Dedal - بیوگرافی، تصویر، اختراعات، نقل قول ها، اسطوره ها

Anonim

تاریخچه شخصیت

شخصیت اسطوره یونانی. مخترع معروف، مهندس و هنرمند. Knos Labyrinth در کرت برای تزار مینوس ساخته شده است. پادشاه در آنجا Minotaur، توسط خواهر و برادر باهوش همسر خود را از پیپایسیا، که با یک گاو سفید موافقت کرد، آنجا بود. قبل از آن، Dedal یک "گاو چوبی" چوبی را برای pacifia طراحی کرد، که در آن ملکه صعود کرد تا از گاو نر استفاده کند. اختراع ابزارهای مختلف نیز به Dedalu مربوط می شود.

تاریخ مبدا

Dedal به عنوان یک خدایان در متون Mycken نامیده می شود. به عنوان یک فرد معتبر - در نمایشگاه طنز Sofokla "Dedal" ظاهر می شود. هومر پدربزرگ را در ایلیاد ذکر می کند. قهرمان نیز در کمدی های یونان ظاهر می شود، به عنوان مثال، توسط ارسطوفان.

اختراع بزرگ - Minotaurus Maze

در دوران باستان، Dedalu به ساختمان های مختلف، اختراعات و سازه ها، علاوه بر پیچ و خم معروف در کرت نسبت داده شد. این مجسمه ای از الهه الهه در جزیره Delos، مجسمه آتن در Knossos، یک تصویر چوبی هرکول در معبد فن و دیگر مجسمه ها است که در مورد نمایشنامه نویس یونان Euripid نوشت، به طوری که آنها یک توهم بصری از جنبش را ایجاد کردند . هرکول، هرکول، چندین را ایجاد کرد. یکی از آنها توسط افسانه هرکولز خود را شکست، تحریک شده توسط شباهت بیش از حد.

افسانه ها و افسانه ها

بیوگرافی پدربزرگ در آتن آغاز می شود. Santal از نوع قدیمی آتن می آید. با توجه به اسطوره شناسی، الهه آتنا خودش قهرمان را به مهارت آموزش داد. با این حال، مخترع از شهر به طور کامل از شهر اخراج شد.

پدال

پدربزرگ یک تالار برادرزاده با استعداد داشت، که قهرمان به شاگردان رسید. با این حال، Talos معلوم شد که به عنوان مخترع بسیار خوب بود که او یک حریف بالقوه را در او احساس کرد. داال افتخار تصمیم گرفت از تالس خلاص شود، به طوری که مرد جوان از زمان عنوان بهترین عنوان در میان مهندسان دور نبود.

این قهرمان مرد جوان را بر روی یک کوهستان جلب کرد و از آنجا فرار کرد. با این حال، الهه آتنا مرد جوان را نیافت و به Talos کمک کرد، اما تا حدودی عجیب و غریب بود - تبدیل به یک پارتگاه شد. بیشترین امتیاز به عنوان یک جنایتکار مجبور به فرار از شهر.

مخترع به کرت رفت، جایی که خدمات فارغ التحصیل در عوض مقررات پناهگاه و حفاظت برای مدت زمان طولانی Minos برای مدت طولانی استفاده می شود. به عنوان مثال، کارشناسی ارشد بر روی کارهای زیبا از هنر و مهندسی، به عنوان مثال، مجسمه های تزار مینوس و دختران تزاریست را ترک کرد. اما به ارمغان آورد و مشکل.

پوزیدون

پادشاه مینوس، خدایان گاو نر را قربانی کرد. این جانور از طریق اراده پوزیدون به طور خاص برای مین ها به عنوان یک قربانی به بیرون آمدند. با این حال، پادشاه، از زیبایی گاو، از حیوانات پشیمان شد، از حیوانات پشیمان شد و در گله خود را ترک کرد، و قربانی خدایان دیگر، گاو عادی را به ارمغان آورد. عصبانی پوزیدون پادشاه را انتقام گرفت. Pacifia، همسر Mosnos، نفوذ به گاو سفید را با شور و شوق غیر طبیعی نفوذ کرد و آرزو کرد که با او آشتی کند.

ملکه از خدمات پدربزرگ استفاده کرد. استاد ساخته شده "گاو" چوبی برای او، توخالی از داخل و با سوراخ، به طوری که ملکه می تواند به گاو نفوذ کند، و گاو نر در ملکه. برای ساخت "طعمه" جذاب برای یک گاو نر، داوطلب طراحی چاه های تازه پرطرفدار، و حرکت - چرخ ها را متصل می کند.

مینوتور

"گاو" بر روی چمنزار گذاشت، و هر زمان که او برای گاو آزمایش شد، ملکه به آن رسید. این سرگرمی ها در اطراف تولد یک کودک هیولا - یک مرد با سر صعودی، که Minotaur نامیده می شد، تبدیل شد.

پادشاه Mosnost نمی تواند نوزاد را بکشد، ترس دوباره به توهین به پوزیدون، اما مایل به پنهان کردن هیولا دور. برای انجام این کار، من یک دخمه پرپیچ و خم در کرت، نمونه مصری را ساختم. این دخمه پرپیچ و خم توسط یک minotaur که در آنجا زندگی می کرد و در گوشت انسان می خورد، پرتاب شد. هیولا جنایتکاران را پرتاب کرد، و از آنجا که نه سال یک کشتی از آتن وارد شد، که به چهارده دختر و چهارده دختر و جوانان جوان به آمدند.

تئاتر

پس از آنکه قهرمان آتن از Teshen مینوتاور را کشته و هموطنان را از هیولای دانی آزاد کرد، دخمه پرپیچ و خم خالی بود. Teskey خود را از کرت با دختر Minos Ariadna فرار کرد و پادشاه عصبانی در پدربزرگ پدربزرگ و پسرش ایکورا قفل شده بود.

بنابراین ساختار من به زندان برای کمک مالی تبدیل شده است. چنین زندگی یک استاد است و تصمیم گرفت از اسارت فرار کند. بال های پدال بر روی نمونه پرنده برای خود و پسر ساخته شده است. پرهای بر روی این بال ها با موم پیوند داده شد، و شما نیاز به دقت پرواز دارید، نه به شدت به خورشید نزدیک نیست، به طوری که موم ذوب نمی شود، و نه پایین رفتن به آب به طوری که بال نمی رود.

icar

Dedal و Icaru از پیچ و خم Cretan فرار کردند، اما وقتی مرد جوان پرواز کرد، مرد جوان در جاده فوت کرد. ICAR دستور پدر را فراموش کرده و افزایش بیش از حد بالا. موم ذوب شد، بال ها از هم جدا می شوند، و Icar به دریا افتاد.

نویسندگان اواخر یونان این بخش از اسطوره را در ورید عقلانی تفسیر می کنند. به احتمال زیاد به شکل تاریخ در مورد بال در اسطوره شناسی، یک خاطوی در مورد اینکه چگونه بادبان های مبهم اختراع شده اند، به چاپ رسیده است. با توجه به این نسخه، Dedal با پسرش فرار کرد از کرت در یک کشتی با بادبان های جدید و مورب.

این یک نوع کامل از بادبان است، که با آن شما می توانید نه تنها عبور، بلکه طرف مقابل و باد را استفاده کنید. Dedal این بادبان ها را اختراع کرد، و قبل از آن یونانی ها به طور انحصاری توسط بادبان های مستقیم استفاده می کردند. ICAR در این نسخه غرق شد، فقط سقوط بیش از حد.

بادبان با بادبان های مورب

یک راه دیگر، سانتال خود را نجات داد و خر در سیسیل. Mosnos Mosnos می خواست پدربزرگ را بازگرداند و برای این به فریب رفت. رسولان Mosnos در تمام سرزمین های یونانی اعلام شد که پادشاه "رقابت" را اعلام کرد. Minos به یک جایزه سخاوتمندانه به کسی که می تواند یک رشته را از طریق ویتوا دریایی غرق کرد، وعده داده شد، به طوری که موضوع وارد یک پایان رسید، یکی پس از دیگری چشمک زدن رفت و در پایان دوم بیرون آمد. پادشاه کرتان می دانست که این نیروهای موردی تنها Dedalu هستند و استاد خود را احساس می کند.

حاکم، که پدربزرگ را پناهگاه کرد، پاداش وعده داده بود، و یک استاد در قدردانی از کمک و مهمان نوازی خود، نحوه انجام وظیفه Minos را آموزش داد. با این حال، با تکمیل این وظیفه، حاکم سیسیلی، جایزه دریافت نکرده بود، اما تنها خشم مینوس را تحریک کرد، که خواستار صدور پدربزرگ شد. Sicilians نمی خواستند با Dedal شرکت کنند و یک ترفند را اختراع کنند. حاکم مینوس را دعوت کرد تا دیدار و به حمام فراخوانده شود، جایی که پادشاه کرتان آب جوش را ریخت.

Dedal و Icar.

Dedal پس از آن به Sardinia نقل مکان کرد، جایی که بسیاری از ساختارها نصب شده اند. کارشناسی ارشد ازدواج کرد و شاگردان را برد.

نقل قول

"موم، ذوب، قطره؛ و مرد جوان امواج، بال محروم، نمی تواند هوا را ضبط کند. آنها به تصویب رساندند که پدر به خاطر کمک، توسط دریا Azure، از آن زمان دریافت نام را دریافت کرد. " (ovid)

ادامه مطلب