Dzhango (Freed) - Biography برده، بازیگران و نقش ها، حقایق جالب

Anonim

تاریخچه شخصیت

Dzhango - برده ای است که به طرز معجزه آسایی توانست آزادی را به دست آورد، ایجاد یک کوپتین ترانتینو درخشان است. تاریخ نجات سیاه "شاهزاده Bruunhild" استاد سینما، به عنوان همیشه، تبدیل به یک اقدام خونین. برای پوشش اروپایی کلاسیک اروپایی، مدیر تاریخ زیبا عشق، رویای آزادی و برابری را مخفی کرد. فیلم "Dzhango Liberated" جایزه های شلوغ و دو اسکار را به دست آورد. یکی از ساکنان خود را برای سناریو دریافت کرد، دیگر معلوم شد که در دست کریستوف ولز، که نقش طرح دوم را انجام داده است.

تاریخچه خلقت

شایعاتی که Quentin Tarantino قصد دارد به صفحات شرم آور تاریخ آمریکا نگاه کند - در طول سیستم های مالکیت برده، در یک رویداد سینما به مدت پنج سال قبل از اینکه جهان، فارغ التحصیل بی سر و صدا، برده آزادی بی سر و صدا را نابود کند. از همان ابتدا، مدیر از برده سیاه به عنوان یک شکارچی برای سران که به Avenger تبدیل شد، تعجب کرد.

کارگردان Quentin Tarantino

Quentin طولانی از ایجاد یک فیلم در ژانر اسپاگتی-غربی، حتی نام شخصیت اصلی، تصادف را انتخاب کرد. Dzhango - به همین ترتیب تقریبا تمام قهرمانان کلیدی غربی های اروپایی نامگذاری شده است، نام نامزد شده است و با ژانر به طور کلی شناسایی شده است. برای اولین بار، یک شخصیت با چنین نامی در تصویر ایتالیایی "Dzhango" ظاهر شد، که در سال 1966 شلیک کرد (در اواخر دهه 80، دنباله "بازگشت" Dzhango ") منتشر شد. به هر حال، در این فیلم و در هنگام ایجاد یک اسکریپت تارانتینو متکی بود.

توسعه طرح به تدریج قهرمان را با کیفیت جدید به دست آورد، به عنوان یک نتیجه، این ایده منجر به داستان نشانه نشانه از زن معشوق شد. و منتقدان فیلم در کنار میوه کوپتن تارانتینو به Melodramas، که به یک نفس نگاه می کنند، رتبه بندی می شوند و به دنبال همدردی با همسران جداسازی می شوند.

فرانکو نرو به عنوان Dzhango

کریستوفر ولز، که بعدا از یکی از نقش های اصلی دریافت کرد، نویسنده Django آزاد شده به جزئیات کار اختصاص داده شده است. بازیگر بعدا در مصاحبه ای اعتراف کرد که طبیعت و پویایی آنچه اتفاق می افتد، که بر روی کاغذ توسعه یافت، او را تکان داد و سپس آنها مجبور شدند عاشق قهرمان و فیلم آینده شوند.

سناریوی به پایان رسید با حقیقت و واقع گرایی خود را فتح کرد: ظلم و ستم از صاحبان برده با تراژدی دو قلب دوست داشتنی در هم آمیخته شد. اولین خوانندگان شگفت زده شدند که تارانتینو یک قهرمان ازدواج کرد و این در آن روزها تابو بود - ازدواج بین بردگان تشویق نشد. در سر گوشه، او نامزد مبارزه کنونی با بردگی، بلکه وفاداری به زن و تمایل به پیشبرد احساسات شخصی است.

Dzhango و Bruunhilda

دکوراسیون فیلم موازی بود که توسط Quentin با اساطیر آلمانی-اسکاندیناوی انجام شد. نویسنده به زن معشوق از نام نمادین جانگو - Buunhild داد. بنابراین در حماسه درباره Nibelungah، نام شاهزاده خانم، که منتظر عزیزانش و نجات دهنده خود در یک کوه احاطه شده توسط آتش است. صرفه جویی در دختر آسان نیست، اما شاید. و Dzhango شاهکار قهرمان آلمان را تکرار کرد. این مورد برای کوچک باقی مانده بود - برای تغییر اسکریپت برای فیلم به طوری که برای متقاعد کردن بیننده در عشق ابدی، حتی اگر او در فضای خشونت و شر متولد شد. با این حال، تارانتینو موفق نشد.

فیلم و بازیگران

خدمه فیلم شروع به آماده شدن برای شش ماه دیگر قبل از پایان اسکریپت کرد. سلسله Savon، تولید کننده Tharantino، گفت:

"هنگامی که ما شنیدیم که Quentin یک ماشین چاپ شده در خانه داشت، قبلا می دانستید که چند ماه برای جمع آوری خدمه فیلم وجود دارد. و سپس دستگاه شروع به چاپ کرد، "از این رو، وقت آن است که همه بچه ها را ایجاد کنید. ما تماس گرفتیم و هشدار داد: "دوستان، هیچ چیز در آینده نزدیک برنامه ریزی نمی کنند."

DOT در دستنوشته، مدیر در پایان آوریل 2011 قرار داده و بلافاصله به جستجو برای بازیگران ضربه زد. نقش جونگو برای اولین بار پیشنهاد خواهد شد اسمیت، اما به اندازه کافی به اندازه کافی، بازیگر چنین افتخاری را رد کرد. واقعیت این است که او در نظر گرفته شده تصویر کاملا کلیدی نیست - در سناریو، دکتر کینگ شولز، که آزاد شد و شریک جانگو را آزاد کرد، کشید. بازیگر و کارگردان با هم متحد شدند که صاحب برده کاندیدی را می کشند.

جیمی فاکس به عنوان Dzhango

اول معتقد بود که این وظیفه برده سابق بود. اما کارگردان بر مرگ «سفید از سفید» اصرار داشت: چنین نوبت نماد جنگ داخلی آینده و آزادسازی سیاهان از برده داری خواهد بود (حوادث سناریوی تارانتینو در سال 1858، سه سال قبل از مدنی جنگ) با این حال، پس از انتشار فریبنده فیلم، اسمیت درباره امتناع از نقش پشیمان شد.

کریستوفر ولز به عنوان پادشاه شولز

پس از بسیاری از جستجوها، Quentin Tarnatino با جیمی فاکس ملاقات کرد، که قبلا اسکریپت را خوانده بود. سپس مدیر افسانه ای اشاره کرد که پس از مکالمه با بازیگر، من فهمیدم - این جانگو است، زیرا فاکس به چیزهای کوچک در داخل و جزئیات رویدادهای تاریخی و اهمیت نوار آینده را درک می کند. و همچنین "گاوچران خالص" نوع جیمی را فتح کرد.

کریستوفر Valtsu نشان دادن شخصیت دشوار رئیس پادشاه شکارچی پادشاه شولز بود. این امکان وجود نخواهد داشت که به تصویر چنین شخصیتی رنگارنگ برسد، اما بازیگر به طرز شگفت انگیزی روبرو می شود. نقش زیبایی Brunchilde Bunchilde shaft، برده و همسر Dzhango، کری واشنگتن را ترک کرد. بازیگر به این نتیجه رسید که او به دلیل شجاعت مدیر به این نقش موافقت کرد، حقیقت وحشتناک گذشته دور را نشان می دهد.

لئوناردو دی کاپریو به عنوان Calvina Candy

Zaminka با تصویب نقش صاحب املاک "Candilagend" - صاحب برده از آب نبات کالوینا اتفاق افتاد. این تصویر بسیار می خواست لئوناردو دا کاپریو را به تصویر بکشد، بنابراین او خود را به نام Tarantino نامیده است. با این حال، بالغ از سینما، در مورد نامزدی - عصر گیج شده، شک دارد، زیرا نویسنده نوار یک بازیگر قدیمی را به عنوان نامزدی دید. Dicaprio به طرز معجزه آسایی دریافت شد، اما امیدها به طور کامل توجیه شده است: در حال حاضر دشوار است برای ارائه یک بازیگر دیگر در جای خود، ویژگی های ناخوشایند از شخصیت اصلی نقاشی، جذابیت آن را افزایش می دهد. به هر حال، این شخصیت لیستی از غارتانان لئوناردو را باز کرد.

بیوگرافی و طرح

طرح فیلم پیش از وقایع غم انگیز است که بر روی یکی از مزارع آمریکایی اتفاق افتاده است. Dzhango و Buunhilda - یک زن و شوهر متاهل در برده داری - پس از فرار ناموفق جدا شده و برای فروش فرستاده شد. با این حال، پدیده معمولی در بیوگرافی برده های سیاه.

برده داری Dzhango

Dzhango کارگر را از جنوب دور خریداری کرد، جایی که آنها در بسته نرم افزاری بودند و چهار بردگان بیشتری داشتند. در جاده های پیشرو از طریق جنگل، مسافران با یک نفر شاه شولز، آلمانی، دندانپزشک و شکارچی سر را ملاقات کردند. دکتر آرزو کرد که جانگو را بخرد، اما به زحمي از کاروان فرار کرد. من مجبور شدم یکی را بکشم، و دیگری به پاهایم شلیک کردم. اما قهرمان صادق بود - خرید پرداخت شده برای تعرفه فعلی.

Schulz به Django گفت که او در نوار اول شهر متوقف شده است که او درگیر و جنایتکاران خطرناک تمام اساتید مشغول به کار بوده است و امروز این طرح این است که سه برادر را به نام شکنجه پیدا کند. یک مرد جوان می تواند به او کمک کند، زیرا تثلیث برای نظارت بر کاشت، جایی که Dzhango قبل از آن زندگی می کرد، کار می کرد، و این بدان معنی است که برده در چهره می داند. برای کمک به شناسایی برادران شولز، او قول داد که آزادی جانگو و یک پاداش خوب را بدهد.

این پیشنهاد همچنین به این دلیل است که فرصتی برای انتقام گرفتن از دست می دهد، زیرا Brittles Bruunhild را پس از تشدید شکست داد. و Dzhango موافقت کرد. پس از پیدا کردن و قتل برادران، دکتر این کلمه را حفظ کرد، بوی دیروز "رایگان" را نوشت. و در عین حال او از جانگو دعوت کرد تا یک شرکت را به عنوان یک شکارچی برای سران خود برای زمستان تهیه کند و با ورود بهار وعده داده شده برای کمک به پیدا کردن Brunchild.

جانگو یک استعداد تفنگ را باز کرد که پس از آموزش در Schulz کمال را به دست آورد. برای ماه های زمستان طولانی، مردان موفق به کسب مقدار شگفتی پول، و همچنین برای پیدا کردن جایی که Bruunhild در حال حاضر زندگی می کنند. صاحب جدید یک آبنبات بی رحمانه، بدبینانه، اما فوق العاده جذاب Calvin Candy است که از جنگ های مرگبار برده ها استفاده می کند که حق را در اتاق مهمان عمارت خود منتقل می کند.

Dzhango و Calvin Candy

Dzhango برای اولین بار می خواست زنش را نقاشی کند، اما دوست جدید متقاعد شد که این یک تعهد احمقانه بود، به طور مستقیم به چوبها هدایت می شد. دکتر حیله گر طرح کامل را توسعه داده است: او توسط خریدار جنگجویان سیاه و سفید به دست خواهد آورد، و جانگو به عنوان یک مشاور عمل خواهد کرد. در نتیجه، برای بهترین کشتی گیر، 12 هزار دلار را ارائه می دهد که در آن زمان پول زیادی را در نظر گرفت و بلافاصله برای یک مقدار کوچک، Bruunhild خریداری خواهد شد. این ایده درخشان بود، و همه چیز در روغن بود، در حالی که طرح حیله گری Cannina Butler Butler Calvina Candy را حل نمی کند.

صاحب عصبانی خانه وعده داده است که برده را بکشند، اگر مهمانان 12 هزار نفر را برای آن نمی دهند. Schulz بدون وحی از وجدان پرداخت شده است. و در حال حاضر زمانی که معامله تکمیل شد و مقاله امضا شد، یک کشتار خونین آغاز شد. دلیل آن نیازمندی کاندیدی بود که دستش را لرزاند، اما دکتر از تحقیر عبور نکرد، در مالک برده شلیک کرد و از دستاوردهای گلوله به صاحب خانه فوت کرد.

dzhango

جانگو تقریبا به پایان تسلیم تیراندازی شد، اما مرد جوان مجبور شد زمانی که یک زن در گروگانگیری سقوط کرد، مجبور شد تسلیم شود. شخصیت اصلی دوباره تبدیل به یک برده شد و به یک قورباغه طول عمر بر روی یک معدن رفت. خوشبختانه توسط بینندگان، Quentin Tarantino تصمیم گرفت به پایان برسد Brainchild Heppi پایان: در جاده، Dzhango موفق به دایره یک کاروان، سلاح را انتخاب کنید و همسر را آزاد کنید. او به طور کامل از انتقام برخوردار بود - تمام خانواده های آب نبات را قطع کرد و خانه را منفجر کرد.

حقایق جالب

  • سازندگان نقاشی ها یک دسته از خطاها را ساخته اند. بینندگان تاریخی ناسازگاری چشم های غیر مسلح را می بینند. به عنوان مثال، یک کپی از مجددا Nefertiti در آغاز قرن بیستم، در آغاز قرن بیستم، در ابتدای قرن بیست و یکم، در ابتدای قرن بیستم ایستاده است، یک نسخه از Kalwin Calidi وجود دارد. همانند دینامیت - این اختراع 10 سال پس از شروع رویدادهای فیلم ظاهر شد. و کاملا نویسندگان فیلم را مسطح کرد، نشان دادن نصب آبجو، که از آن شولز نوشیدنی را می خورد: چنین واحد، میله ها را نه قبل از اواسط قرن آینده تزئین کرد.
جیمی فاکس و اسب خود را چیتا
  • جیمی فاکس در فیلم بر روی اسب خود را به نام Chita خود را برش.
  • نقش Django Tarantino برای مایکل K. Williams نوشت که حاضر به شرکت در نوار به نفع مجموعه "Empire" زیرزمینی است.
  • Quentin Tarantino 130 روز در تیراندازی "Django" را صرف کرد، رکورد خود را در طول مدت کار قرار داد. و لئوناردو دی کاپریو برای اولین بار در سال 15 سال حرفه ای توسط فهرست بازیگران در پوستر ها به سر نمی برد.

نقل قول از فیلم

پادشاه شولز:

"زندگی، آزادی و انتقام کمی. آنها آزادی خود را گرفتند. او همه آنها را می برد. "" حاکمیت مهربان، آیا شما از هیجان این ژست کامل درام را انجام دادید یا سلاح های خود را با هدف کشتار به من هدایت کردید؟ "" این دروغ من است. دروازه من بر روی پای پیاده نمی رود. "" هنگامی که آلمانی با Siegfried در زندگی واقعی ملاقات می کند - این نشانه است. به عنوان یک آلمانی، من باید به شما در جستجو و نجات عزیزان Bruunhilda کمک کنم. "سینگ شولز:" اوه، چه اتفاقی برای آقای "من می خواهم سفید پوستان را برای پول بکشند؟"

Dzhango: "با او پسرش."

شاه شولز: "و خوب. یک فرد دوست داشتنی وجود خواهد داشت، شاید او آخرین کلمه خود را بشنود. نه همه در زمان مرگ خیلی خوش شانس هستند. "

جانگو:

"من باید یک کارگر سیاه بازی کنم؟ این شخص نفرت انگیز ترین است. черный работорговец хуже нигера-Управляющего! هیچ جایی برای سقوط وجود ندارد. "" هر کلمه ای که توسط Calvin Candy گفت، Chuchye بود. Но в одном он был прав: я один ниггер десяти тысяч ».

CALLIN CANDY:

"من زندگی ام را اینجا گذراندم. در اینجا، در Candidalend، احاطه شده توسط چهره های سیاه و سفید. و اکنون، زمانی که من آنها را هر روز می بینم، تعجب می کنم - چرا آنها ... ما را نمی کشند؟ "" فروخته شد! مرد با ریش فوق العاده و نیگا معمولی. "

ادامه مطلب