Vasily Kulik - بیوگرافی، زندگی شخصی، عکس، علت مرگ، Maniac Irkutsk، دکتر قاتل

Anonim

زندگینامه

Vasily Kulik - یک شهروند اتحاد جماهیر شوروی - یک قاتل سریال، دیوانه وار و pedophile بود. در دهه 1980، او بی رحمانه با ده ها تن از زنان و کودکان برخورد کرد. ماهیت واقعی جنایتکار پنهان شده تحت تحریف ایستگاه آمبولانس. حرفه نجیب به جلوگیری از آزار و شکنجه توسط نمایندگان سازمان های داخلی کمک کرد و مدت هاست باقی می ماند.

دوران کودکی و جوانان

مسیر زندگی Vasily Sergeevich Kulika در زمستان سال 1956 آغاز شد. پسر در Irkutsk در خانواده افراد هوشمند تحصیلکرده متولد شد. پدر - فارغ التحصیل یک دانشگاه معتبر - استاد انتومولوژی، نویسنده و یک معلم دانشگاه بود. مادر - معلم و روانشناس - به عنوان مدرس مدرسه کار می کرد و کودکان را افزایش داد.

در یک سال، کودک در مهد کودک محلی تعیین شد. نابود کردن ناز، او شروع به رنج می برد و تحت نظارت پزشکان قرار گرفت. والدین گاهی صبر خود را از دست دادند و پسرش را سخت کردند. صاحب خانه مجبور بود که در شب برگزار شود.

Vasily Kulik در دوران کودکی و جوانان

بعد از مدتی، مشکل با برخی از روش های خود حل شده است. جایگزینی جدید ایدز - آسم برونش، روماتیسم و ​​هپاتیت آمد. با این حال، سلامت ضعیف دلیلی برای رابطه خاص و تحریک در هذیان نداشت. Vasya در شرایط مساوی با یک خواهر بزرگتر، به طور مداوم لباس پوشیدند و تنها توسط ضروری ترین چیزها ارائه شده است.

این باعث افزایش شیوع تجاوز شد، به خویشاوندان گسترش یافت. کولک تبدیل به یک دانش آموز شد، Kulik به یک چاقو برای یک دختر حمله کرد، با او در همان خانه رشد کرد و همکلاسی خود را روی دندان هایش زد. برای این اقدامات او بسیار از یک پدر عصبانی بود.

در موسسه آموزشی متوسط ​​یک کودک عجیب و غریب دوست نداشت. تنها دوست پسر بود که چند سال بود. او به جنایتکار آینده آموخت تا حیوانات ولگرد را فریب دهد. رسیدن به گربه ها برای گربه ها، رفقا تجربه Ecstasy را تجربه کرد.

در دبیرستان، روابط با همسالان به حد محدود شده است. Vasily تصمیم به تغییر وضعیت و ثبت نام برای بوکس. تبدیل شدن به صاحب اولین تخلیه جوان و برنده مسابقات شهری و منطقه ای، او توانست مجرمان بالقوه را ارعاب کند. پس از آن، آسیب دریافت شده در آموزش، جاده را به ورزش حرفه ای مسدود کرد.

در پایان مدرسه در اواسط دهه 1970، کولیک در نیروهای مسلح اتحاد جماهیر شوروی خدمت کرد. تخریب شده، با توجه به زمینه مادر، مبتلا به دیابت، او وارد موسسه پزشکی شد. در زمان انتخاب تخصص، یک دانش آموز، ترس از ترس از Scalpeles، جراحی ترجیحی جراحی و فارماکولوژی بود. او دوست داشت مخلوط های دارویی را که دارای قرص خواب و اثر محو شدن است، دوست داشت.

زندگی شخصی

با وجود رشد متوسط ​​و ظاهر غیرمعمول، بومی ایرکوتسک، کمبود توجه زن نداشت. در جوانان خود، در محیط اطراف خود، بسیاری از دوست دختر وجود داشت.

اولین رمان جدی با خیانت معشوق خود به پایان رسید و بسیاری از ناامیدی ها را به ارمغان آورد. این امر موجب تمایل به اشتیاق برای جوهر کوچک با خانمهای سنین مختلف شد.

با گذشت زمان، با روابط ناسازگارانه منجر شد، به شدت علاقه مند به طبقه زیبا بود. با این حال، به منظور عدم ایستادن از جامعه، او همسر مشروع را به دست آورد. بومی Severobaikalsk به نام مارینا معتقد بود که او در زندگی شخصی خود خوش شانس بود. مراقبت از شوهر امن، احساسات مناقصه را به طور عمومی نشان داد و همسرش را در شرکت دوستان خود تحسین کرد.

واسیلی کولک با همسرش

دختر مشکوک نیست که کولک از تصاویر دختران نوجوان الهام گرفته شده است. او همچنین در مورد ارتباطات متعدد در کنار هیچ چیز را نمی دانست. به طور واضح خانه را لرزاند و یک کلبه برای اقامت راحت در تابستان نصب کرد، همسر حقوق و دستمزد را به سینما و کافه ها برد.

در اوایل دهه 1980، خانواده با یک کودک طولانی مدت دوباره پر شده بود، و به شدت شروع به نقش یک پدر و مادر مراقبت کرد. خوشبختی پس از مرگ پیروزی پدر، تلاش خودکشی را تحت تأثیر قرار داد. پزشکان یک افسر آمبولانس را از جهان بیرون کردند، اما این قسمت متعددی از عواقب غم انگیز بود. یکی از ساکنان ایرکوتسک نیاز به عذاب و کشتن دارد.

جرم

پس از این موسسه، واسیلی به کار در بیمارستان Irkutsk رفت. پس از مدتی متوجه شد که این یک مسیر حرفه ای نامناسب بود. یک دکتر جوان برای همیشه از بیماران سالخورده با داروهای بی فایده شکایت کرد، امیدوار بود که آنها در آینده نزدیک بمیرند و دیگر به او نرسیده اند.

وضعیت زمانی تغییر کرده است که Kulik به یک کارمند ایستگاه آمبولانس تبدیل شد. او به طور غیر منتظره مورد را دوست داشت، که مشغول به کار بود و قدردانی افرادی را که به کمک نیاز دارند، به دست آوردند. پس از آنکه او شخصا پذیرفت زایمان، همکاران و رهبران تصمیم گرفتند که قبل از آنها حرفه ای واقعی داشته باشند.

در اوایل دهه 1980، یک شهروند تقریبی اتحاد جماهیر شوروی، تمایلات جنسی ناسالم را نشان داد. بعدها معلوم شد که پس از حمله به خدایان نوجوان در جوانان و مرگ پدر، فارغ التحصیل یک مدرسه پزشکی شروع به خواب از اقدامات جنسی با افراد زیر سن قانونی کرد و در عین حال از کودکان جوان بی دفاع نفرت داشت.

Kulik برای مدت طولانی کاهش نمی یابد تا فانتزی های وحشتناک رانده شود. سپس توجه به دانش آموز یکی از مدارس Irkutsk متمرکز بود. دکتر شروع به دادن گل و هدایا دختر، ارسال نامه های عشق. روابط ناسالم قبل از یک تاریخ در اتاق زیر شیروانی یک ساختمان چند طبقه متوقف شد.

افسران پلیس، در ابتکار زنان با پیام ها آشنا شدند، پرونده جنایی را رد کردند. واسیلی، که از مجازات اجتناب کرد، تصمیم گرفت تا به دقت به انتخاب قربانیان برسد.

او سه دانشجوی کلاس های جوان را تجاوز کرد. آژانس های اجرای قانون در مورد این تنها زمانی که جنایتکار تحت بازداشت قرار گرفت، آموخت. والدین قربانیان خجالتی به دنبال کمک هستند، بنابراین جنایتکار به دنبال آن نیست.

دیوانه وار بیل Kulik.

در بهار سال 1984، کولیک یک بازنشسته را ملاقات کرد که در بیمارستان به او آمد. نفوذ به آپارتمان به بهانه معاینه پزشکی، او یک زن WICL یک ماده روانگردان از تولید خود است. هنگامی که این دارو کار کرده است، او را تجاوز کرد و قربانی را کشت. علت مرگ ناشی از پیری ناگهانی متوقف شد. دستان دیوانه نبود.

به اصطلاح "حیات وحش" حاوی لیستی از سرزمین های زنان قدیمی بود. در این مرحله، Irkutsk Manyak Vasily هیچ کس را نام برد. هنگامی که کودکان نوجوانان دوباره در معرض دید بودند، و سازمان های نگران کننده پسران و دختران شروع به پیدا کردن در زیرزمین ساختمان های بلند می کردند، پلیس سعی کرد یک عکس از جنایتکاران و پرتره روانشناسی او ایجاد کند.

روز جشن سالگرد 30 ساله کولک ناموفق بود. او در طول قتل عام با یکی از قربانیان، گذرگاه تصادفی گرفت. گناه نمی تواند ثابت کند تا زمانی که به طرز معجزه آسایی جان خود را از کودک خود را شناسایی کرد. حدود 30 مورد تجاوز و 13 قتل عام پس از زمان من مجبور شدم بگویم.

مرگ

در طول تحقیقات، 2 سال گذشته، مأموران اجرای قانون، تعدادی از خطاهای غیرقابل انکار را مجاز می دانند. خوشبختانه، متخصصان در قتل های سریال Issa Costaev و نیکولای کیتاو همه چیز را در جای خود قرار داده اند.

وکلایانی که این داستان را اختراع کرده اند که شامل اعضای باند اقتدار جنایی Chibis می شود، به Mounty Irkutsk کمک نمی کند. در اوت 1988، دادگاه حکم اعدام را به جنایتکار رساند.

در انتظار یک کولک اجتناب ناپذیر مصاحبه با روزنامه نگاران بود. در سلول زندان، او نامه ای به همسرش نوشت و اشعار لایحه را تشکیل می داد. در آغاز تابستان سال 1989، یک دکتر مردمی شلیک شد. بیوگرافی او به موضوع فیلم مستند "Shoezubub" از چرخه تلویزیونی محبوب تبدیل شد "تحقیق به رهبری ...".

ادامه مطلب