ویکتور فرانک - عکس، بیوگرافی، زندگی شخصی، علت مرگ، روانپزشک، روانشناس

Anonim

زندگینامه

سرنوشت گاهی اوقات یک مرد را می فرستد، جایی که او و تنها می تواند به دیگران کمک کند. هنگامی که یک تریلیبوس به مخزن یوروان در سال 1976 سقوط کرد، شاهد حادثه غم انگیز، هفت بار قهرمان اتحاد جماهیر شوروی در مورد کاپیتان اتاق شنا بود. با تشکر از قهرمانان و مهارت های ورزشی، صاحبان رکورد 20 مسافر ذخیره شدند. 33 سال قبل از آن، یک روانپزشک و متخصص مغز و اعصاب، متخصص پیشگیری از خودکشی جلوگیری از ویکتور فرانکل، نزدیک به زندانیان اردوگاه کار اجباری بود.

دوران کودکی و جوانان

بنیانگذار لگوتراپی در تاریخ 26 مارس 1905 در پایتخت اتریش-مجارستان متولد شد. ویکتور امیل دومین فرزند در خانواده یک مقام رسمی وزارت حفاظت اجتماعی گابریل فرانکل و همسرش الزا بود. والدین روانشناس، برادر بزرگترش و خواهر جوانتر از ملیت یهودیان بودند.

اولین مبارزه مادر ویکتور در کافه "سیلر" احساس کرد و در نور ظاهر شد و فرانکون دوران کودکی را در خانه 6 در خیابان چرنین گذراند. از طریق جاده، در خانه 7 در همان خیابان، روانپزشک زندگی می کرد و فیلسوف، بنیانگذار دوم مدرسه وین، آلفرد آدلر.

قراردادن از تصاویر گتی

مادر ویکتور به عنوان یک زن فوق العاده مهربان به یاد می آورد و ویژگی های اصلی پدر، شایستگی و دقت بود. گابریل سریع و سریع بود و یک بار در خشم رحم در مورد پشت پسر جوانتر آلپای جوانتر شکست خورد. با این حال، به لطف عدالت مرد و اعتماد به نفس او به نیروهای خود، تمام اعضای خانواده به معنای امنیت زندگی می کردند.

در 3 سال، ویکتور می خواست به دکتر تبدیل شود. یک سال بعد، پسر به پدر و مادرش گفت که با نحوه ایجاد داروها آمد. به گفته فرانک 4 ساله، بنابراین لازم بود افرادی را پیدا کنیم که تصمیم گرفتند با زندگی و به همین ترتیب بیمار شوند. کودک توصیه کرد که خودکشی بالقوه "داروها" مانند بنزین و گوتالینا. این بدان معنی است که پس از پذیرش که بیمار درمان می شود، و یک دارو وجود دارد.

در نوجوانی، یک مکان عالی در زندگی ویکتور، بازی های آماتور را به دست آورد که برادرش را گذاشت. حتی قبل از اتمام دبیرستان، مرد جوان یک رساله "روانشناسی تفکر فلسفی" را نوشت. فرانکلیس آموزش عالی در دانشکده پزشکی دانشگاه وین دریافت کرد. عصب شناسی و روانپزشکی تخصص یک دکتر جوان بود.

زندگی شخصی

پرده بر روابط مخفی از جنس برادران فرانکلی، خدمتکار را باز کرد، که به نوجوانان اجازه داد تا او را بپوشاند و به بدن مبارزه کند. در کلاس های دبیرستان، ویکتور فکر کرد که ازدواج کرده است، خواب را متوقف می کند تا تمام ساعات شب را در شادی زندگی شخصی صرف کند.

در پایان سال 1941، دکتر با پرستار پرستار خود ازدواج کرد. زن به زودی باردار شد، اما در وضعیت سرکوب رو به رشد نسبت به یهودیان، همسران ترجیح دادند سقط جنین را ایجاد کنند. Tilly، به عنوان پدر و مادر و برادر، ویکتور، از اردوگاه های کار اجباری فاشیستی بازگشت نکردند. عشق به همسر و گفتگوهای خیالی خود را با پشتیبانی فرانکل خود را در لحظات شدید ترین زندانیان. کتاب روانشناس "دکتر و روح" به "Dead Tilly" اختصاص داده شده است.

قراردادن از تصاویر گتی

در سال 1947، ویکتور از اتهامات کاتولیک کاتولیک متاهل شد، که تا پایان عمر خود زندگی می کرد. همسران با احترام به ادیان یکدیگر، با هم در کلیسا و کنیسه حضور داشتند، کریسمس و پورم را جشن گرفتند.

پس از آن دختر بعدا یک روانشناس کودک، ویکتور و النور به نام پدر گابریل به نام پدر به نام دکتر گابریل شد. فرانکلی موفق به شرکت در تربیت نوه های کاتارینا و الکساندر شد و گرسنگی آنا ویکتوریا را دید.

روانشناس قهوه و روابط قوی را تحسین کرد. تمام سفرها قرص کافئین را در صورتی که کافه قادر به نوشیدن یک نوشیدنی نسبتا قوی نبود، گرفت. Ties Frankli از پنجره های فروشگاه تحسین می کند، حتی در مواردی که آنها نمی خواهند آنها را خریداری کنند.

ویکتور موسیقی را تشکیل داد (Elegy and Melodies در تانگو ریتم). دانشمند به طور کامل در RIMS (در اکثر عکس ها فیلسوف در عینک ها دستگیر شده است)، از طنز و بازی کلمات، و سخنرانی های تزئین شده با دوچرخه و جوک ها را درک کرد.

فعالیت علمی

فرانکل در دهه 20th قرن بیستم برنامه ای از حمایت روانی دانشجویان را توسعه داده است. از سال 1933، یک دکتر جوان توسط یک بخش پیشگیری از خودکشی در یکی از کلینیک های وین رهبری شد. با تشکر از کمک روانشناختی فرانکل، حدود 30 هزار زن از افکار خودکشی خلاص شدند.

پس از آنچلوز اتریش، هیتلر، پزشکان یهودی ممنوع شدند تا بیماران آریایی را درمان کنند. در سال های 1938-1939، فرانکلی در عمل خصوصی مشغول به کار بود و در سال 1940 به بخش عصبی کلینیک روتچیلد - تنها بیمارستان، جایی که یهودیان مجاز به درمان بودند، رهبری کردند. ویکتور مجبور شد نه تنها توسط یک روانپزشک، بلکه جراحی مغز و اعصاب نیز کار کند.

در سال 1941، یک مرد به کنسولگری ایالات متحده دعوت شد و یک ویزای آمریکایی را ارائه داد. دکتر رد کرد: او نمی خواست بدون کمک والدین سالخورده ترک کند. نخستین جایزه پیروزی در جمهوری چک، تریسینشتات در جمهوری چک شد، جایی که او در پاییز سال 1942 سقوط کرد و مادر و پدرش در حال حاضر واقع شده بودند.

این یک اردوگاه نمونه بود که نازی ها حقوق بازنشستگی یهودیان سالمندان نامگذاری کردند و کمیسیون صلیب سرخ را نشان دادند. در Teresienstadt، کنیسه عمل کرد، عملکرد و نمایشگاه ها انجام شد.

راز "انسان گرایی" نازی ها ساده بود - زندانیان "بازنشستگی نمونه" در نهایت به اردوگاه های مرگ فرستاده شدند. بنابراین با مادر فرانکل، که در آشویتس فوت کرد، بیرون آمد. در اکتبر 1944، ویکتور همچنین به آشویتس فرستاد، اما در یک هفته او به Türheim منتقل شد - یکی از اردوگاه های سیستم Dahau.

قراردادن از تصاویر گتی

در تمام نقاط نتیجه گیری، زندانی با سایر زندانیان، به طور خاص، به ویژه ریل ها، یک کار فیزیکی سنگین را انجام داد. اما در شبها، دکتر بهبودی روح رفقای خود را در بدبختی به دست آوردن پاسخ به این سوال که در حال حاضر معنای زندگی آنهاست، او در مورد کوهنوردی و روانشناسی سخنرانی کرد.

دکتر روش دستگیری Autotraining را تدریس کرد - آنها نشان دادند که چگونه تمام آزمایشات با خانواده هایشان منتقل می شود و مجددا پیوسته است. در تجربه و تجربه خود از دیگر زندانیان، فرانکل به این نتیجه رسید که "به معنای" یک "خدای ناخودآگاه" هر فردی است که به او کمک می کند تا زندگی و عزت خود را حفظ کند. ویکتور این نظریه را در کتاب "مرد در جستجوی معنی" و سایر آثار مشخص کرد.

در 27 آوریل 1945، فرانکل و دیگر زندانیان باقی مانده از تورم نیروهای آمریکایی را آزاد کردند. در سال 1946، دانشمند، ایده مصالحه را بیان کرد. روانشناس تئوری مسئولیت جمعی مردم آلمان را برای نازیسم رد کرد. به گفته خاطرات فرانکل، در میان نگهبانان اردوگاه، به جز سادیست ها و هنرمندان بی تفاوت، Sabota از دستورات جنایی وجود داشت تا بتواند زندگی زندانیان را آسان تر کند.

از سال 1946 تا 1971، ویکتور کلینیک روانپزشکی وین را رهبری کرد. در میان روش های روان درمانی که توسط فرانکلم توسعه یافته توسط فرانکلم - درمان از طرف مقابل (بیمارانی که به سرعت فراموش کردن این اطلاعات پیشنهاد شده بود برای تبدیل شدن به جهان قهرمانان جهان فراموش شده، و حافظه آنها بهبود یافته) و Logotherapy (بیماران الهام بخش بود که آنها دقیق تر، آرام تر، کارآمد تر از آنها در واقع بودند و به تدریج مردم بهتر شدند).

مرگ

فرانکون در 2 سپتامبر 1997 درگذشت. علت مرگ یک دانشمند به نارسایی قلبی تبدیل شده است. قبر تیم عمومی روانشناسی انسانی در بخش Staro-Engine از گورستان مرکزی وین واقع شده است.قراردادن از تصاویر گتی

موزه ویکتور فرانکل در پایتخت اتریش روز 110 سالگرد دانشمند افتتاح شد. در ماه فوریه سال 2019، پرتره روانشناس در یک سکه یادبود، شأن 50 یورو در مدارس وین در سری روانشناسی صادر شده است.

در سال 2015، در کانال تلویزیونی روسیه "فرهنگ" در سری "داستان های کتاب مقدس" فیلم "ویکتور فرانک" آمد. "زمان زندگی" بله "!" در ماه اوت سال 2018، یک کارتون 3 دقیقه ای در مورد بیوگرافی ها و تدریس زندانی سابق اوزوییتزیم برای کنگره جهانی برای لودپراپی در مسکو برداشته شد. سازندگان نوار توسط کتاب فرانک الهام گرفته شده است "به من زندگی" بله! ". روانشناس در اردوگاه کار اجباری. "

نقل قول

  • "در نهایت، خدا، اگر این است، مهم تر است، شما یک شخص خوب هستید تا به آن اعتقاد داشته باشید یا نه."
  • "اگر شما از چیزی بپرسید، باید به عنوان حقیقت پاسخ دهید، اما در مورد آنچه که خواسته نشده است، بهتر است که سکوت کنید."
  • "هیچ کس حق ندارد که تصور شود، حتی کسی که از Calence رنج می برد، و بسیار بی رحمانه رنج می برد."
  • "شادی مانند یک پروانه است - بیشتر من نوشتم، بیشتر آن را گسترش می دهد. اما اگر توجه خود را به چیزهای دیگر به تعویق اندازید، آن را به آرامی به شما بر روی شانه می اندازد. "
  • "سخت ترین وضعیت فقط یک فرد را فرصتی می دهد تا خود را به سمت خود برساند."

کتابشناسی - فهرست کتب

  • 1946 - "زمان زندگی" بله ": یک روانشناس در اردوگاه کار اجباری"
  • 1946 - "مبانی Logotherapy"
  • 1947 - "روان درمانی در عمل"
  • 1948 - "روان درمانی و دین"
  • 1949 - "مرد در جستجوی حس"
  • 1955 - "دکتر و روح"
  • 1956 - "Logotherapy و تجزیه و تحلیل موجودی: مقالات و سخنرانی ها"
  • 1956 - "نظریه و درمان نوروزیس: مقدمه ای بر لگوتراپی و تجزیه و تحلیل موجودی"

ادامه مطلب