ادوارد مارسویچ - عکس، بیوگرافی، زندگی شخصی، علت مرگ، بازیگر

Anonim

زندگینامه

Eduard Martsevich متعلق به صحنه تئاتر به عنوان یک زن محبوب بود، و هر ظاهر در مقابل بیننده درک شده به عنوان یک تاریخ. البته، بیوگرافی خلاق همیشه به راحتی نوشته نشده بود، درگیری ها اتفاق افتاد، زیرا او گفت، نه برای زندگی، بلکه برای مرگ: حرفه ای عمل هرگز به راحتی در نظر گرفته نشد. اما هنرمند، افتخار و جاه طلبی را بسته و هرگز در مورد سرنوشت شکایت نکرد، حتی برعکس، به نفع فرشتگان سرپرستان شگفت زده شد.

دوران کودکی و جوانان

سرنوشت خلاق Madsevich از تولد از پیش تعیین شده بود. او 2 روز قبل از سال 1937 در گارد تور در گرجستان متولد شد. ازدواج Evgenia Mikhailovich و نینا الکسایون، بازیگر و دشت تئاتر باکو 3 سال طول کشید. اما طلاق مورد نظر بر ارتباط یک مرد با پسرش تاثیر نمی گذارد. از سنین اولیه، پسر در کار خود، در صحنه ها، پس از آن در سالن افتتاح شد.

پس از جنگ، Edik، همراه با مادرش، پدربزرگ و خواهر به ویلنیوس نقل مکان کرد، جایی که سال نو و جوانان او برگزار شد. با توجه به یک تصادف خوشحال، پدر، که تبدیل به یک ستاره واقعی از تئاتر محلی شد وارد لیتوانی در پایان خصومت ها و اسارت آلمان شد.

هنرمند در مصاحبه ای اعتراف کرد که در دبیرستان شماره 8، در مجاورت مجاور تفاوت نداشت. هنگامی که آن را به نقطه ای رسید که به استثنای مدرسه برای نورد در درس زبان انگلیسی تهدید شد. یک نوجوان، همراه با همکلاسی ها، لامپ نور را باز کرد، یک قایق را در آنجا قرار دهید و از تاریکی تشکیل شده استفاده کنید، تزئینات را به هیئت مدیره پرتاب کرد.

به طور کلی، معلمان برای دیدار با دانش آموزانی که اشغال شده بودند، به نظر می رسید، به نظر می رسد، در تمام حوادث در خانه ارتباطات (کورال، دراماتیک، تانک، رقص). معلمان متوجه شدند که بخش آنها به وضوح برای خواندن سختگیرانه کتاب های درسی نبود. و استعداد جوان بارها و بارها از اجرای آنها شادی کرد که در آن شرکت کردند و آن را قرار دادند.

برای دریافت گواهینامه بلوغ، فارغ التحصیل به مسکو منتقل شد. اما پایتخت برای او صبر نکرد.

"من با کاملا متقاعد شدم که قطعا یک بازیگر هستم، اما من فساد را تجربه نکرده ام. در اولین مشاوره، به من گفته شد: "شما یک مرد جوان هستید، چشمان بسیار خوبی دارید. شما یک ریاضیدان خوب خواهید بود. ادوارد Evgeniefich گفت: برو، و هرگز به دانشکده عمل نمی رود. "

اما متقاضی از شورای جسورانه اطاعت نکرد و حمله به دانشگاه های تئاتر را ادامه داد. و این بیهوده نیست: این پسر توانست به دور سوم و در مدرسه استودیویی MCAT و مدرسه تئاتر کوچک برسد، اما در نهایت "خرج کردن" معروف را انتخاب کرد. در اینجا دانش آموز در ابتدا Konstantin Zubov، و سپس Grigory Dmitriva و ویکتور Korshunova بود.

دومی که "تراژدی خوش بینانه" را تعیین می کند نقش اصلی مردانه را به ماستاویچ اختصاص داد و از دست نداد: تمام مسکو درباره تولید صحبت کرد. در پایان تدریس، مرد جوان می دانست که به احتمال زیاد در یک تئاتر کوچک تعیین می شود. اما همه چیز تغییر "Gamlet" را قبل از نیکولای اوکلوپکوف تغییر داد، مدیر او را به "فانوس خود" خود را بدون فکر غیر ضروری به او گرفت.

زندگی شخصی

اولین عشق به ادوارد در ویلنیوس اتفاق افتاد. و در حال حاضر در مسکو، شنیدن از نیکلاس Okhlopkov "یا شما بازی می کنید یا شما با دختران راه می روید،" او اجازه نمی داد خود را به تجربه افزایش احساسات برای مدت طولانی.

این مرد بسیاری از زنان زیبا (از جمله Svetlana Nevoev) را تحسین کرد، اما زندگی شخصی او توانست تنها برای سومین بار ترتیب دهد. و آشنایی با آنچه که او به او دو پسر داد، آن را در تئاتر اتفاق افتاد: دختر در صدور مجوز کوچک کار می کرد.

ادوارد 18 ساله لیلی سالیاموف را ملاقات کرد و از عشقش از دست داد. خشونت زیبا به زودی منجر به ازدواج و تولد Kirill و فیلیپ شد و به دنبال آن بودجه پدر بود.

"من با مراقبت بی تفاوت از پدرم در مورد مادر روبرو شدم. و من اغلب شنیده ام که او زیبایی او را تحسین می کند. وقتی برادر من و من کوچک بود، مادرم در یک بانک در نزدیکی خانه مشغول به کار بود و در دهه 1990 پدر خیلی بیشتر به دست آورد. خوب، و پس از آن، هنگامی که ما بزرگ شویم، او کار خود را به زیر پدر انداخت، "پسر جوان هنرمند گفت.

Eduard Evgeniefich تحمل نمی تواند سوگند یاد کرد و اغلب برای اولین بار به مصالحه، و کودکان بدون مجازات به ارمغان آورد. هنگامی که آنها گرفتار شدند، او با راهنمایی های روابط با جنس مخالف صعود نکرد. همانطور که برای نوه ها، در ساشا و ماشا، پدربزرگ خوشحال از روح، تلاش نکرد، تلاش کرد تا در مورد و بدون آن روبرو شود.

تئاتر و فیلم ها

"هملت"، "پادشاه Edip"، "تاریخ ایران" و دیگران - ادوارد درخشان در "Mayakovka"، به دانش MiKolai Okhlopkov مربی. هنگامی که کارگردان تبدیل نشد، مجبور شد به تئاتر کوچک برود، که صادقانه به پایان عمر خود خدمت کرده است.

با این حال، رابطه با آلما مادر بلافاصله نبود. اولا نقش ها عملا داده نشدند و شخصیت اصلی بازی در تزار فودور ایوودور Ioannovich تنها در یک دهه پس از اولین بار و مرگ بالینی منتقل شد. اما بعدا او موفق به ایجاد تعدادی از تصاویر پیچیده (تمرین در "غم و اندوه از ذهن"، Alyosha در "تحقیر و متهم"، پیتر Trofimov در "باغ گیلاس").

از متقاعد کردن مجددا در آرکادی کیرسانوف، یک فیلمدار موفق، Martesevich موفق شد در "پدران و کودکان" آغاز شد. دعوت نامه های مدیران مشهور پراکنده شدند: Boris Barnet هنرمند را در "Annushka" خود تایید کرد و سرگئی باندارچیوک به بوریس Drubetsky در فیلم و داستان های جهان تبدیل شد.

در سال 1969 در ایتالیا (و سال آینده و در اتحاد جماهیر شوروی)، نخستین برگزاری "چادر قرمز" برگزار شد، جایی که کلودیا کاردینال، شان کانری و پیتر فینچ در پلت فرم تیراندازی برگزار شد. به هر حال، Kinokartina، جایی که آهنگ های یوری ویکتور به نظر می رسد، جایزه طلایی گلوب را ادعا کرد.

با این حال، لازم نیست شکایت در مورد مشارکت بیشتر هنرمند هنر. فیلمبرداری با "شوهر ایده آل" دوباره پر شده بود، جایی که او در کنار Lyudmila Gurchenko و یوری Yakovlev اجرا شد، و به "TASS مجاز به اعلام ..." با Vyacheslav Tikhonov و یوری Solomin بازی کرد.

مرگ

در تمام عمر خود، مارسویچ دو مرگ و میر بالینی را در سال های 1977 و 2012 تجربه کرد. بنابراین، هنگامی که در سپتامبر 2013، او احساس بد و عملیات مورد نیاز بود، خانه اعتماد به نفس بود که همه چیز به خوبی کار می کرد و این بار. اما تا اوایل ماه اکتبر وضعیت بدتر شده است: بیمار از بیمارستان بوتکین به موسسه پزشکی منتقل شد، و سپس در مراقبت های شدید از Squilt بستری شد.

اکتبر 12، در 40 سالگرد عروسی با لیلیا اسماعونا، ادوارد Evgenievich انجام نشد. علت مرگ یک بیماری شدید بود - سیروز کبدی. چند روز پس از مراقبت از مشهور در تلویزیون روسیه، مستند درباره او را نشان داد. کارشناسی ارشد به عنوان اگر او احساس کرد که این پروژه آخرین مصاحبه او بود، به طوری که او تصمیم به آیات منحصر به فرد تصمیم گرفت و از کلمات گرم به خانواده و همکاران پشیمان نیست.

هنرمند در گورستان Trocerovsk از مسکو دفن شد، قبر در انتهای کوچه بازیگری، در کلیسای است.

فیلمنامه نویسی

  • 1959 - "پدران و کودکان"
  • 1966 - "جنگ و صلح"
  • 1969 - "چادر قرمز"
  • 1981 - "شوهر کامل"
  • 1983 - "ستاره و مرگ Hoakin Muriet"
  • 1983 - "Van Green"
  • 1984 - "TASS مجاز به اعلام ..."
  • 1993 - "زنبور"
  • 2000 - "Mosseeka، 12"
  • 2003 - "و صبح آنها بیدار شدند"
  • 2004 - "خاکستر ققنوس"
  • 2009 - "آنا کارنینا"
  • 2011 - "همه برای بهتر"
  • 2011 - "تقسیم"
  • 2013 - "حسابرس"

ادامه مطلب