Makar Girl - بیوگرافی شخصیت، شخصیت و تصویر، نقل قول

Anonim

تاریخچه شخصیت

فدور Mikhailovich Dostoevsky - یک کلاسیک شناخته شده از ادبیات جهان است. پرو او دارای رمانهای معروف است که به شخصیت های غیرطبیعی و قهرمانان با یک بیوگرافی غیر بی اهمیت زندگی می کند. اما برخی از شخصیت های توصیف شده توسط نویسنده در این آثار، توسط روزنامه های توسعه یافته توسط پیشینیان داستوفسکی تکمیل شده است. Makar Girl شخصیتی است که به نویسنده اجازه داد تا موضوع "مرد کوچک" را در خلاقیت نشان دهد.

تاریخچه خلقت

رمان "مردم فقیر" موفق شد. این کار شهرت جوان داستوفسکی و وضعیت یک نویسنده با استعداد را به ارمغان آورد. منتقدان Grigorovich، Belinsky و Nekrasov به طور مثبت در مورد کار خود نظر دادند.

نویسنده فدور داستوفسکی

برای اولین بار، یک رمان نوشته شده در ژانر اپیزالار، که در سال 1846 در تدوین پترزبورگ منتشر شد. Dostoevsky کار بر روی او، از نمونه هایی از زندگی خود الهام گرفته شد. خانواده اش غنی بود پدر در بیمارستان کار می کرد، جایی که سرنوشت بسیاری از روح های فلج شده را به ارمغان آورد. جوانان داستایوفسکی بسیاری از داستان های مربوط به محرومیت و اشتباهات مرگبار را شنیدند.

Makar Girl، اختراع شده توسط Dostoevsky برای تصویر در رمان، ویژگی شخصیت فوق العاده بود. بنابراین نقاشی های ادبی رنگ شده بود. Dostoevsky توسط کار Schiller و Pushkin مشت زده بود به دنبال یک تصویر مناسب برای قهرمان بود. شروع به کار با نوع شخص، که نویسنده به نام "مرد عجیب و غریب"، Dostoevsky به تدریج شروع به احساس همدردی و علاقه به چنین شخصیتی. توصیف این واقع بینانه و در عین حال یک شخصیت فوق العاده، او صمیمانه در مورد قهرمان نگران بود، پذیرفتن این در برخی لحظات او یک دختر از خود نوشت.

Akaki Akakievich

قهرمان رمان "مردم فقیر" Makar Girl یک نمونه زنده از یک "مرد کوچک" است، با نوع آن خوانندگان گوگول و پوشکین را آشنا می کنند. Akaki Akakievich Bashmachkin از "Sineli" و Samson Vyrin از "ایستگاه ایستگاه" دارای ویژگی های مشابه از شخصیت است. دختران، بر خلاف bashmachkina، وسواس عشق به چیزها، اما به انسان. به این معنا، معنای قهرمانان مهم است. اسامی آنها به طور مستقیم اولویت ها را نشان می دهد.

"مردم فقیر، مردم بیچاره"

Makar Girl یک مقام رسمی 47 سال است که توسط یک شخصیت خاص مشخص می شود. این شخصیت به خوانندگان و در رمان "شب سفید" یافت می شود. با تجزیه و تحلیل شخصیت و اعمال قهرمان، نویسنده به طور کامل آن را توصیف کرد، پیش بینی قهرمانان بعدی از فرمت یک مرد کوچک را پیش بینی کرد.

دختر مسطح

چرا Makar Girl "مرد کوچک"؟ یک مقام کوچک از بحث ها و پرهوف می ترسد. او می ترسد نگاهی به جدول بگیرد، به طوری که نارضایتی نکنند. او از این است که او پشت سرش دیده می شود و در همه جا دشمنان غیر موجود را می بیند که او را آرزو می کنند. در روح، دختر ترس از مردم را زندگی می کند، بنابراین او به طور غریزی مانند یک قربانی احساس می کند. این شوخی با تخیل مردی بازی می کند، هرچند که اطراف آن آماده است تا آن را برابر کند. او حتی شرمنده بود که در جامعه دود کند.

در حالی که در گردباد فانتزی خود، دختر از زندگی واقعی خارج می شود. فعالیت او یک نوشتن فعال از نامه ها است تا از ارتباط مستقیم با مخاطبان جلوگیری شود و روح را از بین ببرد.

Varvara Dobroselova - خواننده اختصاص داده شده و یک دختر محبوب. شناخت دختر مرد. او او را در شخصیت دشواری و تمایل به افشای خود را توسط قربانی و یک فرد ناراضی متهم می کند.

تصویر برای کتاب

Makar Girl یک فرد آرام و مدرن بود که 30 سال داشت. او در تمام طول روز مشغول به کار بود و همکاران مضحک را تحمل کرد. بودن در یک ناراحتی، یک مرد به طور مداوم به نظر می رسد که وجود خود را توجیه می کند. فقر او نه تنها مالی، بلکه اخلاقی است. تراژدی داخلی قهرمان باعث ایجاد یک حالت روحانی پیچیده می شود، که در آن دختران به طور مداوم باقی می مانند. او ترس و تحقیر را تجربه می کند. او مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. به طور دوره ای، قهرمان، اشتیاق قوی را پوشش می دهد.

Makara یک دختر می تواند "مرد کوچک" نامیده شود، زیرا دختران قدرت را برای کمک به وارنا مورد علاقه خود پیدا نمی کنند، زمانی که او خود را در موقعیت وحشتناک پیدا می کند. در آستانه مرگ گرسنه، دختر بیمار منتظر حمایت و مشارکت یک مرد نیست. قهرمان Infantilism مجاور تمایل به فلسفه است. ظاهر او غیر قابل درک است این یک زندگی آرام و اندازه گیری شده است، در عفت و خودخواهی متفاوت است. عشق به Varenka اجازه می دهد تا یک دختر احساس مانند یک مرد. آن را به طور غیرمستقیم احساس عزت نفس می کند.

MAKAR GIRL و VARNIKA DOBROSKOVOVA

Makar و Varnika به ندرت دیده می شوند، هرچند او به طور خاص در کنار او حل و فصل شد. آبیاری یک دختر در تئاتر و پیاده روی، یک مرد از شایعات و شایعات ترس، از افتخار او محافظت می کند. ارتباط قهرمانان از طریق حروف رخ می دهد. یک افسر خسته کننده مدرن با تجربیات معنوی دختر تقسیم شده است و به نظر می رسد یک فرد مراقب مناقصه است.

ایده آل دختر در حال تلاش برای محافظت از وارنا از زندگی روزمره خشن است. پس از آموختن که Vabnka یک پیشنهاد غیر قابل قبول از یک افسر دریافت کرد، Makar را امضا کرد و برای معشوقش ایستاد، اما قهرمان از پله ها نزول می کند.

عشق به Varegnka نامناسب است، و این تراژدی سرنوشت یک دختر است. خیرخواه و دوست در چشم ونرکا، او مجبور به نشان دادن همدردی پدر است و او را قول می دهد همه چیز را در قدرت خود برای نگه داشتن دختر کنار او. آموزش و پرورش و تربیت او برای مشارکت در مجامع ادبی همسایه فاقد آن است، اما، که توسط توهمات بوجود آمده است، قهرمان خود را با نویسنده آینده از دست می دهد، به طوری که به طور عمده نامه های نوشته شده توسط او را ارزیابی می کند.

صحنه از بازی

این به احتمال زیاد نیست که محصول GOGOL "Shinel" در رمان ذکر شده است. Varnka به نظر می رسد در تصویر قهرمان Gogol از یک دوست دیده می شود و به یک دختر یک کتاب با اشاره می دهد. دختران خود را در Akakia Akakiyevich یاد می گیرند. آخرین نامه نوشته شده توسط نامه با ناامیدی پر شده است.

برای یک MACAR از یک دختر، ازدواج Varniki یک ضربه می شود. او مشارکت حامی را نادیده می گیرد و خود را به اراده Bykov می دهد، مردی که او را یک بار داشت. عمل یک دختر به نظر می رسد عجیب و غریب است، می توان آن را در خودگردان خرد کرد و پیدا کردن یک گزینه سودآور، که یک دختر نبود.

نقل قول

شخصیت اصلی این رمان پیچیده ای از بدبختی دارد و این توسط نقل قول ها از کار تایید شده است. دختر می نویسد که متهم به رفاه و بحث ها از طرف، دختر می نویسد:

"پس از همه، چه، ورنکا، کشته می شود؟ پول من نیست، و همه این آلارم هر روزه، همه این زمزمه ها، لبخند، جوک ها است. "
تصویر به کتاب گوگول

برای او، نظر بسیاری از دیگران وجود دارد، که تحت آن، با توجه به اراده خود، دختر مجبور به تنظیم حتی در مسائل زندگی شخصی است:

"... برای من، این هنوز، حداقل در یک یخبندان یخچال بدون سلیقه و بدون چکمه پیاده روی، من بیش از حد پرداخت می کنم ... اما من آن را حمل می کنم ... اما مردم چه می گویند؟ دشمنان من هستند، زبانهای بد همه چیزهایی هستند که شما بدون عاقن صحبت می کنید؟ "

پس از خواندن داستان گوگول، دختر احساس می کند باز است. او درک می کند که چگونه زندگی او کوچک است، و خود را به همدردی، تلاش برای توجیه شیوه زندگی انتخاب شده:

"گاهی اوقات آنها پنهان می شوند، پنهان می شوند، پنهان می شوند، پنهان شدن در آنچه که من نگرفتم، گاهی اوقات از بینی می ترسم - هر کجا که بود، چرا که پرورش وجود دارد، زیرا همه چیز در جهان نیست، از همه شما، Paskvil کار خواهد کرد، و بنابراین تمام عمر مدنی و خانوادگی ادبیات شما پیاده می شود، همه چیز چاپ شده، خواندن، مسخره، واکسیناسیون! ".

ادامه مطلب