فدور Sologub - بیوگرافی، عکس ها، زندگی شخصی، اشعار، کتاب ها

Anonim

زندگینامه

فدور سولوبوب - شاعر روسیه، پرویز، افشاگری. علاوه بر مسیر ادبی، او در فعالیت های آموزشی مشغول به فعالیت بود. بیوگرافی یک نمونه زنده از نمادگرایی روسیه است. تا روزهای جاری، خلاقیت با اصالت و ابهام خود اعتصاب می کند. هیچ تفسیر دقیق از تصاویر و قهرمانان وجود ندارد. اشعار تخیل را با انگیزه های عرفانی خود تحریک می کند. آنها به معنای واقعی کلمه با تنهایی و اسرار آمیز اشباع شده اند. رمان ها منجر به یک وضعیت شوک و ضبط از صفحات اول می شود.

فدور Sologub.

Fyodor Sologub یک شاعر مستعمره خلاق است. نام تولد - Supernants Fedor Kuzmich. در ابتدای مسیر خلاق، او تحت نام او منتشر شد و در مقادیر قابل توجهی منتشر شد.

تصویر نماد شاعر یک نام روشن را خواستار بود. همراه با همکاران، نام خانوادگی های مختلف توسط انتشار اختراع شد، گزینه Sologub در این لیست قابل توجه بود. چنین نامی یکی از زایمان نجیب بود. نماینده این نوع ولادیمیر Sologub - نویسنده، Proseca بود. به منظور اشتباه نیست، فودور تصمیم می گیرد که یک حرف "L" را حذف کند.

دوران کودکی و جوانان

تاریخ تولد - 1 مارس 1863. تولد مادر در سن پترزبورگ بود. پدر خالق آینده بومی از عمق Poltava است. خانواده دوست داشت، پدر آزاد نبود و سرباز بود. تنها درآمد یک کسب و کار دوخت است. پدر و مادر فدور سلولوببا به شدت به افراد تحصیل کرده بودند. همیشه کتاب ها در خانه وجود داشت. پدر در تشکیل فرزندان مشغول به کار بود و در آنها عاشق هنر و شعر بود. دانش خود را در مورد فرهنگ و ادبیات جهان به اشتراک بگذارید با آنها با آنها خرده فروشی.

فدور Sologub در دوران کودکی و جوانان

دو سال پس از تولد فدور سولوگبا، یک خواهر متولد شد، و بدون آن زندگی دشوار تنها بدتر شد. در فقر کامل، مرگ خانواده خانواده در سال 1867 تزریق شد. مادر تنها با دو فرزند و بدون کوچکترین پشتیبانی مواد باقی مانده بود. اندازه گیری اجباری دستگاه آن یک بنده ساده برای افراد ثروتمند بود.

در خانه با یک خانواده نجیب آگاپوف و دوران کودکی خود را یک نویسنده جوان برگزار کرد. Aristocrats با نفع پسر درک شده و حتی در تلاش برای تحصیلات خود، با توجه به نسخه های نادر کتاب برای خواندن، پشتیبانی می شود. در طول آخرین زندگی در سرنوشت نویسنده، مردم خارجی اغلب مداخله کردند، که در یک لحظه دشوار به دنبال خودشان کمک کرد.

فدور Sologub و خواهرش

دوران کودکی یک فرد خلاق نمی تواند رنگین کمان نامیده شود. کنتراست در زندگی وجود داشت. از یک طرف، جهان هنر، علم و موسیقی. از سوی دیگر، فضای فقر، کار سخت مادر در آشپزخانه ذوب و لباسشویی، پر از بخار است. گاهی اوقات او به بیرون آمدن رسید، فقط برای تامین کودکان غذا. اغلب، مادر از ناامیدی دور شد. موارد ضرب و شتم برای کوچکترین ولایات وجود داشت. شاعر به یاد می آورد که چگونه مادر مادر بیرون آمد.

کمی بعد، زمانی که نویسنده قبلا انجام داده است، آنها "تسلیم" را نوشتند. وجود دارد، بدون چوب، زندگی را در این دوره غم انگیز توصیف کرد. فدور Sologub بسیار ناامید کننده این بخش خاصی از بیوگرافی خود را به یاد آورد. اما برای بازگرداندن تصویر کامل از زندگی یک شخصیت خلاق، به سادگی ضروری است.

خلاقیت ادبی

برای اولین بار من خودم را در شعر Sologub در سن دوازدهم سعی کردم. من سعی کردم زندگی خود را در طول دوره ی جوان توصیف کنم، زمانی که دستاوردها فقط به لطف کار خود تحویل داده شد.

پرتره فدور سولوگبا

فدور تنها با ذاتی تنها در سنین اولیه، متقاعد شد که سرنوشت - تبدیل به یک شاعر شناخته شده شود. به طور قاطع به هدف رفت، نه برای یک لحظه فراموش کردن در مورد تماس نیست. ارسال یک آزمون پس از دیگری، سرنوشت مطلوب نبود.

اگر شما واقعیت را همانطور که خانواده فقیر بود کاهش دهید، می توانید عذاب مدال یک شاعر تازه کار را ذکر کنید. خلاقیت در یک شهر بوته صورت گرفت. شانس کمتری برای تبدیل شدن به معروف بودن از موانع وجود داشت. او اولین اشعار را به انتشار در مجلات ولایتی با رتبه پایین و تعداد ناچیز خوانندگان داد.

1891 نقطه عطفی در سرنوشت نویسنده شد. این سال، مرد جوان به پایتخت رسید و در آنجا او در مسیر خود از نیکولای Maksimovich Minsk ملاقات کرد (او در آن زمان یک نماینده جدید نماد عرفانی بود). ارزش این جلسه را نمی توان بیش از حد ارزیابی کرد. با وجود چت کوتاه، Sologub برای خواندن اشعار اولیه رفت.

کنستانتین اربرگ، فدور Sologub، الکساندر Blok، Georgy Stockhkov

یکی دیگر از رویدادهای مهم آن سال، منشا مجله "شمال Vestnik" بود، بیش از ایجاد آن نیکولای مینسک، Zinaida هیپیوس و سایر ارقام معروف در محافل ادبی کار می کرد. در آن لحظه، آنها در جستجوی کار Mankesto Minsk، "با توجه به وجدان ..." مشغول بودند.

این مناسب بود زیرا نمی توانست خلاقیت بیشتری از یک نویسنده جوان باشد. آثار Sologub در طراحی مجله کمک کرد و برای شاعر آنها شروع به شناخت خلاق شد. بعد، ما تاریخ های مهم در سرنوشت نویسنده را ذکر می کنیم، که داستان هایش قادر به نادیده گرفتن ذهن نیستند:

در سال 1892، شاعر به سنت پترزبورگ رفت. به اتحادیه خلاق نمادگرایان آن زمان با تمایل غیرقابل تحمل برای خلاقیت شکست خورد.

1902 - نویسنده کار را بر روی رمان معروف "dev dev" تکمیل می کند. روایت این کار به حالت شوک تبدیل می شود، همانطور که در مورد افکار و احساسات معلم سادیست می گوید. به دلیل این موضوع، انتشارات محبوب از کار خودداری می کند تا منتشر شود.

1905 - برای اولین بار، یک مجله به انتشار رمان می پردازد. اما با توجه به بسته شدن مجله، مقالات قطع شد و به طور کامل به خواننده دسترسی نداشت.

کتاب فدور Sologuba

1907 - "شیطان کوچک" در فرمت کامل بیرون می آید. از آن لحظه، این کار به عنوان عاشقانه ترین عاشقانه در ادبیات روسیه شد.

1908 - کار حرفه ای معلم را به اتمام می رساند.

1913 - همراه با همسرش، به تور استان های روسیه می رود. این به انگیزه خلاقانه کمک می کند.

1918 - رئیس اتحادیه ادبیات هنری می شود.

فدور Sologub.

کار فودور Sologuba، Prosaika و شاعر در یک نفر، بی نهایت و چند منظوره. اگر چه، با توجه به منتقدان، خلاقیت مربوط به نمادگرایی است، تعداد زیادی از آثار نوشته شده در چارچوب این تعریف قرار نمی گیرند.

در ابتدای مسیر خلاق، او به طور انحصاری شعر بود و در این زمینه به رسمیت شناخته شد. بعدها، یادگیری در موسسه، او در حال تلاش برای ایجاد آثار ادبی است، اما اغلب بر روی دیوار سوء تفاهم و عدم تایید می آید.

زندگی شخصی

او با Anastasia Chebotarev ازدواج کرد، همسر جوان نیز پتانسیل خلاقانه داشت. فعالیت اصلی یک Writhe بود، با ترجمه ها به دست آورد. ازدواج با خوشحالی برای 19 سال وجود داشت، تا یک روز بیماری روحی او تشدید شد. او خودکشی کرد. بدن بعد از چند ماه کشف شد.

فدور Sologub و همسرش Anastasia Chebotarevskaya

مرگ عزیزانش به شعر اختصاص داده شده است. اغلب بر عذاب و تنهایی صلح آمیز تأکید دارد. بنابراین، آثار با تراژدی و ناامیدی پر می شود.

هیچ فرزندی در ازدواج وجود نداشت، و از آنجا که Sologub معلوم شد یک تک شومبوس بود، او بقیه زندگی خود را به تنهایی، مانند یک فرد کوچک در یک جهان بزرگ زندگی کرد.

مرگ

در آستانه انقلاب، نویسنده در حال توسعه مجله خود است. سخنرانی ها به طور موفقیت آمیز در شهرهای آلمان و فرانسه برگزار می شود. برای تغییر در کشور، او آماده نبود و قدرت جدیدی نداشت. او تلاش کرد تا مهاجرت کند، اما ناموفق بود.

قبر فدور Sologuba

در سال 1927، نویسنده به طور فعال شروع به کار در یک رمان جدید، به طور غیر منتظره سقوط می کند و ناگهان میمیرد - یک رویداد در پتروگراد اتفاق می افتد. بدن توسط زمین خیانت کرد، دفن در گورستان Smolensk، در کنار همسرش اتفاق افتاد.

کتابشناسی - فهرست کتب

  • 1895 - "رویاهای سنگین"
  • 1905 - "شیطان کوچک"
  • 1907-1914 - "Customermie Legend"
  • 1912 - "عرق سم"
  • 1921 - "Snake Class"، "Word"
  • 1922 - "EPOCH"

ادامه مطلب