شاهزاده خانم ماریا Volkonskaya - پرتره، بیوگرافی، زندگی شخصی، علت مرگ، همسر Decembrist

Anonim

زندگینامه

درخشان ترین و زیبا تصویر در گالری decabrists - ماریا نیکولاوین Volkonskaya. مانند شاهزاده Trubetskaya، او به نظر می رسد نمونه ای از یک وقفه بی حد و حصر و احساس وظیفه، داشتن سیبری برای یک شوهر مرجع، شاهزاده سرگئی ولکانسکی پس از رویدادهای دسامبر سال 1825. علامت گذاری به عنوان علامت در تاریخ و ادبیات، تبدیل شدن به نویسنده "یادداشت های ماریا Volkonskaya"، که الهام بخش شاعر نیکولای نکرسوف برای ایجاد بخش دوم شعر "زنان روسیه".

دوران کودکی و جوانان

شاهزاده خانم ماریا نیکولاویو Volkonskaya (Nee Raevskaya) متولد شد، همانطور که اعتقاد بر این بود، در تاریخ 22 ژوئیه 1804 در شهر Kamenka Chigirinsky شهرستان کیف استان کیف. اما داده های دیگر در تاریخ تولد او وجود دارد - 6 ژانویه 1806.

ماریا Volkonskaya در جوانان خود

بیوگرافی شاهزاده خانم با یک نژاد غنی و نجیب مشخص شده است. پدر نیکولای نیکولایویچ رافسکی - کمیته روسیه، ژنرال، قهرمان جنگ 1812. مادر سوفیا Aleksevna Konstantinova مادر - نوه دانشمند بزرگ روسی Mikhail Lomonosov. زن و شوهر خانواده 7 فرزند متولد شد - 2 پسر و 5 دختر. بسیاری از آنها نور را در مبارزات نظامی بی پایان از سر خانواده دیدم، که در آن او با همسر وفادار همراه بود.

از طرف پدر، کودکان منشا لهستانی را به ارث برده اند (Raevsky - نژاد نجیب قدیمی، که به عنوان پادشاهان روسیه از قرن XV خدمت کرده اند)، و از مادر مادر - ریشه یونان (پدربزرگ الکسی کنستانتینوف، کتابدار شخصی کاترین دوم ، یونانی توسط ملیت بود).

پدر و مادر مری ولکانسکایا

خون یونانی بر ظاهر مری، دختر پیشین Raevsky منعکس شد. سیاه و تاریک مو، با پوست تیره تیره، او پدر مورد علاقه بود. طبیعت او را به یک صدای عالی داد، و به طور کلی معلم را از ایتالیا نوشت تا آواز دخترش را اشغال کند. ماشا تحصیلات خانگی را به دست آورد، کاملا متعلق به فرانسوی و انگلیسی، خواندن، علاقه مند به تاریخ و ادبیات بود.

جو در خانه Raevsky، با وجود ساختار سختگیرانه سختگیرانه، بسیار گرم و دوستانه بود. خواهران به برادران و پدر ارشد نگاه کردند. در شبها پس از شام، آنها در اتاق نشیمن موزایی بودند. و بازگشت از توپ های پر سر و صدا، قفل شده در راه اندازی های او، در خاطرات دوشیزه خود را هنگام شمع نور نوشت.

پرتره ماریا Volkonskaya

در تابستان نیکولای نیکولایویچ رافسکی به طور پیوسته تمام خانواده را در کریمه و قفقاز صادر کرد. این اتفاق افتاد که آنها توسط الکساندر سرگویچ پوشکین همراه بودند، که در طول لینک جنوبی با نیکولای نیکولایویچ دوست شدند. Maria Nikolaevna در حال حاضر لذت بخش بود و اخبار مربوط به زیبایی او در جامعه سنت پترزبورگ.

زندگی شخصی

برای اولین بار، قلب زیبایی هنگامی که او یک دیدگاه دوست داشتنی از یک شاعر جوان را در عشق گرفتار شد، فریاد زد. Pushkin در حال سفر با Raevski در قفقاز در سال 1820، علاقه مند به یک دختر 15 ساله علاقه مند شد و احساسات عاشقانه خود را پنهان نکرد. در نظر گرفته شده است که مری Raevskaya به اشعار خود را نوشته شده در لینک جنوبی اختصاص داده شده است (در میان آنها - بعدا "، زیبا، با من،" بر روی تپه های گرجستان). با این حال، این نسخه دیگر محققان خلاقیت و بیوگرافی شاعر را رد می کند.

ماریا Volkonskaya. ارقام A.S. پوشکین در پیش نویس اسیر قفقاز

به هر حال، تصویر شاهزاده خانم Volkonsky یک بار دیگر به عنوان یک فانتزی شاعرانه از شاعر بیدار نخواهد شد. او سرنوشت خود را دنبال خواهد کرد و با تحسین عمل او از همسرش از تفسیر، خطوط جدید را به یک زن جوان اختصاص خواهد داد.

"به عنوان یک شاعر، او وظیفه خود را در نظر گرفتن همه زنان زیبا و دختران جوان، که با آنها ملاقات کرد، در نظر گرفت. در اصل، او تنها موز خود را تحسین کرد، "Wantcons بعدا در خاطرات خود بنویسید.

یکی دیگر از Zadychal Maria Nikolaevna شمارش Gustav Oolizar، شاعر لهستانی، تبلیغاتی، که در آن زمان رهبر نجیب استان کیف بود. گراف به وسیله لذت های شاهزاده های جوان مسحور شد، گراف به یک مهمان مکرر در کیف کیف Raevsky تبدیل شد و در سال 1823 یک دختر را راه اندازی کرد. با این حال، او امتناع از پدرش را دریافت کرد. الیزار به طور جدی در زندگی شخصی خود به طور جدی تجربه کرد و تصویر محبوبش را برای مدت زمان طولانی در کار خود شستشو داد.

سرگئی Grigorievich Volkonsky

پس از یک سال، پدر مری دوباره پیشنهاد ازدواج دریافت کرد. این بار، شاهزاده سرگئی Grigorievich Volkonsky، نماینده یک نام خانوادگی قابل توجه و نوع قدیم از نوع قدیمی است. او مدتها از خانه Raevsky بازدید کرد و چگونه مسحور به آواز شگفت انگیز مری گوش می داد، او را با فرشته های سیاه و سفید تحسین کرد.

او برای 20 سال گذشته ماشا بزرگتر بود و در 37 سالگی خود در رتبه بندی ژنرال بزرگ خدمت کرده بود، قهرمانانه خود را در جنگ های جنگ 1812 نشان داد. این بار پیشنهاد پیشنهاد شد، و در 11 ژانویه 1825، عروسی در کیف بازی کرد. اعتقاد بر این است که ماریا رافسکی ازدواج نکرده است، بلکه در اصرار پدرش، که در زمان وضعیت مواد شلاق زدن، بهترین سرنوشت را برای دخترش دوست داشت، ازدواج کرد.

ماریا Volkonskaya با پسر نیکولای

ماه عسل در Gurzuf برگزار شد، سپس یک سری بی پایان از جدایی آغاز شد: Volkonsky ترکیه برای تعالیم، ماریا، در حال حاضر باردار، به اودسا رفت تا هوای دریایی نفس بکشد. در دسامبر 1825، Volkonsky به املاک خود را در اومان داد، همسرش را گرفت و آن را به خانه پدرش در کیف برد، او بلافاصله ترک کرد.

میل به دسامبر در 14 دسامبر 1825 در میدان سنا سنت پترزبورگ، ماریا هیچ چیزی را نمی دانست. او به سختی تحمل کرد. در 2 ژانویه سال 1826، پسر نیکلاس به مدت طولانی در بستر بیمارستان صرف شد.

شاهزاده ماریا Volkonskaya با شوهرش در زندان Petrovskaya دوربین

او در مورد دستگیری شوهرش به بهار آموخت و بلافاصله نامه ای را به قلعه پتروپاولوفسک فرستاد و قصد داشت تا سرنوشت خود را تقسیم کند، حتی اگر زندان تهدید کند. Volkonsky پاسخ داد که

"حتی نمی خواهد امیدوار باشد که چنین شادی را از بین ببرد."

katorga در سیبری

به گفته وی، حکم دسامبر در 12 ژوئیه 1826، شاهزاده ولکانسکی به مدت 20 سال از کورتیک سیبری محکوم شد. ماریا با آموختن در مورد آن، به طور جزئی با امداد صحبت کرد. پس از همه، تمام این ماه ها او مجبور به تحمل شکنجه با خانواده اش - پدر، مادر و برادر بزرگتر الکساندر، که به شدت می خواستند یک زن را از یک ازدواج شرم آور سوزاند، اصرار بر طلاق.

پرتره ماریا Volkonskaya

بومیان از شاهزاده خانم ها پنهان شده اند، نامه های دستگیر شده، شوهر و بستگانش را ممنوع کرده اند. اما ماریا، به طور مداوم از تمام موانع جان سالم به در برد، حاکمیت به نیکولای I، تقاضای اجازه به دنبال سرگئی و دریافت پاسخ مثبت می نویسد. ماریا Volkonskaya به Siberia می رود، ترک یک کول یک ساله در مراقبت از قانون مادر، به سیبری می رود. پدر ناامید وعده داده شده به نفع دختر عزیزم، اگر او یک سال بعد بازگشت.

این زن به معدن سپاسگزار رسید، جایی که دپارتمان ها کار می کردند، 11 فوریه 1827. دیدار با شوهرش طولانی مدت و سخت بود در همان زمان. ماریا سرگئی Grigorievich، زنجیر شده در کلاهبرداران، و در تحریک احساسات ابتدا بوسیدن کلاهبرداری، و سپس خود را. شاهزاده تا آن زمان به طور کامل در روح سقوط کرد و به طور جدی بیمار شد. ورود همسرش رفاه او را بهبود بخشید.

خانه ای که شاهزاده خانم مری ولکانسکایا و Ekaterina Trubetskaya زندگی می کردند

Volkonskaya در همان خانه با همسر دیگری کاترین Trubetskoy حل و فصل شد. روزهای هفته ای شدید، زنان مزرعه را هدایت کردند، یاد گرفتند که در همه چیز صرفه جویی کنند. ماریا نیکولاینا تعهد را برای نوشتن نامه برای بومیان خود گرفت.

تا پایان سال، هر دو شاهزادگان به تقلب نقل مکان کردند. در عرض جدید محلی به زودی شوهران خود را منتقل کردند. در چیتا، ماریا نیکولاوینا انتظار می رود چند ضربه سرنوشت در یک بار. در ابتدا، در مارس 1828، اخبار وحشتناک از سنت پترزبورگ آمد - مادر در قانون او را در مورد مرگ زانوی خود گزارش داد. ماریا خرد شده ماریا به منظور رفتن به دیوانه، از پادشاه می پرسد که اجازه می دهد او را در یک حاد در کنار شوهرش زندگی کند و مجوز دریافت می کند.

ماریا Volkonskaya

در سال 1829، یک اعتصاب جدید - مرگ پدر. سلامت او به دلیل وقایع مربوط به ماریا به شدت به شدت متروک شد، اما قبل از مرگ او دخترش را فریب داد. و در حال مرگ، نگاه کردن به پرتره مورد علاقه خود، او اعتراف کرد که "ماریا شگفت انگیز ترین زن او می دانست". مادر، داشتن یک شخصیت سخت، دختر او، و همچنین برادران و خواهر کوچکتر سوفیا را ببخشید. Wantkaya فقط Sisters Elder Catherine و النا نوشت.

در 10 ژوئیه 1830، ماریا یک دختر سوفیا را به دنیا آورد، که در همان روز فوت کرد. از دولت غیرمعمول، زن تنها به لطف حرکت جدید - در کارخانه پتروفسکی منتشر شد. در اینجا، Decembrists مجاز به زندگی در حل و فصل آزاد همراه با همسران خود را در خانه های چوبی. سپس اولین فرد Volkonsky Mikhail (1832) متولد شد و دختر نلی (1834).

ماریا Volkonskaya و پسر میخائیل

در سال 1835، سرگئی Grigorievich از کار تقویم در وضعیت سلامت آزاد شد، و همسرش به حرکت خود به روستای Urik رفت تا در نزدیکی دکتر گرگ زندگی کند، که خدمات آن باید اغلب استفاده شود. همسران یک خانه تابستانی "Kamachnik" را در Ust-Kudow ساخته شده، جایی که آنها مهمانان نادر را گرفتند.

در Urika، Decembrists A. Sodahio، M. Lunin زندگی کرد. هر دو دوست بزرگ خانواده Volkonsky بودند و اعتقاد بر این است که احساسات را برای مری احساس کرده اند. و اگر اولین بار در عشق با شاهزاده خانم صرفا به طور کامل بود، پس از آن بین رویکرد و Volkonskaya، به گفته برخی از مورخان، یک رابطه عشق وجود داشت. با این حال، متخصصان ماریا نیکولانا این واقعیت را انکار می کنند.

ماریا Volkonskaya در سال های بالغ

ماریا Volkonskaya در سال 1845 در 18 سالگی زندگی می کرد، مجوز انتقال به Irkutsk را دریافت کرد. در اینجا او کودکان را در دبیرستان تعریف کرده و به زندگی سکولار پیوستند، شروع به بازدید از تئاتر کردند، و به زودی خود را سالن خود را، و همچنین شاهزاده Trubetskaya باز کرد.

هنگامی که نزدیک و دوست دختر وفادار در حال حاضر تبدیل به خطرات و حذف یکدیگر. در نهایت، زنان بدون به اشتراک گذاشتن کلبه، که هر دو چشم گذاشته بودند، صعود کردند.

ماریا Volkonskaya در پیری

در این زمان، سلامت ماریا نیکولانا بدتر می شود. تقریبا به دلیل حملاتی که در سرما اتفاق می افتد، تقریبا از خانه خارج نمی شود. عجله برای تعیین سرنوشت کودکان و در سال 1850 او با دختر النا (نلی) برای دیمیتری Molchanova رسمی، با وجود شهرت بد خود در جامعه، ازدواج کرده است.

در سال 1855، الکساندر دوم به تخت سلطنت روسیه می رود. عفو عمومی نزدیک به سال 1856 است، زمانی که فریبندهای آزاد، سیبری را ترک می کنند. شاهزاده خانم ماریا کمی زودتر به دلیل سلامت ضعیف برگردد و در دخترش در مسکو حل و فصل شود و Volkonsky آنجا می رسد.

مرگ

در سال های اخیر، یک زن خیلی سفر کرد. دختر به ثمر رسانده بود، در سال 1857، برای دیپلمات Nicholas Kochubey بیوه بود. او با پسرش در شاهزاده خانم الیزابت ولکونسکایا ازدواج کرد، عروسی در ژنو برگزار شد. پس از بازدید از رم در قبر مادر و خواهران النا.

پرتره پس از مرگ ماریا Volkonskaya

ماریا نیکولاوینا به طور کامل پس از مرگ نوه الکساندر، در سال 1861، در املاک و مستغلات پسر در قورباغه ها (استان چرنیهاو) فوت کرد. سرگئی ولکانسکی در این زمان در خارج از کشور بود، او در سال 1865 شکسته شد.

ادامه مطلب