کای بیوگرافی شخصیت، ویژگی های شخصیتی، حقایق

Anonim

تاریخچه شخصیت

نویسنده Hans Christian Andersen خود را با یک داستان داستان کودکان قرار نداد، زیرا در داستان هایش اغلب انگیزه های فلسفی وجود دارد. بنابراین، نبوغ ادبیات اظهار داشت که او برای پسران و دختران کوچک، بلکه برای بزرگسالان می نویسد.

هانس مسیحی اندرسن

این دستنوشته این فرد با استعداد تقریبا در سراسر جهان می داند، پس از همه، کسی بود که با "جوجه های زشت"، "Ole Lukee"، "پری دریایی"، "سوپ های وحشی" و "شاهزاده خانم در مورد نخود" آمد. و افسانه در مورد قلب سرد یک دولت است، در مورد شجاع Gerde و در مورد کیت، که در پیش ساخته های ملکه برف معلوم شد، تبدیل به طولانی ترین محصول نویسنده شد.

تاریخچه خلقت

این کار در فروشگاه های کتاب در زمستان 21 دسامبر 1844 ظاهر شد و وارد مجموعه "داستان های جدید" شد. تام اول. " خلقت اندرسون با صفحات کتاب محبوب شده است، اما تعداد کمی از مردم می دانستند که نویسنده در طرح انگیزه های بد ناشی از تجربه شخصی او سرمایه گذاری کرده است. همانطور که بیوگرافی داستان داستان می گوید، اندرسن هرگز عشق را در زندگی خود نمی داند: او پیشنهاد را به دست و قلب بانوی پیشنهاد نکرد و حتی در رابطه عاشقانه ای نبود.

جرقه ای که در قلب نابغه ادبیات رخ داد، زمانی که او عاشق خواننده اپرا زن لیند بود، که هدیه و نوازنده نویسنده را گرفت، اما قلب را به شخص دیگری داد. زنانه جوانتر از ریدر خود را به مدت 14 سال بود، اما هنوز به او "برنز" یا "کودک" مورد تجدید نظر قرار گرفت. اندرسن متوجه شد که رابطه، مانند یک برادر و خواهر، هنوز هم بهتر از هیچ چیز نیست.

زن لیند

این زن که عشق را به Andersen دعوت کرد، و به نمونه ای از ملکه برف سرد و فرسوده شد. خواننده از هانس به رسمیت شناختن آتشفشان دریافت کرد، اما به نامه ای از یک دوست عزیز که نامه ای از نویسنده را پیدا نکرده بود پاسخ نداد.

هنگامی که لیندا با یک پیانیست جوان اتو گلشمتت بیدار شد، نویسنده داستان های پری، شجاعت کافی برای دیدن حریف در چشم داشت. پس از این مورد، آندرسن دیگر با یک همکار ملاقات نکرد، اما او کای را احساس کرد، ارتباط شهر کپنهاگ را داشت، جایی که آشنایی بدبختی با هنرمند، با پادشاهی سرماخوردگی بی نهایت بود.

zype vyacheslav به عنوان kaya

داستان ملکه برف در بزرگسالان و خوانندگان کوچک محبوب است. اما بچه هایی که در اتحاد جماهیر شوروی رشد کرده بودند، یک دستنوشت کاهش یافته را دیدند، زیرا در داستان آندرسن انگیزه های مذهبی وجود دارد: به دلیل سیاست این سالها، اشاره به قطعه های کتاب مقدس غیرقابل قبول در نظر گرفته شد.

بنابراین، سردبیران شوروی از داستان صحنه حذف شدند، جایی که Gernd نماز "پدر ما" را بخواند تا از باد های یخ فرار کند. همچنین در داستان اصلی پری اشاره به عیسی مسیح وجود دارد. بعضی از محققان معتقدند که با کمک ملکه برفی و Gerd، آندرسن می خواست مبارزه علم و اعتراف مسیحی را نشان دهد.

جان Pubusevsky به عنوان Kaya

قابل توجه است که، علیرغم سانسور، افسانه، جمعیت طرفداران را پیدا کرد و مدیران معروف یک طرح را برای ایجاد فیلم هایی که با سینما توسط بازیگران و نقش هایشان خوشحال بودند، قرض گرفتند. به همین ترتیب، 1966، تصاویر به النا Proclovaya و Vyacheslav Tsype داده شد، و نینا Gomiashvili و جان Pubusevsky در قهرمانان اصلی در سر ملکه برفی (1986) دوباره خوانده شد.

بیوگرافی و طرح

کای شخصیت اصلی در داستان پری "ملکه برف" است. با تشکر از این، فبول کار می کند. کای در یک شهر بزرگ رشد کرد، جایی که بسیاری از خانه ها و مردم (که در آن کای و جردا به طور خاص زندگی می کردند، نویسنده نشان نمی دهد). پسر رشد کرده و در خانواده فقیر رشد کرده است. مامان و پاپ دوست داشتند در باغبانی شرکت کنند، بنابراین یک جعبه چوبی در اتاق زیر شیروانی خود وجود داشت که پیاز، نخود فرنگی، و همچنین بوته های رز را افزایش داد. پسر این گل های زیبا، اما زرد را به نمایش گذاشت.

کای و جردا

با این حال، نه تنها گیاهان خوشحال بودند: در محله، در اتاق زیر شیروانی دیگر، دختر Gerd زندگی می کرد، که کای دوست داشت، مانند خواهرش. کودکان اغلب به یکدیگر رفتند و گل رز را با هم ترکیب کردند. و در زمستان، زمانی که گیاهان به خواب زمستانی افتادند، کودکان در خانه نشسته بودند و به داستان های پری مادربزرگ قدیمی گوش دادند. گاهی اوقات کین های آهن کای و گرید را گرم کرده و آنها را به پنجره تزئین شده با الگوهای زمستانی تزئین می کند.

کای دارای ویژگی های خوب شخصیت بود و یک پسر پاسخگو بود، همیشه آماده تغذیه یک دست کمک بود. اما، متأسفانه، در یک روز او قربانی جادوگر شد. واقعیت این است که ترول بد یک آینه شیطانی، تحریف واقعیت را ایجاد کرد. با تشکر از این موضوع سحر آمیز، همه چیز خوب است به نظر می رسد بد به نظر می رسد، و همه شر به دست آورد رنگ های ترسناک جدید.

دانش آموزان از کوه ترول با یک آینه

دانش آموزان از کوه ترول تصمیم به کت با آینه، و در نهایت، سرگرم کننده آنها به شدت به شدت رسید: آنها به آسمان صعود، "به خنده در فرشتگان و خود خالق". اما ویژگی سحر و جادو نمی تواند با او مقابله کند، بنابراین من از دست آدم ربایان خارج شدم و به زمین افتادم.

آینه به میلیون ها قطعه تقسیم شد و باد این الماس های کوچک را در سراسر جهان گسترش داد. کسانی که ناراضی هستند، که این قطعه به چشم افتاد، طرف بد زندگی را دید. اگر یک قطعه آینه به قلب برسد، آن را به یک قطعه یخ تبدیل می شود.

کای در سورتمه ملکه برف

کمی کای خوش شانس کمتر از همه: هنگامی که او در نزدیکی بوته ها نشسته بود، او چیزی را در چشم گرفت و در قلبش زد. از آن به بعد، شخصیت پسر تحت تغییر قرار گرفته است: او شروع به خنده در مادربزرگ و خرد کردن. شخصیت اصلی دیگر از گل ها تحسین نشده است، اما زیبایی برف را جذب می کند که دارای شکل هندسی ایده آل هستند.

یک روز در زمستان، کای به میدان رفت تا بر روی سورتمه سوار شود. ناگهان شخصیت اصلی زیبایی را در یک لباس سفید برفی دید - یک ملکه برفی که یک پسر را انتخاب کرد، به دلیل اینکه این قطعات قلب خود را برنده شد. کای با یک غریبه جذاب بود و به سورتمه خود چسبیده بود، و ملکه کودک را در یک کت خز قرار داد، سپس او را بوسید، و Evoy ناپدید شد. کودک در آغوش صاحب تخت یخ، کودک در مورد پدر و مادر و گرده را فراموش کرد، که معتقد بود دوست او زنده است و به جستجو رفت.

کای و گرده در قلعه ملکه برف

دختر باید از طریق آتش، آب و لوله های مس برای پیدا کردن Kaya. در همین حال، آبی از کای سرد، که به دلیل بوسه ملکه برف، یخ زده را احساس نمی کرد، چهره های مختلفی از یخ ها را از بین می برد. پسر می خواست کلمه "ابدیت" را بچرخاند، سپس آدم ربایی او را هدیه می دهد. این دختر یخ را در روح کایا با کمک اشک های و مزمور مورد علاقه ذوب کرد: پسر گریه کرد و قطعه از چشمانش افتاد. هنگامی که کای و جردادی به خانه برگشتند، معلوم شد که شخصیت های اصلی به طور قابل توجهی بالغ شده اند.

حقایق جالب

  • این واقعیت که قهرمانان کتاب به عنوان انواع روانشناختی استفاده می شود - هیچ خبر. به عنوان مثال، یک روانپزشکی از دون کیشوت در آثار محققان حضور دارد و حتی کای به مرکز مقالات علمی تبدیل شده است. گفته شده است که فردی که نوعی پسر را از یک افسانه ای دارد، از احساسات می ترسد و خوشبختی خود را باور نمی کند.
  • در فیلمنامه شوروی کارتون، که در سال 1957 بیرون آمد، برنج ملکه برفی از شخصیت های دیگر متفاوت است. این ویژگی با این واقعیت توضیح داده شده است که قهرمان با استفاده از تکنیک "Rothoscopy" ساخته شده است، که "Eclaler" در روسیه نامیده می شود.
نیکولای باسکوف به عنوان kaya
  • موزیکال "ملکه برفی" تماشاگران را در 31 دسامبر 2003 خوشحال کرد. نقش اصلی به Christine Orbakayte، Nikolay Baskov، Lime Vaikule، Taisiya Povaliy، Sofia Rotaru و دیگر ستاره های پاپ روسی رفت.
  • هانس مسیحی اندرسن در ابتدا نبود که با فرماندار پادشاهی یخبندان آمد. در اسطوره اسکاندیناوی، یک وکره یخ وجود دارد که زمستان و مرگ را شخصی می کند. در آینده، این تصویر توسط دیگر استادان قلم مورد استفاده قرار گرفت: Tuva Jansson نویسنده فنلاند، که چرخه MUMI-TROLLI را اختراع کرد، باکره یخ در کار "زمستان سحر و جادو" اشاره کرد.

نقل قول

"یک قطعه کوچک به KAI درست در قلب ضربه زد. حالا باید به یک قطعه یخ تبدیل شود. درد گذشت، اما قطعه باقی ماند. "" ملکه برفی دوباره کای را بوسید و او را فراموش کرد و گرو، و مادربزرگ، و خانه همه را فراموش کرد. "" این افزایش یک کرم، "- نگاهی به شیشه، Gerda،" او گفت.

هر برف ریزه به نظر می رسید بسیار بیشتر از آن بود که واقعا واقعا بود، و به نظر می رسید یک گل لوکس یا یک ستاره سالانه دیافراگم. خیلی زیبا بود!

- ببینید که چقدر لعنتی انجام می شود! گفت کای - بسیار جالب تر در رنگ های واقعی! و چه دقت! نه یک خط اشتباه تنها! آه، اگر فقط آنها ذوب نشوند! "

ادامه مطلب