نیکولا Cheresska - عکس، بیوگرافی، زندگی شخصی، علت مرگ، رئیس جمهور رومانی

Anonim

زندگینامه

نیکولا Cheressku، سیاستمدار رومانیایی، موقعیت های بالایی را در حزب و دولت برگزار کرد و از اواسط دهه 70 رییس جمهوری سوسیالیست بود. فعالیت آن منجر به تغییر در سیاست داخلی و خارجی شد و دولت اروپا را به عنوان دوستان و دشمنان به ارمغان آورد.

دوران کودکی و جوانان

بیوگرافی Nikolae Ceausescu در یک روستای کوچک رومانیایی در خانواده یک دهقان فقیر فقیر، که دهه ها را افزایش داد، آغاز شد. پسر متولد ژانویه سال 1918، پسر سومین کودک از مادر بود که رویای آن را می دانست که فرزندان روز کوچکتر را می دانستند.

پدر علاقه مند به بالا بردن و کار بر روی زمین خود، متشکل از یک طرح زمین، جایی که او دوازده گوسفند است. او همچنین در کسب و کار خیاطی مشغول به کار بود - او جوان سازی و لباس های قدیمی را هم محکم، اما در رابطه با خانواده رفتار مانند یک ناچیز.

علیرغم حوادث، از زمان 7 ساله، پسر دهقان در مدرسه ابتدایی مورد مطالعه قرار گرفته و تعدادی از علوم را تسلط دارد. پس از آن، او نوشت که سالهای اولیه، که در جامعه والدین برگزار شد، با ظلم و ستم همراه بود که عذاب های زیادی را به ارمغان آورد.

با 11 سالگی، Ceausescu به خانه خواهر در بوخارست نقل مکان کرد و به کار با یک شاگرد در کارخانه کار کرد. سپس او در کلیسای الکساندر SandonLescu تحصیل کرد، که مجموعه ای از مشکلات و بدبختی جدید را به زندگی یک نوجوان به ارمغان آورد.

در موقعیت غیرقانونی بودن، مربی از لحاظ سیاسی نیکولای را متصل کرد و در مورد حزب کمونیست رومانی، که متعلق به جناح سوسیالیست بود، صحبت کرد. او یک مرد جوان را به مشارکت فعال در یک جنبش کاری غیرقانونی جذب کرد، که به این دلیل که در اواسط سال 1933، سیاستمدار آینده در زندان بود.

در همان زمان، Ceausescu عضو سازمان سازمان KSM شد، در سه شنبه در بوخارست، و اعتصاب نمایندگان مناطق مختلف خدمات را ادامه داد. او در تبلیغات ضد فاشیسم مشغول به کار بود، بارها و بارها در معرض دستگیری قرار گرفت و در مکان های خدمت به این حکم به دست آمد که مردم و دوستانشان به دست آمد.

سخت ترین شرایط در زندان برای زندانیان سیاسی بود که "رومانیایی بستیلیا" نامیده شد و در نزدیکی معادن بود. در آنجا، یک فعال جوان با KIV با همتایان و جورج جورجیو آشنا شد، که بعدا در کار بخش های پیشرو عمومی شرکت کرد.

سرپرستان جوانه نگرفتند و تحت شکنجه های بی رحمانه خود قرار گرفتند و به افرادی که سوسیالیسم را موعظه می کردند توجه ویژه ای داشتند. به عنوان یک نتیجه، Ceausescu شروع به لکنت کرد، اما بر روی حرفه های آینده، و بر خلاف آن، کمونیسم اجباری و مارکسیسم با نیروی دوگانه تاثیر نمی گذارد.

پس از آزادی، نیکولا دستورات مهم را انجام داد، سفر به اطراف شهرها. در سال 1936، او یک عضو عادی حزب شد، و از آن لحظه جاده شروع به بالاترین عناوین و رتبه ها کرد.

در جوانان، حاکم آینده رومانی، منافع پلیس مخفی را به وجود آورد که او معتقد بود که او یک مخلوط خطرناک و ضد فاشیست دارد. مشاهدات دائمی سازماندهی شد، که باعث مشکلات نشد، زیرا با ارتفاع 165 سانتی متر، Causecu بزرگ و شانه بود.

قضاوت توسط عکس ها، او از توده همکاران و افراد متمادی که همسایگان دائمی در دوربین ها در زندان ها و اردوگاه های کار اجباری بودند، متمایز شد. آنجا بود که نیکلاس بسیاری از زندگی خود را صرف کرد، تا زمانی که دولت یونا، آنتونسکو، قربانیان فروپاشی، استعفا داد.

زندگی شخصی

زندگی شخصی رئیس جمهور رومانی، در مقایسه با سیاست، پایدار بود. ارتباط النا Ceausescu تنها همسر مشروع بود. این زن و شوهر دارای فرزندان بودند که عادت به طعم، امکانات و لوکس و تا سال 1989 می توانستند از سرنوشت خود قدردانی کنند.

سیاست

در سال 1944، با توجه به همکاری با اتحاد جماهیر شوروی، حزب کمونیست رومانی از زیرزمینی خارج شد. Ceausescu، به عنوان یک شخصیت فعال، به دبیر سازمان جوانان تبدیل شد، و سپس یک محل در دولت جدید دریافت کرد و شروع به تقویت قدرت کرد.

پیشرفت سریع در مورد نردبان شغلی به لطف دوستی با Georgiu-Dejeme اتفاق افتاده است که در اوایل دهه 1950 نخست وزیر رومانی بود. از طرف این رئیس ارشد، نیکولا با لئونید برژنف ملاقات کرد و با مشارکت او رومانی، توافقنامه معروف ورشو را امضا کرد.

پس از مرگ نخست وزیر حزب، Cheressku، که در مبارزه برای صندلی شرکت نکرد، به عنوان یک نامزد جایگزین به طور ناگهانی این پست را دریافت کرد. رقیب خود را به جای رئیس شورای دولتی جایگاه رئیس جمهور را به عهده گرفت و به عنوان یک حاکم واقعی رومانی، رفقای رشد حرفه ای را پیشنهاد کرد.

در تابستان سال 1965، در کنگره سازمان به روز شده کمونیست ها، رهبر آنها اقدام به منظور حمایت از دولت در تمام جبهه ها انجام داد. با تشکر از این، او تبدیل به یک سیاستمدار معتبر و محبوب شد و پس از مدت کوتاهی او به سمت دولت رهبری کرد و قدرت خود را در دستان خود متمرکز کرد.

در پست دبیر کل حزب کمونیست رومانی، نیکولا به طور منظم مخالفان را از بین برد و منشور موجود را تغییر داد. در اوایل دهه 1970، او از قفسه های Kivu خلاص شد و تبدیل به فرمانده عالی شد، طیف گسترده ای از حقوق را دریافت کرد.

در سال 1974، با توجه به آستانه قانون اساسی به روز شده، Ceausescu خود را توسط رئیس جمهور کشور سوسیالیست اروپا اعلام کرد. او شورای دولتی و دولت را از کارکنان امیدوار کننده و با تجربه تشکیل داد و امیدوار بود تا تا پایان عمر به او اعتماد کند.

سپس قانون تنها 15 ساله آغاز شد، و به عنوان بخشی از تغییر سیاست داخلی، تعدادی از اصلاحات مترقی برگزار شد. سازمان های ویژه ایجاد شده اند که حاکمیت مخالفان را تضمین می کنند و شهروندان علاقه مند به سیاست شروع به نگرانی در مورد خانه خود کردند.

پرزیدنت رومانی، با تکیه بر تجربه DPRK و چین، تبدیل به یک دیکتاتور شده است که خواستار کنترل کامل آموزش، فرهنگ و رسانه ها شد. او با سقط جنین و طلاق ها، ممنوعیت فروش پیشگیری از بارداری، و عنوان قهرمان مادر را به زنان با ده کودک اختصاص داد.

در سیاست خارجی، Ceausescu روابط با اتحاد جماهیر شوروی را خراب کرد، ممنوعیت ساخت پایگاه ها در قلمرو خود و محکوم کردن ورود نیروها به افغانستان. او به سمت غرب، از سوی جمهوری فدرال آلمان و ایالات متحده آمریکا دعوت کرد و روابط دیپلماتیک را با شیلی حفظ کرد، جایی که تیران به قدرت رسید.

از یک طرف، تأثیر مثبتی بر اقتصاد رومانی داشت، که در یک دوره کوتاه مدت به یک کشور صنعتی تبدیل شد. و از سوی دیگر، توسعه صنعت منجر به کاهش ذخایر نفتی شد و صدور محصولات توسط کارت ها یک موج قومی را از خواب بیدار کرد.

در سال 1977، نیکولا اصلاحات دیگری را برگزار کرد که پرداخت های معلولیت را لغو کرده و سن بازنشستگی بازنشستگی افراد مسلح را لغو کرد. این منجر به شورش ها و اظهارات جمعی در مورد نقض حقوق بشر شد، اما پلیس مخفی با این وضعیت مقابله کرد و در چند روز از بازپرداخت ها خلاص شد.

تنها پس از یک دهه، شهروندان رومانی قدرت را به مبارزه علیه دیکتاتور تبدیل کردند و آن را از همه پست ها سرنگون کردند. Ceausescu و همسرش النا، که موقعیت بالایی را در دولت برگزار کردند، دستگیر شدند و از ردیف های سیاسی عبور کردند.

مرگ

پس از محاکمه، که تعدادی از مقالات قانون کیفری را محکوم کرد، اعدام عمومی تنها مجازات عواقب ناشی از همسرش نامیده شد. رئیس جمهور حاضر به درخواست تجدید نظر در مورد تصمیم نیست، نه به رسمیت شناختن قدرت دادگاه، و در طول فرایند به طور آشکارا نشان داد عدم تمایل.

دسامبر 25، 1989، علت مرگ نیکولا و النا، کارتریج های رزمی را از اسلحه های دوازده سرباز آزاد کردند. مرده ها، همراه با رکورد این فرایند، در چارچوب فیلم تلویزیونی نشان داده شده اند و جامعه به عنوان یک واقعیت عادلانه مرگ تیرانا را به عهده گرفت.

ادامه مطلب