ولادیمیر کونین - عکس ها، بیوگرافی، زندگی شخصی، علت مرگ، کتاب ها

Anonim

زندگینامه

ولادیمیر کونین نویسنده و نویسنده به یک شخصیت ادبی مذهبی تبدیل شد، زیرا حوادث دهه ها در آثار برجسته آن منعکس شد. مردی که در اتحاد جماهیر شوروی متولد شد، و سپس به آلمان مهاجرت کرد، می دانست که هیچ کس دیگر به دقت ذهنیت روسیه را مشخص نمی کند.

دوران کودکی و جوانان

ولادیمیر کونین، که واقعا به نام ولادیمیر ولادیمیروویچ فاینبرگ نامیده شد، در سال 1927 در پایتخت شمالی اتحادیه متولد شد. اطلاعات در مورد بیوگرافی اولیه، مبهم و متناقض، هنوز شک و تردید را افزایش می دهد و در معرض دادگاه انسانی قرار می گیرند.

در مصاحبه بعد، نویسنده در مورد مادرانی که از محاصره لنینگراد و تخلیه در آسیای مرکزی در میان سایر کودکان شوروی سخن می گفتند، گفت. با توجه به فقدان یک کارت هویت، او به عنوان یک دانش آموز یتیم خانه تبدیل شد، از جایی که، به دلیل ظلم و ستم، مربیان در چند روز فرار کردند.

Volodya یک بار در خیابان بدون وسیله ای از وجود، به گروه خیابان ها پیوست، که حملات مسلحانه را بر مغازه ها و انبارها سازماندهی کرد. با توجه به مقالات و عکس های تایید نشده از اطلاعات پسر، پسر برای کشتن دستگیر شد، در طول استخراج پول، لباس، کفش، آب و غذا دستگیر شد.

در سال 1943، پسر از بازداشتگاه گرفته شد و خرابکاران جوان را به مدرسه در کمیساریای مردم داخلی فرستاد. نویسنده اظهار داشت که همراه با رفقای، یک دوره آموزشی ویژه برگزار شد، اما هیچ زیست شناس دیگر موفق به تایید این اطلاعات نشد.

تنها نکته نیمه نهایی در یک مدرسه هواپیمایی نظامی، و سپس در ارتش شوروی پس از جنگ بزرگ میهن پرستانه، تحصیل کرد. فرض بر این بود که قبل از سال 1951، ولادیمیر ولادیمیرویچ یک خلبان بود که از مرزهای شمالی کشور بومی از متجاوزان بالقوه محافظت می کرد.

روزنامه نگاران که علاقه مند به نویسنده هستند، تحقیق کامل انجام دادند و در آرشیو وزارت دفاع مواد کنجکاو را یافتند. معلوم شد که کادت Cadun-Fainberg به دلیل عدم تغییر تعدادی از مدارس و بدون دریافت آموزش، از کسی دفاع نمی کند.

داده های او در آرشیو موسسه فرهنگ فیزیکی و ورزش ظهور کرد، اما از آنجا به زودی حذف شد زیرا آنها یک گواهی واقعی پیدا نکردند. با توجه به شایعات، تا این زمان، مرد جوان تخلیه آکروباتیک را دریافت کرد و یکی از سیرک های شوروی بدون اسناد آن را به کارکنان دریافت کرد.

زندگی شخصی

زندگی شخصی ولادیمیر کونین، و همچنین دوران کودکی، مخفی است و هیچ چیز در مورد آن شناخته شده است، به استثنای نام همسر. او در اوایل دهه 1990 با یک نویسنده ایرینا رفت و به مهاجرت داوطلبانه رفت و مبادلات غیر ضروری کشور بومی را به آلمان متحد کرد.

با ثبت نام به عنوان یک پناهنده احتمالی، بومی لنینگراد در مونیخ در اصرار یک همسر مشروع که یک بیماری خطرناک کار می کرد، مستقر شد. اطلاعاتی وجود دارد که چند زوج در قلمرو روسیه باقی ماندند، که از تصمیم والدین، در روح دوست داشتنی سنت پترزبورگ استقبال نکردند.

احساس نوستالژی در آثار اواخر ولادیمیر کونین "ایوانوف و رابینویچ، یا" AI Gow Tu Haifa "،" مهاجرت "و" Kyya 3 "منعکس شد. در آنها، نویسنده، زندگی هموطنان را در یک فضای غیر معمول برای آنها توصیف کرد، تاکید کرد که قوانین بازی های خارجی برای روسیه مناسب نیست.

کتاب

دلیل ابتدای فعالیت ادبی، آسیب دریافت شده در نمایندگی بود که برای مدت طولانی از سنجش حرفه ای کونین را از بین برد. از هیچ چیز برای انجام آکروبات جوان نوشت 2 داستان کوتاه، جایی که آن را در مورد شادی، ایمان، امید و عشق نقل شده است.

مجله محبوب "سیرک شوروی" این آثار را منتشر کرد و کارکنان روزنامه های متروپولیتن درباره وجود یک نویسنده جوان یاد گرفتند. ولادیمیر یک متخصص در ناشر اختصاص داده شده به فرهنگ انجام داد، و از سال 1961، او چندین سال کار کرد.

در طول این دوره، ولادیمیر شروع به پر کردن کتابشناسی خود را با عناوین "کرونیکل بمب افکن" و "من در یک تاکسی کار می کنم". آنها به کتاب اول "مردان واقعی" وارد شدند، که توسط منتقدان ادبی و مردم عادی به شدت امتیاز داده شدند.

یکی از این آثار بعدا به یک فیلمبرداری تبدیل شد و تنبل به خواندن شهروندان داستان هیجان انگیز در مورد جنگ را به رسمیت شناخت. سپس همان سرنوشت شکوه، یک کتاب دیگر از کونین، یک فیلم 1983 به نام "تروی در بزرگراه" رنج می برد.

اما افتخار واقعی پس از انتشار Intertevelops به هنرمند سابق به هنرمند سابق رسید، که در ماهانه Aurora به صورت قطعات تقسیم شده ظاهر شد. خبرنگاران داستانی منتظر ادامه تاریخچه اشتباه بود، که در نهایت بهترین رهبران مدرن را به رسمیت شناخت.

هنگامی که ولادیمیر دوباره فرصتی برای کار به عنوان یک فیلمنامه نویس ارائه کرد، او این شغل را بسیار دوست داشت که تعدادی از کتاب های خود را سازگار می کند. بنابراین فیلمبرداری داخلی با نقاشی "گنج" و "گره خورده" دوباره پر شده بود، که نشان داد که نویسنده نیز چیزی را در سینما به دست آورد.

در دهه 1990، پس از رفتن به آلمان، دیدگاه های خلاق CUNIN به یک دنیای خارجی غیر قابل اشتعال تبدیل شد. او یک داستان در مورد "جاده های" میان "را ایجاد کرد و" بازگشت از بهشت ​​"، به عنوان یک خبرنگار زندگی و یک جواهرنده طنز آمیز انجام داد.

در همان دوره، تاریخ نظامی-بیوگرافی "Bastards" نوشته شده بود، که باعث می شود نظرات متضاد در محافل ادبی روسیه ایجاد شود. برای اظهارات Critikov، ولادیمیر پاسخ داد که طرح داستان داستان است و ادعا نمی کند که شرح دقیق از رویدادهایی که در 40 سالگی صورت گرفته است، باشد.

در سال 2000، نویسنده سعی کرد به ژانر رمان تبدیل شود و کتاب "شب را با فرشته" و "بر اساس مقاله" منتشر کرد ... بر خلاف سن، داستان ها، متون و سناریوهای دراماتوری، این و دیگر کارهای بزرگ، به منظور فراموشی ماندند.

مرگ

در سال های اخیر، کونین با تعدادی از بیماری هایی که موجب مرگ در سال 2011 شد، بارور شد. در مراسم تشییع جنازه در گورستان مونیخ، طرفداران خلاقیت نویسنده، حضور استعداد طبیعی و عشق به کار ادبی را ذکر کردند.

کتابشناسی - فهرست کتب

  • 1962 - "من در یک تاکسی کار می کنم"
  • 1966 - "کرونیکل بمب افکن"
  • 1971 - "خلبان کلاس اول"
  • 1977 - "گاهی اوقات به یاد داشته باشید"
  • 1981 - "زیر همان آسمان"
  • 1983 - "سه در بزرگراه"
  • 1988 - "Interdestochka"
  • 1994 - "مهاجرت"
  • 1998 - "Interc. جاده به "ستاره"
  • 1998 - "KYYA 3: KYYA در آمریکا"
  • 1999 - "Interc. بازگشت از بهشت
  • 2003 - "شب با فرشته"
  • 2003 - "Bastards"
  • 2005 - "سفر به نور"

ادامه مطلب