Assol - تاریخچه دختران، کشتی های اسکارلت کشتی، بازیگر و حقایق جالب

Anonim

تاریخچه شخصیت

داستان برای Real Roomantics "Scarlet Sails" در اصل نام "ferry" را پوشید. طرح های ادبی به کار ادبی الکساندر سبز شروع به انجام در سال 1916، کار بر روی "امواج در حال اجرا". این کتاب در سال 1923 با تعهد به همسر نویسنده منتشر شد. در مرکز روایت - تاریخچه دختر جوان Assol، که زندگی خود را با رویاها و فانتزی پر شده است. زندگی در دنیای واقعی، قهرمانانه رویاهای یک داستان پری، که یک روز به مقصد رسیدن به حقیقت است.

نویسنده الکساندر سبز

جوان Assol یک تصویر شعر و شعر است. این یک دختر پیچیده، روح پایدار و قوی است، مانند شخصیت های اصلی آثار دراماتیک روسیه. کار بر روی هر محصول، نویسنده در کاراکترهای توصیف شده ذرات خود را سرمایه گذاری می کند. تصویر Assol بافته شده، مشخصه سبز است. Grinevsky (نام خانوادگی واقعی نویسنده) رویای تبدیل شدن به یک ملوان و رفتن به قایقرانی طولانی. رمانتیسیسم در روح او با روزهای هفته های سخت مواجه شد، به جای اینکه به کشتی برود، الکساندر یک کارمند کشتی ساحلی شد.

Assol رویاهای دریا

تولید ناخوشایند ملوانان حرفه ای، سبز شک و تردید را به دست آورده است، که او را با ملوان لانگرون - پدر Assol متصل می کند. یک نویسنده با استعداد یک مرد خوش تیپ نبود، کار حرفه ای دریایی کار نمی کرد و سرنوشت به نفع آن نبود. "Slows Scarlet" نمادگرایی از Peripetics حیاتی از الکساندر سبز، امیدها و آرزوهای خود را به زوجین با واقعیت ترکیب می کند.

تاریخچه خلقت

ویژگی های ASSOL، جهان بینی و آرمان های نویسنده را بررسی می کند. او، مانند یک دختر جذاب، در جهان دشوار بود که جایی برای یک افسانه وجود نداشته باشد. Grinevsky شخصیت اصلی داستان را دقیقا توصیف می کند تا به خواننده ایده ای از آن بدهد. امید، ویژگی اصلی است که نماد روش معنوی او است. شخصیت مبهم توصیف شده است، و خوانندگان مشخص هستند که به طور مستقل یک دختر را با تخیل تحریک می کنند.

لباس Assol

قهرمان زندگی می کند در شهر ساحلی Kaperna. به عنوان یک کودک، همکار، روح شرکت نبود، همسالان آن را به خاطر شهرت بد پدر نگرفتند. پس از آن جان سالم به در برد، او آموخت تا خودکفا شود و به ناراحتی توجه کند. پس از اختراع دنیای خود ما، جایی که رویاها درست است، Assol منتظر دستورالعمل های سرنوشت برای لذت بردن از زندگی و عشق کسی است، به جز پدر و محیط زیست.

مشخصه ظاهر قهرمان به ثانویه ثانویه داستان تبدیل شد، اما توصیف در روایت وجود دارد. قهرمان از بین بردن موهای نازک تیره تیره را از بین می برد و لباس ساده ای را در یک گل صورتی حمل می کند. دختر لبخند دلپذیر لبخند و چشم غم انگیز است. یک شکل شکننده نازک با Assol برای کار دخالت نمی کند.

دریانورد لانگرن، پدر Assol

یک رویاپزشکی مدرن اوایل بدون مادر باقی مانده است. او با پدرش، ملوان سابق زندگی می کند و اسباب بازی های چوبی را به فروش می رساند. علیرغم عشق دیوانه به والدین، به تنهایی Assol. یک روز او در مورد پیش بینی می آموزد که شاهزاده به کشتی زیبای او به او می رسد و دختر را با او می گیرد. کلمات غریبه یک وابسته به اعتماد به نفس به افسانه ای اعتقاد داشتند. ایمان او بر مبنای تساوی نیست، بلکه تمایل به تغییر زندگی است. رقصنده به طور مداوم از دست دادن دیگران، رقصنده به رویای او صادق بود، و او متوجه شد.

طرح

تاریخچه وابسته به خط اصلی در کار می شود. او در یک روستای کوچک با یک پدر بسته و بسته بسته زندگی می کند. روستاییان همکار خانواده خود را به دلیل حادثه دوست ندارند، که Longren درگیر است. در طوفان، او شاهد مرگ مادران تراکتور بود، اما دولت را نجات داد، به یاد داشته باشید که هیچ کس به نجات در یک وضعیت مشابه نرسیده بود.

ASSOL - تصویر برای کتاب

در حقیقت، همسر ملوان سابق به دلیل فرسوده و بدبختی او، که علت نفرت نسبت به خانواده از بدخواهان بود، فوت کرد. هنگامی که دختر به شهر رفت تا صنایع دستی را به فروش برساند، در میان آنها یک قایق با بادبان های آلی بود. Assol اجازه دهید او را در جریان پایین، و اسباب بازی از دست داده بود. قایق داستان داستان را پیدا کرد. او دختر را پیش بینی کرد که وقتی او رشد می کند، از سرزمین بومی خود، Assol شاهزاده را می گیرد، قایقرانی را با کشتی های آلیا می برد.

Assol و Arthur Gray

آرتور خاکستری از خانواده ثروتمند، اشتیاق را برای ماجراهای و مدیریت کشتی های دریایی تجربه کرد. یک بار، رفتن به شنا در کشتی، او به قایق رفت تا ماهیگیری برود. صبح بخیر در ساحل، صبح، خاکستری، همکاران خواب را دید. گرمایش زیبایی او، حلقه خود را در دست خود ترک کرد. آرتور در تراکتور مجاور، تاریخچه دختر را کشف کرد که توسط افسانه های محلی خراب شد. بدون گوش دادن به شایعات، اطمینان در نجیب از رویاهای Assol، خاکستری خریداری ابریشم قرمز در مغازه و سفارش کشتی های قایقرانی. روز بعد، یک کشتی به پیر کاپرنا آمد، که Sorsol در Gresses خود را دید. خاکستری او را به کشور دور برد، همانطور که پیش بینی پیش بینی داستان را پیش بینی کرد.

حقایق جالب

  • الکساندر Grinevsky، درخشان از دریا، یک نماد امید و تجسم یک رویا، نه ایمان به یک دختر در ورود شاهزاده، بلکه یک کشتی. اشاره به امید غیر ضروری نویسنده، بادبان های اسکارلت به نشانه ای تبدیل شدند که اگر رویاها درست نبود، این بدان معنا نیست که آنها غیرممکن بودند. Assol منتظر شنیدن نیست او منتظر یک کشتی بود که در آن او ایمان را در طول سال ها و سوء تفاهم سرمایه گذاری کرد.
کشتی گراها با بادبان های آلمی
  • شاید نمادگرایی پنهان این کار، او را کتاب مورد علاقه کمونیست ها، مقدس دوست داشتنی رویای و اعتماد به نفس در دستاورد خود را ساخته است. پس زمینه عاشقانه در ادراک خوانندگان و ثبت نام نویسنده به پس زمینه می رود.
  • قابل توجه است که حتی نام و نام خانوادگی جادوگر به نظر می رسد. با توجه به شایعات، سبز خرید آب گوجه فرنگی در فروشگاه و در سوال: "و نمک؟" - ترکیبی از صداها را شنید، الهام بخش نویسنده برای ایجاد یک نام برای شخصیت اصلی کار است.
Anastasia vertinskaya به عنوان Assol
  • موزیکال ها و عملکرد ها به دلایل بیش از یک بار مطرح شد. او توسط مدیر الکساندر Ptushko در سال 1961 مجذوب شد. بازیگر Anastasia Vertinskaya بازیگر تبدیل به خالق تصویر اصلی زن شد. جوان واسیلی Lanovova تجمع آرتور خاکستری در قاب.
  • تصاویر بر روی کتاب "Slarles Scarlet" هنوز الهام بخش هنرمندان برای ایجاد تصاویر گرافیکی، موزاییک، مجسمه ها و اشیاء دیگر در تکنیک های طراحی مختلف است. شخصیت اصلی، که توسط هنرمندان تجسم می شود، یک دختر وابسته می شود و موضوع یک کشتی با بادبان های Almy است.

نقل قول

کار الکساندر سبز پر از اخلاق است که در مونولوگ ها و کپی های شخصیت های اصلی موجود است. نقل قول های قابل توجهی از داستان "Slows Scarlet" عبارات پوشیده شده است.

"در حال حاضر کودکان بازی نمی کنند، اما یاد می گیرند. همه آنها یاد می گیرند، یاد بگیرند و هرگز شروع به زندگی نمی کنند. "

این کلمات امروز ارتباط ندارند. آنها کودکان را نمی شناسند و بزرگسالان شروع به زندگی می کنند، زیرا در سن آنها ذاتی است و در مورد رویاهای آنها فراموش می شود.

"معجزات با دستان خود ساخته شده است."

ماکت ها در این واقعیت اشاره می کنند که در پیش بینی ارزش گذاری نمی شود، در حالی که اقدامات تعیین کننده به سرعت منجر به نتیجه مطلوب خواهد شد. شاید این کلمات توسط سبز هدایت شود، استخدام به کار بر روی کشتی و خواب برای کنترل کشتی.

"ما عاشق افسانه ها هستیم، اما به آنها اعتقاد نداریم."

Assol یک رویاپرداز بود، و فانتزی هایش در واقعیت تجسم یافتند. این اتفاق افتاد به دلیل ایمان بدون تغییر و مقاومت روح. گاهی اوقات ایمان اجازه می دهد شرایط را به درستی کار کند.

"دریا و عشق پستانداران را دوست ندارند"

بنابراین سبز عاشقانه نوشت، مقایسه دو عنصر جانبی. در برخورد با آنها، چیزهای کوچک مهم نیست که پاتان ها قدردانی کنند. فانتزی ها و افرادی که احساس می کنند توانایی ایجاد سرنوشت خود را با توجه به رویاها دریافت آنچه که آنها دنبال آن هستند.

ادامه مطلب