Mikhail Vrubel - بیوگرافی، عکس، زندگی شخصی، نقاشی

زندگینامه

یک نماینده روشن از نخبگان هنری قرن نوزدهم تا 20 ساله، میخائیل Vrubel، مطمئن بود که خلاقیت شبیه به راهنمای کریستال سحر و جادو است، که بسته به آرزوهای شخصی و اعتیاد، می تواند مسافر را در پیچ و خم یا به بهشت ​​هدایت کند به جهنم. بدون شکستن کانن های پذیرفته شده از ترکیبات، خالق می دانست که چگونه با تمام نیروی دوستیابی خود به صورت زمین نفوذ می کند، طرح های مکان های معمولی تصویر را نشان می دهد و آنها را به دادگاه های نقاشی نقاشی نشان می دهد.

دوران کودکی و جوانان

میخائیل الکساندروویچ Vrubel در 5 مارس 1856 متولد شد، واقع در ادغام رودخانه های Irtysh و Omsk شهر Omsk. پدر هنرمند الکساندر Mikhailovich - در گذشته، یک افسر زمین، عضو جنگ کریمه و مبارزه در قفقاز، یک وکیل نظامی. مادر آنا Grigorievna - نسل Basargin Decembrist - تولد 4 کودک را به دنیا آورد و زمانی که مایکل به سختی سه ساله بود، فوت کرد. دو سال بعد، پدرش با یک رگ مسیحی الیزابت مسیحی پیانیست ثانویه ازدواج کرد. با تشکر از این قوی ترین روح، یک زن عشق و درک از موسیقی در هنرمند برای زندگی باقی مانده است.

در ارتباط با مشخصه کار سر خانواده، Vrubels اغلب از شهر به شهر منتقل شد. در سال 1865، خانواده به منطقه ولگا نقل مکان کرد، جایی که سرهنگ ست سرهنگ، فرماندهی گاریسون استانی را پذیرفت. این در ساراتوف بود، مایکل یک کپی از نقاشی های مجسمه ساز ایتالیایی و هنرمند Michelangelo "دادگاه ترسناک" را دید، که او، به تعجب پدر و مادربزرگش، توانست با تمام جزئیات مشخص بعد از تماشای آن را بازتولید کند.

گرایش پسرش به هنر با الکساندر مایلویچ خوشحال بود، اما هیچ تغییری در برنامه هایی که رئیس خانواده علیه وارث بود، تغییری نکرد. فعالیت های حرفه ای میخائیل از زمان تولدش از پیش تعیین شده بود. پسر خلاقانه با استفاده از چشم انداز به چشم انداز تبدیل به یک وکیل، اما پدر جرات به رفتن نیست.

در سال 1874، Vrubel وارد دانشکده حقوق دانشگاه سنت پترزبورگ شد. پایتخت شمالی به هیپنوتیزم میخائیل عمل کرد: موزه معماری، که در آن هر خانه، هر بوی، تاریخ خود را داشت، مرد جوان فعال را دستگیر کرد. او با بستگان در یک خیابان گالری در خانه 47، و در محله (در 53 خانه) به مدت نیم قرن زندگی کرد، پیامبر ادبی توسط الکساندر سرگئیچ پوشکین متوقف شد.

یک زندگی مستقل در خارج از چارچوب و ممنوعیت پدر الهام بخش میخائیل. مرد جوان می تواند بدون ترس از خشم عادلانه از سرپرست خانواده، با دانش آموزان و دوستان دیگر، با بحث در مورد موضوع موسیقی واقعی صحبت کند. در سال های دانشجویی، Vrubel با آهنگساز Modest Petrovich Mussorgsky آشنا شد. این هنرمند برجسته پر از افکار، باورها و ترکیبات خود را به پایان دنیای معنوی میخائیل به پایان رسید. تحت تأثیر این که چگونه پیانو را شکست داد، پیانو را به اتمام رساند، Mikhail Visimo تصاویری از Faust و Mephistofel را ارائه داد که در آینده هنرمند به بوم رسیده است.

در همان دوره، Vrubel از این واقعیت آگاه بود که سالها که در هنر بسیار مهم است، او را برای او بیگانه می کند. وزارتخانه به عنوان یک وکیل نظامی با تمام چشم انداز حرفه ای از آگاهی یک زن جوان نازک با عشق بی نهایت به نقاشی جایگزین شد. پسر Pavlo Petrovich Chistyakova شروع به بازدید از سخنرانی های Pavel Petrajakov در آینده وکیل آینده خود را. در ژانویه 1880، میخائیل از دانشگاه فارغ التحصیل شد و در پاییز به طور رسمی در آکادمی هنر ثبت نام کرد.

تصمیم پسر، که سنت خانوادگی را نابود کرد و مسیر زندگی خود را انتخاب کرد، الکساندر میخیلویچ را در شوک فرو ریخت. روابط بین خویشاوندان به طور غیرقابل برگشت خراب شده است.

در سال 1882، میخائیل در روش تدریس روزمره ناامید شد و از اندیشه هایی که معلمان با دانش آموزان به خاطر تمبر های خشک و طرح های حیات وحش را دوست دارند، هیچ ردیابی باقی مانده است. Pavel Petrovich پس از تبدیل شدن به یک مربی Vrubel، آنها را در دانش آموز باز کرد، خودشان را نشان نمی دادند. کار نوشته شده توسط Vrubel در طول آموزش، وضعیت یک استاندارد دانشگاهی را به دست آورد و تا به امروز در بنیاد آکادمی ذخیره می شود.

رنگ آمیزی

اولین پیروزی دانش آموز سختگیرانه به دست آوردن مدال نقره ای کوچک برای طراحی آکادمیک "مشارکت مری با یوسف" بود. روشنایی Sepieth این امکان را برای رسیدن به بهترین درجه بندی در انتقال نور و سایه فراهم می کند، بنابراین ایجاد یک فضای پر جنب و جوش، روشنفکری معنویت خاص، که مردم نشان داده شده در کانون. نشانه تفاوت نیز به کار "Pirifying Romans" اهدا شد، که در آن هندوهای جوان به تصویر کشیده شده بودند، به طرز وحشیانه ای از پاتریسی خندیدن خشمگین شدند.

در پاییز سال 1883، پروفسور پختاکف در مورد توصیه های Chistyakov دعوت vrubel به کیف برای کار بر روی بازسازی کلیسای کیرلوف قرن XII. در شهر، با سران معابد باستان، و زندگی هنری مستقل میخائیل آغاز شد. در نوامبر 1884، آدریان ویکتورتوویچ یک هنرمند معتبر را به ونیز فرستاد. زیبایی ترین شهر عاشقانه ایتالیا، بر روی میشیل تصورات را تولید نکرد. Vrubel زمان زیادی را در کلیساها و موزه ها صرف کرد و تجربه رهبران بزرگ رنسانس را جذب کرد.

پس از صرف ونیز برای نیم سال، در آوریل 1885، Vrubel بازگشت به کیف و تحت تاثیر یک سفر ساخته شده چهار آیکون: "سنت Kirill، "مادر خدا با کودک"، "خیابان Athanasius "و" نجات دهنده مسیح ". Mikhail با یکدیگر متواضع و آستانه برای انتزاع بیزانس با کامل بودن حیاتی تصاویر رنسانس متصل شده و انواع یخ زده 12 رسولان را که بر روی آنها بر روی قوس، گوشت و خون نشان داده شده بود پر کرد. قابل توجه است که افراد هنرمند مقدسین از آشنایان خود از حافظه نوشتند. در میان انواع ترمیم های مختلف، علاوه بر "فاطمه روح القدس بر رسولان"، نقاشی های دیواری "ورود خداوند در اورشلیم" و "عزاداری" متمایز بود.

هرچند مهم و معنوی پر از کار در کلیسای کیرلووفسکی، میخائیل در چارچوب وظایف کانونیزه بود. خلق و خوی او و شور و شوق نقاش خواستار خروج انرژی رنگ انباشته شد. در سال 1886، نور یک پرتره از طبیعت را از طبیعت "دختر در پس زمینه فرش فارسی" و تصویر "افسانه شرقی شرقی" را دید. این آثار زندگی را نفس می کشد، به طور کامل منعکس کننده اعتیاد vrubel به ظرافت های ظریف رنگ و نقاشی قطعات است.

در سال 1887، پراتوف Vrubel را به نقاشی کلیسای جامع ولادیمیر جذب کرد. میخائیل الکساندروویچ حداقل شش گزینه برای "سنگ قبر" (چهار) ایجاد کرد. این طرح در انجیل وجود ندارد و مشخصه نقاشی آیکون ارتدوکس نیست، بلکه در هنر رنسانس ایتالیا یافت می شود. قابل توجه است که کار مستقل Vrubel، که در آن او ابتدا تصویر شیطان را نشان داد، رد شد. علاوه بر این، jesters رنگ آمیزی آیکون باعث ناراحتی Adrian Viktorovich شد، و در سال 1889 او هنرمند را از کار حذف کرد.

Mikhail توسط وزرای کلیسای پذیرفته نمی شود، به مسکو خوش شانس است. تصویر "شیطان نشسته"، که فرشته سقوط را با روح انسانی زخمی نشان می دهد، به عنوان نماد عصر آینده تبدیل شد. این کار، میخائیل الکساندروویچ، شیوه ای زیبا را در محافظه کاری غیر قابل نفوذ منجمد کرد، تبدیل به یک جسم برای حملات و سانسور شد.

Vrubel در دوره مسکو، Portraits S.I را می نویسد. مامونت و K.D. Artsybushev، پانل های تزئینی "ونیز" و "شاهزاده خانم Gleza" را ایجاد می کند، و همچنین نشان می دهد شعر Mikhail Yurevich Lermontov "Demon" ("Tamara and Demon"، "رئیس پیامبر"، "شیطان در دروازه صومعه" ، "تاریخ تامارا و دیو").

مشارکت Vrubel در فعالیت های نمایشگاه "جهان هنر" و تعدادی از نمایشگاه های بین المللی شهرت اروپا را به هنرمند آورد. در میان شاهکارهای اواخر او، نقاشی "Tsarevna-Swan"، تصویربرداری قهرمان Pushkin، و همچنین "Lilac"، "مروارید"، "Demon شکست خورده"، "Pantomimima"، "Seraphim شش رنگی"، "PAN" و "Gadalka" ". آخرین کار استاد، تصویری از والری بریسوف شاعر بود که به دلیل بیماری پیشرونده، خالق هرگز تکمیل نشد.

زندگی شخصی

اولین شور و شوق جدی Vrubel همسر Prahova Emilia Lvovna بود. با توجه به بیوگرافی، چهره او است که او پس از بازگشت از آیکون ونیز "خانم ما با کودک" نوشته شده است. اشتیاق شریرانه برای همسر مدافع خود، Mikhail موفق به غلبه بر آن شد.

علاقه بعدی جمع آوری شده به عروسی افزایش یافت. از امید اول و تنها همسر یک رئیس هنرمند Ivanovna، من دوست مسکو Savva Mamontov را معرفی کردم. در زمان قدمت دوستی، هنرمند فقط یک دایره باریک از دوستداران نقاشی را می دانست و امیدوار بود که اپرا خصوصی روسیه خصوصی باشد. خواننده با صدای و زیبایی او الهام بخش Vrubel برای نوشتن نقاشی "ژنل و گرتل"، که در آن او امید خود را با دوست خود تاتیانا Lyubatovich امید.

قابل توجه است که یک توافقنامه Unklady بین هنرمند و استاد به پایان رسید، که گفته شد اگر کار موفق شود، نادیا بدون شیردهی ازدواج می کند. کار امکان پذیر بود. جشن عروسی در ژنو برگزار شد. همسر Vrubel به معنای واقعی کلمه پرستش کرد. ازدواج به نظر او به نظر خوشحالی از سال های بسیاری از سرگردان در جستجوی خود به نظر می رسید. علاوه بر روح پایه، خالق اعتماد به نفس در آینده دریافت کرد. در سپتامبر 1901، میخائیل و امید یک Savva کمی متولد شد، اما این شادی توسط یک معاون مادرزادی پسر - یک لب مقدس تحت تأثیر قرار گرفت.

Vrubel "خون خراب شده" و "وراثت کشنده" را دید و از آن زمان او متفکرانه و پراکنده شد. این حالت روح آن را از تمام طرح های خلاق تغییر داد و به تصویر یک شیطان بازگشت. دو ماه پس از تولد پسر، او شروع به تصویر "دیو شکست داد". کار بر روی آن یک سال طول کشید، فقط برای مدت کوتاهی به تدریس تایلندی به دانش آموزان مدرسه Stroganovsky متوقف شد. اما برای مدت طولانی برای دور شدن از "دیو" Vrubel شکست خورد.

تصویری که او به عنوان وسواس نوشت، گاهی اوقات در ساعت 20 صبح، از خود حمایت می کند. او شیطان شیطان را تغییر داد، حتی زمانی که تصویر در نمایشگاه "دنیای هنر" بود. درجه استثنایی مسئولیت که او به شانه هایش رسید، تعادل روانی ناپایدار هنرمند را نابود کرد. نقاش به حالت افسردگی شدید تبدیل شد. او خود را به عنوان یک جنایتکار ارزش مجازات برای اجازه دادن به خود را به نوشتن هر دو مسیح و شیطان.

مرگ

در آوریل 1902، Vrubel در کلینیک مسکو قرار گرفت. پزشکان تشخیص داده شده توسط اساتید بیماری روحی قابل درمان است. در ماه مارس سال 1903، بازپرداخت صورت گرفت و هنرمند تخلیه شد، اما به طور خلاصه معلوم شد. در ماه مه همان سال، پسر Vrubel درگذشت، و در ماه سپتامبر، میخائیل دوباره به کلینیک افتاد. هفته های وحشتناک فراموش شده و بی معنی با یک ساعت آرام آرام جایگزین شد - و سپس او نقاشی کرد، با این حال، به درخواست پزشکان تنها از طبیعت، هیچ تخیلی نیست.

غیر قابل درمان، در طول سالها، بیماری پیشرونده در سال 1906 باعث از دست دادن یک درخت دید. برای چهار سال گذشته، میخائیل الکساندروویچ در یک تاریکی زمین در بیمارستان سنت پترزبورگ برای بیماری روانی گذشت.

هنرمند از لحاظ جسمی از این واقعیت رنج می برد که او دیگر فرصتی برای تفکر زندگی نداشت، جنبشی که او این فرصت را برای گرفتن قلم مو جادویی خود نداشت. Vrubel سعی نکرد تا خودکشی کند، اما در روزهای یخ زده تحت پنجره باز ایستاده است، عمدا پایان اجتناب ناپذیر را به ارمغان آورد. میخائیل الکساندروویچ در 1 آوریل 1910 از التهاب ریه ها فوت کرد. سخنرانی الهام بخش در مراسم تشییع جنازه، در گورستان Novodevichy برگزار شد، گفت که الکساندر بلوک، نام هنرمند "بولتن دنیای دیگر" را فرا می خواند.

در سال 1913، نزدیک VRUB، من امید امید به ایوانونا را به مدت سه سال به خاک سپرده بودم.

کار

• "هملت و Ophelia"؛
• "سنگ قبر"؛
• "پرواز فوست و Mephistofel"؛
• "Primaver"؛
• "سایه های لانگ"؛
• seraphim شش رنگ؛
• "ونیز"؛
• "بنفشه"؛
• "ماهی تابه"؛
• "شیطان نشسته"؛
• "مروارید"؛
• "بوگاتیر"؛
• "برف دختر برف".