ایلیا ارنبرگ - عکس، بیوگرافی، زندگی شخصی، مرگ، کتاب ها

Anonim

زندگینامه

ایلیا ارنبرگ شاعر شوروی و نویسنده، تبلیغاتی و مترجم، یک شخصیت عمومی است که کارش در دوران دشواری برای کشور متولد شد. او انقلاب را دید، جنگ های اول و دوم جهان، در مهاجرت بود، اما به کشور مادری خود وفادار بود.

دوران کودکی و جوانان

Ereenburg در 14 ژانویه 1891 در خانواده مهندس و زنان خانه دار متولد شد. مادر پسر بسیار مقدس بود و به طور منظم دعا کرد. او آخر هفته را در شرکت افراد دوست داشتنی گذراند و در ازدواج خوشحال نبود. پدر Ehrenburg یک مرد خود به خودی بود، طرفدار مهندسی بود و نگاهی به طور کلی مخالف داشت.

Ilya دوران کودکی در میهن خود، در کیف، و در سال 1895، همراه با خانواده اش به مسکو نقل مکان کرد. پدر مدیر کارخانه آبجوسازی را منصوب کرد. پسر به تحصیل در اولین ورزشگاه Moscow داده شد. دیدار با Lvom Tolstoy، دوستی با نیکولای بوخارین و مشارکت در سازمان انقلابی زیرزمینی وجود داشت. دومی منجر به دستگیری شد، اما والدین توانستند قبل از دادگاه سپرده شوند. درست است، ایلیا بر او ظاهر نشد، بنابراین در سال 1908 به مهاجرت رفت.

زندگی شخصی

در سال 1910، ازدواج Ehrenburg با Catherine Schmidt مترجم به پایان رسید. یک سال بعد، همسر به او دختر ایرینا داد. او بزرگ شد، تبدیل به یک مترجم از فرانسه و ازدواج کرد. همسر ایرینا درگذشت، و برای منحرف کردن زن، Ehrenburg از جبهه دختر Faine، که شروع به زندگی در خانواده خود کرد. علیرغم این واقعیت که ازدواج نویسنده و مترجم در سال 1913 شکست خورده است، Ehrenburg همواره از روابط خود با دخترش حمایت کرده است.

همسر دوم تبلیغات در سال 1919، خواهر مدیر Grigory Kozintseva بود. او هنرمند بود و نویسنده را در زندگی شخصی خود خوشحال کرد. کودکان در ازدواج ظاهر نمی شوند.

ایجاد

در حال اجرا به پاریس، Ehrenburg با نمایندگان هنر و فرهنگ آشنا شد، ولادیمیر لنین، که بازدید می کرد. به تدریج، ایلیا از سیاست دور رفت و شروع به نوشتن شعر کرد. در سال 1911، او اولین مجموعه خود را "من زنده"، و پس از 3 سال، یکی دیگر - "روزهای هفته" منتشر کرد. او سعی کرد به ناشر تبدیل شود، مجله "Helios" و سپس "شب" را تاسیس کند. نویسندگی ایلیا اهرنبورگ صاحب کتاب "دختران، خود را از دست می دهد. نویسنده منتشر شده در رسانه ها، نویسنده مخالف بلشویک ها بود.

در جنگ جهانی اول، نویسنده به عنوان یک خبرنگار نظامی کار کرد. او شخصا همه چیز را دید که در جبهه فرانکو-آلمان اتفاق می افتد. در سال 1917، Ehrenburg بازگشت به روسیه، جایی که او در بخش تامین اجتماعی مشغول به کار بود و به عنوان کارمند مدیریت تئاتری و انتخاب آموزش پیش دبستانی تبدیل شد. نویسنده آسان به کشف رویدادهای سیاسی نبود، بنابراین در سال 1921 او را برای فرانسه و سپس در بلژیک ترک کرد. 3 سال دیگر توسط Ehrenburg در برلین صرف شده است.

در مهاجرت، نویسنده رمانهای "ماجراهای فوق العاده ای از جولیو گورینیتو و دانش آموزانش"، "Rvach"، "Lyuban Zhanna" را منتشر کرد. مقالات در مورد تبلیغاتی که در جبهه دیده شده در کتاب "لیک جنگ" دیده می شود. او همچنین به نویسنده رمان و مقالات هنر تبدیل شد. به گفته شخصیت ادبی، بیوگرافی او به عنوان یک نویسنده در سال 1958، همراه با خروج به نور کار جولیو خرنیتو آغاز شد. این مقاله یک همبستگی تفکر در مورد عصر مدرن و شعر است. در آن، نویسنده اروپا و روسیه را در طول جنگ و انقلاب توصیف می کند.

در سال 1923، ایلیا ارنبرگ خبرنگار خانه انتشارات Izvestia شد. استعداد روزنامه نگاری او به عنوان یک ابزار تبلیغ تبلیغ شوروی در خارج از کشور بسیار قدردانی شد. در اوایل دهه 1930، نویسنده به روسیه بازگشت و از طریق سرزمین مادری خود، بازدید از سیبری و اورال ها سفر کرد. در طول این دوره، پمفلت "نان فوری" و کتاب "پاریس من"، که متن و عکس های ترکیبی ایجاد شد، ساخته شد. آثار زیر مجموعه ای از داستان های "خارج از آتش بس" بود، مجموعه شاعرانه "وفاداری"، رمان "چه فرد نیازمند" بود.

در سال 1941، نویسنده به پاریس رفت و برای مطبوعات میهنی بسیار کار کرد، خبرنگار "ستاره سرخ" بود، برای رسانه های چاپی و دفتر اطلاعات شوروی نوشت. در سال 1942، نویسنده وارد کمیته ضد فاشیستی شد و در پوشش فعالیت های هولوکاست مشغول به کار بود.

در سال های پس از جنگ، نویسنده آثار کتابشناسی "طوفان" و "شفت نهم" را دوباره پر کرد. برای نویسنده "طوفان" جایزه استالینیستی درجه اول را دریافت کرد. در سال 1954، آنها یک داستان "انجماد" را منتشر کردند، و در دهه 1960، خاطرات "مردم، سال ها، زندگی" به ناشر رفتند. همه 7 کتاب که آخرین کار را انجام داده اند، در دهه 1990 منتشر شد.

مرگ

ایلیا اهرنبورگ در 31 اوت 1967 فوت کرد. علت مرگ، انفارکتوس میوکارد به عنوان یک نتیجه از بیماری طولانی مدت بود. نویسندگان در مسکو در گورستان Novodevichy دفن شدند. میراث او یک عکس، آثار ادبی را تشکیل می دهد، علاوه بر این، فیلم مستند "زندگی سگ" منتشر شد، در سال 2005 شلیک شد.

کتابشناسی - فهرست کتب

  • 1911 - "من زندگی می کنم"
  • 1914 - "روزهای هفته: اشعار"
  • 1920 - "لیک جنگ"
  • 1922 - "ماجراهای فوق العاده جولیو خررنیتو"
  • 1923 - "سیزده لوله"
  • 1924 - "عشق ژانا او"
  • 1928 - "زندگی طوفانی Lasika Roitshwanza"
  • 1933 - "نان شهری ما"
  • 1933 - "پاریس من"
  • 1937 - "خارج از آتش بس"
  • 1937 - "چه فرد نیاز دارد"
  • 1942 - "قطره پاریس"
  • 1942-1944 - "جنگ"
  • 1947 - "طوفان"
  • 1950 - "شفت نهم"
  • 1954 - "خنک"

ادامه مطلب