Charles Bukovski - عکس، بیوگرافی، زندگی شخصی، علت مرگ، کتاب

Anonim

زندگینامه

چارلز بوکوفسکی یک نویسنده آمریکایی آلمانی-آمریکایی است، شاعر، رمان نویس و استاد داستان کوتاه، یکی از درخشان ترین نمایندگان "واقع گرایی کثیف" بود که آثار آن بر زندگی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایالات متحده تأثیر داشت در دهه 1980 قرن بیستم. پادشاه زیرزمینی به طور گسترده ای در نشریات چاپی منتشر شد و بیش از 60 کتاب را منتشر کرد که موجب واکنش مبهم منتقدان و خوانندگان در طول زندگی نویسنده و تولید اسپور های گرم پس از مرگ او شد.

دوران کودکی و جوانان

Heinrich Karl Bukukski در 16 اوت 1920 در آلمان متولد شد، او پس از آنکه پدر و مادر Katharina Fett و Heinrich Bukovsky به مدت کوتاهی پس از ظاهر پسر به آمریکا فرستاده شد. در ابتدا، خانواده در بالتیمور مستقر شدند و سپس به لس آنجلس، به سرزمین اجداد اجداد در خط پدر نقل مکان کردند. جوان چارلز انگلیسی را با یک لهجه قوی آلمان صحبت کرد و موجب خشم شریر از کودکان محله شد.

چارلز بوکوفسکی

در خانه، پسر همچنین راحتی و حمایت را پیدا نکرد، زیرا پدر از لحاظ اخلاقی و جسمی کودک را از بین برد، برای کوچکترین تخطی از بین رفت. مادر که می ترسید خشم شوهرش را بیاورد، به طور صریح به رنج پسرش نگاه کرد.

بعدها، گفتن در مورد دوران کودکی خود در فیلم مستند "Bukovsky: متولد شده در چنین"، چارلز نتیجه گیری کرد که بدرفتاری به درک ماهیت درد کمک کرد و او را به ابتدای بیوگرافی خلاق هدایت کرد. علاوه بر این، افسردگی، جایگزین خشم، صدایی به نویسنده و مواد برای آثار آینده داد.

چارلز بوکوفسکی در دوران کودکی

Extenuine پسر در خواندن یافت، که به دنبال ترک مورد علاقه برای زندگی بود. یک نوجوان در دبیرستان لس آنجلس شرکت کرد و وقت آزاد خود را به کتابخانه محلی داد. پس از بالغ شدن، او وارد کالج شهر شد، جایی که او دوره های ادبیات، روزنامه نگاری و هنر را دید.

در ابتدای جنگ جهانی دوم، چارلز مطالعات خود را انداخت و به نیویورک رفت و سپس در فیلادلفیا نقل مکان کرد، جایی که، به دلیل مبانی آلمان، بوکوفسکی نمایندگان FBI را دستگیر کرد. نویسنده آینده متهم به فرار از خدمات نظامی شد و 17 روز در زندان آغاز شد. پس از آن، چارلز تصمیم گرفت به ارتش برود، اما آزمون روانشناسی را شکست داد و به عنوان نامناسب برای خدمات نامناسب شناخته شد.

چارلز بوکوفسکی در جوانان

رویاهای نوشتن شغلی در سر بوکوفسکی هنوز در جوانان آغاز شده است، اما مراحل اول در ادبیات یک نویسنده 24 ساله را به ارمغان آورد. ناامیدی. پس از شکست چندین داستان اول، چارلز ایمان به استعداد خود را از دست داد و از یک دهه از خلاقیت دور رفت، درگیر کار فیزیکی. در طول این دوره، بوکوفسکی به طور مداوم بدن را با عدم تغذیه تغذیه کامل تغذیه کرد.

در نتیجه، در سال 1955، یک مرد جوان با یک زخم معده خونریزی مرگبار به بیمارستان آمد. چارلز از بیمارستان خارج شد، عادت مضر را ترک نکرد، اما دوباره قلم را گرفت. او تعدادی از اشعار را در یک نسخه پراکنده مدرن منتشر کرد، و سپس شروع به همکاری با Nomad کرد، یکی از معروف ترین مقالات Bukovsky "Manifesto: یک تماس برای منتقدان خود ما".

کتاب

در اوایل دهه 1960، بوکوفسکی در لس آنجلس زندگی کرد و در پست کار کرد. در این زمان، آثار او علاقه مند به نسخه "Rease Press" بود، چندین داستان نویس را منتشر کرد. سپس اشعار چارلز در مجله ادبی "Offersider" ظاهر شد. از سال 1967، بوکوفسکی ستون خود را در روزنامه باز شهر رهبری کرد، یادداشت هایی که بر اساس مجموعه ای از مینیاتوری ها به نام "یادداشت های بز قدیمی" تبدیل شده است.

در سال 1969، او پیشنهاد خود را در مورد همکاری از کتاب انتشارات مطبوعات سیاه اسپارو و استعفا داد تا از کار به طور کامل خود را به خلاقیت اختصاص دهد. در کمتر از یک ماه، او اولین رمان خود را به نام "Mail" منتشر کرد. این کتاب در اروپا محبوب شد و نویسنده را با شهرت جهانی به ارمغان آورد، که به ده ها زبان ترجمه شده است.

سردبیران شرکت های بزرگ پیشنهادات Bukovsky را پرتاب کردند، اما نویسنده به خانه های انتشارات کوچک وفادار بود. او 3 مجموعه اشعار و 2 کتاب از آثار ژانر کوچک را منتشر کرد. "دستان جنون عادی" و "زیباترین زن در شهر" حاوی داستان های بیوگرافی بود که موفقیت چارلز را تقویت کرد و خواننده را آماده کرد تا رمان دوم را به نام "فاکتور" وارد کند.

چارلز بوکوفسکی در جدول

نوازنده در نهایت سبک هویت شرکتی را شکل داد، که توسط توصیف های فرانک از زندگی شخصیت ها و فراوانی از کلمات و عبارات وحشیانه، گاهی اوقات درشت، متمایز شد. این شیوه به همان اندازه ویژگی و پروسس و شعر بود و خوانندگان محبوب شد که برای "جزئیات کثیف" مشتاق بودند.

به همین دلیل، مخاطب مشتاق مجموعه ای از اشعار "من و گاهی اوقات اشعار شما" و رمان "زنان" به دنبال او بود. با تشکر از این آثار، بوکوفسکی شروع به فروش خوب کرد و انگیزه ای برای نوشتن بیشتر دریافت کرد.

در اواخر دهه 1970 - اوایل دهه 1980، چارلز 5 کتاب از کتاب های شعر را در یک بار منتشر کرد و یکی از "شما به تنهایی تنها زمانی که آن را فقط حس می کند، دریافت کرد، و در سال 1982، اسپارو سیاه، نویسنده جدیدترین نویسندگان" وحشتناک "را چاپ کرد "نان با ژامبون". در این کتاب، Bukovsky به دوران کودکی خود را تبدیل به دوران اوگو Henry Chinasy تبدیل کرد و قلدری از پدر و بی تفاوتی مادر، که واقعا در ابتدای زندگی نویسنده صورت گرفت، توصیف کرد.

چارلز بوکوفسکی و سینه او

چارلز به موضوع و شکوفایی چارلز در کتاب "موسیقی آب گرم" بازگشت، جایی که توطئه های معمولی با حساسیت فوق العاده ای و صادقانه نفوذ کرده و سپس چند مجموعه دیگر از اشعار را تشکیل می دهند.

در سال 1989، Bukovsky روند تولد فیلم "مست" را در رمان هالیوود توصیف کرد، جایی که بازیگران معروف، مدیران و فیلمنامهنویسان، نمونه های اصلی شخصیت های اصلی بودند. نویسنده به طور دقیق و حقیقت تصویر پشت صحنه فیلمبرداری را نقاشی کرد، قطع اسرار ناخوشایند زندگی و شخصیت ستاره ها را قطع کرد.

آخرین کار نویسنده، "Maculatory" جدید بود که در سال 1994 پس از مرگ Bukuski منتشر شد. این کارآگاه کتاب از همه کارهای قبلی توسط چارلز، عدم اشاره به بیوگرافی خود، متفاوت است، اما ایرونی و باز بودن، و همچنین شخصیت های روشن و به یاد ماندنی را حفظ می کند.

زندگی شخصی

در جوانان، بوکوفسکی یک زندگی شگفت انگیز و ناسازگار را رهبری کرد. مستی غیرقابل کنترل، نویسنده آینده را برای ازدواج با الکلی به نام جین کونی بیکر هدایت کرد. همسران برای مدت کوتاهی با هم زندگی می کردند، اما رابطه آنها نمی توانست بد نامیده شود، بعدا پروسس بارها و بارها تصویر از اولین همسر را در صفحات آثار او نقاشی کرد.

چارلز بوکوفسکی و باربارا سرخ شده

در سال 1955، جین از افق ناپدید شد و چارلز به طور رسمی زندگی را با شاعر تگزاس باربارا سرخ کرد، اما عشق آنها کوتاه بود. پس از طلاق باربارا به هند رفت، جایی که او به زودی در شرایط مرموز فوت کرد. دوست دختر بعدی چارلز فرانسیس اسمیت شد، که به همسر نویسنده تبدیل نشد، اما تولد دخترش ماریا لوئیس را به دنیا آورد.

در اواخر دهه 1960، Bukovski زنان را به عنوان دستکش تغییر داد. برای چندین سال او با شاعر لیندا کینگ ملاقات کرد، یک زندگی طوفانی که با اختلافات دائمی متمایز بود، به مبارزه رسیدند. به طور موازی با این رمان، چارلز با بسیاری از زنان دیگر ارتباط برقرار کرد، از آنکه به شدت یک دوست دختر را ترک کرد، که در نهایت نویسنده را ترک کرد و به شهر دیگری منتقل کرد، دور از خائن و دروغگو.

چارلز بوکوفسکی و لیندا کینگ

این از پادشاه لیندا بوکوکوف بود که این رمان "زنان" را آغاز کرد، که جزئیات صمیمی از زندگی شخصی خود را نشان داد. دیگر قهرمانان کارگری کارگری William's William Studio Studio Studio Studio، که اختلال روان، زشت و متاهل Amber O'Neill را متحمل شده بودند، که رویای یک عاشق برای شرارت، "Saucer Redish" Pamela Miller Wood، که در کنار آن زندگی می کردند، رنج می برد ، و شاعر Joanna Bull، که نویسنده تخیلی مخرب را از هم جدا کرد.

برای دلایل غیر قابل درک در رمان، هیچ جایی برای لیندا لی اجرا نشد، صاحب رستوران تغذیه مناسب، که آخرین، سوم همسر Bukowski بود. چارلز در سال 1976 در سال 1976 با او آشنا شد و تقریبا 10 سال از یک رابطه تنه با همسر آینده حمایت کرد.

مرگ

در سال 1988، بوکوفسکی لوسمی را کشف کرد که علت مرگ نویسنده در 9 مارس 1994 بود. از آنجا که چارلز یک خدای متقاعد کننده بود، مراسم تشییع جنازه توسط راهبان بودایی برگزار شد. چند روز گذشته استاد رئالیسم کثیف در خانه خود در نزدیکی سان دیگو قرار داشت، که توسط نگرانی همسر لیندا لی مسیر احاطه شده بود.

قبر چارلز Bukowski

مراسم دفن در پارک یادبود سبز هیلز در Palos Verdez Rancho، کالیفرنیا برگزار شد. در Gravestone، Bukovsky، شبح بوکسور نشان داده شده است و عنوان شعر "سعی نکنید" نوشته شده است.

نقل قول

"هنگامی که شما یک مقدار مشخصی از ادبیات مناسب را شکست می دهید، معلوم می شود که دیگر باقی نمی ماند. شما باید خودتان آن را بنویسید "

"من بر این نیست که هر کس یک نابغه خواهد بود، اما آن را حدس زدگی نمی شود که بسیاری از مردم در idiocy با چنین Applub پرتاب می کنند"

"اگر شما موفق به فریب یک فرد، این بدان معنا نیست که او احمق است - به این معنی است که شما بیش از آنچه که سزاوار آن هستید اعتماد دارید"

"مردم می توانند تنها در صورتی که آنها را به خوبی نمی دانند"

کتابشناسی - فهرست کتب

  • 1969 - "یادداشت های یک بز قدیمی"
  • 1971 - "اداره پست"
  • 1973 - "جنوب بدون نشانه های شمال"
  • 1975 - "Factotum"
  • 1978 - "زنان"
  • 1982 - "نان با ژامبون"
  • 1983 - "داستان جنون عادی"
  • 1983 - "زیباترین زن در شهر"
  • 1989 - "هالیوود"
  • 1994 - "Maculatura"

ادامه مطلب