نیکولای نوکوف - بیوگرافی، عکس ها، مجلات، زندگی شخصی، علت مرگ

Anonim

زندگینامه

روزنامه نگار، Satirik و Enlightener نیکولای نوکوف این داستان را نه تنها به عنوان بنیانگذار چاپ های متعدد، نویسنده مقالات متهم و سازماندهی مدارس، بلکه یکی از اولین زندانیان سیاسی در روسیه وارد شد. دستگیری او در طول روزهای استعداد و فعالیت انتشارات رخ داد. پس از خروج از زندان نوویکوف، این کار امکان پذیر نبود، اما او توانسته است بنویسد، به اندازه کافی برای تولید کل نسل از او تشکر کرد.

دوران کودکی و جوانان

نیکولای ایوانویچ نوکوف در استان مسکو، در املاک Tikhvinsky-Avdotino، 27 آوریل (8 مه) از 1744 متولد شد. او از خانواده نجیب آمد، پدرش یک افسر ناوگان بازنشسته بود. سواد آموزی پسر به روستای Decek آموزش داد، بعدا نیکلاس به دبیرستان متروپولیتن داده شد. مرد جوان 5 سال یاد گرفت و برای تنبیه و غیبت محروم شد.

بازگشت به والدین و با آنها برای 2 سال دیگر زندگی می کردند، او به خدمت به وزارت امور خارجه Izmailovsky رفت، که در هنگام تولد آن نسبت داده شد. شغلی نظامی موفق شد، نوکوف به زودی در افسران غیرقانونی تولید کرد، اما خودش شروع به درک کرد که روح او نه به ارتش، بلکه به علم و کتاب کسب و کار است. در این زمان، اولین آزمایش های ادبی او متعلق به آن است. نیکولای 2 داستان صادر کرد، به طور مستقل از فرانسه و Sonnet ترجمه شده است.

پرتره نیکولای Novikova

در سال 1767، Novikova دستور کار را در کمیسیون، که یک کد به روز شده از قوانین "کد جدید" ساخته شده است. او در میان جوانان بود که مجبور بودند دقیقه جلسات را رهبری کنند. این مسئله بسیار مهمی بود که تحت کنترل شخصی کاترین دوم بود و ورود به کمیسیون توسط "Nobleman ویژه با توانایی ها" شناخته شد.

در آنجا، نیکولای ایوانویچ توانست به شدت مشکلات زندگی مدرن روسیه را کشف کند که پایه های دیدگاه های آموزشی خود را تأسیس کرد. امپرسون یک دانشمند توانمند جوان را متوجه شد، بنابراین حتی پس از ترجمه از هنگ اسماعیلوفسکی در مورامسکی نوکوف در کمیسیون باقی ماند.

روزنامه نگاری و انتشارات

از این کار او در سال 1769 اخراج شد. تدوین "رسوب" تکمیل شد و نیکولای ایوانویچ به عنوان مترجم به کالج تبدیل شد. در ماه مه همان سال، مجله معروف "مخروط" شروع به انتشار می کند.

نیکولای نوکوف - بیوگرافی، عکس ها، مجلات، زندگی شخصی، علت مرگ 13260_2

در پایگاه خود، Novikov به طور پیش فرض از امپراطوری مجوز دریافت کرد، با این حال، او خود را به رهبری خود، کاملا با خواسته های بالا حاکم نیست. کاترین دوم، ناشران چنین مجلات را توصیه می کند تا "افشای نگرانی ها را افشا کنند، اما نه مردم" (که به طنز نزدیک تر از طنز بود)، اما نوکوف جرات انتقاد فرانک را جلب کرد. Epigraph "هواپیماهای بدون سرنشین" به یک خط از Basni Sumarokov تبدیل شد:

"آنها کار می کنند، و شما کار آنهاست."

این عبارت از تن به تمام نشریات در انتشار خواسته بود، این انفجار باز از دستورات موجود بود که نشان دهنده اشراف در سیاه بود. Novikov یک گالری کل گالری تصاویر داستانی را ایجاد کرد - حریص، کاریکاتور زمینداران درشت غرق شدن و UneReasada، صدای مردم در مقابل پراوددیلوف، که به طور آشکار با نویسندگان انتشارات دولت طرفدار دولت، هر کسی که "Trouten" را بخواند می تواند اطمینان حاصل کند که هیچ عدالت در امپراتوری روسیه و نه نظم وجود ندارد.

کاترین دوم.

نیکولای ایوانویچ توجه ویژه ای به ایده حفظ فرهنگ ملی روسیه داشت، به شدت در برابر "تجارت" صحبت کرد و اشتیاق را برای آداب و رسوم فرانسوی و آلمانی مطرح کرد. در عین حال، هدف اصلی او Serfdom بود: با کمک اعداد و حقایق، او یک تصویر ناخوشایند از سرنوشت دهقانی و زندگی، دلسردگرانه و مجازات را نقاشی کرد.

البته Ekaterina II، البته، تلاش کرد تا در اسرع وقت از چنین ارتباطی جلوگیری کند. قادر به نصف هدف با او در یک پایه برابر نیست، او به سادگی از مقامات استفاده کرد و یک سفارش ویژه در سال 1770 مجله را بسته بود. این نوکوف را متوقف نکرد، اما او را مجبور کرد که مراقب باشد. او تبدیل به سردبیر چندین مجله دیگر شد. "PLAYPEL"، "نقاش"، "کیف پول" هنوز یک شخصیت مخالف را نادیده گرفت، اما تن از نشریات با دقت بیشتری جایگزین شد.

نشریات نیکولای Novikova

"Emptionel" به سرعت سرنوشت "هواپیماهای بدون سرنشین" را تجربه کرد، اما "نقاش" و پیروانش توانستند بلندتر شوند. در نسخه های جدید Novikov، صاحبخانه ها هنوز فلج شده بودند، اما به درخواست های انقلابی نمی رفتند. درست خواهد بود که موقعیت سیاسی خود را با لیبرالیسم نجیب به دست آورید.

کار چاپی به آغاز یک مرحله اساسا متفاوت در روزنامه نگاری روسیه تبدیل شد. این یک طنز نوع جدید بود که با تکنیک های تازه ای از واقعیت، شجاع و بی نظیر اشباع شده بود. از طرح های قدیمی، توسط انواع ژانرها و حضور پرتره های کلامی زنده متمایز بود.

Bust Nicholas Novikova

در سال 1774، نیکولای ایوانویچ استعفا داد و خود را به کار ادبی اختصاص داد. پس از 3 سال، او به عنوان بنیانگذار مجله "نور صبح" تبدیل شد، جهت روزنامه نگاری فلسفی در روسیه را گذاشت. به تدریج، ناشر از طنز خارج شد و به آموزش و پرورش تبدیل شد و لحن متهم را به لحاظ اخلاقی تبدیل کرد.

در سال 1779، Novikov به مسکو نقل مکان کرد و شروع به انتشار "Moscow Vedomosti"، یک روزنامه ایجاد شده در نمونه های اروپایی، که اطلاعات اخبار را با مقالات تحلیلی ترکیب کرد. به جای "صبحانه نور"، مجله "نسخه ماهانه Moscow" به زودی شروع به انتشار کرد، و Vedomosti برنامه را از مقالات انتخاب شده به دست آورد. بعدها، نیکولای ایوانویچ شروع به تولید نشریات تخصصی "خواندن کودکان"، "فروشگاه اقتصادی"، "کتابخانه برای توالت بانوی"، در همه جا به طور مداوم برنامه آموزشی خود را انجام داد.

سنگ تراشی

پس از رفتن به پایتخت، دوستان نیکولای ایوانویچ او را به جنبش ماسونی معرفی کردند، که بعدها به یک نقطه مهم بیوگرافی او تبدیل شد. دعوت نامه برای پیوستن به صفوف های ماسونی، او در سال 1775 دریافت کرد، اما برای مدت طولانی تردید داشت، بدون اینکه آموزه ها و دیدگاه ها را کاملا درک کند و مایل نیست که خود را به سوگند کوچک مرتبط کند.

نیکولای نوکوف

با این حال، ماسون ها به شدت می خواستند آن را به خودشان برسانند و حتی قبلا در مورد محتوای 3 مرحله اول به او گفته اند که با قوانین موجود مخالف است. در نهایت، Novikov موافقت کرد، اما به زودی او از سیستم Elaginskaya به Rehelhel نقل مکان کرد، جایی که شرکت کنندگان در مورد کف خودآموزی و اخلاق پرشور بودند.

زندگی شخصی

تقریبا هیچ وقت برای زندگی شخصی خود از نویسنده وجود نداشت و تمایل به صرف وقت در مورد مسائل قلب نیز نداشت. با همسر آینده نوکوف در خانه یک دوست قدیمی نیکولای تروپتیکی ملاقات کرد. الکساندرا Egorovna Rimskaya-Korsakov صاحب خانه در خواهرزاده بود. ازدواج به سرعت به پایان رسید، اما به ویژه خوشحال نبود، زیرا بین همسران وجود نداشت. در سال 1791، الکساندر درگذشت، سه فرزند نیکلاس ایوانویچ را ترک کرد.

پرتره نیکولای Novikova

تمام فرزندان زن و شوهر از Paducha (صرع) رنج می برند. او با تمام کودکان در همان زمان پس از جستجوی دیگری باز شد، زمانی که هوسرها به وسط خانه افتادند و پدر را گرفتند و پدر را گرفتند.

مرگ

تا سال 1772، ناشر بی سر و صدا در نهایت ذخایر صبر کاترین دوم را خسته کرد. این همه با ممنوعیت اجاره خانه چاپ، بسته شدن ناشر و جستجو در مقالات Novikov "Yersie and Kramols" آغاز شد، پس چالش های بازجویی ها و در نهایت، نتیجه گیری در قلعه Shlisselburg بود.

پس از 4 سال، پولس دانشمند را آزاد کرد، اما فدراسیون آن را منتشر کرد و در فعالیت های اجتماعی شرکت کرد. پس از آن، موقعیت نیکولای ایوانویچ بهبود نیافت، و به تدریج در مورد او، محروم از حق رای دادن، شروع به فراموش کرد.

TIKHVIN TEMPLE، که نیکولای نوکوف را دفن کرده است

پس از آزادی از قلعه، ناشر انکار از اخبار وحشتناک مطلع شد: در حالی که او در زندان بود، تمام اموال متعلق به او از حراج فروخته شد. با کمک دوستان و نامه های متعدد به عنوان مثال از نوکوف املاک Avdotino را بازگرداند، اما ساختمان ها در چنین وضعیتی ناخوشایند بود که تمام پول و نیروهای باقی مانده باید بازگردانده شوند.

بدهی های بزرگ شکل گرفت و بازپرداخت نویسنده بازپرداخت علاقه به وام مسکن بود. هر سال در ماه دسامبر او مجبور بود به معنای واقعی کلمه مبلغ مورد نظر را خراب کند و به طور مداوم در ترس از آنکه اموال با چکش برود، زندگی کند.

خانه نیکولای Novikova

1817 برای نوویکوف به خصوص دشوار صادر شد - بدهی به سختی توانست در آخرین لحظه پرداخت کند. از هیجان قوی، او توسط سکته مغزی شکست خورد، همراه با از دست دادن حافظه و تبدیل شدن به 31 ژوئیه (12 اوت) از سال 1818 علت مرگ.

پس از مرگ نیکولای ایوانویچ، خانواده اش در شرایط مالی ناخوشایند باقی ماند. نیکولای Mikhailovich Karamzin حتی امپراتور را به پرونده داد، جایی که او سهم مرحوم در کسب و کار روشنگری روسیه بود، خواستار تعلیم و پرداخت بدهی های نویکوف بود، اما الکساندر من رد شد و املاک در مزایده های عمومی فروخته شد.

ادامه مطلب