نیکولای بوخارین - عکس، بیوگرافی، زندگی شخصی، عکس، علت مرگ

Anonim

زندگینامه

بیوگرافی رهبر حزب شوروی نیکولای بوخارین منحصر به فرد و عمدتا غم انگیز است. او بلشویک "عادی" نبود، یک جنگ داخلی را تصویب نکرد، اما در عین حال او موفق به تبدیل شدن به یکی از برجسته ترین انقلابیون شد. Bukharin متعلق به چندین زبان و دانشنامه دانشنامه بود، یک روزنامه نگار با تجربه بود و یک استاد محکومیت، اما فصاحت به او کمک نکرد تا همکاران خود را در بی گناهی خود متقاعد کند.

دوران کودکی و جوانان

نیکولای ایوانویچ بوخارین در Zamoskvorechye، در بزرگ Ordinke، 27 سپتامبر (9 اکتبر) از سال 1888 متولد شد. والدین او به عنوان معلمان ابتدایی مدرسه در مدرسه کار می کردند. در سال 1893، خانواده به Chisinau نقل مکان کرد، جایی که پدر ایوان گواریلوویچ موقعیت بازرس اعمال شده را دریافت کرد، اما پس از 4 سال بازگشت به پایتخت بازگشت.

نیکولای بوخارین در جوانان

Kohl کوچولو به شدت مورد مطالعه قرار گرفت و ژیمناستیک با مدال طلایی فارغ التحصیل شد. پس از مدرسه، او دانشجوی دانشکده حقوق دانشگاه مسکو شد. در آن زمان، بوخارین قبلا به طور فعال علاقه مند به سیاست بود و حتی موفق به پیوستن به حزب بلشویک شد، بنابراین مطالعه باید با کار در اتحادیه های کارگری ترکیب شود. هنگامی که او یک کنفرانس جوانان را در پایتخت سازماندهی کرد، پیش بینی جنبش Komsomol، او 19 ساله بود.

فعالیت حرفه ای و مهمانی

اولین دستگیری در سال 1909 اتفاق افتاد. این مورد و 2 پس از آن برای بوخارین جدی نبود، اما صبر مقامات خسته شد، بنابراین در سال 1911 او از مسکو به استان آرکانگلسکس فرستاده شد. چند ماه بعد، با کمک دوستان، او از محل مرجع خارج از کشور فرار کرد - اول در هانوفر، و سپس به اتریش-مجارستان. آنجا بود که او ولادیمیر لنین و جوزف استالین را ملاقات کرد.

نیکولای بوخارین

نیکولای ایوانویچ در مهاجرت ادامه داد و خود تحصیلات خود را ادامه داد و به دقت آثار Svopirists و کلاسیک مارکسیسم را مطالعه کرد. هنگامی که جنگ جهانی اول آغاز شد، مقامات اتریش-مجارستان عجله کردند تا از جاسوسی بالقوه خلاص شوند و بوخارین را به سوئیس فرستادند. پس از آن، سیاستمدار چندین شهر اروپایی را تغییر داد، اما در هیچ یک از آنها متناسب نیست، بنابراین من به ایالات متحده رفتم.

در اکتبر 1916، در نیویورک، بوخارین آشنایی با Lvom تروتسکی را به ارمغان آورد. با هم آنها در ویرایش مجله "دنیای جدید" کار می کردند. اولین کار اصلی نیکولای ایوانویچ - "اقتصاد جهانی و امپریالیسم" - در سال 1915 نوشته شده بود. لنین به دقت آن را بخواند و به طور کلی به طور مثبت قدردانی کرد، اما پس از آن آنها نویسنده خود تعیین ملیت ها را رد کردند.

سیاستمدار نیکولای بوخارین

هنگامی که انقلاب فوریه در روسیه رخ داد، بوخارین می خواست بلافاصله به سرزمین خود بازگردد، اما او تنها در ماه مه در پایتخت بود - او ابتدا در ژاپن دستگیر شد، از طریق قلمرو که او بازگشت، و سپس در ولادیوستوک برای تحریک در میان ملوانان و سربازان.

در سال 1917، او عضو کمیته مرکزی RSDLP شد، موقعیت چپ رادیکال را گرفت و شروع به فعالیت های تبلیغاتی فعال کرد. از خارج از کشور نیکولای ایوانویچ بازگشت، با داشتن آموزش عالی روزنامه نگاری، به این ترتیب، بنیانگذار و سردبیر روزنامه پراودا، و بعدا - انتشارات "کمونیست" شد.

نیکولای بوخارین در جلسه با کارگران

این بار برای کار خلاقانه سودآور بود. بوخارین به سرعت به یکی از نظریه پردازان اصلی کمونیسم زمان تبدیل شد: "برنامه کمونیست ها (بلشویک ها")، "ABC کمونیسم" و "اقتصاد کمونیستی"، نیاز به خدمات کارگری را توجیه کرد، فرآیندهای تحول در ملی اقتصاد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، راه هایی برای حل مشکلات جامعه از موقعیت مارکسیسم.

لنین با احترام به تحقیقات نظری همکار، اما موقعیت بوخارین در برخی مسائل هشدار دهنده بود. او توسط واژگان خارجی و شور و شوق خود را از طریق واژگان خارجی، و خلاصه ای که در کتاب های "کاملا مارکسیست" مطرح شده بود، به او تحمیل کرد.

در سال 1919، بوخارین از حمله تروریستی که توسط آنارشیست ها سازمان یافته بود، رنج می برد - مجرمان یک بمب را به حزب در لئونیتوفسکی انداختند. صدمات جدی بود، اما او توانست کار را بهبود بخشد و از سر بگیرد.

در سال 1923، نیکولای ایوانویچ از لنین در مبارزه با مخالفت تروتسکی حمایت کرد. مرگ رهبر در ژانویه سال 1924 شدیدترین تاثیر معنوی بود - او او را نزدیک ترین دوست خود را در نظر گرفت و خود را در سال های اخیر خود را به نام او نامید. ولادیمیر ایلیچ در "عهد خود" اشاره کرد که بوخارین با ارزش ترین فرد، توسط قانون است، که عنوان مورد علاقه حیوان خانگی است.

نیکولای بوخارین در جلسه ای با درامرهای کارخانه Frunze

مراقبت از همکاران با نفوذ برای او یک مکان در رهبری حزب را آزاد کرد - در همان سال، نیکولای ایوانویچ عضو پلیس پولیت بورو شد. در طول این دوره، روابط دوستانه او با استالین تقویت شد، اما در سال 1928 آنها به جمع آوری شده بودند. بوخارین سعی کرد تا همکارانش را متقاعد کند که از لحاظ جسمی "Kulakov" را از بین ببرد، بلکه به تدریج در حقوق با بقیه روستا برابر است.

جوزف ویساریونویچ به شدت در برابر، و یک سال بعد، گروهی از بوخارین در پلتوم بعدی شکست خورد و خود را از همه پست ها محروم شد. پس از یک هفته، استعفای سیاستمدار موافقت کرد که به طور عمومی "اشتباهات" را تشخیص دهد، بنابراین دوباره به رهبری اجازه داده شد، اما این بار در بخش علمی و فنی بود.

نیکولای بوخارین

در سال 1932، بوخارین توسط معتاد به مواد مخدر صنعت گرانش اتحاد جماهیر شوروی رهبری شد. به طور موازی، او در انتشار و ایجاد یک "دایره المعارف بزرگ شوروی" مشغول به کار بود. با وجود اظهارات با صدای بلند، سیاستمدار امید به دموکراتیزه را ترک نکرد، زیرا دیکتاتوری تنگ استالین تایید نشده بود. نیکولای ایوانویچ به شدت از خلقت قانون اساسی اتحاد جماهیر شوروی استقبال کرد، نه دانستن اینکه بسیاری از مقررات آن تنها بر روی کاغذ ثبت شده است.

سرکوب و نتیجه گیری

در سال 1936، رفقای یک حزب ابتدا پیگرد قانونی را در تلاش برای ایجاد یک "بلوک راست" همراه با ریکوف و تامسک قرار دادند. در آن زمان، تحقیقات با دلایل نامعلوم قطع شد، اما فقط یک سال، بوخارین دوباره در برنامه های توطئه گر مشکوک بود. سیاستمدار به بی گناهی خود اصرار داشت، نامه های اعتراضی را نوشت و حتی اعتصاب غذا را اعلام کرد، اما کمک نکرد - او در 27 فوریه 1937 دستگیر شد.

جوزف استالین، الکسی ریکوف، گرگوری Zinoviev، نیکولای بوخارین

در زندان درونی Lubyanka نیکولای ایوانویچ بر روی کتاب "عربستان فلسفی"، "بار" رومی "و مجموعه ای از اشعار کار کرد. او تا حدودی گناه را بدون ایجاد در هر قسمت خاص به رسمیت شناخت و در آخرین کلمه دوباره سعی کرد بی گناهی خود را اعلام کند.

زندگی شخصی

زندگی شخصی رهبر حزب آشفته بود. همه کسانی که سرنوشت را با او گره خورده بودند، منتظر بدبختی و مرگ هستند. نیکولای بوخارین سه بار ازدواج کرد، اولین همسر Nadezhda Lukina نیز پسر عموی داشت. آنها در سال 1911 ازدواج کردند و بیش از 10 سال زندگی می کردند. آنها کودکان مشترک نداشتند - زن از بیماری ستون فقرات رنج می برد و نمی توانست بدون کرست ویژه حرکت کند.

نیکولای بوخارین و نادژدا لوکین

حتی پس از طلاق، او روابط دوستانه با بوخارین را حفظ کرد: زمانی که در سال 1938 دستگیر شد، او اخیرا هر گناهی را رد کرد و به اهداف ناخوشایند شوهر سابق اعتقاد نداشت. بازجویی های دردناک 2 سال طول کشید، پس از آن لوکین شلیک شد.

همسر دوم اسفرای Gurwich، همسر دوم شد. زندگی مشترک آنها 8 سال طول کشید، او دخترش سوتلانا را به او داد. در طول نخستین فرآیند مسکو، خانواده بلافاصله بوخارین را رد کرد، اما این نجات یافت - هر دو مادرشان، و دختر به اردوگاه افتاد و آنها را تنها پس از مرگ استالین ترک کردند.

نیکولای بوخارین و آنا لارنا

سومین ازدواج، که معلوم شد کوتاه ترین، بوخارین در سال 1934 به پایان رسید. او آنا لاریرینا، دختر یک همکار در یک مهمانی بود که پس از اجرای شوهر به پیوند رفت. آنها پسر یوری متولد شدند، او بزرگ شد، تقریبا هیچ چیز در مورد والدین نمی داند. بعدها به تصویب رسید و نام مادر پذیرنده - Gusman دریافت شد. نوه بوخارین، نیکولای لارین، مربی فوتبال شد و یک مدرسه ورزشی کودکان را در مسکو رهبری کرد.

بوخارین همراه با Lunacharsky و لنین، یکی از نمایندگان هوشمند ترین حزب در نظر گرفته شد. او به طور رویه متعلق به 3 زبان بود، سخنران عالی را شنید و معروف به توانایی به سرعت پیدا کردن یک زبان مشترک با هر فرد بود.

علاوه بر این، نیکولای ایوانویچ یک کارتونیست عالی بود، من مایل به جمع آوری کارتون ها در رفقای حزب و حتی کار منتشر شده در صفحات PRAVDA. این متعلق به تنها پرتره های استالین، نوشته شده از طبیعت، و نه با عکس.

او از بسیاری از نویسندگان حمایت کرد - Maxim Gorky، بوریس پاسترناک، Osipa ماندلستام. با سرگئی Yesenin، Bukharina روابط پیچیده ای داشت - در یک زمان او آن را "مضر" نویسنده که آواز خواندن، اما پس از خودکشی شاعر،، او بیانیه های عمومی در مورد او را تسکین داد.

مرگ

در 13 مارس 1938، کارگزار پیشین حزب به اعدام محکوم شد. محکومیت در نامه ها رهبر خواستار او را به یک کاسه از مورفی، "به خواب رفتن و نه از خواب بیدار"، اما در یک مرگ خفیف او را انکار کرد. این سیاست به روستای روستای کمونیست و شلیک شد، بدن در نزدیکی این محل سوزانده شد.

پرتره نیکلاس بوخارینا

یک واقعیت جالب - مرگ همکارانش توسط نیکولای ایوانویچ در جوانان خود پیش بینی شده بود. Clairvoyant آلمان در سال 1918 به او اطلاع داد که او در کشور مادری خود اعدام خواهد شد و او، که رویاهای خود را تبدیل به تبدیل روسیه و به دست آوردن شهرت انقلابی، بسیار شگفت زده و آزار دهنده شنیده بود.

این سیاست به سیاست های چند فیلم اختصاص داده شده است - نقاشی های مستند "Nikolai Bukharin - گروگان سیستم" و "بیشتر از عشق" (اختصاص داده شده به رابطه او با آنا لاریا)، و همچنین نوار هنری "دشمن" مردم بوخارین "، جایی که الکساندر رومینتوف نقش اصلی را بازی کرد.

اقدامات

  • 1914 - "اقتصاد سیاسی سیاسی. تئوری ارزش ها و سود مدرسه اتریشی "
  • 1923 - "اقتصاد جهانی و امپریالیسم"
  • 1918 - "برنامه کمونیست ها (بلشویک ها)"
  • 1919 - "مبارزه طبقاتی و انقلاب"
  • 1919 - "ABC کمونیسم: یک توضیح محبوب از برنامه حزب کمونیست روسیه (بلشویک ها)"
  • 1920 - "اقتصاد انتقال"
  • 1923 - "بحران سرمایه داری و جنبش کمونیست"
  • 1924 - "نظریه مواد تاریخی"
  • 1928 - "اقتصاددان یادداشت ها"
  • 1932 - "گوته و معنای تاریخی او"
  • 1932 - "Darwinism و مارکسیسم"
  • 2008 - "زندانی Lubyanka. دست نوشته های زندان نیکولای بوخارینا "

ادامه مطلب