گرگوری متکلمان - بیوگرافی، عکس، آیکون، نماز، معبد

Anonim

زندگینامه

گرگوری متکلمان - کارگر مسیحی، یکی از سه معلم کلیسای جهانی. متفکران سنت گرگوری یک دانش آموز و وابسته به سنت واسیلی بزرگ بود. او هر دو را در کلیسای کاتولیک رومی می داند - روز حافظه در 2 ژانویه و در کلیسای ارتدوکس - 7 و 12 فوریه.

دوران کودکی و جوانان

تاریخ دقیق تولد سنت ناشناخته است، حدود 325 عصر ما. یک پسر نه چندان دور از شهر نازیزا، واقع در Cappadocia (در قلمرو ترکیه مدرن) متولد شد. نه به احتمال زیاد، او Grigory Nazianzine نامیده شد.

گرگوری متکلمان

پدرش Grigory یک اشعه محلی بود، و همسرش آن یک مسیحی واقعی بود، تمام روزهایی که در نماز صرف شده بود، به خیریه مشغول شد. به زودی و مسیحیت ارشد Grigori-Senior. در ابتدا او به یک رحمت در کلیسای محلی تبدیل شد و پس از اسقف نازی ها.

به مدت طولانی مدت زیادی برای باردار شدن نداشت، بنابراین او خیلی دعا کرد و از خدا خواسته بود. او وعده داده است که اگر خداوند متعال فرزند خود را به او بدهد، او را به خدا اختصاص داده است. بعدا در یک رویا، یک زن پسر آینده اش را دید و نام او را شنید. پس از ظهور گرگوری، Nonna دو فرزند دیگر را به دنیا آورده است - پسر سزاریوس و دختر گورگونی. پس از آن، تمام اعضای خانواده گرگوری به عنوان مقدسین به رسمیت شناخته شدند.

گرگوری پس از دریافت آموزش ابتدایی خانه، اولین بار به Cappadokia رفت و بعد از آن به فلسطین و اسکندریه رفت، جایی که او در دبیرستان تحصیل کرد. اما مرکز علمی در آن زمان آتن بود. بنابراین، گرگوری به آتن منتقل شد، جایی که او نجوم، هندسه، لفاظی، شعر را مطالعه کرد. او کار ارسطو و افلاطون را مطالعه کرد. تا آنجا که او به سبک ارائه علاقه مند بود، به جای آموزش بسیار علاقه مند بود. اما در مورد اینکه چگونه بعدا گرگوری شروع به تفسیر دین کرد، عمدتا بر این آثار تاثیر گذاشت.

کلیسای جامع معلمان جهانی و سنت واسیلی واسیلی، متکلمان گرگوری و جان زلاتوست

هنگامی که گرگوری در آتن مورد مطالعه قرار گرفت، او به شدت دیدار کرد. و این جلسه برای گرگوری سرنوشت بود. پس از مطالعه، او دو سال به فصاحت در آتن تدریس کرد. و بازگشت به نازیز، پدرش او را تعمید داد. در آن زمان او 30 سال سن داشت. اما در آن زمان، تعمید تنها پس از آموزش به دست آمد.

زندگی مادری گرگوری در روح افتاد و او به صومعه رفت، که بنیانگذار دوستش بود، عالی بود. با هم آنها آثار بنیانگذار فلسفه کتاب مقدس و فیلسوف را مطالعه کردند. بعدها، متکلمان Grigory از آثار او گزیده ای را ضبط کرد که "Philoklia" نامیده می شد.

وزارت امور خارجه مسیحی

در سال 361، پدر خواسته بود پسر خود را به سرزمین خود بازگرداند، او به کمک نیاز داشت. گرگوری به پروتستان اختصاص داده شده است. در آن زمان، پدر سالخورده او یک مبارزه فعال علیه نیروهای امپراتور جولیان متهم را رهبری کرد، که سعی کرد معابد مسیحی را بگیرد. قابل توجه است که آینده آزار و اذیت مسیحیان جولیان با گرگوری متکولی و واسیلی بزرگ در آتن مورد مطالعه قرار گرفتند.

Icon Grigory Theologian

اما پس از همه، یک زندگی مبهم محاکمه نزدیک به Grigory بود، بنابراین او به زودی پس از هماهنگی به صومعه بازگشت. با این حال، او درک کرد که پدرش چگونه نیاز به حمایت دارد، و در حال حاضر در عید پاک اولین خطبه خود را در Nazianze منتشر کرد.

پس از مدتی، واسیلی بزرگ، که در آن زمان در حال حاضر اسقف اعظم بود، از Grigory خواست تا موقعیت خود را در Sashima بگیرد. او نیاز به مردم وفادار و قابل اعتماد در مبارزه با آریان گرایی داشت. گرگوری تردید کرد، اما پدرش اصرار داشت. متأسفانه، برای مدت کوتاهی که او در Sasima خدمت کرده بود، هیچ خدماتی را بخواند، یک روحانی را نپذیرفت. به زودی او شهر را ترک می کند و سه سال در صحرای مسیحی زندگی می کند. خروج او به طور قابل توجهی ارتباطات خود را با واسیلی خنثی کرد.

در سال 374، پدر گرگوری درگذشت، مادر پس از او فوت کرد. مرگ او آیکون را در عبادت ملاقات کرد. برای او یک ضربه بزرگ بود. واسیلی بزرگ به مراسم خاکسپاری پدرش آمد و سنگ قبر را بخواند، پس از آن دوستی آنها شروع به بهتر شدن کرد.

Clergyman Grigory Theologian

پس از مرگ پدر، گرگوری متکلم رهبری کرد، اما او معتقد بود که او حق ندارد تا تخت پدرش را اشغال کند. بنابراین، او به شهر Seleucia رفت، فکر می کند که در غیاب او، ساکنان شهر یک اسقف جدید را انتخاب خواهند کرد. اما مردم نازیاضا خواستار بازگشت او شدند و او همچنان به مدیریت کلیسای محلی ادامه داد.

ضربه دوم به گرگوری، اخبار مربوط به مرگ وایلی بزرگ بود. در این زمان، او قبلا به عنوان مدافع شدید ایمان و یک واعظ با استعداد مشهور بود. در عین حال، امپراتور جدید Feodosius تاج و تخت را بسته بود، و او، بر خلاف سلف، طرفدار نیکونز است. Feodosius از گرگوری خود دعوت می کند و پیشنهاد می کند که اسقف اعظم را در قسطنطنیه هدایت کند. پس از آن، او شروع به تماس با او متکلمان کرد، او سخنران واقعا درخشان بود، خطبه های او هیچ کس بی تفاوت را ترک نکرد.

اما قسطنطنیه 40 ساله در دست آریان بود و یک شبه آنها نمیتوانستند هر جا ناپدید شوند. بنابراین، با ورود به شهر، Grigory بلافاصله به هدف آزار و اذیت در میان آریان تبدیل می شود. یک بار، آنها به کلیسای جامع فرو رفتند، زمانی که سنت پادشاهی غسل تعمید را انجام داد، کسی خواستار اخراج او شد، و کسی شروع به پرتاب سنگ به او کرد. این مرد به مقامات شهر کشید، که در نهایت از آریان حمایت نمی کرد و آن را در شهر گذاشت.

کلیسای گرگوری متکلم در سرزمین خود، در کاپادوکیا

و پس از چند ماه، کنستانتینوپل از خود امپراتور بازدید کرد. او شخصا گرگوری را به معبد صوفیه معرفی کرد و "پاس" او را معرفی کرد. برای تصویب مقدس در بخش و حل مسائل مربوط به نرخ ها، کلیسای دوم دوم کلیسای جمع آوری شد.

هنگامی که در مورد آریانا بحث می کنید، Grigory دگماتی را از trochbiness ثبت کرد، که در حال حاضر محل اولیه در الهیات کلیساهای مسیحی است و تفکر مرکزی مسیحیان است. خدا یکی است، یکی اساسا، اما سه نفر در چهره ها - پدر، پسر، روح القدس. با توجه به خود متکلمان گرگوری خود:

"ما پدر و پسر را پرستش می کنیم، و روح القدس، به اشتراک گذاشتن خواص شخصی و اتصال خدایان."

در طول کلیسای جامع جهانی، رئیس او Miletia، و Grigory جای خود را گرفت. بعدها شروع به انتخاب رئیس بخش آنتیاچ، که توسط Miletia رهبری شد. نظرات شرکت کنندگان تقسیم شدند. بعضی ها می خواستند نماینده "غرب" را در این پست ببینند، دیگران - "شرق".

گرگوری متکلمان، کنستانطنپل را ترک می کند

در نتیجه، این درگیری رخ داد که در آن Grigory لمس شد، او را به نقض قوانین نخستین کلیسای جامع جهانی متهم کرد. این بود که او حق داشتن اسقف اعظم قسطنطنیه را نداشت، که اسقف ساسیمسکی بود. به علاوه، او بخش را در Sasim ترک کرد، که همچنین با قوانین ایجاد شده مخالف بود.

بنابراین، سنت، بخش کنستانتینوپ را ترک کرد. این همه در همه جا نبود، او مدتها از مبارزه برای قدرت خسته شده بود، که او کاملا مورد نیاز بود. توسط طبیعت، او یک فرد ظریف و خود صحبت بود. در حقیقت، او برای یک کلیسای مقدس در نظر گرفته نشده بود، و او فقط برای آموزش دوست Vasily بزرگ شد.

بازگشت به نازیز، او دوباره به سر دفتری شهر ایستاده بود، نمی توانست به شهروندان خودداری کند. اما برای او آسان نبود. در سال 383، سلامت او بدتر شد و از رهبری بخش آزاد شد. Feodor، Bishop Tyransky، قرار دادن در محل خود را Hepsopa Elaudia، بستگان Grigory Theologian.

واسیلی بزرگ، گرگوری متکلم، جان زلاتوست

نگاهی به صلح، او خود را به نوشتن اختصاص داد. گرگوری نویسنده بیش از چهارصد شعر است، او Epigrams، اشعار، شعله ور نوشت. در همان زمان، او همچنان به حضور در صومعه ادامه داد، سفر زیادی کرد. میراث ادبی اصلی هنوز "کلمات" را در نظر گرفته است - 45 مکالمه که دوره 20 ساله زندگی خود را پوشش می دهد.

همچنین 245 نامه الهیات گرگوری را حفظ کرد، که بسیاری از آنها به همراه خود به هم پیوسته بودند - واسیلی عالی بود. او زندگی مشترک خود را در صومعه به یاد می آورد، و در نامه های بعد او را متهم می کند که خود را در مبارزه علیه آریانا و ساخت اسقف او از شهر ساسما، متهم کند.

گرگوری متکلمان یک علامت بزرگ در مسیحیت را ترک کرد، نوشته های او بر متکلمان بعدی تأثیر گذاشت. کار سنت همراه با کتاب مقدس تفسیر شد. کلیسای ارتدوکس گرگوری را به تعداد پدران کلیسا معرفی کرد، به این معنی که شخصیت او وزن خاصی را در شکل گیری دگماتیک و عبادت دارد.

مرگ

گرگوری متکلمان در 25 ژانویه 389 در ناسیونال فوت کرد، او او را دفن کرد. پس از خودش عهد را ترک کرد احتمالا در سال 381 نوشته شده بود. املاک خانوادگی سنت، دیسکها، پس انداز و لباس های خود را به دوستان خود منتقل کرد و همچنین به انحلال بردگان خود دستور داد.

قدرت سنت گرگوری متکلمان و جان زلاتوت در کلیسای سنت جورج در استانبول

پس از نیم قرن، امپراتور کنستانتین Bagrynorogennaya قدرت گرگوری متفکران را به قسطنطنیه منتقل کرد، اما پس از حمله به صلیبیان در سال 1204، بقایای مقدس به رم منتقل شد.

پس از ساخت کلیسای جامع سنت پل در رم، قدرت قرار داده شده در آنجا، در یک آرامگاه خاص. در 26 نوامبر 2004، پاپ جان پل دوم دستور داد که بخشی از آثار به کلیسای کنستانتینوپت بازگردد. این حرم در کلیسای سنت جورج در استانبول نگهداری می شود.

حافظه

  • 383-386 - مجموعه ای از مکالمات "کلمه"
  • 383-388 - مجموعه ای از "نامه ها"
  • 1670 - کلیسای الهیات گرگوری در روستوف بزرگ، روسیه
  • 1781 - ناوگان دریای سیاه روسیه نام "Grigory Theologian"
  • 1867 - کلیسای الهیات گرگوری در روستای Makareshty، مولدووا
  • 1873 - انسداد Henric Ibsen "سزار و گالیله"
  • 1896 - کلیسای گرگوری متکلمان و شهید شهید مقدس در اودسا، اوکراین

ادامه مطلب