نیکولای Martynov - پرتره، بیوگرافی، زندگی شخصی، علت مرگ، میگال میخائیل لرمونتوف

Anonim

زندگینامه

نام نیکولای Martynova آشنا به هر شخص تحصیلکرده - آن را به دنبال جورج دانتس. هر دو این داستان را به عنوان قاتلان نویسندگان و شاعران بزرگ روسی وارد کردند: اولین محروم از زندگی میشل لرمونتوف، دوم - الکساندر پوکر. علاوه بر این، بیوگرافی های آنها حقایق زنا را دارند. به عنوان مثال، یک دوئل از همسر ناتالیا گوناچووا با یک حریف تنها از دومین بار برگزار شد و خالق "قهرمان زمان ما" با توجه به حریف آینده در یک مدرسه جانکنندگان مورد مطالعه قرار گرفت.

دوران کودکی و جوانان

در زندگی و سرنوشت های قاتل آینده و قربانیان، بسیاری از حدس های ادبی - انتقاد ادبی هر دو به نویسنده، خدمات در قفقاز و پارلمان در این جهان تقریبا در همان زمان جشن گرفته می شود: میخائیل یوریویچ در 3 اکتبر متولد شد 1814 (با توجه به سبک قدیمی)، نیکولای Solomonovich - 9- تعداد همان ماه، اما یک سال بعد.

پرتره نیکولای مارتینف

پدر دوم در رتبه مشاور آمار بود، یکی از ثروتمندترین ساکنان نیژنی نووگورود بود، به طوری که خانواده بزرگ او از هشت فرزند، مشکلات و محرومیت را نمی دانستند. علاوه بر این، Martynov در افراد عمیق مؤمنان و دموکراتیک در نظر گرفته شد: خواهر سلیمان Mikhailovich Daria Magnia از صومعه زنان متقاطع بود، او خود را Seraphim Sarov دانست.

از سال های زینتی، پسر در مانور عمومی Martynovo-Znamensky بزرگ شد، واقع در کنار Serednikovo، که در آن Lermontov اغلب واقع شده بود، و در زمان ورود به مدرسه، Junkers آموزش خوبی بر روی شانه های خود را. در یک موسسه آموزشی، تمرینات طولانی مدت آشنا در یک جفت کلاس های شمشیربازی و تلاش برای چاپ اولین آثار در مجله دست نوشته شده است.

زندگی شخصی

"Martynov به نظر می رسد به نظر می رسد کوچک بود، از خود ترسید، او در ظاهر خود را بسیار مشغول و دوست داشت جامعه خانمها،" دوستان خود را به نیکولای شهادت داد.با این حال، جامعه Dame به او پاسخ داد - به لطف بیرونی اخلاقی و دلپذیر شاد (فرزندان می توانند آخرین را در پرتره حفظ شده قضاوت کنند)، او از جنس مخالف برخوردار بود.

او خوش شانس بود و در زندگی شخصی خود - در سال 1845، نیکولای همسرش سوسیالیست را گرفت، دختر رهبر ولایتی کیف، که شوهرش 10 (یا 11) را به فرزندانش داد. پس از مرگ همسر، یک مرد به ویژه با عرفان نفوذ می کند، اعتقاد بر این است که خروج زود هنگام زن معشوق، عمل لعنت پس از قتل شاعر بزرگ است.

خدمات نظامی

در پایان مدرسه مارتین، چندین سال بعد، در ماه مارس سال 1837، محافظان سنگین امپراتوری روسیه را به قفقاز داد، جایی که او در مبارزات انتخابات قفقاز در رئیس ژنرال Velijamin شرکت کرد کوبان

سال آینده نیکولای به قورباغه قورباغه بازگشت، و در سال 1839 او به سواره نظام Rothmistrome با جایزه به قفسه قزاق Grabensky اعتبار داده شد. در اوایل سال 1841، او در مورد شرایط خانوادگی بازنشسته شد و در زمان دوئل با Lermontov دارای رتبه اصلی و ترتیب St. Anne درجه 3 با تعظیم بود.

ایجاد

مرد جوان شروع و تحصیل کرده به هنر ادبی، تلاش برای ایجاد در آیات و پروسس. با این حال، برخی از کارشناسان شعر بسیار متوسط، و در اشعار ("خواب وحشتناک"، "هرزل-آول") و یک داستان ("Guasha") احساس تقلید صریح از آثار Lermontov را در نظر گرفتند. در حال حاضر در پایان عمر Martynov، خاطرات دوئل مرگبار را نوشت.

دوئل با میخائیل لرمونونتوف

دلایل متعددی برای روشن شدن روابط بر روی تپانچه ها در پای ماشوک وجود دارد.

نیکولای مارتینف و میخائیل لرمونتوف

با توجه به یک نسخه، Martynov بعدی رفیق بعدی "زیر محافظ" را در تلاش های خود را از خلاقیت و بالاتر از او فشار نمی آورد. از سوی دیگر، لرمونتوف، همانطور که در مورد پوشکین، به "حذف" از بالا دستور داد. به گفته سوم، میخائیل پس از گرفتن خود، به طور عمومی خیانت کرد، نامه ها او را از خواهران نیکلاس دوست داشت.

کلمات کشنده در مورد "دعوت" در دوئل در تاریخ 13 ژوئیه 1841 در مجلس کارفرما، که در آن همه جوانان روشنفکر پیتگورسک جمع شده بودند، و او خودش پس از 2 روز برگزار شد. پس از چه اتفاقی افتاد، نیکلاس از صفوف محروم شد، حقوق و شرایط، به مدت 3 ماه به قلعه به منظور خدمت به این حکم، به پایان رسید و یک عضو بلند مدت در لاورا کیف-پچرسک قرار داد.

مرگ

در 25 دسامبر 1875، قلب قاتل لارمونتوف مبارزه را متوقف کرد، علت مرگ ناشناخته بود. نیکولای سلیمانویچ در خانواده Crypt دفن شد، با این حال، در سال 1924، املاک مستعمره مدرسه Alekseevskaya در املاک حل و فصل شد، که قبر را خراب کرد و بقایای مرده ها را در حوضه غرق کرد.

با توجه به شهادت کودکان، در روز، زمانی که میخائیل Yuryevich کشته شد، پدرش به صومعه رفت، جایی که او دستور داد نماز یادبود در مورد کمدیست سابق دستور داد، و پس از آنکه ماشین مسدود شد و به عدم اطمینان رفت.

ادامه مطلب