جورج ملایم (شخصیت) - عکس، سری، بازرس، نمایش مارتین

Anonim

تاریخچه شخصیت

جورج ملایم - شخصیت سریال تلویزیونی بریتانیا، بر اساس چرخه رمان های آلان شکارچی انگلیسی انگلیسی ایجاد شده است. بازرس، که رعد و برق افتخار را از مقامات فاسد به دست آورد، تحقیقات، اعتماد شواهد و حقایق را بررسی می کند، نه شهود.

تاریخچه ایجاد شخصیت

آلن هانتر بیش از 40 کتاب برای زندگی نوشت، جایی که کارآگاه روشنگری توسط شخصیت اصلی انجام شد. در سال 2007، "بازرس جورج به آرامی" بر روی صفحه نمایش منتشر شد، مجموعه های خلبان که بر اساس رمان به آرامی Go Man 1961 بود.

نقش یک جنگنده غیر قابل درک با جرم توسط بازیگر مارتین شاو انجام شد، که نیازی به حمایت از طرفداران تئاتر بریتانیا نداشت. برنده جایزه معتبر PREMIUM "Drame Drama" با استعداد یک افسر پلیس شجاع، صادقانه و بی سر و صدا در سن انجام داد.

وضعیت در فیلم - شمال شرقی انگلستان، محل موقت - 1964-1969. در مجموع 8 فصل بیرون آمد، که هر کدام از آنها شامل 2 تا 4 قسمت بود. در مرکز هر یک - یک پرونده جنایی، مورد بررسی توسط شخصیت های اصلی.

Writer Peter Flannery از رمان های آلن شکارچی به عنوان یک بوم استفاده کرد و بسیاری از چیزهای جدید را در روایت اضافه کرد. به عنوان مثال، دستیار جان بهوهوس، و همچنین چای گیاهی - کاراکترهای اصلی و نمونه های ادبی ندارند.

سری خلبان در آوریل 2007 منتشر شد، رتبه بندی خوب را نشان داد. راهنمای کانال بی بی سی یک کانال تلویزیونی تصمیم گرفت پروژه را گسترش دهد. در نتیجه، فصل هشتم نهایی مخاطبان در ماه مه 2017 دید.

فرمول کارآگاه بریتانیا به مدت طولانی توسعه یافته است. همه چیز باید Chinno، هوشمندانه و با طنز مشخص باشد. گنجاندن در طرح دو کارآگاه نیز یک روش نوآورانه در جهان فیلم نیست. در اینجا دوئت واقعا درخشان بود. عجیب و غریب، اشتباه، سخاوتمندانه، اما امیدها را امیدوار می کند، باشوس، نجاس واقعی را در برابر جورج کاریزماتیک قرار می دهد.

تصویر و بیوگرافی جورج ملایم

درباره بیوگرافی شخصیت بخشی از سری خلبان شناخته می شود. شخصیت اصلی فردی است که به مبارزه علیه فساد و جنگنده رفته است. یک جانباز جنگ جهانی دوم، یک مرد شخصیت خشن و یک اراده باور نکردنی را به ارمغان آورده است.

پس از شروع به کار در پلیس، به تدریج افتخار از یک کارآگاه بی تجربه را به دست آورد. همکارانش برای چشم او را "سنت" می دانند، به طرز شگفت انگیزی متوجه می شوند که چنین افرادی در اندام ها جای ندارند. واقعیت این است که Talles خود را هدف قرار داد - برای ریشه کن کردن در میان وزرای نظم بی قانونی و رشوه گیری. و همچنین انجام همه چیز به طوری که جملات درست ساخته شده و متهمان به نظر نمی رسد بی گناه.

با انتخاب این مسیر، قهرمان هرگز معلوم شد و اعتقادات را تغییر نداد. در حرفه دشوار او جایی برای عشق بزرگ وجود داشت. ایزابلا - ایتالیایی از ناپل، همسرش، که یک مرد بیش از 20 سال در ازدواج زندگی می کرد.

بازرس با تسخیر یک جنایتکار خطرناک - جواهو، مشکلی داشت. او به دقت راه را برای دستگیری قانونی جستجو کرد، اما قاتل گریزان قانون را ترک کرد بدون اینکه شواهدی را ترک نکنند.

به طور جدی تر اهداف نجیب زاده برای کاشت میزبان در پشت میله ها، چیز نوآورانه او تبدیل شد. اما تمام زندگی من شروع به کار برای قاتل خسته کننده کرد. و سپس جو یک بار و برای همه برای حل مشکل فکر کرد.

هنگامی که همسران به خانه برگشتند، ایزابلا از ماشین دور شد و در همان لحظه ماشین با آن حمل شد، به یک زن ضربه زد. جورج به همسرش عجله کرد، اما در حال حاضر دیر شد تا به کمک کمک کند - او در نقطه ای فوت کرد.

این یک تصادف نبود، بازرس فهمید که چه کسی مجرمان تراژدی است. در طی مراسم تشییع جنازه همسر، یک مرد به کمیسر گفت که بازنشسته می شود. ناامیدی در کسب و کار خود، که منجر به مرگ معشوق او شد، بر این واقعیت تأثیر گذاشت که به آرامی تصمیم گرفت تا حرفه ای بیشتری انجام دهد.

اما پس از یک زمان به او چای آمد. یک مرد خاکستری مو، که به کارآگاه خبره خدمت کرده است، در مورد قتل در Northumberland صحبت کرد. یک مرد بیوه را در قبر همسرش تکرار کرد، تکرار کرد که او از امور خارج شده است و نمی خواهد به آن غلبه کند.

با این حال، بعدا جورج چهره اش را به ارمغان می آورد و تصمیم می گیرد که موظف به پایان این تحقیق به حقوق بازنشستگی باشد. او این شرایط را به مقامات گزارش می دهد و برگ های شهر را ترک می کند که قتل دوچرخهسواری جوان رخ داده است.

بازرس ارشد پلیس محلی، بازپرسی محلی نیست. افتخار چیز اصلی این است که توسط مقامات فاسد متمایز می شود هر ثانیه برای نگرانی در مورد محل خود. یکی از جوانان و چت جان بهوهوس، که رئیس رئیس بخش قاتل است، به کمک ورود به کار کارآگاه داده می شود.

به آرامی خاک را ثابت می کند و شروع به مشکوک به جان در خیابان شواهد می کند. همان زنجیره ای به نجات می رسد، در مورد امور غیرقانونی پلیس جوان صحبت می کند. اما جورج برای اعتماد به شایعات و شایعات استفاده نمی شود. او موفق به پیدا کردن حقیقت و صریح تقلب واقعی - رئیس فوری بهوهوس.

تاریخ قتل پیچیده تر می شود، زیرا به دلیل پسوند، تحقیقات در ابتدا به آنجا نرفت. یکی دیگر از دوچرخهسواری درگذشت - مظنون اصلی در یک جرم متعهد. جورج منجر به یک پرونده می شود، فراموش نکنید که یک همکار جوان برای دروغ را اثبات کنید.

بین شخصیت های اصلی سری، روابط "پدر پسر" بوجود می آیند. جان از طریق روش های غیرقانونی در کار خم نمی شود و این رئیس جدید را آزار می دهد. او در حال تلاش برای انتقال به مردی است که ذهنیت گرایی و شهود دشمنان یک کارآگاه خوب است.

جورج ادراک، مشاهده شده و جنجالی است. یک نگاه به صحنه جرم به او اجازه می دهد تا بلافاصله از وضعیت قدردانی کند و تنها فرضیه صحیح مربوط به قاتل را مطرح کند. بقیه مورد تکنولوژی است. شواهد لازم را جمع آوری کنید و جنایتکار را دستگیر کنید.

در مورد، همه چیز پیچیده تر از وب است. این نه تنها یکی از گانگستر های خطرناک و بی نظیر است، بلکه مجرم مرگ ایزابلا است. اما حتی یک زخم خونریزی به دلیل از دست دادن معشوق، حق بازرس ارشد را برای جایگزینی ذهن با احساسات به ارمغان نمی آورد.

این فیلم به وضوح قابل مشاهده است به عنوان یک مرد سخت با تراژدی. او برای نشان دادن احساسات به دیگران استفاده نمی شود، بنابراین تنها به تنهایی از بین می رود.

ظاهر زندگی بهوه در زندگی او به نوعی فریبکار می شود. هنوز در جوانان، جورج مجبور شد با یک افسر پلیس کار کند که یک استعداد کارآگاه را نشان داد، اما از روش های نادرست استفاده کرد و اغلب از مقامات فراتر رفت.

سپس آرام او را ترک کرد. و اکنون، پس از سالها، این مرد در فساد هماهنگ رشد کرده است، که افشای آن بسیار آسان نیست. بازرس متوجه می شود که جان در حال رفتن به همان گران است، بنابراین نمی خواهد به همان اشتباه اجازه دهد.

دلیل اصلی این است که جورج افکار را بازنشسته می کند. علاوه بر این، او اجازه نمی دهد که مقامات یک متخصص امیدوار کننده جوان را در لندن ارسال کنند. پس از آن، کارآگاه خاکستری مودار قادر به آموزش مجدد جانشین است، با این حال، این فرآیند در تمام 8 فصول سری به تعویق افتاده است.

اثبات این واقعیت است که به آرامی اجازه نمی دهد خود را به خارج از قانون عمل، صحنه تبدیل به یک پرایمر وبستر می شود. بیوه فرصتی برای شلیک سرباز قاتل همسرش داشت. اما علیرغم وسوسه و تمایل به انتقام گرفتن، او قدرت را برای انتقال پلیس پلیس پیدا کرد.

نقل قول

"بله، شما چیزی را نمی دانید. شما چیزی در مورد او نمی دانید (ایزابلا). شما زندگی می کنید آسان تر است. "" به کمیسر بگویید که می خواهم بازنشسته شود. این لطفا آن را بپردازید. "" من با انواع توله ها ارتباط برقرار می کنم و افتخار می کنم که من از خودم بیرون نروم. "" من به شدت کمک نمی کنم. خشم به معنای شکست است. "

کتابشناسی - فهرست کتب

  • 1955 - به آرامی آن را انجام می دهد
  • 1956 - به آرامی توسط ساحل
  • 1957 - به آرامی پایین جریان
  • 1967 - به آرامی شمال غرب
  • 1967 - به آرامی قاره ای
  • 1969 - به آرامی رنگی
  • 1976 - به آرامی که پرندگان هستند
  • 1977 - به آرامی ابزار
  • 1978 - به آرامی به خواب
  • 1980 - تصمیم Honfleur
  • 1989 - به آرامی با میلیون ها نفر
  • 1990 - به آرامی رسوایی
  • 1999 - به آرامی اشتباه

فیلمنامه نویسی

  • 2007-2017 - "بازرس جورج به آرامی"

ادامه مطلب