استفان کینگ - بیوگرافی، عکس، زندگی شخصی، کتاب ها، فیلم ها و آخرین اخبار 2021

Anonim

زندگینامه

استفن ادوین کینگ در پاییز سال 1941 در دولت آمریکا مین، در شهر پورتلند متولد شد. تولد یک پسر می تواند یک معجزه نامیده شود. واقعیت این است که Nelly Ruth Pillsbury مادر یک نویسنده آینده است - پزشکان ناباروری تشخیص داده شده است. و هنگامی که زن ازدواج دومین بار برای کاپیتان کشتی خرید دونالد ادوارد کینگ، همسران تصمیم گرفتند پسر را اتخاذ کنند. پذیرش پسر دیوید ویکتور آمد. و دو سال بعد، نلی به طور غیر منتظره باردار شد. این زن و شوهر پسر استفان ادوین متولد شد.

استفان کینگ در دوران کودکی

اما فرزند مشترک نمی تواند ازدواج پدر و مادر را قوی کند. رئیس خانواده شهرت دوست داشتنی داشت. او یک ملوان بود، او در سراسر جهان سفر کرد. پس از جنگ جهانی دوم، دونالد ترک از ناوگان و حل و فصل به کار توسط نماینده تجارت، ارائه خریداران از جارو برقی. زندگی خانوادگی آن. هنگامی که استفان 2 ساله شد، پدر از زندگی اش ناپدید شد. یک مرد از خانه بیرون آمد تا سیگار را بخرد و ناپدید شد. مامان پسرانش را اعلام کرد که پدر Marciana ربوده شد. بر اساس برخی منابع، زن حدس زده است که به عنوان "مریخ" می تواند یک پیشخدمت ناز از کانکتیکات باشد.

در حال اجرا به سمت بالا، بگذارید بگوییم یک گروه تیراندازی از یکی از کانال های تلویزیونی آمریکایی، که بر روی یک مستند در مورد بیوگرافی استفان پادشاه در دهه 1990 کار می کرد، پدر و مادر سهل انگاری خود را یافت. همانطور که معلوم شد، او در نزدیکی شهر پنسیلوانیا، با همسرش-برزیل و چهار فرزند زندگی کرد.

پس از فرار شوهرش، روت - پیانیست در آموزش و پرورش - باید تنگ باشد. او برای هر شغل کم هزینه، فقط برای تغذیه پسران گرفته شد. او به عنوان یک فروشنده فروش در یک نانوایی یا بنده در خانه های غنی کار کرد. زن در جستجوی کار خوب از دولت به دولت نقل مکان کرد. خانواده در ایندیانا، ماساچوست، ویسکانسین و کانکتیکات زندگی می کردند. در نهایت، او در شهر غربی دورام در ایالت مین متوقف شد.

استفان کینگ با مامان نلی و برادر

استفان کینگ یک مادر سخت را دید، هرچند او هرگز شکایت نکرد. او هنوز متوجه شد که جامعه فرصت های برابر یک اسطوره برای مردم ساده لوح است. در واقع، زندگی دشوار و غیرمنصفانه است.

استیو به عنوان یک کودک به عنوان یک کودک به عنوان یک شاهد غیرقانونی به فاجعه وحشتناک تبدیل شد: یک همکار در چشمانش فوت کرد، که زیر چرخ های قطار تجاری سقوط کرد. پادشاه از قوی ترین شوک جان سالم به در برد، پس از آن در حافظه خود، فریم های وحشتناک مرگ برای برخی از زمان خجالت زده بودند. آنها تنها چند سال بعد ظاهر شدند، زمانی که او در مورد تراژدی گفت. بیوگرافی های نویسنده معتقدند که این رویداد بر کار او تأثیر گذاشت و الهام بخش بود که برخی از آثار را بنویسد.

در حال حرکت مکرر، سلامت در حال حاضر ضعیف استفان پادشاه را تضعیف کرد. سرخک بیماری او به ویژه سخت شده است. سپس یک فارنژیت حاد وجود داشت که به یکی از اشکال عفونت گوش، آنتی بیوتیک های غیر قابل درمان منتقل شد. سه بار پسر هنگامی که توسط گوشه گوشه سوراخ شده بود، درد جهنمی را تجربه کرد. با توجه به بیماری پادشاه، او در درجه اول به مدت دو سال تحصیل کرد.

استفان کینگ در جوانان

شاید همه این مشکلات حیاتی یک درک غم انگیز از واقعیت و سلیقه مرد را تشکیل داده اند. او فیلم های ترسناک را تحسین کرد. تصور ناخوشایند بر روی روان او، نقاشی ها در سبک ترسناک "خالق از تالاب سیاه"، "روانشویه" بود، "من یک نانوذرات نوجوان بود"، "کاخ های مونتزوم" و "ماسه های Ivodzima" بود. استفان کینگ در جوانانش خیلی ضعیف بود که حتی تماشای کارتون "Bambi" با صحنه آتش جنگل باعث کابوس های دردناک شد.

کتاب های مورد علاقه این مرد شامل "هالک"، "مرد عنکبوتی"، "سوپرمن"، رنا برادبری و کمیک در مورد قدرت نابالغ "آرامگاه ترسناک" و "دوچرخه از یک کریپت" بود. بعدها استفن کینگ اذعان کرد که احساس ترس و احساس از دست دادن کامل کنترل احساسات را دوست داشت.

استفان کینگ

برای منحرف کردن از بیماری های ثابت، پسر، که توسط مادر تشویق شد، شروع به نوشتن کرد. نمونه پر از 7 ساله اتفاق افتاد. استفان کینگ یک داستان کوچک در مورد ماجراهای کاپیتان کیسی نوشت. منبع الهام بخش کمیک در مورد کاپیتان شجاع بود. پسر به سادگی بازخورد خوانده است. مامان این کار را ستایش کرد، اما در عین حال متوجه شد که استیو می تواند چیزی خود را به خوبی بسازد. به زودی نویسنده آینده چهار داستان کوچک در مورد خرگوش سفید در محاکمه خود را ارائه داد. برای هر یک از آنها، مادر او را اولین "هزینه" را در مبلغ 25 سنت پرداخت کرد.

ایجاد

از حالا به بعد، استفن کینگ کار کرد، بدون توقف. اولین "پرفروش" او معلوم شد که یک داستان نوشته شده بر اساس فیلم "خوب و پاندول" است. این پسر کار خود را در میزان 40 نسخه در یک هکتار چاپ کرد.

در سال 1959، استفان پادشاه 18 ساله، همراه با برادر دیوید، شروع به انتشار هرالد اطلاعاتی کرد که "دیو برگ" نامیده می شد. بچه ها آن را با کمک Mimeograf قدیمی و 5 سنت به فروش می رساند دوستان، همسایگان و بستگان. دیوید اخبار محلی و استیو را نوشت - نظرات فیلم ها و داستان های کوتاه خود را. در همان زمان، استفن کینگ برای اولین بار آثار هوارد فیلیپس را بخواند. او نویسنده مورد علاقه پسر بود. به گفته وی، پس از آشنایی با داستان های ناخوشایند مجموعه "ذوب شدن در سایه ها"، او حس "بازگشت به خانه" را داشت.

استفان کینگ

در کلاس های دبیرستان، استفان کینگ نمیتواند تصمیم بگیرد چه کاری باید انجام دهد: برای ورود به دانشگاه و یا رفتن به یک داوطلب در ویتنام برای جمع آوری حقایق جالب برای خلاقیت آینده. واقعیت این است که زندگی بیشتر با نویسنده همراه خواهد بود، او دیگر تردید ندارد. مامان پسر را متقاعد کرد که کاملا مشکلی با دید وجود دارد، حاضر به سفر به ویتنام نیست.

پادشاه وارد کالج شد، جایی که او شروع به آماده شدن برای پذیرش در دانشگاه کرد. و او هنوز در کارخانه بافندگی قرار گرفت. این کار برای کسب درآمد ضروری بود. استیو بسته بندی بسته بندی برای کالاها و آنها را به داخل بسته بندی کرد. در فواصل بین کار، ابرها موشهای تهاجمی در زیرزمین نشسته بودند. بعدها، این برداشت ها پایه ای برای داستان "تغییر شب" بود.

استفان کینگ

در اوت 1966، استفان کینگ وارد دانشگاه مین شد و دانشکده ادبیات بریتانیا را انتخاب کرد. در همان زمان، او در کالج آموزشی تحصیل کرد. استیو و دیو باید تنگ باشند، زیرا مامان پسران را تنها 5 دلار در هر هفته در هزینه های جیب فرستادند، در حالی که خود را از دست داد.

در دانشگاه، آینده "پادشاه ترسناک" ازدواج کرد. پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، دریافت مدرک لیسانس، تصمیم گرفت تا با نوشتن زندگی کند. اما درآمد را به ارمغان نیاورد. بنابراین، استفان کینگ و خانواده جوانش در درآمد متوسط ​​خود در لباس های شسته شده، وام دانشجویی همسران و هزینه های کوچک برای داستان های نویسنده که مجلات را منتشر کردند، وجود داشت.

در پاییز سال 1971، استفان کینگ یک معلم انگلیسی در یکی از مدارس Hampden در مین دریافت کرد. او همچنان به نوشتن ادامه داد، اما به نظر می رسد، اعتماد به نفس در توانایی های ادبی خود را از دست داد. هنگامی که همسر در جعبه زباله، دستنوشته ای از کارهای روم یافت می شود. او پیش نویس را پرتاب کرد، بدون اضافه کردن یک کار به پایان. همسر این رمان را بخواند و شوهرش را به آن اضافه کرد.

روم استفن کینگ.

در زمستان سال 1973، مامان استفان کینگ فوت کرد. این زن یک سال قبل از موفقیت اول پسر زندگی نمی کرد. در سال 1974، یکی از ناشران، انتشارات رومی "کری" را بر عهده گرفت و نویسنده را به مبلغ 2500 دلار پرداخت کرد. ناگهان، برای استیو عاشقانه، خوانندگان را دوست داشتم. انتشارات خانه "Doubleday" کپی رایت به کار دیگری، انتشارات بزرگتر "NAL"، برای 400 هزار دلار فروخته شد. نیمی از مقدار استفان کینگ دریافت کرد.

نویسنده معلم را ترک کرد و به کشور همسایه کلرادو نقل مکان کرد. در اینجا، در شهر بولدر، دومین موفقیت آمیز رومی خود، "Shine" ایجاد شد.

روم استفن کینگ.

در اواخر دهه 1970، استفان کینگ توسط نام مستعار ریچارد باچمن تاسیس شد. برخی از بیوگرافی های نویسندگان استدلال می کنند که انتشار کتابها تحت نام داستانی توسط عدم قطعیت یک رمان نویس در خود دیکته شده است. به نظر می رسید که موفقیت به دست آمده تصادفی بود. پادشاه می خواست آن را تحت نام دیگری تکرار کند. تحت نام مستعار ریچارد بختمن یک کتاب "خشم" منتشر شد. اما پادشاه آن را از فروش پس از جنایتکار کوچک، که همکلاسی ها را در کانزاس شلیک کرد، جدید خود را به دست آورد.

نام ریچارد باچمن تحت چندین رشته پادشاه دیگر ظاهر شد: "پیاده روی طولانی"، "جاده کار"، "مرد در حال اجرا" و "از دست دادن وزن". قابل توجه است که نام خانوادگی Bakhman توسط نویسنده برای "سلاح" گرفته شده است، زیرا او طرفدار پرشور از تیم موسیقی معروف "Bachman-Turner Overdrive" بود.

روم استفن کینگ.

نام مستعار استفان کینگ مجبور شد پس از فروشنده توجه خود یکی از کتابفروشی های واشنگتن در معرض آن قرار گیرد. سپس رمان نویس اعلام کرد که باچمن از سرطان فوت کرد.

در سال 1980-90 بهترین کتاب های استفان کینگ ظاهر می شود. اول از همه، این "فلش" رومی است، که اولین بار در چرخه "برج تاریک" بود. در همان سال 1982 برای ضبط 10 روز، او یک عاشقانه 300 صفحه ای "مرد در حال اجرا" نوشت.

در سال 1996، کتاب "مایل سبز" ظاهر شد. این یکی از محبوب ترین Romanov Stephen King است. یک سال بعد، نویسنده قرارداد را با انتشارات "Simon & Schuster" قراردادی را به تصویب رساند، که پرداخت پیش پرداخت 8 میلیون دلار برای این "کیسه با استخوان" را پرداخت کرد، و همچنین قول داد تا 50 درصد از درآمد فروش را به دست آورد.

بسیاری از آثار "پادشاه ترسناک" همزمان می شوند. در سال 1998، استفان کینگ به عنوان یک سناریو از یکی از محبوب ترین سریال های تلویزیونی این سالها عمل کرد - پروژه "مواد مخفی" پروژه، که در آن Gillian Anderson و David Glukovan نقش ستاره ای خود را بازی کردند.

قاب از سری

در تابستان سال 1999، یک مینی بوس یک مینی بوس را با یک سگ نویسنده شلیک کرد. استفان کینگ شکستگی های چندگانه پای راست، شکستگی لگن، آسیب های سر و ریه ها را تشخیص داده است. پا به سختی قادر به نجات قطع عضو بود. برای مدت طولانی، رمان نویس می تواند بیش از 40 دقیقه نشسته، پس از آن درد در ران شکسته دردناک بود. این رویداد بر اساس بخش هفتم سری "برج تاریک" رمانها بود و همچنین نمایش را در یکی از فیلم های سریال بیمارستان سلطنتی یافت.

در سال 2002، استفان پادشاه طرفداران خود را با اخبار که او را متوقف می کند، را متوقف می کند. او هنوز سخت است به نشستن، که اجازه نمی دهد تمرکز بر شاهکار بعدی. اما به شادی بزرگ طرفداران، رمان نویس، وعده را متوقف کرد تا نوشتن را متوقف کند.

در سال 2004، آخرین قسمت حماسی "برج تاریک" منتشر شد. و پس از 2 سال، رمان نویس یک محصول جدید به نام "تاریخ لیزا" ارائه داد.

کتاب استفان کینگ.

در سال 2006، آماتور رمز و راز Stephen King اعلام کرد که او جدید Bakhman Blaise منتشر نشده است. در واقع، آن را توسط آنها دست خط خود را از زمان های دانشجویی، که تمام این زمان در دانشگاه نگهداری شد، یافت شد.

از سال 2008 تا سال 2016، استفان کینگ، خوانندگان را با مجموعه ای از داستان ها "پس از غروب خورشید" و رمانها "درام-کی"، "تحت گنبد"، "دکتر پسر"، "آقای مرسدس" و "احیای" . در تابستان سال 2016، "پادشاه ترسناک" بخش سوم از رمان "آقای مرسدس" را ارائه داد که "پست گذشت" نامیده می شود.

در همان سال، طرفداران استعداد "پادشاه ترسناک" با خوشحالی به نمایشگاه شبانه ادبیات با مشارکت دو نویسندۀ معروف - استفان کینگ و جورج مارتین نگاه کردند. این جلسه در آلبوکرک صورت گرفت.

زندگی شخصی

همانطور که در بالا ذکر شد، با همسر آینده، توبیتا روکش رومینیست در دانشگاه ملاقات کرد. در آن سال های دشوار، آنها پسر یوسف و دختر نائومی داشتند. بعدها پسر دوم ظاهر شد - اوون. Tabit نه فعالیت ادبی بیگانه - زن نیز سعی کرد ایجاد کند، اما نه رمان او از تقاضای ویژه استفاده نمی کرد.

استفان کینگ با همسرش Tabit

زندگی شخصی استفان کینگ با همسر عزیزش با خوشحالی بوده است. آنها از طریق بسیاری از آزمایشات گذشتند. در ابتدای زندگی خانوادگی - از طریق فقر. بعدا - از طریق الکل و اعتیاد به مواد مخدر. در سال 1999، نامه ای قرار بود در یکی از روزنامه های طنز ظاهر شود، که ادعا شده در استفان کینگ نوشته شده است، که در آن او اعتراف کرد که دوره نوشتن "Tomminoxy" رمان از حافظه اش خارج شد.

استفان و تابطیتا با پسر اوون

همانطور که معلوم شد، دهه 1980 واقعا توسط اعتیاد پادشاه به نوشیدن و مواد مخدر تحت تأثیر قرار گرفت. به منظور متقاعد کردن عادت های مخرب نویسنده به درخواست تجدید نظر به پزشکان، شواهد بومی "جمع آوری شده": آنها بانک ها را در زباله از آبجو، بسته بندی از والیوم، کوکائین و ماری جوانا یافتند. تنها پس از آن، با وحشت، دیدن این "ثروت" در فرش، استفان کینگ این بیماری را به رسمیت شناخت و به کمک متخصصان تبدیل شد.

اولین کار او نوشته شده توسط او پس از بهبودی، رمان "چیزهای ضروری" بود.

روم استفن کینگ.

همراه با همسرش استفان کینگ مالک سه املاک و مستغلات: در بنگور، Lovellle و Sarasot. آخرین خانواده در زمستان بازدید می کند. این در ساحل یک خلیج مکزیکی گرم در فلوریدا واقع شده است.

امروز نویسنده و همسرش دارای چهار نوه است.

پسران استفان کینگ همچنین اولین مراحل را به صورت کتبی انجام دادند. نوشتن دختر نائومی علاقه مند نیست. این امر به خاطر داشتن روابط با معلم الهیات Tandek شناخته شده است.

استفان کینگ

در زمان آزاد خود، استفان کینگ از بازی های تیم بیس بال عزیز "بوستون قرمز SOX" بازدید می کند. در دهه 1990، همسران، ساخت و ساز از ورزشگاه "منصفیلد" را حمایت کردند، و در سال 2014، نویسنده در مجموعه ای از وجوه برای افرادی که مبتلا به مولتیپل امیوتروفیک هستند شرکت کردند.

کتابشناسی - فهرست کتب

  • 1974 - کارگری
  • 1977 - "درخشش"
  • 1982 - "فلش"
  • 1983 - "گورستان حیوان خانگی"
  • 1987 - "استخراج تروی"
  • 1991 - "زمین فانتزی"
  • 1996 - "مایل سبز"
  • 1997 - "Soldun و Crystal"
  • 2003 - "Cali Wolves"
  • 2004 - SUN SUSANNE
  • 2004 - "برج تاریک"
  • 2012 - "باد از طریق کلید سوراخ"

ادامه مطلب