بوریس پاسترناک - بیوگرافی، عکس، زندگی شخصی، اشعار، آثار، مرگ

Anonim

زندگینامه

Boris Leonidovich Pasternak یکی از معدود استادان کلمات جایزه نوبل است. اشعار و ترجمه او وارد صندوق طلایی ادبیات روسی و خارجی شد.

بوریس پاسترناک در تاریخ 29 ژانویه 1890 در مسکو در یک خانواده هوشمند متولد شد. مادر - پیانیست، که حرفه ای که در اودسا آغاز شد، جایی که خانواده قبل از تولد بوریس نقل مکان کرد. پدر یک هنرمند و عضو آکادمی هنر است. برخی از نقاشی های او توسط یک مدافع معروف برای گالری Tretyakov به دست آمد. پدر بوریس با Lvom Nikolayevich Tolstoy دوست داشت و در حال نشان دادن کتاب هایش بود. بوریس اولین بار بود، پس از آن، سه فرزند دیگر در خانواده ظاهر شدند.

بوریس پاسترناک در دوران کودکی

از دوران کودکی، شاعر فضای خلاق را احاطه کرده است. خانه والدین برای افراد مشهور مختلف افتتاح شد. مهمان مورد نظر در آن شیر تولستوی، آهنگسازان Scriabin و Rakhmaninov، هنرمندان ایوانوف، پولونف، نستروف، GE، Levitan و دیگر شخصیت های معروف بود. ارتباط با آنها نمی تواند بر شاعر آینده تاثیر بگذارد.

یک مقام بزرگ برای پسر، Scriabin بود، تحت تاثیر آهنگساز برای مدت طولانی او در مورد موسیقی پرشور بود و رویای رفتن به قدم های معلم خود را. بوریس به طور کامل یاد می گیرد، دبیرستان را با مدال طلا پایان می دهد. به طور موازی در کنسرواتوار یاد می گیرد.

بوریس پاسترناک در جوانان

در بیوگرافی پاسترناک، زمانی که او مجبور بود انتخاب شود، شرایط تکراری وجود داشت و این انتخاب اغلب پیچیده بود. نخستین این تصمیم، امتناع از حرفه ای موسیقی بود. پس از سالها، او این وضعیت را در غیاب دادرسی مطلق توضیح می دهد. هدفمند و کارآمد، همه چیز که او انجام داد، به کمال مطلق آورد. بوریس متوجه شد که، علیرغم عشق بی حد و حصر موسیقی، او نمیتواند به ارتفاع خود بر روی زمینه موسیقی دست یابد.

در سال 1908، یک دانش آموز دانشگاه جرفاک دانشگاه مسکو می شود، یک سال بعد به بخش فلسفی ترجمه شد. براساس همه موضوعات، او برآوردهای درخشان دارد و در سال 1912 به دانشگاه مارگبرگ وارد می شود. در آلمان، پاسترناک یک حرفه ای موفق را پیش بینی می کند، اما کاملا غیر منتظره تصمیم می گیرد که یک شاعر شود و نه یک فیلسوف.

مراحل اول در خلاقیت

نمونه قلم برای سال 1910 می افتد. اولین اشعار او تحت تأثیر یک سفر با خانواده اش به ونیز و امتناع از دختر محبوب، که او را ارائه می دهد، نوشته شده است. یکی از همکارانش می نویسد که در شکل آن اشعار کودکان بود، اما به معنی بسیار معنی دار بود. پس از بازگشت به مسکو، آن را به یک حزب به محافل ادبی "اشعار" و "Musaget" تبدیل می شود، جایی که او اشعار خود را می خواند. در ابتدا نمادگرایی و آینده گرایی او به او اشاره می کند، اما بعدا او را مستقل از هر گونه انجمن ادبی انتخاب می کند.

بوریس پاسترناک

1913-1914 - سالها با بسیاری از رویدادهای خلاق پر شده است. چندین شعر او منتشر شده است، مجموعه ای از اشعار "دوقلوها در ابرها" بیرون آمد. اما شاعر از خود خواسته است، او خلاقیت های خود را به اندازه کافی درک نمی کند. در سال 1914، او با Mayakovsky ملاقات می کند، که نفوذ زیادی بر پاسترناک در پاسترناک دارد.

در سال 1916، پاسترناک در استان پرم، در روستای اورال Vsevolodo-Vilva زندگی می کند، جایی که او توسط مدیر کارخانه های شیمیایی Boris Zbarsky دعوت شده است. در دستیار دفتر مربوط به مکاتبات کسب و کار کار می کند و در گزارش تجارت و مالی شرکت می کند. با توجه به نظر گسترده، Yuurchatin از رمان معروف "دکتر Zhivago" یک نمونه اولیه از پرم است. بازدید از کارخانه سودا Berezniki در Kame. تحت تأثیر آنچه که او در نامه ای به S. P. Bobrov دیده می شود، کارخانه را می خواند و تحت روستای اروپایی "کوچک بلژیک" ساخته شده است.

ایجاد

خلاقیت یک روند شگفت انگیز است. برای بعضی ها، نور و دلپذیر است، برای دیگران - کار سخت، نیاز به تلاش های بزرگی برای دستیابی به هدف و دستیابی به کمال. بوریس متعلق به رده دوم مردم بود. از آثار بسیار، عبارات و قافیه ها به طور کامل. مجموعه "خواهر من زندگی است"، که در سال 1922 بیرون آمد، او اولین دستاورد خود را در زمینه ادبیات در نظر می گیرد.

بوریس پاسترناک و سرگئی Yesenin

جالب است، حتی واقعیت کنجکاو بیوگرافی رابطه او با سرگئی Yesenin بود، که کار پاسترناک را دوست نداشت. بر این اساس، رابطه آنها به یک رویارویی باز تبدیل شد. هنگامی که یک مبارزه بین شاعران اتفاق افتاد. خاطرات جالب از Katheva وجود دارد که در آن Yesenina او "Korolevich"، و پاسترناک "میلت" را می نامد.

"Korolovyza یک مولاتو هوشمند برای سینه ها را با یک دست برگزار کرد، و دیگری سعی کرد آن را به گوشش بدهد، در حالی که Mulat - در بیان پیاده روی آن سالها، شبیه به عربی و اسب خود را با چهره پر زرق و برق، در یک جلیقه پرشور با استفاده از دکمه های گوزن با ناکارآمدی هوشمند، او تنظیم شد تا مشت کورویشی را در اسکارلت بچرخاند که نمیتوانست موفق شود. "

در دهه 1920 تعدادی از رویدادهای مهم وجود دارد: مهاجرت والدین به آلمان، ازدواج اوگنیا لوری، تولد پسر، انتشار مجموعه های جدید و اشعار.

قدرت شوروی

در اوایل دهه 1930، پاسترناک و کار او قدرت را به رسمیت می شناسند. مجموعه ای از اشعار سالانه چاپ می شود، در سال 1934 او با سخنرانی در کنگره اتحادیه نویسندگان صحبت می کند. این بهترین شاعر در کشور شوراها محسوب می شود. در سال 1935 به پاریس به کنگره بین المللی نویسندگان می رود. شکست عصبی در سفر اتفاق می افتد، نویسنده در مورد بی خوابی شکایت می کند و عصب را ناراحت می کند.

بوریس پاسترناک و آنا آخمتوا

در همان سال، پاسترناک ایستاده برای پسر و همسرش، آنا آخمتوا، که دستگیر شد، و سپس پس از نامه های خود، استالین را آزاد کرد. در سپاسگزار در دسامبر 1935، شاعر استالین را به عنوان یک کتاب هدیه ای با ترجمه اشعار شاعران گرجستان ارسال می کند. در نامه همراه، او به خاطر "آزادی رعد و برق از بستگان اقوام Akhmatova" متشکریم.

Akhmatova با خانواده

در ژانویه سال 1936، انتشار دو شعر او، که در آن او را تحسین می کند. V. Stalin. علیرغم تلاش ها، قدرت مردم، پاسترناک شفاعت خود را برای بستگان انکاتوا، و همچنین دفاع از Gumilyov و ماندلستام، ببخشید. در سال 1936 عملا از زندگی ادبی حذف شده است، متهم به دور از زندگی و یک دنیای اشتباه است.

ترجمه ها

پاسترناک شهرت خود را نه تنها به عنوان شاعر، بلکه به عنوان استاد ترجمه شعر خارجی نیز دریافت کرد. در اواخر دهه 1930، نسبت رهبری کشور به شخصیت او تغییر می کند، آثار مجددا چاپ نشده اند و بدون معیشت باقی می ماند. این شاعر را به ترجمه اشاره می کند. به آنها، پاسترناک به آثار هنری خودکفا اشاره می کند. مناسب برای کار با مراقبت های ویژه، تلاش برای آن کامل است.

این شروع به کار بر روی ترجمه در سال 1936، در کشور در Peredelkino آغاز می شود. مقالات Pasternak مقالات برابر با آثار بزرگ در نظر گرفته می شود. انتقال برای او نه تنها فرصتی برای داشتن یک خانواده در شرایط آزار و شکنجه، بلکه همچنین به نحوی که خود را به عنوان شاعر اجرا می کند، تبدیل شود. ترجمه های شکسپیر ساخته شده توسط بوریس پاسترناک تبدیل به یک کلاسیک شد.

جنگ

به عنوان یک نتیجه از آسیب کودک، آن را به بسیج نیست. کنار گذاشتن شاعر نیز نمی تواند. دوره ها را به پایان می رساند، وضعیت یک خبرنگار نظامی را می گیرد و به جلو می رود. پس از بازگشت، یک چرخه اشعار محتوای میهنی را ایجاد می کند.

در سال های پس از جنگ، آن را بسیار کار می کند، معاملات با ترجمه، به عنوان آنها باقی می ماند تنها درآمد. اشعار کمی می نویسد - تمام وقت خود را برای ترجمه ها و نوشتن یک رمان جدید استفاده می کند، در ترجمه "فوست" گوته کار می کند.

"دکتر Zhivago" و چمن

این کتاب "دکتر Zhivago" یکی از مهمترین آثار شاعر در پروس است، به طرق بسیاری، یک رمان اتوبیوگرافی است که بیش از ده سال پاسترناک است. نمونه اولیه شخصیت اصلی رمان همسرش Zinaida Pasternak (Nigauz) بود. پس از ظهور اولگا Ivinskaya در زندگی خود، موسیقی جدید شاعر، کار بر روی این کتاب خیلی سریعتر رفت.

روایت رمان از آغاز قرن آغاز می شود و با جنگ وطن پرستانه بزرگ پایان می یابد. نام کتاب به عنوان من آن را نوشتم. در ابتدا او "پسران و دختران" نامیده شد، سپس "شمع سوخته" و "بدون مرگ".

بوریس پاسترناک - بیوگرافی، عکس، زندگی شخصی، اشعار، آثار، مرگ 17979_7

برای یک داستان درست و نگاه خود را به حوادث آن سالها، نویسنده آسیب وحشیانه بود، و دکتر ژاوگو به عنوان رهبری کشور به رسمیت شناخته نشده است. در اتحاد جماهیر شوروی، رمان چاپ نمی کرد، اما عزت او در خارج از کشور قدردانی شد. منتشر شده در ایتالیا در سال 1957 رومی "دکتر Zhivago" دکوراسیون از بررسی های مشتاق خوانندگان دریافت کرد و به یک احساس واقعی تبدیل شد.

در سال 1958، جایزه نوبل Pasternak اعطا می شود. این رمان به زبان های مختلفی از کشورهای مختلف ترجمه شده و به صلح، که در آلمان، بریتانیا و هلند منتشر شده است، اعمال می شود. مقامات شوروی بارها تلاش کرده اند تا دستنوشته را حذف کنند و کتاب را ممنوع کنند، اما به طور فزاینده ای محبوب شد.

بوریس پاسترناک - بیوگرافی، عکس، زندگی شخصی، اشعار، آثار، مرگ 17979_8

شناخت استعداد نویسنده توسط جامعه جهانی بزرگترین شادی و غم و اندوه را در همان زمان می گیرد. افزایش آسیب نه تنها قدرت، بلکه همکاران. تظاهرات قابل دسترس در کارخانه ها، در موسسات، در اتحادیه های خلاق و سایر سازمان ها برگزار می شود. نامه های جمعی با الزام به مجازات شاعر خردل شده اند.

آنها پیشنهاد دادند که آن را از کشور بفرستند، اما شاعر خود را بدون سرزمین خود تصور نکرد. او تجربیات تلخ خود را در این دوره در شعر جایزه نوبل (1959) بیان می کند، همچنین در خارج از کشور منتشر شد. تحت فشار کمپین جرم از جایزه، او مجبور شد امتناع کند، و او تقریبا متهم به خیانت با آیه بود. بوریس لئونیدویچ اتحادیه نویسندگان اتحاد جماهیر شوروی را رد می کند، اما او در لیتفند باقی می ماند، همچنان به انتشار و دریافت هزینه ها ادامه می دهد.

شعر

در آیات دوره اولیه، تأثیر نمادگرایی قابل توجه است. آنها با قافیه های پیچیده، تصاویر و مقایسه های غیر قابل درک مشخص می شوند. در طول جنگ، سبک او به طرز چشمگیری تغییر می کند - اشعار آسان، قابل درک و خواندن آسان است. این به خصوص ویژگی های اشعار کوتاه خود، مانند "مارس"، "باد"، "Hmel"، "Hamlet" است. نبوغ پاسترناک این است که حتی اشعار کوچک او دارای معنای قابل توجهی فلسفی است.

کار نوشته شده در سال 1956 متعلق به دوره اواخر کار او زمانی بود که او در Peredelkino کار می کرد. اگر اول از اشعار او ظریف بود، بعدا جهت گیری اجتماعی در آنها ظاهر می شود.

موضوع مورد علاقه شاعر وحدت انسان و طبیعت است. "جولای" نمونه ای از اشعار چشم انداز شگفت انگیز است که در آن او جذابیت یکی از زیباترین ماه های سال را تحسین می کند.

در آخرین او، مجموعه خود را وارد شعر "برف می رود"، نوشته شده در سال 1957. این کار شامل دو بخش است: طرح بندی چشم انداز و بازتاب های فلسفی بر معنای زندگی و فرکانس آن. بالدار خط خواهد بود "و طولانی ترین قرن روز" از شعر خود "روزهای منحصر به فرد" (1959)، که همچنین وارد آخرین تدوین شد.

زندگی شخصی

بیوگرافی بوریس پاسترناک بدون توصیف زندگی شخصی خود کامل نیست. شاعر دو بار ازدواج کرد، اولین بار - در جوانان خود، دومین بار - در بزرگسالان. عشق سوم او بود.

تمام زنانش موز بودند، شادی را به دست آوردند و با او خوشحال بودند. خلاقیت او، علاقه مند به طبیعت، غرق شدن از طریق لبه احساسات باعث ناراحتی در روابط شخصی بود. او به خیانت نرفت، اما نمی توانست یک زن وفادار باشد.

بوریس پاسترناک و اوج لیوری

اولین همسر او Evgeny Lurie هنرمند بود. او او را در سال 1921 ملاقات کرد و آنها را یک جلسه نمادین در نظر گرفت. در طول این دوره، پاسترناک کار خود را بر روی داستان "دوران کودکی Luverx" به پایان می رساند، قهرمان آن، تجسم تصویر یک هنرمند جوان بود. قهرمان این کار نیز به نام Evgenia نامیده شد. ظرافت، حساسیت و پیچیدگی، شگفت آور در آن با هدفمند و خودکفایی ترکیب شده بود. دختر همسرش و موز می شود.

دیدار با او در روح شاعر باعث افزایش آسانسور شد. بوریس واقعا خوشحال بود، آنها اولین فرزند یوجین متولد شدند. احساس قوی قوی در سال های اولیه ازدواج، با مشکلات مواجه شد، اما در طول زمان فقر و شدت زندگی 20 ساله منعکس شده بود. یوجین به عنوان یک هنرمند اجرا شد، بنابراین بخشی از خانواده مربوط به Pasterternak به دست آورد.

بوریس پاسترناک و مارینا Tsvetaeva

روابط خراب شده هنگامی که شاعر شروع به ارتباط با مارینا Tsvetaeva می کند، باعث حسادت سوزش همسرش می شود که در احساسات ناراحت به والدین پاسترناک می رود. بعدها او از فروش توانایی های خلاقانه خودداری می کند و خود را به خانواده اختصاص می دهد. اما تا این زمان شاعر یک معشوق جدید - Zinaida Negauz به نظر می رسد. او تنها 32 ساله است، او در حال حاضر 40 ساله، شوهرش و دو فرزند است.

همسر بوریس پاسترناک

Nehigauses - کاملا مخالف همسر اول. او یک معشوقه خوب است و بدون بقیه به خانواده اختصاص دارد. این یک پالایش ذاتی در همسر اول نداشت، اما او در یک نگاه عاشق او شد. ازدواج و فرزندان شاعر انتخاب شده متوقف نشدند، او می خواهد با او، بر خلاف همه چیز باشد. با وجود تقلید، پاسترناک همیشه به خانواده سابق خود کمک کرد، روابط خود را با آنها حمایت کرد.

ازدواج دوم نیز خوشحال بود. همسر متفکر شرایط صلح و آرامش را برای کار فراهم کرد. پسر دوم شاعر - لئونید متولد شد. همانطور که با همسر اول، شادی کمی بیش از ده سال طول کشید. سپس شوهر شروع به تأخیر در Redelo کرد و به تدریج از خانواده دور شد. در برابر پس زمینه خنک سازی روابط خانوادگی، در دفتر سرمقاله مجله "دنیای جدید"، او با موز جدید و سردبیر مجله اولگا Ivinskaya ملاقات می کند.

بوریس پاسترناک و اولگا Ivinskaya

بوریس نمی خواست همسرش را ترک کند، بنابراین بارها و بارها سعی در شکستن رابطه با OLGA دارد. در سال 1949، برای تماس با شاعر OPT، Ivinskaya دستگیر و ارسال شده به مدت 5 سال به اردوگاه. برای این سالها، او به مادر و فرزندانش کمک می کند تا به صورت مالی به سمت خود برسد.

آزمایش های سنگین بر سلامت او تاثیر می گذارد. در سال 1952، او خود را در یک بیمارستان با حمله قلبی پیدا می کند. پاسترناک پس از بازگشت از اردوگاه اولگا، دارای یک دبیر غیر رسمی است. آنها تا پایان عمر خود بخشی نمی کنند.

مرگ

چمن از طرف همکاران و مردم به سلامت خود متعهد شد. در آوریل 1960، پاسترناک بیماری های شدید را توسعه می دهد. این انکولوژی با متاستاز در معده بود. در بیمارستان بستری خود، Zinaida وظیفه دارد.

بوریس پاسترناک

در اوایل ماه مه، آگاهی به او می رسد که این بیماری غیر قابل درمان است و شما باید برای مرگ آماده باشید. 30 مه 1960 او نبود. Zinaida پس از 6 سال زندگی را ترک خواهد کرد، علت مرگ همان پاسترناک است.

قبر پارتیک

در مراسم خاکسپاری خود، علیرغم نگرش نامطلوب مقامات، بسیاری از مردم آمدند. در میان آنها آندره Voznesensky، Bulat Okudzhava، Naum Korzorvin و دیگران بود. قبر او در گورستان در Peredelkino واقع شده است. کل خانواده در آنجا دفن شده است. نویسنده بنای یادبود در محل دفن پاسترناک مجسمه ساز سارا لابدف است.

کار و کتاب ها

  • "دوقلو در ابرها"
  • "عاشق کودکی"
  • "سه فصل از داستان"
  • "ثبات امنیتی"
  • "راه های هوایی"
  • "تولد دوم"
  • "اشعار گرجستان"
  • "در قطارهای اولیه"
  • "هنگام راه رفتن"
  • "دکتر Zhivago"
  • "شعر و اشعار: در 2 تن"
  • "من اشعار را نمی نویسم ..."
  • "آثار انتخاب شده"
  • "نامه به والدین و خواهران"
  • "مکاتبات بوریس پاسترناک"
  • "اسکریپت زمین"

ادامه مطلب