هری هریسون - عکس، بیوگرافی، زندگی شخصی، علت مرگ، کتاب

Anonim

زندگینامه

هری هریسون یک نویسنده علمی تخیلی آمریکایی است، حتی یک مدرسه ای که می تواند باشد که می تواند باشد. او به هنر کشیده شد، سپس به صورت کتبی. من خودم را به ارمغان آوردم، و بیش از یک بار، قبل از افسردگی. او نتیجه گرفت: محل او در هنر آزاد است. مسیر خلاقیت با کمیک شروع شد و داستانی او را معروف کرد.

دوران کودکی و جوانان

پسر در 12 مارس 1925 در استامفورد متولد شد. رئیس خانواده هنری لئو دمپسی به عنوان یک چاپگر، مادر مادر Kiryasov - یک معلم کار کرد. هریسون بدون برادران و خواهران افزایش یافت. هنگامی که او تنها متولد شد، پدر خوشحال عجله کرد تا بچه را ثبت کند. در اسناد، نوزادان به عنوان هنری Masquell Dempsey ثبت شد. اما، پس از آمدن به خانه، پدر تازه تصمیم به اعلام تمام بستگان که گار هریسون پسرش را اعلام کرد.

نویسنده هری هریسون

نویسنده بعدا در مورد نام دوگانه خود با طنز به یاد می آورد. در سال تحصیلی و سال های ارتش، او به اعتماد به نفس کامل بود که هری مسکول هریسون بود. در همه جا در لیست های خود و اشاره کرد. اما هنگام دریافت پاسپورت، او شگفت زده شد تا نام هنری دمپسی را در سند ببیند. با سردرگمی، نام ها با آن مواجه شد، زمانی که معلوم شد که پدر پس از تولد وارث، نام خانوادگی دمپسی را به نام پدربزرگش هریسون تغییر داد. با توجه به تخیلی علمی، او تنها نویسنده در جهان است که از نام واقعی به عنوان نام مستعار استفاده می کند.

خانواده همراه با هری 2 ساله از استامفورد به نیویورک حرکت می کنند. آنها به طور مداوم نقل مکان کردند، تغییر مسکن. افسردگی بزرگ و بیکاری توده ای، که در آن آمریکا در آن زمان باقی ماند، منعکس شده در وضعیت مادی خانواده. پدر یک متخصص خوب محسوب شد، اما چند روز در ماه کار کرد. بدهی ها کپی شدند و خانواده مجبور شدند از وام دهندگان پنهان شوند.

هری هریسون در دوران کودکی و جوانان

هری در بیوگرافی خود، دوران کودکی را به عنوان یک دوره تنهایی به یاد می آورد. او به سختی یک زبان مشترک با همسالان یافت، بنابراین کتاب ها اختراع شد. من همه چیز را که به دست آمده است خواندم. این با نشریات ارزان شروع شد: این ها رمان های زن، کارآگاهان و طالع بینی بودند که بر روی کاغذ خوب ارزان چاپ شده بودند. کتاب ها در کتابخانه.

یک عادت وجود داشت - خواندن بر روی بروید. نویسنده به یاد می آورد که او روز بعد او را بهبود بخشید. برای انجام این کار ضروری بود که چشم ها را از طلسم جدا کنیم و نگاهی به دخالت در جلوی، به طوری که به پست در ستون یا غرفه تلفن سقوط نکنیم.

هری هریسون

پسر فوق العاده در سن 7 سالگی مجذوب شد و تبدیل شدن به یک نوجوان، یک طرفدار واقعی از این ژانر بود. او بررسی ها را نوشت، عضو لیگ فوق العاده علمی بود. در دهه 40، اولین نشریات او در نشریات تخصصی ظاهر شد. هری پس از فارغ التحصیلی، دستور کار ارتش را دریافت کرد. جنگ جهانی دوم بود، و با تعریف نویسنده، او یک نسل از انتخاب را ترک نکرد - فقط برای خدمت به آن.

در اینجا 3 سال زندگی بود. هریسون در هواپیمایی خدمت کرده است که در آن "رشد" به گروهبان. هری پس از ارتش، هری همچنان به دنبال یک مکان زیر خورشید بود و وارد کالج شکارچی در مسیر جان Blisshild شد، که او هنر بصری را مطالعه کرد. هری بدون اتمام ترم، تصمیم می گیرد تا مطالعات خود را ترک کند، اما همچنان درس های خود را در کارشناسی ارشد خصوصی می گیرد.

هری هریسون و اسحاق Azimov

در همان زمان، پسر شروع به شرکت در مدرسه کارتونیست ها و تصویرگران می کند. او شروع به تماس با خود یک هنرمند رایگان کرد. این برای هر درس که برای او پرداخت می شود، گرفته شد. زمان زیادی در کمیک کار کرد. سرنوشت او را به هنر هنرمند آورد. دوستان و همکارانش استودیو را باز کردند که در آن آنها روی نقاشی های کمیک کار می کردند. پس از چنین تجربه ای، هری تصمیم می گیرد ارتفاع جدیدی را بگیرد و شرکت را باز کند. جهت اصلی تبلیغات است.

هری زمان بیهوده را از دست نمی دهد و به طور فعال بر روی متون که برای فلاش گوردون کمیک می نویسد کار می کند. او به باشگاه علمی تخیلی "Hydra" وارد می شود. در اینجا آشنایی با تخیلی علمی برجسته می شود. در میان آنها اسحاق آزیموف بود، که به زندگی متفاوت تبدیل شد. هریسون به طور فزاینده ای در سرمقاله غوطه ور شده است و برای ناشران مختلف کار می کند. این کار ادامه می دهد توسط هنرمند در جهان فراتر از مجله، که در آن در آغاز 50s، اولین داستان خود را "نفوذ به سنگ" منتشر خواهد کرد.

کتاب

کتابشناسی آن بیش از 200 داستان و 35 رمان دارد. آغاز یک راه بزرگ برای دنیای علمی تخیلی در سال 1956 یافت شد، زمانی که نویسنده، همراه با خانواده اش، به مکزیک نقل مکان کرد. در اینجا او شروع به کار بر روی رمان "جهان مرگ". او معروف تر از خوانندگان روسی به عنوان یک سیاره غیرقابل پذیرش است.

نویسنده هری هریسون

پس از مکزیک، هری هریسون برای مدتی در لندن زندگی کرد. در پایتخت Misty Albion، او ابتدا یک قهرمان را در یکی از داستان های جیمز بولیوار معرفی کرد، در طرح - لغزنده جیم دیگریز. او تبدیل به عنوان اصلی عمل در سری معروف رمان "موش فولاد" شد.

پس از بازگشت به نیویورک، Herrison دوباره برای رمان "جهان مرگ"، که اولین کتاب خود و بخش اول سه گانه در مورد ماجراهای یازون دینا آلتا است، گرفته شده است. ادامه رمانهای "مهندس اخلاقی" و "اسب های سوارکاری". پس از دریافت هزینه، هریسون با خانواده اش 7 سال به دانمارک حرکت می کند. در طول این دوره، او خلاقیت زیادی را انجام داد و سفر کرد. او موفق به بازدید از 50 کشور در سراسر جهان شد. اما روح به ایرلند خرید، که در آن تا پایان عمر خود زندگی می کرد.

کتاب هری هریسون

داستان علمی پس از آن یک ژانر نسبتا جدی بود، اما تنها در داستان ها و رمانها هری هریسون با شوخ طبعی حضور داشتند. به گفته نویسنده، او می خواست مردم را به بالا بردن ارواح خود را در حالی که خواندن و از دست رفته از خنده. نویسنده در رمان های خود دنیای شگفت انگیز غیر متعارف را نشان می دهد: آینده ای غم انگیز آینده - با روبات ها، حرکت بین سیارات، بیگانگان، تهدید از فضا.

در این سه گانه رومی-سه گانه "غرب ادن"، نویسنده به یک واقعیت جایگزین زندگی بشر همراه با دیالیت های تکامل یافته در زمین تبدیل شد، که شهاب سنگ مرگبار به 65 میلیون سال پیش رسید.

قاب از فیلم "Coylent سبز"، فیلم برداری شده توسط Harry Harrison's رمان "حرکت! حرکت! "

رمان های هری هریسون سعی کردند سپر شوند. اما تنها کسی به مخاطبان آمد - "حرکت! حرکت! " این فیلم به نام "سبز Soylet" در سال 1973 منتشر شد. برای او، علم به وضوح "تقصیر" حق بیمه را در نامزدی "بهترین تولید دراماتیک" دریافت کرد.

همچنین لازم به ذکر است و تلاش می کند فیلم را بر روی آثار سری موش های فولادی حذف کند. نویسنده در مصاحبه خود درباره تولید کننده گفت: 27 سال سعی کردم شروع به تیراندازی کنم، اما هرگز اتفاق افتاد. در سال 2006، اطلاعاتی وجود داشت که یک تیم از مل گیبسون برای ماجراجویی از ماجراهای جیم دگریز گرفته شد. اما هنوز هم موش فولاد تنها در صفحات رمان زندگی می کند.

زندگی شخصی

نویسنده دو بار ازدواج کرد. Evelin Harrisson اولین همسر شد، که او یک سال پس از عروسی آغاز کرد. در همان سال من جوآن Mercler را دیدم. این دختر در طراحی رقص و لباس مشغول به کار بود. او مجبور شد انتخاب بین حرفه ای و خانواده را انتخاب کند، او دوم را انتخاب کرد.

در زندگی شخصی خود، همه چیز به اندازه کافی خوب بود. چند فرزند دو فرزند دارند: پسر تاد و دختر مورا. این مرد همچنان در خلاقیت شرکت کرد و درآمد کسب کرد. همسران به کشورهای اروپایی سفر زیادی کردند. در عشق و هماهنگی، آنها 48 سال زندگی کردند.

هری هریسون و همسرش جوآن

در سال 2002، جوآن یک بیماری انکولوژیک را کشف کرد که هرگز درمان نمی شود. تاد و مورا در آمریکا زندگی می کنند: او در تکنولوژی کامپیوتر مشغول به کار است، این زیست شناسی را می آموزد.

هنگامی که سلامت بدتر می شود، هریسون تصمیم می گیرد به خانه پرستاری به جنوب انگلستان حرکت کند.

مرگ

هریسون مصاحبه زیادی در زندگی داد. نقل قول ها در یکی از آنها تبدیل به نبوغ شد. هری، پیش بینی مرگ او، گفت که او را ترک خواهد کرد، بدون اینکه تا 89 سال باقی بماند. او پایان زندگی را با ملموس و بد، مردم برابر قبل از قوانین فضا در نظر گرفت. برای او، مراقبت از آغاز چیزی جدید بود، در صلح و صلح گذشت. هریسون در سن 87 سالگی، 15 اوت 2012 فوت کرد. قلب ضعیف علت مرگ بود.

هری هریسون در سال های اخیر

اولین اطلاعات مربوط به مرگ در وب سایت خود ظاهر شد. توسط عکاسی هریسون یک کتیبه خداحافظی ایستاده بود، که بیانگر تلخی از دست دادن میلیون ها نفر از طرفداران کتاب هایش بود:

"کتاب های شما پر از ترفندهای شخصیت های باور نکردنی، اما همیشه با باور نکردنی و هیجان انگیز بود - حتی اگر نه در Freaks با قانون، اما همیشه ناز است."

کتابشناسی - فهرست کتب

  • 1964-1994 - سری "قهرمان لایحه گلکسی"
  • 1961-2010 - سری "موش های فولادی"
  • 1969-2001 - مجموعه ای از جهان مرگ
  • 1969-1974 - سری "مرد از S.V.N. و r.o.b.o.t. "
  • 1984-1992 - سری "Eden"
  • 1964 - "Vendetta برای مقدس"
  • 1966 - "حرکت! حرکت! "
  • 1969 - "جهان اسیر"
  • 1972 - "تونل زنده زنده Transatlantic! هورا"
  • 1973 - "ستاره های ستاره دار کهکشان ماجراهای کهکشانی"
  • 1976 - "نجات کشتی"
  • 1980 - "گمشده لاینر"
  • 1982 - "هدف از تهاجم زمین است"
  • 1983 - "زمان برای یک شورشی"
  • 1992 - "انتخاب برای تورینگ"

ادامه مطلب