اولگ Efremov - بیوگرافی، زندگی شخصی، علت مرگ، فیلم ها، عکس ها، بازیگران، پدر مایکیر Efremova

Anonim

زندگینامه

اولگ Efremov گفت که او بر روی تمایل، اگر آن را یک بازیگر نیست. و تبدیل شدن به آنها، او را به مردم هیپنوتیزم، اجازه نمی دهد GRAM از اشتباه. به عنوان یک مدیر، تئاتر را اصلاح کرد و این نوع هنر را با عمق ناشناخته روانشناختی داد.

Efremov می تواند مهربان و حساس، خشن و بسیار قطعی باشد، نظر شخص دیگری را قبول نمی کند، حتی خانواده یک نقش ثانویه ایفا می کنند. اما هر کس که در سراسر اولگ نیکولایویچ در زندگی یا حرفه ای آمد، با احترام و تحسین به او پاسخ می دهد.

دوران کودکی و جوانان

اولگ Efremov در اکتبر 1927 در خانواده روسیه متولد شد، اما نسخه ملیت یهودی به طور مداوم جهش یافته بود. "جستجو در افراد قابل توجه یهودیان یا حداقل برخی از" یهودیان "یکی از ویژگی های روسیه است. از آنجایی که فکری و یهودی، اگر برابری مطلق نیست، یک شباهت بزرگ باشد. بنابراین، افرادی که نمی توانند به این موضوع مشکوک باشند، هنوز هم مشکوک بودند. "سرگئی Yursky، به یاد آوردن سخنرانی اولگ نیکولایویچ در شب خاورمیانه از خاور از مولکول های سلیمان یهودیان مسکو.

والدین آنا Dmitrievna و نیکولای ایوانویچ به طور مداوم زندگی می کردند، زیرا دوران کودکی بازیگر افسانه ای، کارگردان، معلم و بنیانگذار تئاتر Sovremennik در یک مسکو بزرگ مسکو در اربات گذشت. بهترین دوستان او نوه هنرمند شوروی Vasily Kaluzhsky، الکساندر Kaluga، و پسر پذیرفته شده از نویسنده Mikhail Bulgakov سرگئی Shilovsky بود.

اولگ اغلب از خانه های بلغاک در لاین نایچچکینسکی بازدید کرد، فضای خلاق هوشمند را به عنوان یک اسفنج جذب کرد، حتی مشکوک، که آن مرد بزرگ او خوش شانس بود برای برقراری ارتباط. پس از آن Efremov پس از آن زمان برای خواندن یک کتاب واحد Bulgakov. اما پس از آن، او سقوط کرد، نه یک کار از نویسنده در تئاتر.

Efremov سال های مدرسه را در Vorkuta گذراند. پدرش به عنوان یک حسابدار در Gulag کار می کرد، پس پسر تقریبا تقریبا نزدیک بود.

بلافاصله پس از جنگ، اولگ رفت تا امتحانات را در مدرسه استودیوی MCAT انجام دهد. کسانی که مایل به وارد شدن به اعضای هیات علمی هستند، یک مقدار باور نکردنی بود، اما مرد جوان 18 ساله، نه یک مرد خوش تیپ، موفق به تسخیر کمیته پذیرش شد و از اولین بار از رقابت عبور کرد. Efremov خوش شانس بود تا به یک مدیر برجسته تئاتری، برنده جایزه چهار حق بیمه استالینیستی، میهل کادروف و یک بازیگر و کارگردان معروف، برنده جایزه دو استالینیستی، واسیلی Toporkov.

با تمامی گرد و غبار جوان، اولین پدربزرگ از Efremov در عشق با آموزه های استانیسلاوسکی افتاد و خیلی با دوستانش در وفاداری ابدی سوگند خورد. برای موضوع جدی، بازیگران آینده با خون خود سوگند خوردند. و اولگ نیکولایویچ به پایان روزهای او وفادار بود.

یک مرد جوان به سرش رفت و در مورد مکتب رویای بود. دانش آموز بلندپروازانه در دفتر خاطرات نوشت، که تبدیل به مدیر اصلی تئاتر معروف تبدیل خواهد شد، اما پس از فارغ التحصیلی از استودیو، او حتی آن را حتی یک آمار وجود ندارد. این یک شکست کامل بود. اما Efremov ناامید نبود و وارد خدمات در تئاتر کودکان مرکزی شد.

تئاتر

در TSDT، یک بازیگر جوان بلافاصله نقش مهمی ایفا کرد. او به شکل Volodya Chernyshev در تولید "دوستانش" ویکتور Roshov رفت و مخاطبان را از اولین عملکرد دوست داشت. Efremov به شدت بازی کرد که هیچ کس یک بازیگر را در آن ندیده بود، بلکه تنها یک دانش آموز واقعی پر جنب و جوش بود، به رغم این واقعیت که رشد اولگ ارتفاع کودکان نبود - 180 سانتی متر.

به زودی CDT یکی از محبوب ترین تئاتر های مسکو بود. Efremov بیش از 20 نقش را در صحنه خود بازی کرد. این بازیگر به همان اندازه درخشان بود که در ناراحتی در بوریس Godunov و Ivanushka-Fool در "اسکیت Gorbunk" مجددا مجددا مجددا توانست تجدید نظر شود. و در سال 1955، اولگ Efremov خود خود را کمدی موسیقی Mikhail Lviv و وادیم Korostyleva "Dimka-Invisible" قرار داده است. اولین کارگردان توسط بازیگر معروف به شدت هدف قرار گرفت.

روش Stanislavsky که Efremov در دانشجوستان در وفاداری ابدی سوگند یاد کرد، به زودی در محافل تئاتری متحد شد، اما، یک وعده واقعی، بازیگر خود را در میان دانشجویان استودیو MCAT یافت. پس از فارغ التحصیلی از مدرسه، Efremov یک معلم در او باقی ماند، و دانش آموزان او را بسیار دوست داشت. از این، او اولین گروه تئاتر آینده "معاصر" را جمع آوری کرد.

"معاصر" به طور کامل نام خود را توجیه کرد. تئاتر بیشترین مشکلات را افزایش داد. نمایشنامه های نویسندگان مدرن در صحنه خود بازی کردند، که از جمله الکساندر گالیچ، واسیلی آکستن و اپتیک الکساندر سلژنیتسین بود. صادقانه، ارتباط پر جنب و جوش با مخاطبان بود. حتی یک پرده در تئاتر وجود داشت.

Efremov، مدیر "معاصر"، باقی ماند و بازیگر او، از لحن خواسته بود و سبک تئاتر را تعریف کرد و بقیه همکارانش تقلید شد. در سال 1970، اولگ مدیر هنری MCAT را دعوت کرد. رویای بلندپروازانه، که در جوانان بر روی کاغذ ثابت شده است، به واقعیت تبدیل شد. شایعه شد که موقعیت Efremov بدون حفاظت از کاترین Furtseva نبود.

وزیر فرهنگ بیهوده به نام "بانوی آهن اتحاد جماهیر شوروی"، او شخصا در مقابل حزب شهر برای فردی که به مداد مورد سوء مصرف الکل گرفته شده بود، دستور داد. با توجه به خاطرات اولگ تبکوف، حداقل دو بار Efremov بدهکار Ekaterina Alekseevna با رستگاری خود را قبل از قدرت مردم است.

درست است که واقعیت به هیچ وجه به نظر نمی رسید. Efremova به عنوان MCAT سقوط کرد، در واقع، مدیر بحران. او در نوسان کامل به مرحله جدید پیشنهاد کرد، اما تنها Evgeny Evstigneev موافقت کرد. در طول زمان، جدید Khuduka موفق به بازگرداندن شکوه سابق تئاتر و جایگزین الکساندر کالیگان، Innokentia Smoktunovsky، و سپس تاتیانا دورونین.

گروه MKAT بسیار بزرگ بود که نقش در همه بازیگران فاقد آن بود. در نهایت، اولگ نیکولایویچ پیشنهاد کرد که تئاتر را تقسیم کند. بنابراین او به عنوان رئیس MHT به نام Chekhov تبدیل شد.

ضربه واقعی برای اولگ Efremova مرگ دوست نزدیک خود را بی گناه smoktunovsky بود. پس از آن، مدیر تنها در MHT تنها یک بازی گذاشت - "سه خواهر". و 6 سال بعد، Efremov پس از Smoktunovsky ترک کرد. تئاتر در آن لحظه هزاران کیلومتر از او بود - در تور در تایوان. طرفداران استعداد بدون اغراق بزرگ بازیگر بزرگ و مدیر او را به عنوان بسیاری از رنگ های خداحافظی آورد که غیرممکن بود که به ساختمان MHT در محفظه برسد.

فیلم های

اولگ Efremov اولین فیلم خود را در سال 1955 آغاز کرد، زمانی که الکسی پیزادووا اولین Melodraman Echelon، Mikhail Kalazozova را بازی کرد، که در سراسر جهان مدرسه فیلم شناخته شده "پرواز یک جرثقیل" را دریافت کرد، که شاخه طلایی نخل را در کن آنها دریافت کرد. پس از یک فیلم موفق، فیلم ها با Efremov شروع به رفتن به تقریبا هر سال.

Kinoherroi Efremov کاملا متنوع بود، اما هر بار که بیننده به نظر می رسید که بازیگر به نظر می رسید خود را بازی کند. و به اشتراک گذاری در "جنگ و جهان"، و دکتر Aibolit در "Aibolit-66"، و محقق Maxim Podberezovkov در فیلم "مراقب باشید از ماشین!"، و البته، Taxiper Sasha در "سه تاپس در هواپیما "از اولگ نیکولایویچ به دست آمد، به طوری که او بازی نمی کند، اما در مقابل دوربین زندگی می کند.

به هر حال، الدار رپانوف در ابتدا Efremova را در نقش یوری دلککین دید، اما در فیلم سکته مغزی معلوم شد که بازیگر بزرگ نمی تواند شخصیت های نمایشی را پنهان کند و قهرمان اصلی توسط بیگناه Smoktunovsky دعوت شده است.

Tatyana Doronina و اولگ Efremov در Melodrame

آنها می گویند که الکساندرا پخمووتووا نمی خواست یک موسیقی متن فیلم را به فیلم "سه صنوبر بر روی وصل کند"، تا زمانی که آنها قبلا فیلمبرداری شده بودند، بنویسید. قهرمان Tatyana Doronina Sang، و قهرمان Efremov گوش دادن. بازیگر به نظر می رسید که نگاهش به نظر می رسد که از عمق روح الهام گرفته از پخمووتوف برای نوشتن موسیقی.

بنابراین یکی از پر سر و صدا ترین آهنگ های شوروی "حساسیت" ظاهر شد. و این قسمت قوی ترین لحظه ای در فیلم است.

در سنت پترزبورگ امروز، نامزدی از هنرمند معروف نیز، اولگ Efremov است. در عکس از زمان 70 ساله بین همکاران جوان، شباهت وجود دارد. بیوگرافی خلاق این شخص توسعه یافته است، شاید نه خیلی روشن، و تولید آسیب های تولید: او در مجموعه مجموعه ای را دریافت کرد، از آنجا که سالها شروع به شنیدن بد.

در دهه 90، اولگ ولادیمیرویچ تقریبا شلیک نکرد. با این وجود، در فیلمگرافی پترزبورگ Efremov، پروژه های به یاد ماندنی وجود دارد: "خیابان های چراغ های شکسته"، "طلایی مینا"، "مرز دولتی"، "زندگی Klim Samgin".

زندگی شخصی

اولگ Efremov یک مرد بسیار همسایه بود. دوستان شوخی کردند که هیچ زن نمیتوانست به ظاهر سکوت خود مقاومت کند. اولین عشق، بازیگر آینده را در مدرسه ادامه داد. نام او Tanya Rostovtsev بود. او 2 سال تحت اولگ بود. تلاش برای جلب توجه خانم های قلب، پسر در عشق به پنجره او عجله کرد. نوک پستان کودکان پر از آب تا یک بار، پوسته به عمه دختر ضربه. در این "رومی" به پایان رسید، زمان شروع به کار نکرد. Tanya Rostovtseva، زمانی که او رشد کرد، با یوری نیکولینا ازدواج کرد.

در مدرسه استودیو، Mcat Efremov بلافاصله با اولین زیبایی از ایرینا Skobtsev The Theatrical Feed، اما دختر ازدواج کرد. رد شده در عشق، به خصوص باقی مانده، به قلب انحصار لیلیوس Tolmacheva، که او به زودی ازدواج کرد، رد کرد. ازدواج نیمی از سال بود. این بازیگر در عشق با مارگارتا کوپریانوف افتاد، که دیمکا را در اولین عملکرد خود "Dimka-Invisible" بازی کرد، و همچنین الکل را مورد آزار قرار داد. همسر مشروع نمی تواند ایستاده و رفته باشد. اولگ سپس در مورد آن متاسفم

در مدت کوتاهی پس از طلاق، هنرمند همدردی دیگری برای همکار دیگری پیدا کرد. Antonina Eliseeva آماده سازی TSDT بود، که در آن Efremov در آن لحظه خدمت کرده بود، و بالاتر از بازیگر 10 ساله، و حتی با اجرای نقش شاهزاده در فیلم مشهور شوروی "سیندرلا"، ازدواج کرد. اما قلب سفارش نمی کند.

گالینا ولچک در سال 1955، اولگ Efremov را با یک نوه 19 ساله از خلبان قطبی ایرینا مازوکوک معرفی کرد. به طور رسمی ثبت نام زن و شوهر رابطه تبدیل نشد، اما عروسی بازی کرد. به زودی ایرینا به دختر آناستازیا تولد داد. درست است که هنرمند مانع از ادامه دادن به عشق در همه چیز به نوبه خود بازیگران تئاتر خود را.

در طی اولین فیلمبرداری از فیلم، Efremov یک رمان پرشور را با یک شریک نینا دوروشینا آغاز کرد. در نهایت، ایرینا نمیتواند آن را تحمل کند و همچنین شروع به مراقبت از کاوالر های بیرونی کرد، بعضی از آنها اولگ نیکولایویچ حتی شخصا را ملاقات کردند. هنگامی که همسر سرانجام خانواده را ترک کرد، ایرینا سعی کرد خودکشی کند. خوشبختانه یک زن نجات یافت.

با نینا دوروشینا اولگ Efremov بیش از یک بار جدا شد، اما پس از آن رابطه دوباره دوباره تمدید شد. پس از یکی از این بخش ها، Doroshin ازدواج کرد اولگ دالیا. Efremov به عروسی خود آمد و اعلام کرد که عروس او را بیش از داماد دوست دارد. دیل خود را با دوروشینا در چند ماه تقسیم کرد.

در میان زنان مورد علاقه Efremova، ایرینا Miroshnichenko و Anastasia Vernets تاسیس شد. آخرین بازیگر اول در تاشکند، در تور، در تور، و به زیبایی "Assol ابدی"، که به اتاق انتخاب شده در بالکن صعود کرد، بسیار زیاد بود.

Anastasia تعمیرات را در آپارتمان Efremov انجام داد و حتی مبلمان جدیدی را خریداری کرد، اما اولگ او را ازدواج نکرد و نقش مهمی در تئاتر نداشت. رومی با Miroshnichenko نیز برای مدت طولانی وجود داشت.

پس از نقاشی، "کشش، مردمی جذاب" از اولگ در Savvina خسته شد. در فیلم Efremov مدیر کارخانه را در بازنشستگی بازی کرد و Savvina آشنایی تصادفی اوست.

Alla Pokrovskaya، دختر کارگران معروف تئاتر Boris Pokrovsky آخرین همراه رسمی Efremov در زندگی شخصی خود را در سال 1962 تبدیل شد. او تولد پسر میخائیل را به دنیا آورد و خیانت را از شوهرش معروفش بلند کرد - تا 12 سال.

میخائیل Efremov برای مدت طولانی نمی تواند از سایه پدر معروف خود خارج شود، اما اکنون او یک بازیگر محبوب و قابل تشخیص است. پسرش نیکیتا، نوه اولگ Efremova، همچنین به مسیر سرگردان خدمت به Mellengene رفت.

Anastasia Efremova در اتحادیه ارقام تئاتری با الکساندر کالیاژین فعالیت می کند، جشنواره ها را سازماندهی می کند، مجله "بلوار شلوغ 10" را ویرایش می کند. او پس از طلاق با شوهرش فرزندانش را تغییر داد.

پسر اولگ در سال 2002 فوت کرد. دختر اولگا از مدرسه Schukinskaya فارغ التحصیل شد، در نقاشی "روش فروید"، "شیطان روسی"، "کشتی"، ستاره دار شد. Junior Vincent رسانه ها را به صحبت در مورد خود نمی دهد.

مرگ

به گفته نویسنده و شاعر Lyudmila Petrushevskaya، هر کس در تئاتر می دانست که اولگ نیکولایویچ به طور جامد بیمار بود، در حالی که خود را Khukruk هرگز شکایت نکرده است. در محل کار، در خانه و در قطارهای Efremov، دستگاه را پشتیبانی می کند. دختر گفت که نه یک دوره واحد از پدر به پایان نرسیده بود - به محض اینکه احساس تسکین می داد، پرتاب کرد. و در بیمارستان، او به دیگران فرود نمی آورد، به طور مداوم کار می کرد. یک سال قبل از مرگ برای کانال ATV، هنرمند داستان Chekhov را "زندگی من" خواند.

مدیر پروژه بعدا تصورات خود را به اشتراک گذاشت:

"Efremov، اصلی ترین و تنها مرکز این کار، فوق العاده جالب و مرموز در خود است. توسط یک بیان خارجی ساخته نشده است، نه عمل نمی کند، نه "گرفته شده" نقش یا رفتار هوشمندانه محاسبه شده است. او علاقه مند به نگاه باز خود، انطباق عاقلانه، شیوه ای efremovian به صحبت کردن و پاسخ به افکار و احساسات خود است. از چهره اش دشوار است نگاهی بیندازید. "

اولگ نیکولایویچ در ماه مه 2000 تبدیل نشد. علت مرگ سرطان ریه است. عهد خلاق Efremov عملکرد "سه خواهر" است، اما در نهایت، او موفق به قرار دادن "Sirano de Bergerac"، که نیکلاس Skirik به پایان منطقی تنظیم شده است. 18 سال آینده برزیل هیئت مدیره MHT به نام چخوف در دست خود Oleg Tabakov برگزار شد.

بنیانگذار "معاصر" در گورستان Novodevichy دفن شده است. قبر به اصطلاح Mkhatovsky Necropolis واقع شده است، در کنار آنتون چخوف، که نام آن توسط تئاتر تحت رهبری، و با کنستانتین استانیسلاوکی، که هنر او تعجب کرد، به سر می برد.

فیلمنامه نویسی

  • 1963 - "زنده و مرده"
  • 1966 - "مراقب ماشین باشید"
  • 1967 - "سه پوپلاس در Plyukha"
  • 1969 - "مادر ازدواج کرد"
  • 1969 - "گوری، گوری، ستاره من"
  • 1970 - "مورد با طولانی مدت"
  • 1972 - "سلام و خداحافظ"
  • 1977 - "رودین"
  • 1979 - "بیمار Mnimy"
  • 1982 - "بازرس گای"
  • 1985 - "گردان ها از آتش سوزی می خواهند"
  • 1988 - "پرواز مرغ"
  • 1998 - "نوشتن به روز پیروزی"

ادامه مطلب