پل ویلین - بیوگرافی، عکس، زندگی شخصی، اشعار، مرگ

Anonim

زندگینامه

به گفته Maxim Gorky - یک دهه، پلرولین یک شاعر فرانسوی، یک نماینده روشن از چنین جریان های ادبی، به عنوان نمادگرایی و امپرسیونیسم است. اشعار او پیچیده است، موسیقی، سازماندهی شده به شیوه ای خاص - با غلبه بر قافیه زن، تخصیص برخی از صدای خاص و تکرار. Relone را می توان به عنوان یک شعر انقلابی فرانسه و جهان نامید.

دوران کودکی و جوانان

پل ماری والن متولد شده در شهر Metz. این در 30 مارس 1844 اتفاق افتاد. والدین پسر - نیکلاس آگوستولین، کاپیتان نیروهای مهندسی و الیزا جولی جوزف استفانی د. پدر - نظامی، و این به معنی مکرر حرکت برای خانواده است. حق زندگی در Metz، Montpellier، Nimea، تنظیم شده است. آنها در یک مکان، در باتنیل، حومه پاریس، تنها زمانی که پدر خانواده استعفا داد، مستقر شدند.

پرتره از یک میدان Vernille

نوشتن اشعار پولس در سن 14 سالگی، در سال 1858 آغاز شد. سپس پسر ملاقات کرد توسط Hugo، Banville، Gauthier، Bodler، Lekonta de Lily، Glade کار کرد. شاعر جوان حتی جرأت می کند تا هوگو بنویسد و نامه اش را "مرگ" ارسال کند.

Verlene اولین مطالعه در مهمانخانه Landry است، سپس در Lyceum Bona POCC. در سال 1860، مرد جوان با Edmon Lepalet ملاقات می کند، که در آینده به یک دوست، بیوگرافی و شنوایی شاعر تبدیل خواهد شد. در سال 1862، امور مالی خانواده خانوادگی Verminov رنج می برد، و پولس، در حال حاضر تبدیل به لیسانس ادبیات، وارد مدرسه حق و زمین در ریاضی، امید به رسیدن به وزارت مالیه.

پل در جوانان وفادار است

با وجود تلاش های مربوط به اصلاح رفاه خانواده، نام پل یک زندگی بوهمی را آغاز کرد. مرد جوان می نوشند، بر روی خانه های عمومی پیاده می شوند، Buchner را می خوانند ("قدرت و ماده")، از سالن مارکسی د ریکار، که دارای جهت گیری جمهوری خواه است، بازدید می کند. در این سالن، Theodore de Banville، Augusk Villa de Lill-Atan، Sully Ruddy، José Maria Elea، Interlocutors تبدیل شده است.

در اوت 1863، در مجله "بررسی پیشرفت"، ایجاد یک شاعر جوان به دادگاه خوانندگان برای اولین بار ارائه می شود - Sonnet "آقای Prude". در عین حال، شعر، فعالانه با اتاق های آینده ارتباط برقرار می کند، ابتدا در انجمن بیمه، و سپس در سالن شهر پاریس کار می کند.

پرتره از یک میدان جوان

در حذف سال 1865، پدر این میدان در حال مرگ است. در آوریل 1866، هشت آیریه ویلین جای خود را در شماره نهم مجله مدرن پرناس، که Alphonse levere را می دهد، اشغال می کند. و در ماه نوامبر از همان سال، تلاش های لیمر و کزینا ویلین، الیزا Monkombl (در ازدواج Duzardden)، اولین مجموعه از "اشعار زحل" ویلانا ظاهر می شود. در سال 1867، مرگ Elise در سال 1867، پل بسیار نگران بود، به دنبال نجات در پایین گل است.

ادبیات

پس از "شعر Saturn"، که در ملودیک خود در "آهنگ پاییز" وارد و شگفت انگیز بود، بیوگرافی خلاق ویلان به دست آوردن حرکت است. در سال 1867، شاعر با مجله Saitir "May Zhuk" همکاری می کند. در سال 1868، با نام مستعار، یک کتاب "دوست دختر" را تولید می کند، که برای ناخوشایند، دادگاه را تصدیق می کند و از بین می برد. واقعیت این است که اشعار در "دوست دختر" به روابط لزبین اختصاص داده شده است.

کتاب ها زمینه های Vellen

کتاب دوم یکی از درخشان ترین شاعران فرانسوی به نام "جشنواره گالنت" در سال 1869 بیرون می آید. یک سال بعد، تدوین بعدی به نظر می رسد - "نوع آهنگ"، اختصاص داده شده به همسر آینده Matilde Moth.

در روزهای کمون پاریس، ولینن در دفتر شهردار، در بخش مهر و موم کار می کند. او چهارمین کتاب خود را در حال سفر در انگلستان و بلژیک در سال 1872-1873 می نویسد و به سبب "عاشقانه بدون کلمات" در سال 1874 نادیده گرفته می شود.

محبوب با خوانندگان هنوز یک شعر از این مجموعه "گریه آرام قلب" لذت می برد. این تاسف است که ملودی خاصی از شعر ویلون بسیار دشوار است که در هنگام انتقال به هر زبان دیگر، حتی در روسیه غنی، انتقال یابد.

در همان سال 1874، پائولین "هنر شاعرانه" را می نویسد - یک نوع شعر جدید فرانسوی. Namer اغلب در مورد طبیعت نوشت، و مناظر او که به طور کامل بر روی کانون های امپرسیونیستی قرار می گیرند، عمدتا از حالت روح منعکس شده است. این کار "حصار ردیف بی پایان" است، قابل توجه است که در حال حاضر در این واقعیت است که در ترجمه روسی چشم انداز "کشیده شده" بدون یک فعل واحد است.

پل ویلین - بیوگرافی، عکس، زندگی شخصی، اشعار، مرگ 14892_5

در پایان دهه 1870، Relone ارزش های زندگی را بازبینی می کند، از جمله ایمان به خدا. نتیجه بازپرداخت اولویت ها، کتاب "حکمت"، منتشر شده در سال 1881 می شود. در سال 1885، مجموعه اشعار "یک بار و اخیرا" به دنبال "حکمت" در سال 1885 بود، که شامل "هنر شاعرانه" معروف و مجموعه ای از مقالات انتقادی ادبی "شاعران لعنتی" بود. به گفته نویسنده مقالات، "Damned"، وارد بازرگان خود، آرتور رمبو و چهار آیه بیشتر شد.

میوه های زیر خلاقیت خلاقیت می توانند از زیبایی شناسی خاصی برخوردار باشند: مجموعه "عشق" از سال 1888، "شادی" و "آهنگ به او" از سال 1891. به هر حال، "حکمت"، "عشق" و "شادی" یک سه گانه شاعر عجیب و غریب است.

زندگی شخصی

برای ده سال، دوستش، شور و شوق، درد او - آرتور رمبو ویلان بود. جوان Razbo در سال 1871 او شجاعت را به دست آورد و نامه مشتاق را به شاعر که در آن زمان شناخته شده بود، نوشت و اشعار خود را به او اضافه کرد. و او به طور ناگهانی دعوت نامه به پاریس دریافت کرد، و چیز علاقه مند برای آمنیستار مرد جوان را پرداخت کرد.

پل Verlin و Artur Rambo

استعداد Nugget استان بسیاری را به رسمیت شناخت، اما رفتارهای او بسیار مورد نیاز بود. Rambo بسیار ناراحت کننده، بی رحمانه، بی نظیر، ویلین را فتح کرد و حتی می تواند آن را از یک خانواده، جداسازی با همسرش ماتیلدا، که در زمان دوستیابی شوهرش با شاعر ولایتی، پس از تولد پسر خود را به دنیا آورد.

پل برلین و همسرش ماتیلدا

نتیجه یک سفر مشترک، رومی است و رمبو "عاشقانه بدون کلمات"، و همچنین حکم زندان و جاده بعدی به خدا تبدیل شد. آزاد شد، ولینن در سال 1875 آخرین بار با رمبو ملاقات کرد. یک تاریخ در اشتوتگارت با نزاع به پایان رسید، یک نقطه در رابطه دو دوست و، با شایعات، دوستداران.

مرگ

همسر خواستار طلاق شد و طلاق گرفت، تمام رمانهای بعدی نویسنده ناموفق بودند - سپس با یک فاحشه، سپس با یک رقصنده سابق. Verlene مقدار زیادی نوشید، سلامت او بسیار مورد نظر بود.

قبر از زمینه های Verena

در پایان عمر، تقریبا تمام وقت پولس در بیمارستان ها صرف شد. در 8 ژانویه سال 1896، شاعر بزرگ فرانسوی از خونریزی ریوی فوت کرد.

کتابشناسی - فهرست کتب

مجموعه های شاعرانه

  • 1866 - "اشعار زحل"
  • 1869 - "جشنواره گالنت"
  • 1870 - "آهنگ خاموش"
  • 1874 - "عاشقانه بدون کلمات"
  • 1881 - "حکمت"
  • 1885 - "یک بار و اخیرا"
  • 1888 - "عشق"
  • 1889 - "به صورت موازی"
  • 1891 - "شادی"
  • 1891 - "آهنگ به او"
  • 1892 - "شام معکوس"
  • 1894 - "Epigram" (آخرین مجموعه طول عمر از ولین).

پروسه

  • 1884 - "شاعران لعنتی"
  • 1886 - "یادداشت های بیوه"
  • 1891 - "بیمارستان های من"
  • 1893 - "زندان من"

ادامه مطلب