Franz Kafka - بیوگرافی، عکس، زندگی شخصی، کتاب ها

Anonim

زندگینامه

بیوگرافی Franz Kafka با رویدادهایی که توجه نویسندگان نسل فعلی را جلب می کند، اشباع نشده است. نویسنده بزرگ زندگی کاملا یکنواخت و کوتاه زندگی کرد. در عین حال، فرانتز یک رقم از یک اسرار عجیب و غریب و اسرار آمیز بود، و بسیاری از اسرار ذاتی این استاد قلم، هیجان ذهن خوانندگان تا امروز. اگر چه کتاب های کافکی میراث ادبی بزرگ هستند، در زندگی نویسنده به رسمیت شناختن و افتخار دریافت نمی کرد و به رسمیت شناختن آنچه که پیروزی واقعی است.

پرتره Franz Kafki

مدت کوتاهی قبل از مرگ او، فرانتس به بهترین دوستی - روزنامه نگار Max Brod - رایت دستنوشت، اما فریز، دانستن اینکه در آینده هر کلمه kafki برای وزن طلا ارزشمند خواهد بود، آخرین اراده از دوستان را کاهش می دهد. به لطف حداکثر خلقت، فرانتز نور را دید و تأثیر زیادی بر ادبیات قرن بیستم داشت. آثار کافکی، مانند دخمه پرپیچ و خم، "آمریکا"، "فرشتگان پرواز نمی کنند"، "قلعه"، و غیره، مورد نیاز برای خواندن در موسسات آموزشی عالی است.

دوران کودکی و جوانان

نویسنده آینده در 3 ژوئیه 1883 در مرکز اقتصادی و فرهنگی بزرگ امپراتوری اتریش و مجارستان چند ملیتی - شهر پراگ (اکنون جمهوری چک) متولد شد. در آن زمان، امپراتوری توسط یهودیان ساکن شد، چک ها و آلمانی ها، که در کنار یکدیگر زندگی می کردند، نمی توانستند یکدیگر را همزمان نکنند، بنابراین در شهرها، خلق افسرده را مرتکب شدند و گاهی اوقات پدیده های ضد یهودی را کشف کردند. کافکو مسائل سیاسی و الگوهای بین المللی را نگرانی نداشت، اما نویسنده آینده به سمت زندگی انتخاب شد: پدیده های اجتماعی و Xenophobia در حال ظهور، علامت گذاری به عنوان علامت گذاری بر شخصیت و آگاهی خود را.

والدین فرانتز کافی

همچنین در هویت فرانتس والدین را تحت تأثیر قرار داد: یک کودک، او از پدرش عشق نیافت و بارش را در خانه احساس کرد. Franz Ros و در یک چهارم جوان از یوسف در یک خانواده آلمانی زبان از منشاء یهودی به ارمغان آورد. پدر نویسنده - هرمان کافکا - بازرگان میان دست، لباس های خرده فروشی معامله شده و دیگر کالاهای دیگر بود. مادر از نویسنده جولیا کافکا از نوع نجیب زایمان، یعقوب لوی، از یک نوع نجیب زاده بود و بانوی جوان تحصیلکرده بود.

خواهر Franz Kafki

همچنین فرانتز سه خواهر داشت (دو برادر جوانتر در دوران کودکی در دوران کودکی بدون رسیدن به دو سال فوت کردند). در حالی که رئیس خانواده در فروشگاه پارچه ناپدید شد، جولیا دختران را تماشا کرد، کافکا جوان به خودش اعطا شد. سپس، به منظور رقیق کردن لباس خاکستری زندگی با رنگ های روشن، فرانتز شروع به اختراع داستان های کوچک کرد، که، با این حال، هیچ کس را مورد علاقه نبود. رئیس خانواده بر شکل گیری خطوط ادبی و طبیعت نویسنده آینده تأثیر گذاشت. فرانتز در مقایسه با یک مرد دو متر که همچنین صدای باس داشت، پالم را احساس کرد. این احساس ناتوانی فیزیکی Kafku را در طول زندگی خود دنبال کرد.

فرانتس کافکا در دوران کودکی

کافکا-ارشد در جانب جانشین وارث کسب و کار، اما یک پسر بسته بود، خجالتی با الزامات پدر مطابقت نداشت. هرمان از روش های آموزش سخت استفاده کرد. فرانتس در یک نوشته والدین نوشته شده، که به آدرس گیرنده نرسیده بود، به یاد می آورد که شب به دلیل اینکه او از آب پرسید، شب را در یک بالکن سرد و تاریک قرار داد. این توهین دوران کودکی موجب بی عدالتی در نویسنده شد:

"پس از سالها، من هنوز از ایده دردناک رنج می برم، مثل یک مرد بزرگ، پدرم، بالاترین مثال، تقریبا بدون هیچ دلیلی - در شب، می تواند به من برسد، تخت را بیرون بکشید و آن را بر روی بالکن بکشید - این بدان معنی است که من برای او بودم، خاطرات کافکا به اشتراک گذاشتم.

از سال 1889 تا سال 1893، نویسنده آینده در مدرسه ابتدایی تحصیل کرد، سپس به دبیرستان وارد شد. به عنوان یک دانش آموز، یک مرد جوان در فعالیت های آماتور دانشگاه شرکت کرد و عملکرد تئاتری سازماندهی کرد. پس از دریافت گواهینامه بلوغ، فرانتز دانشگاه دانشکده دانشکده کارلوف را پذیرفت. در سال 1906، کافکا مدرک دکترا را دریافت کرد. رئیس کار علمی نویسنده، جامعه شناس و اقتصاددان آلمان بود.

ادبیات

Franz Kafka فعالیت های ادبی را در نظر گرفت هدف اصلی زندگی، هرچند او یک مقام عالی رتبه در دفتر بیمه در نظر گرفته شد. با توجه به بیماری، کافکا قبل از زمان بازنشسته شد. نویسنده این فرآیند یک کارگر سختگیرانه بود و از سوی رئیس بسیار قدردانی شد، اما فرانتز از این موضع متنفر بود و در مورد رهبران و زیردستان پاسخ داد. او کافکا را برای خود نوشت و معتقد بود که ادبیات توجیه وجود او را توجیه می کند و کمک می کند تا از واقعیت های خشن بودن وجود داشته باشد. فرانتز عجله نکرد تا آثار را منتشر کند، زیرا او به طور کامل احساس کرد.

شکل کافکی نقاشی

تمام دستنوشته های او به طور دقیق Max Bard را جمع آوری کرد، که با آن نویسنده در جلسه باشگاه دانشجویی به نیچه ملاقات کرد. بارد اصرار داشت که کافکا داستان هایش را چاپ کرد و در نهایت خالق تسلیم شد: در سال 1913 مجموعه "تفکر" بیرون می آید. منتقدان در مورد کافکا به عنوان یک نوآور پاسخ دادند، اما استاد خود انتقادی قلم با خلاقیت خود ناراضی بود، که عنصر لازم را در نظر گرفت. همچنین در طول زندگی فرانتس، خوانندگان تنها با یک بخش جزئی از کار خود آشنا شدند: بسیاری از رمان های مهم و داستان های کافکی تنها پس از مرگ او نور را دیدند.

فرانتز کافکا در جوانان

در پاییز 1910، کافکا، همراه با براد، به پاریس رفت. اما پس از 9 روز، به دلیل درد شدید در معده، نویسنده کشور Cesanna و Parmesan را ترک کرد. در آن زمان، فرانتز و اولین رمان خود را "گمشده گمشده" آغاز می کند، که بعدها به "امریکا" تغییر نام داد. اکثر آثار آنها کافکا در آلمان نوشت. اگر با اصل تماس بگیرید، تقریبا در همه جا وجود دارد که یک زبان برکت بدون انقلاب های پرطرفدار و سایر لذات ادبی وجود دارد. اما این خاکستری و بی رحم بودن با غیر عادی پوچ و مرموز همراه است. اکثر آثار استاد از پوسته به ترس پوسته در مقابل دنیای بیرون و بالاترین دادگاه آغشته می شود.

کتاب های فرانتز کافی

این احساس اضطراب و ناامیدی به خواننده منتقل می شود. اما فرانتس یک روانشناس ظریف بود، دقیق تر، این فرد با استعداد دقیقا واقعیت این جهان را بدون زرق و برق احساساتی توصیف کرد، اما با گردش مالی استعاری بی عیب و نقص. این ارزش به یاد آوردن داستان "تحول"، در سال 2002، فیلم روسی با Evgeny Mironov در نقش اصلی برداشته شد.

Evgeny Mironov در فیلم در کتاب Franz Kafki

طرح داستان چرخش در اطراف گرگور، یک مرد جوان معمولی که به عنوان یک جامعه کار می کند و به صورت مالی به خواهر و والدین کمک می کند. اما غیر قابل جبران اتفاق افتاد: گرگور در صبح به یک حشره بزرگ تبدیل شد. به این ترتیب، شخصیت اصلی، از جمله بستگان و خویشاوندان به دنیا آمد: آنها به دنیای درونی واقعی قهرمان توجه نکردند، آنها نگران ظهور وحشتناک یک موجود وحشتناک و آرد الهام گرفته بودند، که او ناخودآگاه ناخودآگاه بود (به عنوان مثال، نمی تواند پول خود را در اتاق خود و مهمانان Scareta کسب درآمد).

تصویر به رمان فرانتز کافا

اما در طول آماده سازی برای انتشار (که به دلیل اختلاف نظر با ویرایشگر انجام نشد) کافکا اولتیماتوم را قرار داد. نویسنده اصرار داشت که هیچ تصویری با حشرات بر روی پوشش کتاب وجود ندارد. از اینجا تفسیرهای زیادی از این داستان وجود دارد - از بیماری فیزیکی به اختلالات معنوی. علاوه بر این، حوادث به دگرگونی کافکا، به دنبال شیوه خود، افشا نمی کند، اما خواننده را قبل از این واقعیت قرار می دهد.

تصویر به رمان فرانتز کافا

رومی "فرایند" یکی دیگر از کارهای مهم نویسنده است که پس از مرگ منتشر شده است. قابل توجه است که این خلقت در لحظه زمانی ایجاد شد که نویسنده درگیر مشارکت با Felicia Bauer بود و به عنوان متهم به آن متهم شد، که باید همه را داشته باشد. و آخرین مکالمه با عزیزان و خواهر او فرانتز در مقایسه با دادگاه. این محصول با روایت غیر خطی می تواند ناتمام شود.

بنای یادبود فرانک کافکا

در حقیقت، ابتدا کافکا به طور مداوم بر روی دستنوشته کار کرد و وارد قطعات کوتاه فرآیند در نوت بوک شد، که ضبط شده و دیگر داستان ها بود. از این نوت بوک، فرانتس اغلب از ورق خارج شد، بنابراین تقریبا غیرممکن بود که فرود رمان را بازگرداند. علاوه بر این، در سال 1914، کافکا اذعان کرد که توسط یک بحران خلاق بازدید شده است، بنابراین کار بر روی کتاب به حالت تعلیق درآمده است. قهرمان اصلی این فرایند - Josef K. (قابل توجه است که به جای یک نام کامل، نویسنده به قهرمانان قهرمانان خود را می دهد) - از خواب بیدار می شود و متوجه می شود که دستگیر شده است. با این حال، دلیل واقعی بازداشت ناشناخته است، این واقعیت توسط قهرمان در رنج و آرد محدود می شود.

زندگی شخصی

Franz Kafka به طور عمده به ظاهر خود درمان می شود. به عنوان مثال، قبل از خروج از دانشگاه، نویسنده جوان می تواند در جلوی یک آینه برای ساعت ها ایستاده، دقیقا بررسی چهره و شانه مو. فرانتز، که همیشه "تحقیر و متهم" نیست، که همیشه خود را یک کلاغ سفید، لباس پوشیدن در آخرین روند مد. معاصران کافکا تصور یک فرد مناسب و آرام و آرام را انجام داد. همچنین شناخته شده است که سلامت شکننده یک نویسنده نازک است که خود را به شکل خود پشتیبانی می کند و دانشجویان، علاقه مند به ورزش بود.

Franz Kafka و Felicia Bauer

اما من رابطه ای با زنان نداشتم، اگر چه کافکا از توجه خانم های دوست داشتنی محروم نشد. واقعیت این است که نویسنده برای مدت زمان طولانی در نزدیکی نزدیکی نسبتا صمیمی به دختران باقی ماند تا زمانی که او به "لوپماناریوم" محلی - سه ماهه از فانوس های قرمز آمد. به دنبال شادی بدنی، فرانتز به جای لپ تاپ تنها از بین می رود.

Franz Kafka و Milena Esenskaya

نویسنده به خط رفتار Asklet پیوست و مانند گوگول، از زیر تاج، به عنوان ترس از روابط جدی و تعهدات خانوادگی از بین رفت. به عنوان مثال، با Freulein Felicia Bauer Master Feather دو بار تعامل خود را شکست. کافکا اغلب این دختر را در نامه ها و خاطرات خود توصیف کرد، اما تصویری که در سران خوانندگان ظاهر می شود، به واقعیت مربوط نمی شود. در میان چیزهای دیگر، نویسنده معروف روابط آمریكا با روزنامه نگار و مترجم Mylena Esenskaya داشت.

مرگ

کافکی به طور مداوم توسط بیماری های مزمن عذاب آمیز بود، اما معلوم نیست که آیا آنها روانشناسی بودند. فرانتز از انسداد روده، سردرد مکرر و کمبود خواب رنج می برد. اما نویسنده دست خود را به دست نیاورد، اما سعی کرد با کمک یک شیوه زندگی سالم با بیماری مواجه شود: کافکا به رژیم متعادل پیوسته است، سعی نکرد از گوشت استفاده نکن با این حال، تمام تلاش ها برای به دست آوردن شرایط فیزیکی خود را به ظاهر مناسب بیهوده است.

قبر فرانتز کافی

در اوت 1917، پزشکان تشخیص داده شده در فرانتز کافی یک بیماری وحشتناک - سل ریوی. در سال 1923، استاد پر از سرزمین خود را ترک کرد (به برلین رفت) همراه با الماس خاص و می خواست به نوشتن تمرکز کرد. اما در آن زمان، سلامت Kafki تنها تشدید شد: درد در گلو غیر قابل تحمل بود، و نویسنده نمی تواند غذا را مصرف کند. در تابستان سال 1924، نویسنده بزرگ آثار در بیمارستان فوت کرد.

بنای تاریخی

ممکن است خستگی علت مرگ باشد. قبر فرانتز در گورستان جدید یهودی واقع شده است: بدن کافکا از آلمان به پراگ منتقل شده است. در حافظه نویسنده، نه یک مستند فیلمبرداری، بناهای تاریخی (به عنوان مثال، رئیس فرانتز کافکا در پراگ) تاسیس شد، و موزه نصب شد. همچنین، خلاقیت کافکا تأثیر ملموس بر نویسندگان سال های آینده داشت.

نقل قول

  • من به طور متفاوتی از من می گویم، من به طور متفاوتی صحبت می کنم، آنچه من فکر می کنم، من فکر می کنم، من فکر می کنم متفاوت، چه فکر می کنم، و به همین ترتیب به تاریک ترین عمق.
  • درک همسایه بسیار ساده تر اگر شما چیزی در مورد او نمی دانید. وجدان پس از آن عذاب نیست ...
  • همانطور که نمی تواند بدتر شود، بهتر شد.
  • کتاب هایم را ترک کن این همه من هستم
  • فرم بیان محتوای نیست، بلکه تنها طعمه، دروازه و مسیر به محتوای است. این اقدام را افزایش خواهد داد - سپس طرح پشت پنهان باز خواهد شد.

کتابشناسی - فهرست کتب

  • 1912 - "حکم"
  • 1912 - "تحول"
  • 1913 - "تفکر"
  • 1914 - "در یک کلنی اصلاحی"
  • 1915 - "روند"
  • 1915 - "CARAS"
  • 1916 - "امریکا"
  • 1919 - "دکتر روستایی"
  • 1922 - "قلعه"
  • 1924 - "هورودار"

ادامه مطلب