Madicen (شخصیت) - تصاویر، پری داستان، نویسنده، Astrid Lindgren، تصویر

Anonim

تاریخچه شخصیت

Madicen - شخصیت یک کتاب نوشته شده توسط نویسنده کودکان Astrid Lindgren. شخصیت اصلی یک دختر از یک خانواده ثروتمند است، که در آن زندگی بسیاری از ماجراهای وجود دارد. خواهر جوانتر Lisabeth همسایه مناسب در Pranksters کودکان و پمپاژ می شود. آثار در مورد Madicen توضیح زندگی دختر را در خانه و در مدرسه می دهد. محبوبیت دریافت تصاویر برای کتاب های هنرمند Ilon Vikiland، و همچنین نقل قول از شخصیت اصلی دریافت شده است.

تاریخچه ایجاد شخصیت

اولین کتاب در مورد Madicen در سال 1960 منتشر شد. در مجموع، 6 اثر در مورد دختر با یک نویسنده سوئدی منتشر شد. یک نمونه اولیه یک قهرمان کوچک یک شخص واقعی بود. Astrid Lindgren شخصیت را با ویژگی های بهترین دوست خود از دوران کودکی، آنا ماریا Ingenrem (ازدواج کرد، یک زن قرمز نامیده می شود. خانواده آنا ماری امن بودند، پدر دختر به عنوان مدیر بانک خدمت کرد. با همراه پدر و مادرش، نویسنده در یک ویلا بزرگ ساخته شده از سنگ سفید زندگی می کرد.

نویسنده از خانواده دهقانان آمده است که از دختران جلوگیری نمی کند تا بهترین دوست دختر شوند. شخصیت یک قهرمان جوان کتاب را نمی توان به عنوان یک کشیش نامید - یک دانش آموز دختر مدرسه ای است که می تواند مجازات مادر را نادیده بگیرد تا با همکلاسی ها تفسیر شود. از سوی دیگر، دختر به مهربانی بیگانه نیست، عشق به عزیزان، مراقبت از کسانی که نیاز دارند. واقعیت در کار بدون تزئینات نشان داده شده است - در شهر آنها هر دو خانواده های غنی و فقیر را زندگی می کنند. و Madicen در فضای "زندگی واقعی" غوطه ور است - این ایده اصلی کار است.

سرنوشت و مدیکشن

کتاب ها خوانندگان را با مدرک 7 ساله ای که در شهر Unibakken زندگی می کنند، معرفی می کنند. خانواده شامل یک پدر است که به عنوان سردبیر روزنامه، مادر خانه دار و خواهر جوانتر لیزابت کار می کند که حیوان خانگی PYMS نامیده می شود ("Pupseik"). علاوه بر این، بنده آلووا در یک خانه قرمز دوستانه زندگی می کند، همچنین لینوس IDA می آید، که به شستن و تمیز کردن کمک می کند. علیرغم این واقعیت که دختر ثروتمند است، والدینش متکبر نیستند. خانه آنها برای همه همسایگان باز است، حتی برای کسانی که متعلق به محروم هستند.

قهرمان و خواهر در مدرسه عادی، همراه با کودکان خانواده های فقیر یاد می گیرند. دختران با فقرا دوست ندارند، حتی اگر آنها دروغ های خود را "اهدا کنند". و سپس مامان Madicen، همراه با خانه دار، ترتیب کودکان "عروس". پدر دختران، به عنوان سردبیر روزنامه، اغلب از کسانی که نیاز به شهروندان نامه با درخواست برای کمک دریافت می کنند. یک بار، رفتن به پدر به کار، قهرمان یکی از این نامه ها را می خواند. سپس دانشخانی از پدر در ماهیت فقر میپرسد و به نظر دخترش جزئیات مربوط به این پدیده اجتماعی را می گوید.

والدین دختر اغلب از رویدادهای خیریه محلی بازدید می کنند. در چنین حوادثی، قهرمانان با آنها خدمت می کنند، که باعث خشم از نمایندگان نجیب می شود. مادر Madicen یک مسیحی متقاعد شده است، به کسانی که در لایحه زندگی می کنند کمک می کند. این زن حتی در دیوانه محلی، پیرمرد Lindquist - یک روزی که او قصد داشت به سرقت پویا - پس از همه، ذهن خود را از مرگ و پسر خود محروم شد.

Madicen خود را دوست دارد به بازدید از همسایگان نیلسون. رئیس خانواده امیلی الکل را دوست دارد و برای تمام روز کاری نمی کند. پسر نوجوان او Abbe پخت و پز خوشمزه است. سپس مادرش اما مادرش ظرافت در بازار را به فروش می رساند. با وجود این واقعیت که پخت از پسر عالی به دست می آید، رویاهای قهرمان جوان تبدیل شدن به یک خلبان یا یک ملوان. Abbe زمان زیادی را صرف پخت و پز می کند، اما همیشه از ورود یک همسایه خوشحال می شود. با هم آنها لیزابت به ماجراهای مختلف سرگرم کننده می روند.

بنابراین، به عنوان مثال، Madicen و خواهر، با توجه به توطئه های کتاب مقدس، تصمیم به بازی کردن یک صحنه که برادران به یوسف به گودال می دهند، بازی می کنند و سپس به برده داری می فروشند. نقش یوسف پیمز است و گودال به خوبی به خوبی رها شده است. هنگامی که قهرمان کمک می کند خواهر به پایین به پایین به پایین، به طور ناگهانی به یاد می آورد که او کمی از رئیس عروسک شکلات Madicen. سپس، به انتقام گرفتن از Pimes، دختر فرار می کند به رودخانه، ترک یک صفحه در مقابل گزارش خوب در فروش یک برده کوچک.

هنگامی که قهرمان باز می گردد، خواهران را پیدا نمی کند، و بر روی صفحه آن نوشته شده است که برخی از Bassurman و تجارت برده خریداری Lisabeth برای 5 دوره. این وضعیت به طور جدی توسط یک دانش آموز ترسناک است، اما معلوم می شود که این Abbe به دختر جوانتر کمک کرد تا از چاه بیرون بیاید - بنابراین می خواست به تدریس مدیکشن بپردازد. هنگامی که یک دختر یک بلیط قرعه کشی برنده می شود. دانستن اینکه چیزهایی با پول در خانواده نیلسون مهم نیست و مادر دوست او تصمیم به فروش بدن پس از مرگ برای آزمایش های پزشکی، قهرمان تصمیم می گیرد به "خرید" اما از دکتر محلی.

در داستان، به وضوح شرح داده شده است، همانطور که گاهی اوقات یک دانش آموز یک چالش از شخصیت را نشان می دهد. در نمایشگاه محلی، مادر قهرمان را ممنوع می کند تا به کفش های جدید برود. تصمیم گیری در مورد درخشش به ساکنان شهر لباس های جدید، دانش آموز هنوز هم کفش را قرار می دهد. با این حال، در جشن، همکلاسی ها با Madicen Corrod، به عنوان یک نتیجه از آن دختر در آنها یک کفش را پرتاب می کند. قهرمان ناراحت است که اکنون مادر در مورد سوء استفاده از او یاد می گیرد. اما Abbe یک کفش پرتاب می کند، و خدمتکار کفش را پاک می کند تا او به نظر برسد. مامان دخترش را ستایش می کند، اما وجدان باعث می شود که قهرمان به نافرمانی اعتراف کند.

Madicen در فیلم

داستان ها و داستان های مربوط به Madicen مبنای چند سپر بود. در سال 1979، این سری در صفحه نمایش منتشر شد که توسط کتاب های نویسنده سوئدی ایجاد شده است. در سال 1980، دو فیلم در یک بار در داستان ها و رهبران Astrid Lindgren در مورد دختر از یک شهر کوچک ظاهر شد. محبوبیت در دفتر جعبه یک نوار از مدیر یورن گرفمن "Madicen از Unibacken" دریافت کرد.

نقل قول

چقدر عالی است که کریسمس وجود دارد! - Madicen می گوید "خوب است که او اختراع شده بود، زیرا این بهترین چیزی است که در جهان است." مامان، بیشتر در مورد جهان چه می خواهید؟ "- بیشتر از همه من می خواهم دو دختر خوب، دختران خوب داشته باشم." و چه چیزی پس از آن با لیزابت و با من خواهد بود؟

کتابشناسی - فهرست کتب

  • 1960 - "Madicen"
  • 1976 - "Madicen و Pims از Unibacken"
  • 1983 - "نگاه، Madicen، برف است!"
  • 1983 - "همه چیز درباره Madicen"
  • 1991 - "چگونه لیزبیت در بینی نخود گیر کرده است"
  • Madicen گفت: 1993 - "کریسمس یک اختراع عالی است"

فیلمنامه نویسی

  • 1979 - "Madicen"
  • 1980 - "شما دیوانه، Madicen!"
  • 1980 - "Madicen از Junibacken"

ادامه مطلب