جولیا Drunina - بیوگرافی، عکس، زندگی شخصی، اشعار، کتاب ها

Anonim

زندگینامه

جولیا Drunina یک شاعر شگفت انگیز است، استعداد که او را بسیار ساده و نه به توصیف تجربیات خود، وحشت زگیل و البته، روابط عاشقانه. خطوط اشعار یولیا Drrunina خیلی نزدیک به هر فرد بود که هنوز هم مربوط به آن است. "Ballada در مورد فرود"، "شما نزدیک هستید، و همه چیز خوب است"، "Zinka"، "پاییز"، "شما می دانید" - این و دیگر اشعار تا امروز، خوانندگان تجربه هایی را تجربه می کنند که شاعران در آنها سرمایه گذاری کرده اند .

دوران کودکی و جوانان

شاعر آینده در 10 مه 1924 در مسکو متولد شد. پدر دختر به عنوان یک معلم تاریخ، مادر - کتابدار کار کرد. جولیا به همان مدرسه رفت و به پدرش آموخت.

هدیه خلاقانه از دختر در دوران کودکی نشان داد: جولیا کمی شعر درباره عشق و طبیعت نوشت، ارائه یک شاهزاده جذاب و تحمل در تخیل به کشورهای دور که حتی نمی بینند. جولیا همچنین از دایره ادبی بازدید کرد و بارها و بارها در مسابقات شاعران شرکت کرد.

متأسفانه، آینده معلوم شد که به عنوان بی ابر به عنوان در اشعار بود. جنگ ویرایش خود را به بیوگرافی یولیا Drunina انجام داد. من به سختی از مدرسه فارغ التحصیل شدم، دختر توسط یک داوطلب در یک تیم بهداشتی ثبت شد. یولیا باید اطلاعاتی در مورد سن، که قبلا به سن اکثریت رسیده بود پنهان شود.

پرتره یولیا Drunina

دختر به پرستار در بیمارستان چشم فرستاده شد. زمان شدید قوانین خود را دیکته کرد: علاوه بر وظایف مستقیم، پزشکان و خودروهای بهداشتی به توسعه داوطلبانه کمک کردند تا ساختارهای دفاعی ایجاد کنند. پس از مدتی، جولیا Drunina در جلو زخمی شد.

پس از بهبودی، دختر به مدرسه هواپیمای جوان رفت. در نهایت، من به شرق دور به شرکت حمله رفتم. وجود دارد، جولیا اخبار مرگ پدرش را از بین برد. Drrunina به پایتخت مراسم تشییع جنازه رفت. در شرق دور، دختر بازگشت نپذیرفت، انتقال به سمت غرب به دست آورد.

بنابراین یولیا Drrunina در بلاروس Gomel بود، پیوستن به بخش تفنگ. پس از مدتی، دختر دوباره مجروح شد. با اشاره به، دختر بازگشت به جلو، برای اولین بار در بلاروس جنگید، و سپس در کشورهای بالتیک. در سال 1944، به دلیل وابستگی قوی، جولیا Drrunina به عنوان خدمات نظامی غیر قابل قبول به رسمیت شناخته شد. دختر به مسکو بازگشت.

ادبیات

جنگ یک علامت قابل تمدید در روح یولیا Drunina را ترک کرد. ترس، غم و اندوه غیر قابل بیان و محرومیت دائمی - این دختر در آیات متعدد در مورد جنگ بیان خواهد شد.

"من از دوران کودکی از جنگ نیستم"، Drunina نوشت.

در پایتخت، دختر شروع به رفتن به سخنرانی در موسسه ادبی کرد. امتحانات ورودی مست تسلیم نشود، اما شاعر مجاز به نگه داشتن یک شنونده آزاد بود. در حال حاضر در اوایل سال 1945، اولین اشعار بالغ یولیا Drunky در مجله "بنر" ظاهر شد، و سه سال بعد، در سال 1948، اولین کتاب "در سربازان Schinel" بود.

کتاب های Julia Drunina

در سال 1947، جولیا Drunina به طور رسمی اتحادیه نویسندگان را پذیرفت. نه تنها به رسمیت شناختن استعداد شعر تبدیل شد، بلکه جولیا نیز از لحاظ مالی حمایت کرد.

کتاب بعدی Drrunina در سال 1955 منتشر شد. این یک مجموعه به نام "گفتگو با قلب" بود. به زودی کتاب ها "باد از جلو"، "معاصر" و "اضطراب" ظاهر می شود. اشعار فورا محبوب شد، خطوط دست زدن به نزدیک شدن و بستگان به هر فردی که از طریق وحشت جنگ گذشت، تبدیل شد.

یولیا Drunina شعر را می خواند

هنگامی که در سال 1967، یولیا Drrunina وارد آلمان شد، روزنامه نگاران از پورسیس پرسیدند، پس از آنکه مجبور به زنده ماندند، موفق به حفظ زنانه شدند. جولیا با عزت پاسخ داد، تاکید کرد که این برای این زن بودن بود، که در اصل، مادران، برای صلح ذهن و مردم در جنگ جان خود را از دست دادند.

در دهه 1970، مجموعه ای از اشعار "تجهیز ستاره"، "تابستان هند"، "من از دوران کودکی آمده ام" بیرون آمد. Pootsess عکس ها و اشعار اغلب در صفحات روزنامه ها و مجلات ظاهر شد. یولیا Drrunina همچنین یک داستان ناخواسته "Aliska" نوشت - یک کار دست زدن به Lisenka، که به خانه آورد. در سال 1979، جولیا Drunina کتاب خود را "از آن رأس ها" منتشر کرد.

جولیا Drounina با FISY

در سال 1990، یولیا Drrunina توسط معاون شورای عالی انتخاب شد. زن مصمم به دفاع از حقوق افرادی بود که جنگ های بزرگ میهن پرستانه و همچنین جنگ در افغانستان را تصویب کردند. با این حال، به زودی شاعران متوجه شدند، به رسمیت شناختن خود که معاون موقعیت در واقع برای هر اقدام عملی بی فایده است. پس از آن، یولیا Drrunina معاون سپاه پاسداران را ترک کرد.

زندگی شخصی

اولین عشق یولیا Drrunina در سال های جنگ افتاد: ظاهرا دختر عاشق فرمانده بخش شد و حتی چندین شعر را به این مرد اختصاص داد. متأسفانه، نام این شخص ناشناخته است، در آیات، جولیا کومیر کامبت را می خواند. سرنوشت نظامی نیز ناشناخته است، اما اگر شما کارهای درونینا را قضاوت کنید، کمبه در جلوی کشته شد، در منزل منفجر شد.

جولیا Drunina و Alexey Capler

در سال 1944، یک صفحه جدید در زندگی شخصی یولیا Drunina افتتاح شد: یک دختر با نیکولای استاشینوف ملاقات کرد، همچنین یک شاعر بود. عاشقان دو سال با هم زندگی کردند و سپس ازدواج کردند. به زودی، یولیا و نیکولای یک دختر داشتند. دختر به نام النا. متأسفانه، در سال 1960، این ازدواج سقوط کرد.

واقعیت این است که جولیا Drrunina مرد دیگری را دوست داشت. الکسی کاپلر، فیلمنامهنویس معروف، توسط شاگردان انتخاب شد. جولیا نمی توانست خیانت را از همسر پنهان کند و از طلاق خواسته شود. بعدا، زن اذعان کرد که این احساس به پایان رسیده است. در سال 1979، آلکسی کاپلر درگذشت، پس از آن جولیا Drrunina نمی توانست به مدت طولانی به خودش برسد.

مرگ

مرگ یولیا Drunkina تبدیل به غم و اندوه شد. شاعر خودکشی کرد. مشکل در تاریخ 20 نوامبر 1991 اتفاق افتاد.

قبر یولیا درونینا

همه چیز پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد. کشور و آرمان ها، که جولیا Drunina جنگید، آنچه که اعتقاد داشت، MIG معلوم شد که نابود شده است. در یکی از یادداشت های مرگ از شاعر اعتراف کرد که قادر به زندگی در دنیای جدید وحشتناک نیست که برای Deltsov ساخته شده است.

یولیا Drunina لوله اگزوز را در "Moskvich" خود باز کرد و در گاراژ قفل شد. در آخرین یادداشت، زن از او خواسته بود که او را در کنار الکسی کاپلر در گورستان صفحه قدیمی دفن کند.

کتابشناسی - فهرست کتب

  • 1948 - "در سرباز Schinel"
  • 1955 - "گفتگو با قلب"
  • 1958 - "باد از جلو"
  • 1963 - "اضطراب"
  • 1965 - "دوست من"
  • 1968 - "اشعار مورد علاقه"
  • 1973 - "Aliska"
  • 1977 - "مورد علاقه"
  • 1979 - "مورد علاقه"
  • 1983 - "ما دریچه ها درست هستند"

ادامه مطلب