نیکولای نوزوف - عکس ها، کتاب ها، بیوگرافی، زندگی شخصی، علت مرگ

Anonim

زندگینامه

نیکلاس نوشوف، فردی که خوانندگان را به یک ماجراهای کوچک و هیجان انگیز خود داد، در دوران دور از اتحاد جماهیر شوروی نوشت، اما این کتاب ها هنوز هم در میان دانش آموزان مشهور و محبوب هستند. با توجه به آثار او، آنها فیلمبرداری و فیلمبرداری کارتون ها و سینما، ضبط کتاب های صوتی و تصویری - و نویسنده به طور پیوسته در تقاضا است.

نیکولای ناسوف

نیکولای نیکولایویچ نصوف در تاریخ 10 نوامبر 1908 در کیف متولد شد، پدر نویسنده آینده یک بازیگر بود. چهار فرزند در خانواده آورده شدند: برادر بزرگتر مادر و خواهر و برادر کوچک. پرستاران برای دوران کودکی آسان نبودند: در ابتدا کشور از جنگ جهانی اول خسته شد، پس انقلاب کشته شد. غذای کافی وجود نداشت، هیچ هیزم، و علاوه بر همه، خانواده اپیدمی خانواده را تصویب نکرده بودند. به طور شگفت انگیز، آنها از تمام بینی ها جان سالم به در بردند.

مسیر نوشتن طولانی بود. در ابتدا نیکولای حرفه پدر را جذب کرد، سپس در سال های دبیرستان، پسر علاقه مند به موسیقی شد و سعی کرد که ویولن را تسلط دهد. با این حال، این ابزار خواستار تلاش بیش از حد بود، و حرفه موسیقی موسیقی کولیا حاضر شد.

نیکولای ناسوف در دوران کودکی

به دلیل وضعیت سخت در کشور در 14 سالگی، مرد جوان به کار رفت: من روزنامه ها را فروختم، چمن را کشتم، هر کاری را انجام دادم که این فرصت را برای حمایت از خانواده فراهم آورد. در سال 1924، نیکولای 7 کلاس را به پایان رساند و به کار سخت منتقل شد: ابتدا در کارخانه بتن کار کرد، سپس بر روی آجر کار کرد.

یکی دیگر از سرگرمی های نویسنده در جوانانش شیمی بود، و بینی ها متقاعد شدند که این او بود که مسئله ای از زندگی اش خواهد بود. اما آموزش ناقص ثانویه این فرصت را برای ورود به موسسه پلی تکنیک کیف نداشت - من مجبور شدم به مدرسه شب مراجعه کنم.

با این حال، مدت کوتاهی قبل از آزمایش های ورودی، Kohl به شدت اهداف خود را تغییر داد، توسط عکاسی و سینما دور شد و در نهایت به یک دانش آموز از موسسه هنر کیف تبدیل شد. در سال دوم، مرد جوان موفق به ترجمه به پایتخت شد، جایی که بینی و فارغ التحصیل از موسسه فیلمبردار مسکو.

نیکولای نوزوف با خوانندگان

پس از آن، برای مدت طولانی، حرفه نیکلاس یک کارگردان بود، از جمله در طول جنگ جهانی دوم - در آن دوره بینی، نوار های آموزشی برای ارتش شوروی خاموش شدند. علاوه بر این، با استعداد بود - یکی از فیلم های این دوره، گفتگو در مورد تانک بریتانیا "چرچیل"، دلیل برای به دست آوردن نیکولای نیکولایویچ دستور ستاره قرمز بود. تاثير تظاهرات دستگاه مخزن تحت سونات "قمار" قابل توجه بود.

کتاب

برای اولین بار ادبیات کودکان نیکولای نیکولایویچ در اواخر دهه 1930 علاقه مند شد - در سال 1938، داستان "Zhetanya" منتشر شد. علاوه بر این، علاقه به نوشتن برای کوچکترین نرخ ها به وجود آمده است: مانند بسیاری از همکاران، پرستاران در ابتدا به سادگی به داستان به پسرش گفتند.

نویسنده نیکولای نصوف

با این حال، مدیر و جنگ مجبور شد تا کار نویسنده را به تعویق اندازد و رمانها می توانند تنها در نیمه دوم دهه 1940 به آن بازگردند. کوتاه، هیجان انگیز و آسان برای درک داستان ها بر روی صفحات مجله محبوب کودکان اتحاد جماهیر شوروی - "Murzilki" رفت. "خیار"، "فانتزی"، Mishkin Poros، "کلاه زندگی" - همه اینها در آن دوره نوشته شده است.

در سال 1945، اولین مجموعه داستان ها منتشر شد، در سال 1946 "Detgiz" کتاب بعدی نصوف را منتشر کرد - "سوپ". در دهه های گذشته، نیکولای نیکولایویچ از یک فرم کوچک به بزرگ نقل مکان کرد و شروع به نوشتن یک داستان کرد، با تمرکز بر سن بالاتر. این کتاب "Vitya Maleyev در مدرسه و در خانه" به عنوان یک نقطه عطف مهم در بیوگرافی نویسنده تبدیل شد - برای این کار که او در جایزه جایزه استالینیست 1952 دریافت کرد، و بعد از 2 سال، شخصیت ها در فیلم "دو" ادامه یافتند دوستان".

نیکولای ناسوف و آگنی بارتو

با این حال، یک کتاب تنها یک محبوبیت بینی را نسبت به یک سری از داستان های پری در مورد یک طعم و مزه و جذاب به ارمغان آورد. مرد شلاق در یک کلاه آبی نماد دوران کودکی برای چند نسل از ساکنان اتحاد جماهیر شوروی، و سپس فضای پس از شوروی شد. اولین کتاب 2 نمونه کلاسیک از ادبیات بینی برای کودکان است. در عین حال، با یک طرح شگفت انگیز و شاد، هنجارهای اخلاقی و اخلاقی اساسی به طور غیرمستقیم توضیح داده شده و به خود اجازه می دهد تا روابط مردم را منعکس کنند.

اما سومین کتاب سری، "Dunno در ماه" اساسا متفاوت از ادبیات کودکان و نوجوانان استاندارد است. در این داستان، عنصر ضد داکتوپیا، ژانر، نه تنها نیمه جعلی در اتحاد جماهیر شوروی، به وضوح ردیابی شده است، بلکه برای خوانندگان کوچک نیز در نظر گرفته نشده است.

تصویر به کتاب نیکلاس نوزوف درباره Lekhanka

با این وجود، استعداد نیکولای نیکولایویچ کتاب و نشریه را ارائه داد و موفقیت ها و خوانندگان توانستند مبانی اقتصاد سیاسی و اصل عمل الیگارشی توتالیتر را بدون تلاش های ویژه ای درک کنند.

با این حال، ادبیات کودکان به ادبیات کودکان محدود نبود، او کارهای بزرگسالان را نوشت. ژانرهای نویسنده از انواع مختلفی استفاده می کنند: از نثر و خودآموزی روایت به طنز و روزنامه نگاری. موفقیت ادبیات نصوف منجر به این واقعیت شد که آثار او بارها محافظت شده بود. در کتاب های نیکولای نیکولایویچ، سینمای متحرک و سری های متحرک و فیلم های هنری حذف شدند.

زندگی شخصی

زندگی شخصی نویسنده آسان و ناقص نبود. اولین همسر نیکلاس، روزنامه نگار النا Mazurenko، در سال 1931 به شوهر پسرش داد، اما ازدواج نجات نیافت. در پایان دهه، نویسنده در عشق به کارمند یک استودیوی فیلم، که کار می کرد، عاشق شد و خانواده را پرتاب کرد، اما آپارتمان در مسکو یک همسر و فرزند سابق باقی ماند.

نیکولای بینی با همسرش تاتیانا و نوه ایگور ایگور

النا جوان جوان بود: در سال 1941، یک زن با دیگر مسکو ها حفاری ترانشه ها برای دفاع از پایتخت، و این کار تحت قدرت قلب او بود. پس از مرگ همسر سابق، نیکولای و همسر جدید تاتیانا پاتیا، پسر نویسنده را به خود گرفتند.

کودکان دیگر کودکان وجود نداشت، بلکه پس از تولد نوه، یک مرد علاقه زیادی به او داشت. بعدها، ایگور ناسف صادقانه پذیرفت که پدربزرگش او را تحسین کرد و هرگز پسر را در این بازی رد کرد.

نیکولای نصوف و نوه او ایگور

در مورد نگرش نویسنده و نوه ها، و به کودک، به عنوان مثال، می توان آن را توسط کتاب "داستان در مورد دوست من ایگور"، که نه تنها خیرخواهانه، بلکه نگرش خوبی نسبت به یک فرد کوچک را مورد قضاوت قرار داد .

شاید، دقیقا ارتباط نزدیکی با پدربزرگ من بود و به این دلیل شد که ایگور ناسوف با نوشتن "ماجراهای جدید کوتاه"، داستان قدیمی را به کودکان بازگرداند.

مرگ

در سال های اخیر، نیکولای نیکولایویچ به طور قابل توجهی گذشت - متوقف شد تا خانه را ترک کند، حتی به راه رفتن علاقمند نیست. با توجه به خاطرات نوه، به مدت 2 روز قبل از مرگ پدربزرگش شاد، حتی با اشتها، او دست از دستان تازه گرفتار بود.

قبر نیکولای ناسوف

با این حال، رفاه معلوم شد که نادرست است: در 26 ژوئیه 1976، ناسوف درگذشت - بی سر و صدا، در یک رویا. علت مرگ نویسنده به یک حمله قلبی تبدیل شد.

نیکولای نیکولایویچ ناسوف، "پدر" قفل، در مسکو، در قبرستان Kuntsevsky دفن شده است. در سنگ قبر از نویسنده، پرتره خود را، گرفته شده توسط عکس، حک شده است، و یک سنگ دیگر در نزدیکی وجود دارد، که در آن یک کلاه کوتاه در جایی در یک کلاه بزرگ در جایی اجرا می شود.

نقل قول

"در نهایت، او هنوز هم شجاعت را به ثمر رساند، او تصمیم به اعتراف به خویشاوندان خود را." "البته، هیچ پولی برای فقرا وجود ندارد، یعنی آنها پول زیادی ندارند، اگر آنها داشته باشند، پس برخی از آنها هیجان انگیز هستند پنی ها، اما فقرا به همین دلیل است که چرا زیاد وجود دارد! اگر هر چیز فقیر حداقل یک مقدار کوچک را ترساند، ما را به ارمغان می آورد، پس ما یک سرمایه مناسب و معقول خواهیم داشت و ما قادر خواهیم بود به خوبی به خوبی برخورد کنیم. "" من هستم شاعر، من Dunno تماس می گیرماز من، شما یک Balalaika دارید. "" هر کس که یک روزنامه را برای احمق ها خریداری کرد، گفت که او او را خریداری نمی کند، زیرا او خود را احمقانه باور کرد، اما به این دلیل که علاقه مند به دانستن آنچه که آنها در مورد احمق ها می نویسند. به هر حال، این روزنامه بسیار معقول بود. همه چیز در آن حتی برای احمق ها روشن بود. در نتیجه، روزنامه "احمق" در مقادیر زیادی متفاوت بود. "

کتابشناسی - فهرست کتب

  • 1938 - "کلاه زنده"
  • 1938 - "ریخته گری"
  • 1938 - "Lollipop"
  • 1938 - Mishkin Poros
  • 1938 - "مراحل"
  • 1940 - "فانتزی"
  • 1941 - "پچ"
  • 1944 - "Tuk-Tuk-Tuk"
  • 1950 - "Vitya Maleev در مدرسه و خانه ها"
  • 1950 - "خاطرات اگر Sinitsyn"
  • 1954 - "ماجراهای لینک ها و دوستانش"
  • 1958 - "Dunno در شهر آفتابی"
  • 1965 - "Dunno در ماه"

ادامه مطلب