فیلم "بهار در خیابان Zarechnaya" (1965): Lyapi، نقش ها، حقایق، آهنگ، نیکولای Rybnikov

Anonim

فیلم "بهار در خیابان Zarechnaya" در سال 1965 بیرون آمد و بلافاصله از بیننده شوروی به دست آورد، وضعیت فرقه. این یک ملودرام ساده لوحانه در مورد عشق به روشنفکران معلم بی تجربه و دانش آموزش، یک کارخانه کارخانه ساده است. در سال 2010، شرکت "بستن طرح" فیلم را به رنگ معرفی کرد. در لحظات کنجکاو، فلاپ و حقایق جالبی به 24 سانتی متر ماده می گویند.

کنجکاوی بر روی مجموعه

در طی فیلمبرداری، نیکولای ریبنیکوف با سایر بازیگران دائما Felix Mironer کارگردانی بازی کرد. پس از صحنه، جایی که Savchenko به معلم در ویکت نزدیک می شود، تیم "توقف" صدا کرد. Rybnikov به خصوص توسط مدیر منحرف شده است، و در این زمان بر روی یک ستون چوبی، اعضای خدمه فیلم یک کلمه بد در پست نوشت. دیدن برونج، کارگردان وحشت زده بود، او فکر کرد که او به یک قاب رسید، و خواستار فورا برای بازگشت مواد، اما خنده شنوایی، متوجه شدم که او بازی کرد.

یک مورد خنده دار نیز در کارگاه ای که صحنه های فیلم فیلم برداری شده بود رخ داد. Felix Mironer دارای یک آبریزش قوی بود، و او به طور مستقیم به سقوط فولاد بازدید کرد. ریبنیکوف این را متوجه شد و یکی از آن Steelovers به ​​سوگند یاد کرد. کارگر گیاهی دست خود را بر روی شانه Mironer قرار داده و گفت: "چرا شما اجرا کردید، برادر؟ در حال حاضر انواع دوم خواهد رفت. " اما کارگردان سعی کرد در جوکر جبران شود. در طی فیلمبرداری از صحنه، کوره در Rybnikov عرق را صرف کرد، آن را به طور غیر طبیعی نگاه کرد، بنابراین Mironer او را با آب یخ از سطل هدایت کرد.

نینا ایوانوا، اقدام حرفه ای نداشت، بنابراین در صحنه، جایی که قهرمان او گریه کرد، نمی توانست اشک هایش را فشرد کند. سپس کسی از اعضای Kinogroup به او یک ضربه زد، و ایوانوف از خشم دفن شد و کارگردان اشتباه نبود و آن را گرفت.

لیپا

  • صحنه نهایی فیلم "بهار در خیابان Zarechnaya" ما را نشان می دهد نیکولای Rybnikov، سپس با آستین پیراهن بینی، سپس با غرق شدن.
  • در ابتدای فیلم، قهرمان اصلی با دشواری در خاک به خانه می رسد، اما زمانی که تاتیانا وارد ساختمان می شود، کفش هایش پاک می شوند و ردیابی را ترک نمی کنند.
  • صحنه، جایی که معلم ساده لوح سعی می کند برف را به طعم بسپارد، همچنین خود را از طریق Kinolyap متمایز کرد. هنگامی که تاتیانا او را در دستان خود می گیرد، دستکش ها بر روی او نیستند، و در حال حاضر هنگامی که او را لغو می کند، Rybniki هر دو دست خود را در دستکش برداشت.

حقایق جالب

1) مدیران یک خدمه فیلم را از دوستان و همکلاسی های خود به ثمر رساندند.

2) اپراتور Todorovsky خود را انجام آهنگ "زمانی که بهار می آید، من نمی دانم"، بنابراین من نمی دانم "، بنابراین اسطوره تشکیل شده است که پیتر با این ملودی آمد. در حقیقت، او توسط آهنگساز بوریس مكروسوف به آیات الکسی فاطیانوف نوشته شده است.

3) Felix Mironer در مدت کوتاهی قبل از پذیرش به VGIK یک بازی در مورد فولاد سازان نوشت، او به یک سناریو تبدیل به یک تصویر فرقه آینده شد.

4) مدیر نقاشی نمی خواستند نقش ساشا Savchenko نیکولای ریبنیکوف را به خاطر تقویت او از تبه کار در "جوانان مضطرب"، اما مارلین هوزیف بر نامزدی خود اصرار داشت.

5) در طی فرایند تیراندازی، مارلین هاتسیف تنها دو ساعت در روز استراحت کرد.

6) مدیران فیلمبرداری فیلم را در خاطره ای از معلم خود می دانند ایگور Savchenko، نام آن قهرمان اصلی فیلم را دریافت کرد. استاد این کار را نمی بیند.

7) فیلم رنگ در تاریخ 11 دسامبر 2010 در استودیوی فیلم اودسا نشان داده شد، با مشارکت Marlene Huziyev بهبود یافت.

8) این فیلم در شهر Zaporizhia فیلمبرداری شد.

ادامه مطلب