک پسر متولد شد، که پس از نیکولای نامگذاری شد. خانواده در شهر بندر کرونشتات زندگی می کردند و پس از استعفای سر خانواده (1895)، آنها به سنت پترزبورگ نقل مکان کردند. به عنوان یک کودک، نویسنده یک کودک بسیار دردناک بود: سردرد روزمره نیکلاس را به دیوانگی آورد و حساسیت به صداها را افزایش داد، بوی و سلیقه، زندگی خود را تقریبا غیر قابل تحمل کرد.

نیکولای Gumilev به عنوان یک کودک

در طول تشدید، پسر به طور کامل در فضا ناامید شد و اغلب فریب خورده بود. نبوغ ادبی او در سن شش سالگی خود را نشان داد. سپس او اولین کوارتز خود را "نیاگارا زندگی کرد" نوشت. نیکولای در پاییز سال 1894 به دبیرستان Tsarsko وارد شد، اما او فقط چند ماه تحصیل کرد. به دلیل دیدگاه دردناک او، Gumilev بارها و بارها در بخشی از همتایان مضحک قرار گرفت. به منظور آسیب رساندن به کودک و روان کودک ناپایدار کودک، والدین گناه از پسرش به یادگیری خانه دور بودند.

نیکولای Gumilev در جوانانش

1900-1903 خانواده Gumilev در Tiflis صرف شد. در آنجا، پسران استپان و آنا سلامت را اصلاح کردند. در یک موسسه آموزشی محلی، جایی که شاعر آموزش دیده بود، شعر او منتشر شد "من به جنگل از شهرها فرار کردم ...". پس از مدتی، خانواده به روستای سلطنتی بازگشتند. وجود دارد نیکولای یادگیری در ورزشگاه را از سر گرفت. این نه به علوم دقیق و نه بشردوستانه منتقل نشد. سپس Gumilev با کار نیچه وسواس شد و تمام وقت برای خواندن کار خود صرف کرد.

نیکولای قمری در جوانان

به دلیل اولویت های نادرست تنظیم شده، نیکلاس شروع به عقب نشینی کرد. فقط با تلاش های مدیر دبیرستان - شاعر دهکده I.F. Annensky - Gumilev در بهار 1906 موفق به دریافت گواهینامه بلوغ شد. یک سال قبل از این موضوع، اولین کتاب اشعار نیکلاس "مسیر Conquistadors" بر اساس والدین منتشر شد.

ادبیات

پس از امتحان، شاعر به پاریس رفت. در پایتخت فرانسه، او از سخنرانی های انتقاد ادبی در سوربن بازدید کرد و در نمایشگاه نقاشی ها به کار گرفته شد. در میهن مارشال پروستا Gumilev یک مجله ادبی "سیریوس" را منتشر کرد (3 اتاق بیرون آمد). با تشکر از Bryusov Gumilev، من خوش شانس بودم که با هیپیوس آشنا شویم، و با Merezhkovsky، و با سفید. در ابتدا، کارشناسی ارشد در مورد کار نیکلاس شک داشت. شعر "Androgin" به کارگران هنرمند شناخته شده کمک کرد تا ناباروری ادبی Gumilov را ببینند و خشم را به رحمت تغییر دهند.

نیکولای Gumilev در پاریس

در سپتامبر 1908، رونق به مصر رفت. در روزهای اول اقامت در خارج از کشور، او خود را به عنوان یک توریست معمولی هدایت کرد: مناظر را مورد بررسی قرار داد، فرهنگ قبایل محلی را مورد بررسی قرار داد و در نیل خریداری کرد. هنگامی که بودجه به پایان رسید، نویسنده شروع به گرسنگی کرد و شب را در خیابان گذراند. به طور متناقض، اما این مشکلات به هیچ وجه از نویسنده خارج نشد. دروغ گفتن به طور انحصاری احساسات مثبت در آن ایجاد می شود. پس از بازگشت به میهن خود، او چندین اشعار و داستان ها ("موش"، "Yaguar"، "زرافه"، "Rhino"، "Hyena"، "Leopard"، "Ship") نوشت.

تعداد کمی از مردم می دانند، اما چند سال قبل از سفر، او یک چرخه اشعار به نام "کاپیتان" ایجاد کرد. این چرخه شامل چهار اثر بود که ایده کلی سفر را متحد کرد. تشنگی برای برداشت های جدید، Gumilov را به مطالعه شمال روسیه تحمیل کرد. در طول قدمت با شهر Belomorsky (1904) در دهان دهان رودخانه، شاعر شاهد hieroglyphs حک شده بر روی شیب سنگی. او مطمئن بود که او کتاب سنگ افسانه ای را پیدا کرد، که طبق اعتقاد، دانش اولیه جهان را شامل می شد.

از متن ترجمه شده، Gumilev متوجه شد که حاکم فاب در جزیره ای از بدن آلمان پسر و دخترش، و در جزیره بدن روسی - همسرش دفن شد. با کمک امپراتور Gumilev، یک سفر به مجمع الجزایر بدن را سازماندهی کرد، جایی که او آرامگاه باستانی را باز کرد. در آنجا او یک شانه منحصر به فرد "hyperborean" را کشف کرد.

شاعر نیکولای Gumilev

به گفته افسانه، نیکولای دوم به مالکیت Ballerina Matilde Kshesinskaya دست یافت. دانشمندان نشان می دهند که شانه هنوز در حافظه پنهان عمارت کشیسین در سنت پترزبورگ دروغ می گوید. به زودی پس از سفر، سرنوشت نویسنده با یک پژوهشگر متعصبانه قاره سیاه - آکادمی واسیلی رادلوف. شاعر توانست تا متخصصان را متقاعد سازد تا دستیار خود را به اکسپدیشن ابزیزین ثبت کند.

در فوریه 1910، پس از سفر سرگیجه به آفریقا، او به روستای سلطنتی بازگشت. علیرغم این واقعیت که بازگشت او توسط یک بیماری خطرناک ایجاد شده است، از کاهش سابق از روحیه و اشعار های فشرده، هیچ ردیابی وجود نداشت. پس از اتمام کار بر روی مجموعه اشعار "مروارید"، پروسه دوباره به آفریقا رفت. از سفر، او در 25 مارس 1911 در یک کابل بهداشتی با یک حمله تب گرمی بازگشت کرد.

نیکولای Gumilev در آفریقا

او از ضبط اجباری برای پردازش خلاقانه از برداشت های جمع آوری شده استفاده کرد، که پس از آن به آهنگ های Abyssinian منجر شد که در مجموعه "آسمان بیگانه" گنجانده شده بود. پس از سفر به سومالی، شعر آفریقایی "Mick" نور را دید.

در سال 1911، Gumilev "فروشگاه شاعران" را تاسیس کرد که شامل بسیاری از نمایندگان ادبیات ادبیات روسیه (Osip Mandelstam، Vladimir Narbut، سرگئی Gorodetsky) بود. در سال 1912، Gumilyov اعلام کرد ظهور یک جریان هنری جدید - aqmeism. شعر Aqmeistov بیش از حد نمادگرایی، بازگشت به شدت و مهار ساختار شاعرانه. در همان سال، Aqmeists خانه انتشارات خود را "Hyperbori" و مجله همان نام را باز کرد.

Nikolay Gumilev توسط آهنگ های Glalany از کلمات خوانندگان نوشته شده است

همچنین Gumilev به عنوان یک دانش آموز در دانشگاه سنت پترزبورگ در بخش تاریخی و فلسفه ثبت شد، جایی که او شعر Starofranzuz را مطالعه کرد.

جنگ جهانی اول تمام برنامه های نویس را نابود کرد - Gumilev به جلو رفت. برای شجاعت، در طول خصومت ها ظاهر شد، او به مقام افسر افزایش یافت و دو جورج صلیب را به دست آورد. پس از انقلاب، نویسنده به طور کامل فعالیت های ادبی را تسلیم کرد. در ژانویه سال 1921، نیکولای استاپانوویچ رئیس بخش پتروگرادسکی اتحادیه اتحادیه همه روسیه شد و در ماه اوت همان سال، ماترا بازداشت شد و به زندان وارد شد.

زندگی شخصی

اولین همسر - آنا آخماتوف - نویسنده در سال 1904 در توپ اختصاص داده شده به جشن عید پاک ملاقات کرد. در آن زمان، مرد جوان ناخوشایند سعی کرد بت را از دست بدهد. او یک سیلندر را پوشید، موهای خود را تکان داد و حتی لب هایش را کمی رنگ کرد. در حال حاضر یک سال پس از آشنایی، او بخش بزرگی از این پیشنهاد را ساخت و پس از دریافت امتناع، به افسردگی ناامید شد.

لو Gumilev و Anna Akhmatova

از بیوگرافی افسانه قرن نقره، شناخته شده است که به دلیل شکست در جلوی عشق، شاعر دو بار سعی کرد نمرات را با زندگی کاهش دهد. اولین تلاش با تئاتر تئاتر عجیب و غریب به هیجانی بود. کوه Cavalier به شهر اسپا از تورول رفت، جایی که او قصد داشت که به آن برسد. برنامه های منتقد به مقصد واقعی نرسیده بود: بقیه نیکولای را برای واگن پذیرفتند، به نام پلیس و به جای رفتن به آخرین مسیر، نویسنده به سایت رفت.

Uzrev در شکست خود را ثبت نام، نثر نامه نامه آخمتوا را نوشته است، که در آن او دوباره او را پیشنهاد داد. آنا بار دیگر با امتناع پاسخ داد. کوه هومولف کشته شد، او تصمیم گرفت تا شروع به کار کرد: او سم را پذیرفت و منتظر مرگ به جنگل بولوگو پاریس بود. این تلاش دوباره کنجکاوی شرم آور خود را تبدیل کرد، سپس بدن او جنگل های هشدار را برداشت.

نیکولای Gumilev و Anna Akhmatova و پسر

در پایان سال 1908، Gumilev به سرزمین خود بازگشت، جایی که او همچنان به دنبال جایگاه شاعر جوان بود. در نتیجه، مرد مداوم رضایت به ازدواج را دریافت کرد. در سال 1910، زن و شوهر ازدواج کرده بودند و به سفر عروسی به پاریس رفتند. در آنجا، ادبیاتان دارای یک رمان طوفانی با هنرمند Amedeo Modigliani بودند. نیکولای، به منظور حفظ خانواده، بر بازگشت به روسیه اصرار داشت.

یک سال پس از تولد پسر شیر (1912-1992)، بحران در روابط همسران اتفاق افتاد: بی تفاوتی و سردی به جای تعصب بی قید و شرط و عشق همه گیر آمد. در حالی که آنا در دوران سکولار، نشانه های توجه را به نویسندگان جوان ارائه می دهد، نیکولای همچنین برای الهام بخش در کنار آن جستجو کرد.

نیکولای Gumilev و Olga Tsight

در آن سال، بازیگر تئاتر Meyerhold تئاتر اولگا Vysotskaya به عنوان نویسنده تبدیل شد. جوانان در پاییز سال 1912 در جشن سالگرد کنستانتین بولمونت ملاقات کردند و در سال 1913 پسر Gumileva در جهان ظاهر شد - Orest، وجود اینکه شاعر هرگز متوجه نشد.

قطبیت در عشق عشق منجر به این واقعیت بود که در سال 1918 احمدی و Gumilev شکست خورد. من به سختی از زرق و برق از زندگی خانوادگی آزاد شدم، شاعر همسر دوم خود را ملاقات کرد - آنا نیکولاینا Engelgardt. با توجه به سخنان Bruceov، با Nobleman ارثی، دیدار کرد.

نیکولای Gumilev و Anna Engelgardt

معاونان پروساکا حماقت زیادی از دختر را جشن گرفت. به گفته Vsevolod، کریسمس، نیکلاس آن را در یک مرده قرار داد، از تمام منطق قضاوت خارج شد. یکی از دانشجویان نویسنده ایرینا Odrointev گفت که رئیس ماترا نه تنها در ظاهر است، بلکه برای توسعه به نظر می رسد یک دختر 14 ساله است. همسر نویسنده و دخترش النا در طول محاصره لنینگراد از گرسنگی درگذشت. همسایگان گفتند که آنا نمیتواند از ضعف حرکت کند و موش ها آن را برای چند روز خوردند.

مرگ

در 3 اوت 1921، شاعر به عنوان همدستان از توطئه ضد بلشویک "سازمان نظامی پتروگراد V. N. Tagansev" دستگیر شد. همکاران و دوستان نویسنده (Mikhail Lozinsky، Anatoly Lunacharsky، نیکولای Otsup) بیهوده تلاش برای بازسازی نیکولای استاپیویچ در چشم رهبری کشور و نجات آن از زندانی شدن. یکی از دوستان نزدیک رهبر جهان پرولتاریا، ماکسیم گورکی نیز دور ماندند: او دو بار با درخواست برای عفو از Gumilyov به لنین رسیدگی کرد، اما ولادیمیر ایلیچ به تصمیم خود احترام گذاشت.

عکس نیکولای Gumileva از بخش تحقیقاتی

در روز 24 اوت، قطعنامه پتروگراد Gubbf درباره اعدام شرکت کنندگان "توطئه تگانتوفسکی" (تنها 56 نفر) منتشر شد و در تاریخ 1 سپتامبر 1921، لیست اعدام در روزنامه پتروگرادسکایا پراودا منتشر شد که در آن نیکولای منتشر شد Gumilev سیزدهم بود.

شاعر آخرین شب خود را در یک لیوان ادبی برگزار کرد، که توسط جوانان جوان خود احاطه شده است. در روز بازداشت، نویسنده، به طور معمول، پس از سخنرانی ها، با دانش آموزان متوقف شد و به نیمه شب بازگشت به خانه بازگشت. یک کمین در آپارتمان Prosaik سازماندهی شد، که مادر نمی توانست بداند که مادر نمی تواند بداند.

صحنه برآورد شده توسط تیراندازی نیکولای Gumileva

پس از زندان زندان در نامه ای که به همسرش اشاره کرد، نویسنده به او اطمینان داد که در مورد آنچه نگران نباشید و از او خواسته بود تا او را به تامک افلاطون و تنباکو بفرستد. قبل از اجرای Gumilev در دیوار دوربین نوشت:

"خداوند، پیشانی من را ببخشید، من به آخرین مسیر می روم."

پس از 70 سال پس از مرگ شاعر معروف، مواد ثابت کرد که توطئه به طور کامل توسط Yakov Agranov افسر NKVD ساخته شده است. با توجه به عدم وجود جرم در سال 1991، نویسنده رسما بسته شد.

بنای یادبود Nikolay Gumilev در Koktebel

ناشناخته تر، جایی که نویسنده دفن شده است. از سخنان همسر سابق Prosaik آنا احممتوا، قبر او در شهر Vsevolozhsk در نزدیکی Microdistrict برنگارد در انبار پودر در چند ضلعی توپخانه Rzhevian واقع شده است. این در بانک های رودخانه لوبی است، و تا به امروز یک صلیب به یاد ماندنی وجود دارد.

میراث ادبی افسانه های قرن نقدی هر دو در شعر و پروسس حفظ شده است. در سال 2007، نیکولای Soskov خواننده متن شعر هنرمند معروف هنر "یکنواخت" را به موسیقی Anatoly Balchev تحمیل کرد و ترکیب جهانی "عاشقانه" را نشان داد، که در همان سال کلیپ شلیک شد .

کتابشناسی - فهرست کتب

  • "دون خوان در مصر" (1912)؛
  • "بازی" (1913)؛
  • "Akteon" (1913)؛
  • "Notes Cavalery" (1914-1915)؛
  • "سیاه عمومی" (1917)؛
  • "گوندا" (1917)؛
  • "فرزندان خدا" (1918)؛
  • "روح و بدن" (1919)؛
  • "جوان فرانسیسکن" (1902)؛
  • "در دیوارهای خانه خالی ..." (1905)؛
  • "برای مدت طولانی، قلب تلاش کرد ..." (1917)؛
  • "ترسناک" (1907)؛
  • "من گل های زندگی نمی کنم ..." (1910)؛
  • "دستکش" (1907)؛
  • "بازتاب بی سابقه" (1917)؛
  • "Caldong" (1918)؛
  • "گاهی اوقات من غمگین هستم ..." (1905)؛
  • "رعد و برق شب و تاریکی" (1905)؛
  • "در صحرا" (1908)؛
  • "شب آفریقایی" (1913)؛
  • "عشق" (1907)

ادامه مطلب