دیمیتری Mamin-Sibiryak - بیوگرافی، عکس ها، زندگی شخصی، کتاب ها

Anonim

زندگینامه

مطالعه داستان ها و افسانه ها دیمیتری معدن سیبری بخشی از برنامه درسی مدرسه اجباری بود و پرتره در هر دفتر ادبیات همراه با دیگر کلاسیک ها آویزان شد. آثار نویسنده به راحتی و با لذت خواندند، زیرا آنها با رنگارنگ توصیف و رئالیسم متمایز بودند، هرچند دیمیتری نارسویچ به سخاوتمندانه از افسانه ها و افسانه های محبوب استفاده کرد. Ann Anton Chekhov، با کسانی که پروسها را آشنایی کرد، در مورد یک همکار پاسخ داد:"کلمات مادر واقعی هستند، و او خودش می گوید و دیگران را نمی داند."

دوران کودکی و جوانان

دیمیتری، متولد نوامبر 1852، - پسر دختر نرکیس Matveyevich نعنا و دختر Dyakon آنا Semenovna Stepanova. بر اساس برخی گزارش ها، خانواده الیزابت، برادران ولادیمیر و نیکولای در خانواده بزرگ شدند. در برخی از منابع، نشان داده شده است که نیکولای یک کودک ارشد بود، زیرا او دو سال قبل متولد شد.

دیمیتری مامین-سوبیریک (راست) با پدر و برادر ولادیمیر

پدر نویسنده در معبد نیکولوسکی در روستای Vicim خدمت کرده است، نه چندان از نیژنی تخیل مدرن، شامل طرفداران علوم طبیعی در جامعه اورال بود. مادر به صورت رایگان در مدرسه کریسمس محلی آموزش داده شد. برای دوران کودکی، دیمیتری تنها خاطراتی مثبت دارد که در مورد سال های بالغ بیوگرافی صحبت نمی کند. او نوشت که او نمیتواند یک لحظه غمگین را به یاد بیاورد، والدین هرگز مجازات نشوند و چیزی را نادیده نگیرند.

دیمیتری به مدرسه برای کودکان کارگران راه آهن Vicimo-Shaitansky رفت و متعلق به نماینده سلسله صنعتی معروف Akinfia Demidov بود. در سن 12 سالگی در اصرار نرکیس، که پسر را می خواست پسرش را به قدم های خود برساند، دیما وارد مدرسه معنوی در Yekaterinburg شد. با این حال، اخلاق شدید موسسه آموزشی بر این، بدون این پسر ضعیف، بر این بود که او بیمار شد. پدر وارث را به خانه آورد، و برای دو سال، Mamin Sibiryak از خانه، خواندن کتاب ها، پیاده روی لذت برد.

دیمیتری Mamin-Sibiryak و مادرش آنا Semenovna

سپس دیمیتری مجبور شد به مدرسه بازگردد، او به حوزه علمیه معنوی پرمین منتقل شد. این باید زندگی کند. آموزش کلیسا، در خاطرات معدن سیبری، غذا را برای ذهن نگذاشت. تنها به علاوه، نویسنده آینده وارد دایره سمینارهای پیشرفته شد که علاقه مند به ایده های نیکولای Chernyshevsky، الکساندر هرزن و نیکولای Dobrolyubov بود.

مرد جوان عجله در جستجوی حرفه خود را. او به سنت پترزبورگ رفت، وارد بخش دامپزشکی آکادمی پزشکی شد، بعدها به رحمت عمومی رفت. مرحله بعدی آموزش و پرورش دانشگاه سنت پترزبورگ، جدایی علوم طبیعی، و سپس دانشکده حقوق بود.

دیمیتری Mamin-Sibiryak در جوانان

در همان زمان، دیمیتری به عنوان یک تدریس مشغول به کار بود و موفق به کمک به برادرش ولادیمیر پول شد، زمانی که او در دانشگاه مسکو و Demidovsky Lyceum تحصیل کرد. پس از آن، برادر کوچکتر به یک وکیل معروف و یک سیاستمدار تبدیل شد. موفقیت خود را به تنهایی و فارغ التحصیل نیست.

دانشگاه مامینا سیبری باید به دلیل بیماری ترک کند - نویسنده تمام زندگی اش با سل ریوی مبارزه کرد. دیمیتری به پدرش پایین تر به پدر و مادرش بازگشت. پس از مرگ پدر، که در سال 1878 اتفاق افتاد، بر روی شانه هایش در محتوای خانواده گرفتار شد. یک وضعیت مالی دشوار، حرکت مادرم را به Ekaterinburg منتقل کرد، جایی که تنها نان آور امیدوار بود که یک کار را پیدا کند.

دیمیتری Mamin-Sibiryak

با این حال، انتظارات توجیه نشد. دیمیتری بسیار نوشت، ژانرهای تاریخ، رمان، مقالات را امتحان کرد. ناشران را با نوشته های خود انداخت، اما در همه جا، بی تفاوتی را دیدم. صرفه جویی در خانواده، آشنایی دیمیتری با همسر اول و اولین نشریات بود - در سال 1881، "اظهارات روسیه" مسکو، مقاله های چاپی در مورد سرزمین مادری نویسنده "از اورال به مسکو"، که توسط D. Sibiryak امضا شده بود، چاپ کرد. بنابراین نام مستعار به نام مومین پیوست.

ادبیات

اولین محاکمه پر از دیمیتری نارسویچ برای مدت تحصیل در حوزه علمیه سقوط کرد. خلاقیت نویسنده که به زیبایی، تاریخ، مردم اورال ها آمد، برای مدت زمان طولانی در محافل پایتخت تصویب نشد. مامین سیبری توسط یک استانی با استعداد شنیده شد.

آنتون چخوف، دیمیتری Mamin-Sibiryak، Ignatius Potapenko

فقط پس از خروجی رمان "لانه کوه" در مورد نیروهای طبیعی تغییر شیوه زندگی معمول، آنها درباره نویسنده صحبت کردند، و دیمیتری یک خانه را برای مادر و خواهر در Yekaterinburg خریداری کرد. ما موفقیت داستان ها را "در روح نازک"، "بازپرداخت"، "در سنگ ها" اضافه کردیم.

ادامه ادامه منطقی، رمان "فضای باز" بود، که در آن نویسنده در مورد توسعه سرمایه داری، همراه با فروپاشی آرمان های قبلی و جستجو برای موارد جدید در روشنفکران سنت پترزبورگ سخن گفت.

کتاب دیمیتری معدن سیبری

در سنت پترزبورگ، آهنگ های "برادران Gordeev" و "نان" منتشر شده است. رومی "طلا" رنگ طبیعت سیبری، زندگی چشم انداز، ویژگی های طبیعت انسانی را توصیف کرد، که خود را در تمام تنوع آن تحت تاثیر یک فلز ناپیدا ظاهر می کند. این واقعیت که هر کس تست ثروت را نمی گذراند، کار "شادی وحشی" صحبت می کند.

در سال 1896، آنها با یک کتاب جداگانه "Alyonushkin Fairy Tales"، نماد خوش بینی و ایمان به خوبی آمدند. نویسنده گفت که اراده اوست، فقط برای کودکان نوشت، زیرا بالاترین شادی است. داستان "Emelya-Hunter" و "Zimovier در دانش آموز" توسط جوایز مشخص شده است. "افسانه افسانه در مورد خرگوش شجاع" اخلاقی را تحمل می کند: اعتقاد به قدرت خود و حمایت از عزیزان، به کوه ها کمک می کند تا سقوط کنند.

Maxim Gorky، دیمیتری Mamin-Sibiryak، نیکولای تشوف و ایوان بونین

علاوه بر توسعه ادراک کودکان و گسترش افق ها، کار معدن سیبری یک هدف اخلاقی را هدف قرار داد تا خواننده در مورد سرنوشت قهرمانان فکر کند.

رومی "Privalov میلیون ها" - مروارید خلاقیت دیمیتری. با توجه به انتقاد ادبی، کارهای بعدی، این کتاب را در عمق و قدرت هنری روایت نیافت. انقلابیون روسیه از تلاش نویسنده برای بیداری وجدان در غنی قدردانی کردند و به موضع مردم کار ساده توجه کردند.

زندگی شخصی

با همسر اول ماریا، Yakimovaya الکسی نویسنده در سال 1877 در یک پیک نیک ملاقات کرد. زن ازدواج کرد و 3 فرزند را افزایش داد. پدرش موقعیت بالایی را در شرکت های Demidov برگزار کرد. یک سال بعد، ماریا شوهرش را ترک کرد و به Yekaterinburg رفت.

بنای یادبود دیمیتری مامینا سیبری در Visima

این زن و شوهر شروع به زندگی یک ازدواج مدنی کردند، و به زودی در شهر استانی دیمیتری خانواده خود را حمل می کرد. در مقابل الکسائو، او نه تنها شادی شخصی، بلکه یک مشاور هوشمند و قابل اعتماد در زمینه های خلاقانه و سردبیر آثار نیز یافت.

با این حال، در سال 1890، اتحادیه سقوط کرد. دیمیتری با دختر یک عکاس محلی Maria Morithica Gainerich پایین آمد. و این دوست داشتنی نیز آزاد نیست، اما با شوهرش، بازیگر سنت پترزبورگ آبراموف، زندگی نمی کرد. در نهایت، Mamin-Sibiryak اولین همسر "سه پایان" را به عهده داشت و Gainrich را به پترزبورگ ترک کرد.

ماریا Morithovna Gainrich Abramova

دختر طلاق که به هر حال، تقریبا 2 برابر جوانتر از نویسنده بود، هرگز دریافت نشد. خوشبختی دیمیتری کمی بیش از یک سال طول کشید - در سال 1892، آبراموف در روز بعد از تولد دختر خود فوت کرد. کودک النا نامیده شد، و پدرش او Alyonushka خود را مراقبت کرد.

یک واقعیت جالب: خواهر جوان تر مری، الیزابت، همسر دوم نویسنده الکساندر کوپنا. اولین همسرش ماریا Karlovna در خانواده کارل Davydov کنسرواتوار سنت پترزبورگ بزرگ شد. بیوه موسیقیدانان پس از آن 10 ساله لیزا و لنا را تا زمانی که نویسنده سوالات ماجراجویی را حل کرد، پناه گرفت.

دیمیتری Mamin-Sibiryak با دختر Alenushka

برای یک کودک، به طور قانونی غیرقانونی، دیمیتری مجبور به "بازی" کرد تا نام خانوادگی خود را به او بدهد. بالاترین مجوز تنها توسط وزیر دادگستری نیکولای موراویوف داده شد. علاوه بر این، دختر یک بیماری را نشان داد، به نام مردم "Plysky St. Witt". و مرگ عزیزانش بیش از یک مرد بود، او به افسردگی افتاد، شروع به نوشیدن کرد، افکار درباره خودکشی ظاهر شد.

او منجر به آگاهی حس شد که Lenochka باید بر روی پای خود قرار گیرد. دختران Mamin-Sibiryak چرخه "داستان های پری آلیونشکین" را که توسط درک دوران کودکی و با توجه به نویسنده، که توسط بیشتر از عشق نوشته شده است، اختصاص داده است. معروف "گردن خاکستری" عملا شخصیت یک دختر کوچک بیمار است که به مرکز جهان تبدیل شده است.

بنای یادبود در دیمیتری مامینا سیبری در پرم

در سال 1900، پسر کشیش، سرانجام، ازدواج کرد، در تمام قوانین ازدواج کرد، به تاج ناییان النا - اولگا فرانسنو گووالا گفت. حاکمیت در تشکیل یک دختر پذیرنده مشغول به کار بود. دختر به خوبی بازی کرد، در پیانو بازی کرد، اشعار نوشت، زبان های خارجی و فلسفه را مطالعه کرد. در 22 سالگی، النا از سل درگذشت، قبل از آن، او زمان داشت تا از میهن پدرش دیدن کند و اراده را بسازد، بر اساس آن املاک و مستغلات به Yekaterinburg منتقل شد. در خانه مامینا، دختر خواستار ایجاد یک موزه شد.

پاک کردن

آخرین سال های زندگی معدن سیبری دشوار بود. نویسنده، که به نظر می رسید، دیروز افتخار واقعی واقع گرایانه را پیدا کرده است، فقر را از بین برد. در سال 1911، دیمیتری سکته مغزی را تجربه کرد، پس از آن او تا حدی فلج شد. یک سال بعد، پلوریز دوباره ظاهر شد. این همه با هم و علت مرگ خواننده اورال بود، همانطور که هموطنان معدن سیبری در نوامبر 1912 نامیده می شدند.

گور دیمیتری معدن سیبری

دیمیتری Narcisovich در گورستان نیکولاسکی در لاورا الکساندر نروسکی دفن شد. در سال 1914، قبر النا مامینا به نظر می رسید در این نزدیکی هست. ماریا ابراموا در سال 1956، در سال 1956، ماریا ابراموا و دخترشان در گورستان ولکوفسکی، در نئوپلیس فرهنگی و علم "Mistki ادبیات"، بازپرداخت می شوند.

کتابشناسی - فهرست کتب

  • "اسرار جنگل سبز"
  • "Privalov میلیون ها"
  • "در شیخان"
  • "باسکا"
  • "Alyonushkina پری داستان"
  • "معدن معدن"
  • "خارج از"
  • "سه پایان"
  • "طلا"
  • "مترجم در پیش بینی"
  • "داستان های اورال"
  • "سایه های کودکان"
  • "تولد پسر"
  • "کوه های تمشک"
  • "در راه جدید"

ادامه مطلب