آناتولی پاپانوف - بیوگرافی، عکس ها، فیلم ها، زندگی شخصی، علت مرگ

Anonim

زندگینامه

با نگاهی به این تصاویر کمدی که در آن بازیگر روی صفحه نمایش ظاهر شد، غیرممکن بود که حدس بزنیم که آناتولی Dmitrievich Papanov یک مرد با سرنوشت شدید بود. علیرغم وحشت های جنگی که با چشمان خود دیده می شود، هنرمند تا پایان روز، خوش بینی و لبخند تابشی را حفظ کرده بود، که توسط مخاطبان اتحاد جماهیر شوروی الهام گرفته شده بود.

بنای یادبود آناتولی پاپانووا در وایازما

در طی سینما و تئاتر، هنرمند جایزه های بسیاری را به دست آورد که توسط شایستگی خود ذکر شده بود، و در سال 1976، ستاره شناس شوروی Lyudmila Blacks به افتخار ستاره ای در فضای باز سیارک №2480 دعوت کرد. در سال 2012، 25 سال پس از مرگ هنرمند، Anatoly Dmitrievich یک بنای تاریخی در یک میهن کوچک - در شهر ویزما تعیین شد.

دوران کودکی و جوانان

آناتولی پاپانوف در 31 اکتبر 1922 در ویازما اسمونسسک متولد شد، در یک نقطه عطفی برای دولت. پدر آناتولی پدر - افسر دیمیتری فیلیپویچ، و مادر - Modista النا Boleslavovna، Polka توسط ملیت، مخفیانه از کاتولیک در ارتدوکس گذشت. پدر و مادر مردم از رطوبت امپراتوری بودند و خود را در اطراف خود درمان با عدم تایید. علاوه بر این، همسران معتقدند مسیحیان مسیحیان و کودکان در سنت های مذهبی آورده شده اند.

جوان پاپانوف پدر و مادر را به یاد می آورد، به ویژه پدر سخت، اما با توجه، و به دنبال آن بود. عشق به هنر تئاتر پاپان جونیور نیز از والدینش پذیرفته شد. دیمیتری فیلیپویچ توسط بازیگر از جوانانش مجذوب شد، به طور مداوم در اجرای آماتور شرکت کرد و برخی از آنها را سازماندهی کرد.

آناتولی پاپانوف در دوران کودکی

در اواخر دهه 1920، خانواده پاپانوف به مسکو رفتند. وجود دارد، Tolik به مدرسه رفت، اما این مطالعه پسر را جذب نکرد. جوان Papanov Hooliganil، قطع شده از Twos در سه بالا و در نهایت فارغ التحصیل با مؤسسه آموزشی دشواری. با چنین علائمی یک مرد جوان و در مورد آموزش عالی فکر نمی کرد. او بنیانگذار کارگاه تعمیر کارخانه را مستقر کرد و اقدام کرد.

دوستان Papanova به نوعی او را با خود گوش دادن به تئاتر جوانان کار می کنند و مرد جوان بی رحمانه، جوانان، پذیرش کمیسیون را دوست داشت. او به سرعت در این گروه به ستاره تبدیل شد، و به نظر می رسید که او آینده ای بی ابر داشت.

آناتولی پاپانوف در جوانان

با این حال، جنگ بزرگ میهن پرستانه به زودی کشته شد و کارگر جوان او بسیار روز به خواست اسلحه شد. سه ماه از پاپانوف آموخت تا اسلحه های ضد هوایی را مدیریت کند، پس از آن کل گروه به جلو فرستاده شد. بعدها، بازیگر بزرگ به یاد می آورد، از طریق چه ترس او باید برود. یک مورد وجود داشت که اکثر شرکت های متشکل از همان Juncs مانند پاپانوف تحت آتش سوزی قرار گرفتند. آناتولی خود را به طرز معجزه آسایی زنده کرد، هرچند زخمی شد، مرد جوان مجبور شد 2 انگشت را در پا بگذارد. به طور معمول پیاده روی پس از این پدران نمی توانستند و از این رو تخریب شدند.

آناتولی پاپانوف جنگ را ادامه داد

با این حال، مرد جوان به دور به خانه رفت. چند ماه از سربازان در ترکیب تیم خلاق جمع آوری شده توسط او، به چالش کشیده شده در بیمارستان های جلو، حمایت از همراهان در بسیاری از آهنگ های بدبختی، آیات و اجرای دستبند که به طور مداوم موفقیت آمیز بود. سپس پاپانوف در مورد آنچه که شاید خلاقانه، عمل کرد، فکر کرد. یک بار دیگر در مسکو، مرد جوان تصمیم گرفت وارد موسسه تئاتر شود.

تئاتر

در Gitis، آناتولی در حال حاضر آمد زمانی که امتحان ورود به پایان رسید. اما از آنجایی که موسسه غیر صاحب دانش آموزان بود، رؤسای موسسه Mikhail Tarkhanov پس از خواندن هر یک از اشعار، بازیگر آینده را به دنبال داشت. پس از اولویت، میخائیل Mikhailovich توسط حرفه ای بودن متقاضی شگفت زده شد. در نتیجه، مکالمه کوتاه پاپانوف در دانشگاه تصویب شد و بلافاصله به دوره دوم ثبت نام کرد.

در صحنه رومی Tkachuk، Anatoly Papanov و میخائیل Derzhavin

در ابتدا، بازیگر در میان دانش آموزان ایستاده بود، اما به محض این که تمرین شروع شد، روشن شد که این مرد جوان یک مرد استعداد برجسته بود. هنگامی که در سال 1946، یک بازیگر جوان دیوارهای موسسه آموزشی را ترک کرد، او قبلا در محافل تئاتری مسکو شناخته شده بود. Papanova به MHAT دعوت شد و تئاتر کوچک، یک مرد جوان و سایر پیشنهادات معتبر دریافت کرد. با این حال، آناتولی رد کرد و همراه با بقیه دوره و همسر جوان به لیتوانی رفت، با این حال، بازیگر برای مدت طولانی در آنجا ماند.

در سال 1948، مدیر آندره گونچروف، پاپانوف و همسرش را در تئاتر طنز ارائه داد و این زن به مسکو رفت. این پیشنهاد بر زندگی کامل زن و شوهر متاهل تأثیر گذاشت. در جوانان خود، بازیگر تنها نقش های اپیزودیک و جزئی را بازی کرد. تنها در سال 1954 او نقش مهمی ایفا کرد - به طور فوری نیاز به جایگزینی همکار بیمار داشت.

آناتولی پاپانوف در تئاتر

پس از نخست وزیر، مدیر در نهایت پتانسیل را در یک مرد دید. پس از 3 سال، هنرمند اولین نقش مرکزی را دریافت کرد. موفقیت عملکرد با مشارکت او بسیار با صدای بلند بود که بیان "پیاده روی به Papanova" در محافل تئاتری ظاهر شد. حتی از کیسا معروف، Vorobyaninova Papanov موفق به ایجاد یک شکل عمیق و غم انگیز، تغییر درک این تصویر برای تئاتر معمولی.

در سال 1962، هنرمند در طرح "خانه ای که قلب" برنارد شاو شکسته می شود، شرکت کرد. این کار پیچیدگی استثنایی چند نفر تصمیم به قرار دادن.

آناتولی پاپانوف در بازی

بازیگران تئاتر Satira با ایجاد یک تلویزیون منظره ساخته شده اند. پاپانوف نقش منان را ایفا کرد. در طول بیوگرافی خلاق پاپانوف، در بسیاری از اجرای، از جمله در تولید "درآمد" در الکساندر Ostrovsky، "حسابرس" در نیکلاس گوگول، "کوه از عقل" در الکساندر Griboedov و دیگران. در سال 1987، او اولین بار در تئاتر بومی خود به عنوان یک مدیر با بازی "آخرین" در Maxim Gorky ساخته شده است.

فیلم های

Anatoly Dmitrievich یک بازیگر از بالاترین سطح بود، اما با صنعت فیلم خود را ارتباط او نسبت به دور از آن دور بود. با توجه به همکاران، پاپانووا به سادگی دوربین را هیپنوتیزم کرد و او نمیتواند به طور کامل در مجموعه به طور کامل نشان داد، بنابراین اولین بار به طور عمده در نقش های ثانویه ظاهر شد.

اولین بار از آناتولی جوان پاپانوف بر روی صفحه نمایش قبل از جنگ، در "لنین" Kinolent در ماه اکتبر "ظاهر شد. پس از 2 سال، فیلمبرداری هنرمند تازه کار با یک قسمت در کمدی "Podkinish" دوباره پر شده بود. استعداد کمدی هنرمند پس از چند دهه در نوارها، پس از چند دهه در نوار "مرد پس از خورشید می رود"، "فردا می آید ..."، "اپل اختلاف".

Anatoly Papanov و Ekaterina Savinova در تصویر

در سال 1963، Anatoly Dmitrievich پیشنهاد از کارگردان الکساندر استولپر، که در حال آماده شدن برای انتشار درام نظامی "زنده و مرده" بود. پاپانوف مجبور شد به طور کلی بازی کند، اما هنرمند خود را به استعداد دراماتیک خود اعتقاد نداشت و چندین بار مدیر را رد کرد.

پس از نخستین فیلم، بازیگر معروف بیدار شد. KinoLent 41 میلیون بیننده را نگاه کرد. عکس Paphanov-General بر روی پوشش انتشار مجله "صفحه نمایش شوروی" و در تمبر پستی اتحاد جماهیر شوروی سال 1966 سقوط کرد. این نقش در مورد VK 1 در حق بیمه برای بهترین نقش مردانه ذکر شده است.

آناتولی پاپانوف در فیلم

کارگردان فیلم همچنین به کشف اصلی سال توجه کرد و پس از یک بار بعد، آناتولی پاپانوف در فیلم های متنوع در فیلم "خون بومی"، "بخیه-آهنگ ها"، "به یک کتاب پرجمعیت"، "کودکان و نوجوانان" دون کیشوت " نقش اصلی هنرمند انجام شده در درام "خانه ما"، در فیلم نظامی "مجازات".

آناتولی پاپانوف همچنین در کمدی محبوب Eldar Ryazanov ظاهر شد "مراقب باشید از ماشین"، جایی که او در گروه بازیگری با بی گناه سیگاریوفسکی، اولگ Efremov، Olga Arosova، آندره Mironov بازی کرد. در میان آثار برجسته بازیگر، نقش ها در فیلم "Belorussky Station"، "آقایان موفق شانس"، "12 صندلی" راه اندازی شده است.

آناتولی پاپانوف و آندره Mironov

هنرمند دارای 2 نقش در فیلم هایی است که به خصوص توسط مخاطبان شوروی به یاد می آورند و دوست دارند. تصویر اول - قاچاقچی Lyolik از کمدی "دست الماس". شورای هنری اتحاد جماهیر شورای اتحاد جماهیر شوروی، نقاشی را دوست نداشت، اما مردم جمهوری های سوسیالیستی فقط با او عاشق شدند. بسیاری از عبارات خائن جذاب پوشیده شده بود، و پاسانوف، تا پایان عمر، به دلیل نقش "دست الماس"، در خیابان ها به رسمیت شناخته شد.

آناتولی پاپانوف در فیلم

تصویر دوم به Anatoly Dmitrievich کمک کرد تا استعداد چشمگیر خود را بر روی صفحه نمایش نشان دهد. در فیلم "سرد تابستان پنجاه سوم ..." بازیگر یک مرکز مرجع سیاسی را بازی کرد، سپس مهارت هنرمند توسط منتقدان و همکاران بسیار قدردانی شد. متأسفانه، هنرمند خود را قبل از اینکه میوه های شکوه سزاوار به دست آورد، فوت کرد.

آناتولی پاپانوف در فیلم

او توسط آناتولی پاپانوف و آثار او در استودیوی صوتی به یاد میآید. قهرمانان کارتون های شوروی "Ricky-Tikki-Tavi"، "پسر طلایی"، صدای هنرمند مردم را می گویند.

محبوب ترین قهرمان در عملکرد Papanov گرگ از انیمیشن Almanac بود "خوب، صبر کنید!" Klara Rushasova با یک شریک در کارگاه باشگاه Voyicing Club، Klara Rushasova، یکی از معروف ترین دوئت های انیمیشن شوروی بود.

آناتولی پاپانوف و کلارا روموناووا

پس از آنکه کارتون بر روی صفحه نمایش منتشر شد، آناتولی پاپانوف کیسه های نامه ای از تماشاچیان کوچک دریافت کرد. در یک مصاحبه، بازیگر توضیح داد که او قهرمان خود را با وحشتناک و حیرت انگیز و با زمان گرگ و در همه به دست آوردن ویژگی های نجیب.

زندگی شخصی

زندگی شخصی بازیگر با خوشحالی بود. برای بیش از 40 سال، بازیگر در ازدواج با امید یک کاراتهوا، همکار در مرحله زندگی کرده است.

آناتولی پاپانوف با همسرش

با امید به هنرمند یوریفسکی در Gitis ملاقات کرد، جوانان گذشته را پیش گرفتند، زیرا دختر همچنین موفق به دیدن وحشت جنگ شد، زمانی که او به عنوان یک پرستار کار کرد.

ازدواج آنها عملا نمونه بود. Papanov می دانست چگونه به حل اختلافات بدون رسوایی پر سر و صدا، صحنه ها و دوست داشتنی یکدیگر تا زمان مرگ آناتولی Dmitrievich.

آناتولی پاپانوف با دخترش

در سال 1954، دختر النا در سال 1954 متولد شد، که پس از آن به پدران والدین رفت و از سال 1976 به عنوان بازیگر تبدیل شد و از سال 1976 در تئاتر به نام M. Yermolova خدمت کرد. دختر والدین دو نر بالغ را ارائه داد - ماریا و امید، که در حال حاضر توسط سه پدربزرگ بزرگ آناتولی پاپانوف آورده شده است.

مرگ

زندگی هنرمند به طور ناگهانی در 5 اوت 1987 شکست خورد. این مرد پس از فیلمبرداری از تصویر "تابستان گرم تابستان پنجاه و سوم ..." در کرلیا وارد مسکو شد. او قصد داشت از همسرش در ریگا بازدید کند، جایی که او در آن زمان گردشگران را با تئاتر داشت. پس از جاده، Anatoly Dmitrievich حمام داشت، اما در خانه در آن لحظه آب گرم بود. دوش سرد منفی تحت تاثیر سیستم قلبی عروقی پاپانوف، تحریک حمله قلبی، که باعث مرگ هنرمند شد.

هیچ کس در خانه ای نبود که بتواند آمبولانس را فراخواند و از مرگ آناتولی Dmitrivich جلوگیری کند. بدن بازیگر چند روز بعد کشف شد.

قبر Anatoly Paphanova

قبر Anatoly Papanova در گورستان Novodevichy Moskdom واقع شده است. چند روز پس از مراسم تشییع جنازه هنرمند، دوست و همکارش آندره میرونوف درگذشت، که پاپوسانو را در نمایشگاه های توریستی تئاتر Satira جایگزین کرد.

فیلمنامه نویسی

  • 1962 - "بیا فردا ..."
  • 1964 - "زنده و مرده"
  • 1965 - "خانه ما"
  • 1965 - "من به رعد و برق می روم"
  • 1965 - "یک کتاب پرجمعیت"
  • 1966 - "مراقب ماشین باشید"
  • 1968 - "دو رفقای"
  • 1969 - "تقدیر او"
  • 1970 - "ایستگاه Belorussky"
  • 1971 - "آقایان موفق شانس"
  • 1974 - "روز پذیرش در مورد مسائل شخصی"
  • 1976 - "12 صندلی"
  • 1977 - "با توجه به شرایط خانوادگی"
  • 1987 - "تابستان سرد پنجاه سوم ..."

ادامه مطلب