Grigory Melekhov - بیوگرافی، شخصیت و تصویر قهرمان، حقایق و نقل قول

Anonim

تاریخچه شخصیت

گرگوری Melekhov - شخصیت مرکزی رمان "آرام ن"، ناموفق به دنبال جای خود در جهان در حال تغییر است. در چارچوب رویدادهای تاریخی، میخائیل Sholokhov سرنوشت دشوار از Don Cossack را نشان داد، که می تواند مشتاقانه به عشق و مبارزه با خودخواهانه.

تاریخچه خلقت

میخائیل Sholokhov فکر نمی کرد که این کار در نهایت به Epopeus سقوط کند. این همه در بی گناهان آغاز شد. در اواسط پاییز سال 1925، نویسنده اولین فصل "Donsip" را آغاز کرد - بنابراین در اصل کار خود را مطرح کرد که در آن نویسنده خواستار نشان دادن زندگی دون قزاق در طول انقلاب شد. از همان ابتدا، قزاق ها شامل ارتش Cornilov در پتروگراد بودند. ناگهان نویسنده این ایده را متوقف کرد که بعید به نظر می رسد که خوانندگان بعید به نظر می رسد انگیزه های قزاق ها را در سرکوب انقلاب بدون پیش از تاریخ، و او را به سمت راست به گوشه ای دور انداخت.

میخائیل شولوخوف

فقط یک سال بعد، این طرح به طور کامل رسیده است: در رومی میخائیل الکساندروویچ می خواست منعکس کننده زندگی افراد در سراسر منشور حوادث تاریخی که در دوره 1914 تا 1921 اتفاق افتاد، منعکس شود. سرنوشت غم انگیز شخصیت های اصلی، از جمله Grigoria Melekhov، در موضوعات حماسی بود، و برای این نزدیک تر بود که با آداب و رسوم و شخصیت های ساکنان مزرعه قزاق آشنا شد. نویسنده "آرام دان" به سرزمین خود، در روستای Vishnevskaya نقل مکان کرد، جایی که او به زندگی "Donsip" افتاد.

در جستجوی کاراکترهای روشن و فضای خاصی که در صفحات کار حل و فصل شد، نویسنده این محله را شکست داد، شاهدان جنگ جهانی اول و رویدادهای انقلابی را ملاقات کرد، موزاییک را از Baek، باورها و عناصر فولکلور محلی جمع آوری کرد ساکنان، و همچنین طوفان مسکو و آرشیو های روستوف در جستجوی حقیقت در مورد زندگی سال های دیک.

Grigory Melekhov - بیوگرافی، شخصیت و تصویر قهرمان، حقایق و نقل قول 1746_2

سرانجام، اولین جلد "آرام دونا" نور را دید. این به نظر نیروهای روسی در جبهه های جنگ ظاهر شد. کتاب دوم، کودتای فوریه و انقلاب اکتبر را اضافه کرد، انعکاس آن به دون منتقل شد. تنها در دو بخش اول، Sholokhov در مورد صدها قهرمان قرار گرفت، در آینده آنها به 70 کاراکتر پیوستند. در کل، حماسه به چهار جلد کشیده شد، دومی در سال 1940 تکمیل شد.

این کار در نشریات "اکتبر"، "Roman-Gazeta"، "دنیای جدید" و "Izvestia" منتشر شد، به سرعت به رسمیت شناختن به رسمیت شناختن از خوانندگان. آنها مجلات را خریداری کردند، ویراستاران را با بررسی ها و نویسنده - نامه ها خریداری کردند. قهرمانان تراژدی کتاب های شوروی را به عنوان شوک های شخصی درک می کنند. البته، در میان حیوانات خانگی، گرگوری ملکف صحبت کرد.

Cossack Harlampius Ermakov - Prototype Probable Grigory Melekhova

جالب توجه است، در اولین پیش نویس گرگوری غایب بود، اما من یک شخصیت با این نام در داستان های اولیه نویسنده دیدم - وجود دارد قهرمان در حال حاضر با برخی از ویژگی های آینده "ساکن" "آرام". نمونه اولیه محققان Melekhov خلاقیت Sholokhov در نظر گرفتن قزاق Harlampia Ermakov، که در پایان 20s به تیراندازی محکوم شده است. نویسنده خود را به رسمیت شناختن به عنوان این مرد به عنوان نمونه اولیه Bookcanry تبدیل شد. در همین حال، میخائیل الکساندروویچ در طول مجموعه ای از مبنای تاریخی این رمان، Ermakov را ملاقات کرد و حتی یک مکالمه با او را رهبری کرد.

زندگینامه

این رمان تمامی تاریخچه زندگی Grigory Melekhov را قبل از جنگ و بعد از آن تعیین می کند. Don Cossack در سال 1892 در مزرعه تاتار متولد شد (Village Veshinskaya)، در حالی که تاریخ دقیق تولد یک نویسنده را نشان نمی دهد. پدرش پانتل های ملکوف یک بار به عنوان نشتی در قفسه محافظ لوب آتامان خدمت کرده است، اما در پیری او بازنشسته شد. زندگی یک پسر جوان تا زمانی که به آرامش برسد، در امور عادی دهقانان: کیسه، ماهیگیری، مراقبت از اقتصاد. در شب - جلسات توتری با زیبایی Aksigni Astakhova، یک خانم از ازدواج، اما پرشور در عشق با یک مرد جوان.

Grigory Melekhov

پدرش با این دلبستگی قلبی ناراضی است و به شدت پسرش را در یک دختر ناخوشایند ازدواج می کند - ناتالیا ناتالیا Korshunova. با این حال، عروسی مشکل را حل نمی کند. گرگوری می داند که آنها قادر به فراموش کردن Axinha نیستند، بنابراین یک همسر مشروع را پرتاب می کند و با معشوقه خود در املاک پان محلی حل و فصل می شود. روز تابستان سال 1913 از ملکهوف پدرش می شود - اولین دخترش در جهان ظاهر شد. خوشبختی این زوج کوتاه شد: زندگی اولین جنگ جهانی اول را نابود کرد، به نام گرگوری به وظیفه به میهن خود داد.

ملکوف در جنگ خودخواهانه و به شدت جنگید، در یکی از دعوا که او در چشم زخم بود. برای شجاعت جنگجو، صلیب جورجفسکی و افزایش رتبه در رتبه بندی، و در آینده، سه صلیب دیگر و چهار مدال به مردان برنده جایزه اضافه خواهد شد. دیدگاه های سیاسی قهرمان را معکوس کرد. آشنایی در بیمارستان با Bolshevik Garant، که او را در بی عدالتی حکومت سلطنتی متقاعد می کند.

گرگوری Melekhov و Aksinya

در همین حال، گرگوری Melekhova در انتظار اعتصاب - Aksinha، کشته شده توسط غم و اندوه (مرگ یک دختر کوچک)، به رئیس پسر استاد املاک Lomatitsky می دهد. یک شوهر مدنی که به اولین بار وارد شد، خیانت نبود و به همسر حقوقی بازگشت، که بعدها دو فرزند را به دنیا آورد.

در جنگ داخلی، گرگوری به سمت "قرمز" افزایش می یابد. اما تا سال 1918، آن را در بلشویک ها ناامید می شود و وارد صفوف کسانی که منجر به قیام علیه ارتش سرخ در دان شد، فرمانده بخش می شود. خشم حتی بیشتر به بلشویک ها در روح قهرمان، مرگ برادر بزرگتر پترو را از دست یک روستای دیگر، یک طرفدار شدید قدرت شوروی Mishk Koshevoy بیدار می کند.

گرگوری Melekhov و ناتالیا Korshunova

در جبهه عشق نیز، آنها شور و شوق را جوش می دهند - Grigory نمی تواند صلح را پیدا کند و به معنای واقعی کلمه بین زنان خود شکسته شود. به دلیل حواس های زندگی هنوز هم به Axier Melekhov نمی تواند به صورت مسالمت آمیز در خانواده زندگی کند. خیانت دائمی شوهرش ناتالیا را به سقط جنین، که ربودن است، تحت فشار قرار داد. مرگ زودرس یک زن یک مرد با مشکل است، پس از همه، به همسر، آنها نیز سقوط، اما احساسات ملایم.

تهاجم ارتش سرخ در نیروهای قزاق گرگوری ملوخوف برای رفتن به اجرای Novorossiysk. در آنجا، قهرمان به یک مرده رانده شد به بلشویک ها پیوست. 1920 با بازگشت Grigory به میهن خود، جایی که او با فرزندان Aksinyi حل و فصل شد، مشخص شد. دولت جدید شروع به آزار و اذیت "سفید سفید" کرد، و در طول فرار به کوبان برای "زندگی آرام"، Aksinhu زخمی شد. Grigory کمی بیشتر در جهان، به روستای بومی خود بازگشته است، زیرا مقامات جدید به عفو قاتل های شورشیان وعده داده اند.

Grigory Melekhov

میخائیل Sholokhov نقطه ای را در روایت در مکان جالب قرار داده و هرگز خوانندگان را در مورد سرنوشت بیشتر Melekhov خواند. با این حال، فرض بر این نیست که این اتفاق برای او اتفاق افتاده است. مورخان از دوستداران کنجکاو خلاقیت نویسنده خواسته اند تا تاریخ مرگ یک شخصیت دوست داشتنی را در نظر بگیرند که نمونه اولیه خود را - 1927 می دانند.

تصویر

سرنوشت خطرناک و تغییرات داخلی گرگوری ملکهواوا از توصیف ظاهر او خواست. در عشق با مقررات خیرخواهانه، مرد جوان به پایان می رسد به یک جنگجوی خشن با یک قلب خاکستری و خاکستری تبدیل می شود:

"... من می دانستم که من دیگر به او خندیدم؛ او می دانست که چشمانش تپش و به شدت از گونه ها چسبیده اند و به نظر او، او به طور فزاینده ای نور بی معنی بی معنی را درخشش می دهد. "

گرگوری یک کولر معمولی است: tempermental، hotmented و نامتعادل، که در هر دو امور عشق و روابط با محیط زیست به طور کلی ظاهر می شود. شخصیت قهرمان اصلی "آرام دونا" آلیاژ شجاعت، قهرمانی و حتی بی پروا، اشتیاق و فروتنی، نرمی و ظلم و ستم، نفرت و مهربانی بی پایان بود.

تصویر Grigoria Melekhov

Sholokhov یک قهرمان را با یک روح باز که قادر به شفقت، بخشش و بشریت بود، ایجاد کرد: Grigory از تصادف به طور تصادفی در پشت گواتر رنج می برد، از Franv محافظت می کند، بدون داشتن کل یک دسته از قزاق ها، او را در جنگ Stepan Astakhov صرفه جویی می کند دشمن سوگند او، شوهر Axigny

در جستجوی حقیقت Melekhov، قرمز به سفید پوستان به رنگ سفید پاره شده است، به عنوان یک نتیجه، تبدیل به یک تجدید، که یک طرف را نمی گیرد. یک مرد یک قهرمان واقعی از زمان خود را به نظر می رسد. تراژدی او در داستان خود قرار دارد، زمانی که زندگی آرام موجب نقض شوک، تبدیل کارگران مسالمت آمیز در افراد ناامید شده است. جستجوهای معنوی شخصیت دقیق بر اساس عبارت رومی:

"او بر روی آستانه در مبارزه دو آغاز شد، انکار هر دو آنها."

تمام توهمات در جنگ های جنگ داخلی تخریب شد: خشم به بلشویک ها و ناامیدی در "سفید" باعث می شود که قهرمان به دنبال مسیر سوم در انقلاب باشد، اما او درک می کند که در "سلام" نمی تواند - بپرسد. هنگامی که یک زندگی پر شور را دوست داشت، Grigory Melekhov هرگز اعتماد به نفس خود را، باقی مانده در همان زمان شخصیت مردم و یک فرد گسترده در سرنوشت تاسیس کشور.

نانوایی از رمان "سکوت دون"

حماسی Mikhail Sholokhov چهار بار در صفحه نمایش فیلم ظاهر شد. به گفته دو کتاب اول در سال 1931، یک فیلم خاموش حذف شد، جایی که نقش اصلی آندره Apricos (Grigory Melekhov) و Emma Cesarian (Aksinha) انجام شد. شایعاتی وجود دارد که نویسنده همچنان ادامه "آرام ن" را به شخصیت های قهرمانان این تنظیم ایجاد کرد.

پیتر گربف به عنوان Grigory Melekhova

تصویر پر سر و صدا از این کار به بیننده شوروی در سال 1958 مدیر سرگئی Gerasimov ارائه شد. نیمی از شگفت انگیز کشور در عشق با قهرمان انجام شده توسط پیتر Glebova افتاد. قزاق زیبای زیبا با Elina Bystritsky، که به طور قانع کننده در نقش Axigny پرشور ظاهر شد، عاشق شد. همسر Melekhova ناتالیا Zinaida Kiriyenko را بازی کرد. جوایز فیلم فیلم شامل هفت حق بیمه، از جمله دیپلم راهنماهای دایرکتوری ایالات متحده است.

یکی دیگر از غربالگری چند منظوره این رمان متعلق به سرگئی باندارچوک است. بیش از فیلم "آرام دون" 2006، روسیه، انگلستان و ایتالیا کار می کرد. نقش اصلی توسط روپرت Everetta و تصاویر زن دلفین دلفین (Aksinha) و آلنا Bondarchuk (ناتالیا) مورد تایید قرار گرفت.

Evgeny Tkachuk به عنوان Grigory Melekhova

و در نهایت، آخرین سرنوشت دون قزاق، سرگئی اورهلاک را محافظت کرد. سری "Silent Don" در کانال روسیه -1 در اواخر پاییز 2015 نشان داده شد. مدیر شرکت در فیلم بازیگران جوان: Trio Brilliant Evgeny Tkachuk، Polina Chernyshov و Daria Ursulak بود.

حقایق جالب

برای "آرام دون"، میخائیل شولوخوف متهم به سرقت ادبی شد. محققان "بزرگترین حماسه" به سرقت رفته از افسر سفید که در یک جنگ داخلی جان خود را از دست دادند. نویسنده حتی مجبور بود کار را در نوشتن ادامه این رمان به تعویق اندازد در حالی که کمیسیون ویژه توسط اطلاعات دریافت شده مورد بررسی قرار گرفت. با این حال، مسئله نویسندگی هنوز حل نشده است.

Andrei Apricos در نقش Grigory Melekhova

بازیگر تازه کار از تئاتر کوچک آندره پس از نخستین بار "آرام" بیدار شد. قابل توجه است که قبل از آن، در معبد Melpomen، او هرگز به صحنه نرفت - آنها به سادگی نقش ندارند. با این کار، مرد نیز به ملاقات نرسید، این رمان را بخواند، زمانی که تیراندازی در حال شستن بود.

نقل قول

"شما یک سر هوشمند دارید، و من احمق کردم." "کور گفت:" بیایید ببینیم. "" به عنوان پالله پالس استپ، زندگی گرگوری تبدیل شده است. او همه چیز را که به قلبش گران بود را از دست داد. همه چیز از او دور شد، همه مرگ بی رحمانه را گرفتند. فقط بچه ها باقی مانده بودند. اما او هنوز هم به طور متضورانه به زمین چسبیده است، به طوری که او در واقع یک زندگی شکسته بود، او برای او و برای دیگران ارزش خود را نشان داد. "" گاهی اوقات، من تمام زندگی خود را به یاد می آورم، ما نگاه می کنیم، و آن را مانند خالی است جیب، خارج از کشور معلوم شد. "" زندگی تبدیل به غم و اندوه، عاقلانه ساده است. او همچنین به نظر می رسید که من در حقیقت او اتفاق افتاد، تحت بال که هر کس می تواند خوشحال باشد، و به لبه تلقی شدن، او فکر کرد: هر کس حقیقت خود را، شیار خود را ". یک حقیقت است نه در زندگی دیده می شود که چه کسی بر آنها غلبه خواهد کرد، او ... و من به دنبال یک حقیقت بد بود. "

ادامه مطلب