نقل قول Armen Dzhigarhanyan: بیوگرافی و زندگی شخصی، اخبار، مرگ

Anonim

در 14 نوامبر سال 2020، هنرمند مردم اتحاد جماهیر شوروی آرمان Dzhighanhanyan درگذشت، ستاره فیلم "سلام، من عمه تو هستم"، "Shirley-Mireley" و دیگران نمی تواند تغییر کند. " بازیگر 85 ساله بود. بر اساس آخرین اخبار، علت مرگ، عصر محترم افراد مشهور و بیماری های متعدد بود.

دفتر سرمقاله 24CMI به یاد می آورد درخشان ترین نقل قول های آرمن بوریسویچ.

درباره عشق

زندگی شخصی هنرمند غنی از ماجراجویی است. Dzhigarkhanyan دو بار ازدواج کرد و شامل یک ازدواج ثبت نشده بود."شما می دانید که بیان بالاتر از عشق چیست؟ هنگامی که شما الاغ کودک خود را ببوسید! "

هنرمند دارای یک دختر بومی و پله از همسر دوم Tatyana Vlasoy است. او یک راه طولانی و غنی را گذراند، و به همین دلیل اعلام می کند: آرمان Dzhigarkhanyan در مورد عشق می دانست.

"مهمترین چیز این است که مردم را دوست داشته باشید. عشق و این است. و دشوار است شما فکر می کنید آسان است، و شما سعی می کنید - شما موفق نخواهید شد. "

درباره هنر

اکثر بیوگرافی آرمان بوریسویچ خلاقیت اشغال شده است. چنین حرفه ای عمل می تواند غصب شود. Dzhigarhanyan به عنوان رهبر در تعداد نقش های سینمای خانگی محسوب می شود. از دهه 60، بازیگر مشارکت خود را از بیش از 170 فیلم ساخته است.

"اگر می خواهید بدانید که چه چیزی را در سر من می بینید، در قلب،" خواندن و گوش دادن به کلاسیک ".

علاوه بر این، او در یک دوبله مشغول به کار بود، در صحنه بازی کرد و حتی "تئاتر درام مسکو را تحت رهبری ارمن Dzhigarananan" رهبری کرد. هنرمند مردم زندگی را ترک کرده اند، اما همچنان در میراث خلاقانه خود زندگی می کنند.

"هنگامی که جامعه ایده آل ندارد - او به تئاتر نیاز ندارد."

در مورد خودم

همکارانش هنرمند را نه تنها به معنای حرفه ای تحسین کردند. نه یک بار، بازیگران که به اندازه کافی خوش شانس بودند تا با آرمن Borisovich همکاری کنند، کیفیت های باور نکردنی خود را جشن گرفتند، اطمینان دادند که پس از آنکه او یک ردیابی فوق العاده مثبت را ترک کرد.

"همه چیز که در زندگی افتخار می کند، نمی توانم آسان باشم."

با توجه به خاطرات رفقای در کارگاه، کار با آرمان Dzhigarkananan لذت بخش است، و بستگان او، بستگان و دوستان خود افتخار می کنند که چنین فردی بر روی زمین وجود دارد.

"من به عکس نگاه می کنم، جایی که من پنجاه با چیزی هستم، و من فکر می کنم:" چه جوان! "

ادامه مطلب