Gennady Shpalikov - بیوگرافی، عکس ها، زندگی شخصی، اشعار، علت مرگ

Anonim

زندگینامه

Gennady Fedorovich Shpalikov - Smallwiter SmalleWriter شوروی، مدیر و شاعر. این متعلق به سناریوها برای چنین فیلم هایی به عنوان "من در مسکو"، "زندگی طولانی خوشحال" است. شعر شاعر در سری ها و شبهای خلاق استفاده می شود و این آهنگ کل کشور را می داند.

دوران کودکی و جوانان

در شهر Segezha در 6 سپتامبر 1937، Gennady Fedorovich Plikalikov متولد شد. مادر، Lyudmila Nikiforovna، به راحتی و یک کودک مشغول به کار بود، و پدر، فدور گرگوریبیچ، یک کارخانه کاغذ سلولی را ساخت. اما پس از آغاز جنگ، اسپیت ارشد به جلو رفت. در حال حاضر در سال 1944، یک مرد در لهستان بود و در آزادی کشور از مهاجمان شرکت کرد. در یکی از جنگ ها یک آسیب جدی دریافت کرد، که منجر به نتیجه مرگبار شد.

گنادی پولوکوف در دوران کودکی و جوانان

از 7 سالگی، گنادی تحت نظارت مادر افزایش یافت. مرد جوان به مدرسه نظامی سووروف کیف داده شد، پس از پایان شاعر به پیش نویس هیئت مدیره داده شد. این دوره زندگی Shpalikov با آغاز فعالیت های خلاق همراه است. اولین اشعار و داستان ها در این سال ها توسعه یافته اند.

گنادی شپالیاکوف به مدرسه فرماندهی نظامی بالاتر از مسکو وارد می شود، اما به دلیل آسیب به پا از یک مرد جوان کمیساریا. از خاطرات بوریس زاخاروف، که با گنادی فدوروویچ دوست داشت، آسیب به Meniska، به دلیل عدم تمایل به رفتن به امتحان فیزیک، یک پسر دریافت کرد.

Gennady Putalikov در جوانان

Spailikov از رفقای خود خواسته بود تا پای خود را بگیرد، اما بوریس از دست رفته بود. خوشبختانه، موضوع دانش آموز بعدا به "عالی" متوسل شد. این فقط در زمان دریافت مؤسسه مندلیف بود. در سال 1956، گنادی دانشجوی دانشکده دیدنی VGIKA شد. همراه با یک مرد جوان آندره Konchalovsky و آندره Tarkovsky را مطالعه کرد. برای مدت طولانی، بچه ها حتی دوستان بودند.

ادبیات

در سالهای جوان، گنادی فدوروویچ شروع به نوشتن اشعار کرد، و پس از آن - و داستان ها. این مرد به عنوان یک سردبیر در یک روزنامه جوان کار کرد. در میان چیزهایی که Schapalikov چندین ده روزنامه شخصی را پیدا کرد. عادت توصیف آنچه اتفاق می افتد، افکار و خواسته ها در گنادی در طول زندگی باقی مانده است.

کتاب Gennady Schapalikova

در سال 1955، اولین شعر از نویسندگی Schapalikov را منتشر کنید. اما این نگرش نسبت به خود یا مردم را تحت تاثیر قرار نمی دهد. ایجاد "بدبختی یا شادی" گسترده بود. داستان های عشق اغلب گوناددی فدوروویچ را مجذوب می کنند. شاعر درباره احساسات و روابط در آیات، سناریوها و حتی داستان ها صحبت کرد. شما می توانید به اشعار شاعر Schapalikov در پروژه "کانال اول" - "Thaw" گوش دهید.

کتاب Gennady Schapalikova

مشکلات سینما به Shpalikov منجر به به طور کامل به رمان ها تبدیل شده است. گنادی شروع به نوشتن یک رمان کرد، اما او زمان لازم را نداشت. فقط تنها بخش هایی از کتاب برنامه ریزی شده حفظ می شود، که می توانید در مورد کارگاه فیلمنامهنویسی نظر دهید.

فیلم های

Schapalikov در طول تحصیلات خود در وگکا گنادی شاپالیکوف اولین سناریو را نوشت. این کار منجر به همکاری با کارگردان Marlene Huziev شد. خلاقیت مشترک منجر به فیلم "Zastema ilyich" شد. با این حال، نیکیتا خروشچف، نه نوار نه نوار و نه سناریو، به طوری که فیلم تحت سانسور قرار گرفت.

Marlene Huziev و Gennady Plockikov

کارشناسان برخی از صحنه ها را برداشتند و اسکریپت به SHPALIKOV بازگشت تا نهایی شود. دانش آموز نیاز به پردازش تاریخ دارد، اما گنادی در نسخه خود اصرار داشت و حتی محدودیت های سانسور را مورد انتقاد قرار داد. رفتار یک سناریوی جوان کار را بر روی تصویر کشیدند، اما در سال 1965 بیننده با روبان ملاقات می کند.

در سال 1962، Shpalikov خوش شانس بود که با Georgy Delhelia کار کند. یک پسر 25 ساله یک اسکریپت را برای فیلم "من در مسکو راه می انداخت" ایجاد کرد. Horstovtste با داستان مخالفت کرد که Deltera و Putlikov می خواست تصور کنند، اما جورج به خودش اصرار داشت و به معاون معاون Goskino Vladimir Baskakov رسید.

Gennady Putlikov در اسب

این نقش مهمی ایفا کرده است، اما من تا حدودی اسکریپت را تغییر دادم. گنادی فدوروویچ مجبور شد به سرعت اختراع شود و یک صحنه را شامل می شود ". ترس از یک idlestet معلوم شد که بیهوده است. تماشاگران از دقیقه اول، عاشق فیلم شدند و آن را در نقل قول ها جدا کردند و آهنگ نهایی از هر بلندگو شنیده شد. کلمات برای موسیقی نوشت در مجموعه.

فقط پس از 4 سال، یک فیلم جدید به صفحه نمایش شوروی، که Gennady Schapalekov را متصل می کند، می آید. این "زندگی طولانی خوشحال است." مرد جوان Kirill Lavrov و Innu Guluy را دعوت کرد. با وجود این واقعیت که اتحاد جماهیر شوروی از محبوبیت نوار، در جشنواره بین المللی فیلم کپی رایت استفاده نکرد، که در برگامو برگزار شد، این فیلم جایزه اصلی را به دست آورد. "زندگی طولانی خوشحال" شاعر Michelangelo Antonioni اشاره کرد.

Gennady Shpalikov

در سال 1966، مخاطبان با فیلم آشنا شدند "من از دوران کودکی آمده ام." ایجاد تصویر در تورهای ویکتور مشغول به کار بود، اما پایه و اساس، یعنی سناریو، تهیه شده است. منتقدان بلاروس روبان را در رده بهترین در تاریخ سینمای محلی ساخته اند. به زودی تقاضای Gennady Fedorovich به کاهش رسید. برای 4 سال، فیلمنامهنویس چندین ده داستان را ایجاد کرد، اما تنها "هارمونیک های شیشه ای" محافظت شد و "زندگی کوزلین" بود.

در سال 1971، آنها یک سناریو برای فیلم "شما و من" را می گیرند. این فیلم سخت بود، زیرا او فروپاشی توهمات و ایده های مردم در مورد جهان که در آن زندگی می کردند، نشان داد. این ایده شهروندان اتحاد جماهیر شوروی را دوست نداشت، و کارشناسان جشنواره فیلم ونیزی، سازندگان را به جایزه گذاشتند. فیلم "آواز خواندن آهنگ، شاعر ..."، که مدیر آن سرگئی اوروسسکی شد.

زندگی شخصی

گنادی شاپالیکووا در بیوگرافی گفت که یک مرد دو بار ازدواج کرده است. همکار ناتالیا Ryazantseva اولین همسر از فیلمنامه نویس شد. عاشقانه دانشجویی به سرعت شدید شد که جوانان به زودی به دفتر رجیستری رفتند. عشق گذشت و شهادت ازدواج باقی مانده است. همسران تصمیم گرفتند طلاق بگیرند و به هر کس به راه خود برسند.

Gennady Shpalikov و ناتالیا Ryazantseva

در راه گنادی، Inna Glata ظاهر شد. عشق مردم خلاق را قبل از عروسی به ارمغان آورد. همسر Schapalikov به عنوان یک بازیگر کار می کرد. از تعداد زیادی از دختران زیبا، Inna به طور غیرقانونی منتشر شد، حتی زیبایی فرشته.

مشکلات سانسور به طور جدی بر ژنرال فدوروویچ، به طور جدی تحت تاثیر قرار گرفت. کمبود کار منجر به دوجانبه آنها شد. به زودی همسران دختر داشا متولد شدند.

Inna Glata و Gennady Putalikov با دخترش

اما حتی این باعث نشد که Spalikov را به سرگرمی های مورد علاقه خود بازگرداند - جشن ها. یک مرد با دوستان نوشید، بعدها به احزاب Inna پیوست. رابطه دشوار بین همسران به تدریج خوشحال شد، مشکل شبهای بی خوابی و کمبود کار را تشدید کرد.

نزاع های دائمی و رسوایی های دائمی رمانتیک را از زندگی شخصی گنادی و اینا اضافه نکرد، بنابراین مرد تصمیم گرفت خانواده را ترک کند. تغییرات اساسی آن را به ارمغان نیاورد. نویسنده در واقع بی خانمان شد. من پسرها را با آشنایان تصادفی زندگی کردم.

Daria Schapalikova، دختر Gennady Schapalikova دختر

سرنوشت دختر Gennady Fedorovich کمتر غم انگیز بود. پس از خودکشی مادر، دختر در تئاتر کار می کند و به صومعه تثلیث مقدس، واقع در Kolomna می رود. پس از 1.5 سال، داریا سعی کرد به پلتفرم تئاتر بازگردد، اما رهبری تصمیم به اخراج دختر از اسکریپت کرد. ترومای روانشناختی دوران کودکی، مرگ مادر بر سلامت Pliskova تاثیر گذاشت. در حال حاضر Daria در شاخه سوم مرکز علمی سلامت روان واقع شده است.

مرگ

ناگهان، در سال 1974، گنادی فدوروویچ به کار می رود. نویسنده شروع به نوشتن یک داستان جدید "دختر نجیب زد، چه چیزی نیاز دارید؟" شناخته شده نیست چرا Spit معتقد است که این کار با خشونت درک خواهد شد. اسکریپت خیلی دراماتیک بود، حتی غم انگیز بود. پس از اتمام نوشتن، Gennady یک پاکت نامه با کار در Goskino ارسال کرد. اما من جواب را دریافت نکردم

بنای یادبود و گنج Gennady Schapalikova

این آخرین نی در سرنوشت دشوار فیلمنامهنویس و شاعر بود. این مرد به منظور قرض دادن پول به یک دوست هنرمند رفت، اما امتناع دریافت کرد. مدیر در مسیر Schapalikov ظاهر شد. آشنا دستکاری پول Gennadia Fedorovich. یک بار دیگر، فیلمنامهنویس شراب شراب را نوشید و به گورستان رفت، جایی که مراسم افتتاحیه Mikhail Romme مدیر موشک یادبود یادبود برگزار شد.

هیچ کس به سخنرانی به Schapalikov سخن گفت، بنابراین مرد بازگشت به Peredelkino، جایی که او به تازگی زندگی کرد. روسری نزدیک به طبقه دوم خانه، روسری به یک حلقه تبدیل شد و 37 سال باقی مانده است. تصویر وحشتناک اولین کسی بود که Grigory Gorin را ببیند، اما گنادی را نمی توان نجات داد. مرگ همسر سابق همسر را تکان داد.

قبر فیلمنامهنویس، مدیر و شاعر در گورستان Vagankovsky واقع شده است. در عکس، بنای یادبود به نظر می رسد کم است. در حافظه Gennady Skapalikov در سال 2005، یک فیلم مستند "مردم تنها یک بار". بعدها، نوار دیگری ظاهر شد - "Gennady Putapikov. زندگی یک فرد جذاب. "

فیلمنامه نویسی

  • 1962 - "ستاره بر روی دست و پنجه نرم"
  • 1962 - "تراموا به شهرهای دیگر"
  • 1963 - "من در مسکو راه می روم"
  • 1964 - "Zapasya ilyich"
  • 1966 - "زندگی کرد - Kozhelin بود"
  • 1966 - "من از دوران کودکی آمده ام"
  • 1966 - "زندگی طولانی خوشحال"
  • 1968 - "هارمونیک شیشه ای"
  • 1971 - "شما و من"
  • 1971 - "آواز خواندن آهنگ، شاعر ..."
  • 1994 - "روز جذاب مرد"

کتابشناسی - فهرست کتب

  • 1979 - "مورد علاقه"
  • 1998 - "من مثل زندگی کردم"
  • 2000 - "وداع، حلقه باغ"

ادامه مطلب