زندگینامه
نه یک نسل از دانش آموزان شوروی در کتاب های نویسنده آناتولی Aleksina رشد نکرده است. این در این دوره بود که اوج حرفه خلاق نویسنده بود. "تماس بگیرید و بیا!"، "دیوانه Evdokia"، "سوم در ردیف پنجم" - کتاب های الکسین نیازی به اضافه کردن در برنامه درسی مدرسه، کودکان و غیره با لذت آنها خواندن آثار خود را، فونداسیون در دنیای جادویی دوران کودکی .
در اینجا، همانطور که در جهان بزرگسالان، خوب و بد، شادی و غم و اندوه، وفاداری و خیانت وجود دارد. در دوران روسیه جدید، در حال حاضر در مهاجرت، نویسنده متوقف نمی شود نوشتن، طیف پروسۀ بزرگسالان آن گسترش می یابد. برای یک زندگی خلاق بلند، آنها بیش از صد کار را ایجاد کردند: داستان ها، رهبران، نمایشنامه ها، سناریوها.
دوران کودکی و جوانان
AnaToly Georgievich Aleksin (نام خانوادگی واقعی Goberman) در 3 اوت 1924 در مسکو متولد شد. پدر Georgy Platonovich Goberman - معلم، اقتصاددان، روزنامه نگار. مادر ماریا Mikhailovna Goberman - بازیگر.
اولین حافظه قوی از دوران کودکی کودک، دستگیری پدر در سال 1937 است. جورج پاتونویچ یک فرد بسیار فعال و جامع توسعه یافته بود. یک کمونیست متقاعد کننده، یک شرکت کننده در جنگ داخلی، او به عنوان یک اقتصاددان کار می کرد، قبل از جنگ جهانی دوم، در موسسه اقتصادی اساتید های سرخ، قبل از جنگ جهانی دوم، توسط دولت در اورال مجاز بود.
افراد با چنین بیوگرافی به ندرت از سرکوب استالینیستی باقی مانده اند. پس از دستگیری پدر، مادر بلافاصله کار خود را در تئاتر به عنوان همسر "دشمن" مردم از دست داد. خانواده کوچک آنها بدون معیشت باقی ماندند. زنجیره های 13 ساله را نجات داد که او شروع به پرداخت در روزنامه پیشگام پیشگام برای انتشار اشعار و یادداشت ها کرد.
"از همه نقاط نظر غیرقانونی بود. اول، من جزئی، دوم، خواهر و برادر دشمن هستم. کسی را ناشناس بنویسید و افراد مسئول نه تنها پست ها را از دست بدهند، بلکه سر نیز نیز از دست می دهند. اما آنها نمی توانستند در غیر این صورت انجام دهند ... آنها می خواستند تحت هر شرایطی باقی بمانند "، آناتولی Georgievich را یادآوری کرد.بعدها، انتشار مرد جوان در Komsomolskaya پراودا، مجلات "Murzilka" و "Pioneer" ظاهر شد. در سال 1939، پدر تبرئه شد و آزاد شد. اما در اینجا من رفتم او دومین شوک با تجربه مرد جوان بود. ماریا میشیلونونا به اورال ها در بزرگترین تیم ساخت و ساز، در شهر کامنسک اورالسکی، که در آن ایجاد یک گیاه آلومینیومی انجام شد، تخلیه شد.
برای آناتولی 16 ساله، که با مادرش سوار شد، همچنین اشغال را برای توانایی هایش یافت. این پسر توسط یک مرد خلبان روزنامه جدید "قلعه دفاع" منصوب شد، و به زودی و وزیر مسئول انتشار این نشریه.
در پایان جنگ، آناتولی Goberman وارد موسسه مطالعات شرقی مسکو (شاخه هند)، که در سال 1950 فارغ التحصیل شد. در عین حال، اولین مجموعه خود از عنوان "سی و یک روز" تحت نام الکسین منتشر شد. این نام مستعار عکاسی مادر آناتولی و نام خلاقانه خود را، که تحت آن میلیون ها خواننده امروز آن را می دانند.
کتاب
قابل توجه است که نویسنده با حمایت از چنین ماترا، مانند هیئت کنستانتین، اولین ادبیات را در ادبیات بزرگ انجام داد. او پیشنهاد خود را در ویرایش اولین مجموعه از الکسینا پیشنهاد کرد. پیش از آشنایی خود. یک وضعیت خنده دار: در سمینار، ساموئل Yakovlevich مارشک آناتولی شروع به خواندن اشعار خود کرد، اما بدون دریافت تایید کلاسیک، ناراحت شد.
به طوری که شکست اینقدر ظاهری نبود، آلکسین یکی از داستانهای خود را خواند، که در حال حاضر بسیار لمس بود، اول از همه آنها - خودش. از حالا به بعد، او به مرد جوان توصیه کرد که تنها در پروسس بنویسد و Pouusssky به گفتگو پیوست تا تبدیل به سردبیر کتاب آینده شود.
الکسین گوش دادن به ماترا، خود را در ژانر پروسس کودکان آغاز کرد. دوره تا سال 1966 زمان کار خود را برای کودکان پیش دبستانی و سن مدرسه جوانان در نظر گرفته است. نویسنده این داستان های شگفت انگیز را به عنوان "ساشا و شورا"، "ماجراهای فوق العاده Seva Kotlov" می نویسد. "Kolya Oleya می نویسد KOLE"، "در کشور تعطیلات ابدی" و دیگران. آثار آن زمان در مجموعه ها "در یک اردوگاه پیشگام" (1954)، "در مورد دوستی قلب" (1959)، "مدرسه در مسیر جدید" (1959) منتشر شده است.
پس از سال 1966 و در طول دوره های رکود 70 ساله، نویسنده کار خود را از جوانان و جوانان اختصاص می دهد. موضوعات آثار جدید او - داستان ها، داستان ها، بازی ها، رابطه کودکان با جهان بزرگسالان، اولین تجربیات غرور، تاسف، شرم، تظاهرات خودسوگى فرزندان، اموال و گاهی اوقات ظلم است.
در این داستان، "برادر من در کلارینت بازی می کند" دختر ژنیا به نفع غرور خود، یک حرفه ای موفق از برادرزاده قدیمی تر، محروم کردن او و خیلی کم شادی، از جمله ارتباط با دختر شما دوست دارد.
در کار "تماس بگیرید و بیا!" این داستان پیشگام ششم است که در مورد خانواده اش می گوید. خواننده جوان، همراه با شخصیت اصلی، ترس از این واقعیت را تجربه می کند که مادر و پدر تقسیم شده اند و با افتخار برای پدرش (او یک دکتر است و زندگی بسیاری را نجات داد) و اولین عشق در یک همکلاسی لیل. برای این داستان، آلکسین بعدا یک بازی نوشت که او با اولین دولت افتخار می کرد.
در کتاب های الکسینا، چیزهای جدی بسیار روشن و ساده تر هستند:
"مردم نزدیک گاهی اوقات عملیات را دشوار تر از بیماران خود حمل می کنند. پس از همه، آنها بیهوشی را نمی دهند "(" تماس بگیرید و بیا! ")" هنگامی که چیزی برای گفتن وجود ندارد، ساده تر است که با دستان خود پرورش دهید "(" برادر من بر روی کلارینت بازی می کند ")" تنها زندگی خود را تنها خود را پولی است. .. خیلی بدتر، تنها با خود زندگی می کنم، از بین رفته و سرنوشت های دیگران را لمس می کنم "(" دیوانه Evdokia ").
داستان "دیوانه Evdokia" یکی از بهترین آثار رزونانس در کار استاد قلم بود. در فصل طرح - رابطه ایده آل در همه جهات دختران Olenki و مدیر کلاس عجیب و غریب او Evdokia Savelievna، که نمی خواهد به استعدادهای یخی توجه کند و تنها به او میرسد. والدین Oalki دختر را دنبال می کنند تا زن را محکوم کنند و مورد علاقه خود را تحسین کنند. و تنها زمانی که آن را با گسل او اتفاق می افتد، پدرش ماهیت واقعی چیزها را می بیند - آنها با دختر خودخواه و عزیزم نگاه می کنند.
تا پایان 70 سالگی، تعداد دیگری از آثار برجسته نوشته شده است: "سوم در ردیف پنجم"، "بخش اموال"، "نارسایی قلبی". این صاحب یک بیانیه دیگر، عضو هیئت تحریریه مجله "جوانان" می شود.
در سال 1980، نویسنده دریافت جایزه بین المللی کشورهای اروپایی به نام Maxim Gorky برای بهترین کار برای جوانان را دریافت می کند. در عین حال، کتابشناسی، "آثار جمع آوری شده در سه جلد" را دوباره پر می کند و در سال 1987 نور "داستان بسیار وحشتناک و داستان های دیگر" را می بیند.
در وضعیت دبیر اتحادیه نویسندگان (1980-1989)، آناتولی جورجایچ، فعالیت اجتماعی فعال را رهبری کرد، از جمله شرکت های خارجی شرکت کرد. بنابراین، پس از تور آمریكا، روزنامه نگاران آمريكا، نویسنده "Mark Twain" را از دست دادند. یک بار، الکسین رئیس هیئت منصفه رقابت فیلم های کودکان و جوانان جشنواره بین المللی فیلم مسکو بود. 14 ساله در هوا از تلویزیون مرکزی، انتقال "چهره دوستان" انجام شد.
در سال 1993، همسر آلکسین به اسرائیل مهاجرت کرد و در تل آویو مستقر شد. در اینجا نویسنده در حال حاضر در ژانر پروسۀ بزرگسالان کار کرده است، رمانهای "Saga On Pessers" (1994) و "گناه فانی" (1995)، تعدادی از داستانها و داستان ها را منتشر می کند ("اگر دو" وجود داشته باشد، "تشخیص ") موضوع کودکان و جوانان آن سالها به کار "Smeshka" اختصاص داده شده است، "نه خسته کننده زیبا".
همچنین در اسرائیل، کتاب خاطرات خود "سال های ریختن" منتشر شد، پوشش آن عکس های خود را با همسرش تاتیانا تزئین کرد. آخرین داستان استاد "نگاهی به چشمان من" در سال 2008 منتشر شد.
زندگی شخصی
اولین همسر نویسنده به Seraphim Kuzmichnna Gorodnikova تبدیل شد، همچنین از موسسه مطالعات شرقی فارغ التحصیل شد. ظاهرا جوانان ملاقات کردند، دانش آموزان بودند. تقریبا هیچ اطلاعاتی در مورد اولین ازدواج از نویسنده وجود ندارد، و نویسنده خود را به این بخش از زندگی شخصی خود در مصاحبه ای اشاره نمی کند.
اما همسر دوم الکسینا - تاتیانا Evsevna (نای فینبرگ) - موز وفادار، الهام و عشق به زندگی او شد. آنها در محل کار ملاقات کردند. تاتیانا در خانه انتشارات کار کرد سردبیر اولین کتاب هایش بود. او اولین و مهمترین داوطلب کار خود را باقی ماند، زندگی خود را به خدمت به شوهرش اختصاص داد. این زن و شوهر در سال 1968 ازدواج کرد. برای یک زن، این ازدواج نیز دوم شد. از همسر اول، نام خانوادگی Setunskaya و تنها دختر آلنا باقی مانده است.
آناتولی Georgievich بسیار افتخار به دختر پذیرایی بود. آلنا یک روزنامه نگار، ارائه دهنده تلویزیون بود. سالها در برنامه تلویزیونی روسیه در مورد ستاره های سینمای داخلی و آمریکایی رهبری کرد. او همسر کارگردان مشهور کارن شاهنازاروف بود، اما شادی در دومین ازدواج یافت، برای تولید کننده آمریکایی از نام تجاری نام تجاری بور آمده است. پس از تولد دختر انی، خانواده به لوکزامبورگ نقل مکان کرد، جایی که در سال 2011 روزنامه نگار والدین سالخورده را حمل می کرد.
مرگ
اخبار مرگ نویسنده از لوکزامبورگ در تاریخ 1 مه 2017 آمده است. Anatoly Aleksin در سال 93 سال زندگی فوت کرد. دلایل در یک ناکامی ذکر نشده است، اما در یکی از مصاحبه ها نویسنده ذکر شده است که او 2 بیماری انکولوژیک را تجربه کرده است.
کلاسیک ادبیات کودکان به مدت 3 سال از همسر عزیزانش جان خود را از هم جدا کرد و او را در مسکو دفن کرد، در کنار پدر و مادرش در گورستان Kuntsevsky.
کتابشناسی - فهرست کتب
- 1950 - "سی و یک روز"
- 1956 - "ساشا و شورا"
- 1958 - "ماجراهای فوق العاده ای از Seva Kotlov"
- 1965 - "Kolya می نویسد OLE، OLYA می نویسد KOLE"
- 1967 - "در کشور تعطیلات ابدی"
- 1968 - "برادر من بر روی کلارینت بازی می کند"
- 1970 - "تماس بگیرید و بیا!"
- 1976 - "دیوانه Evdokia"
- 1978 - "بخش اموال"
- 1980 - "دفتر خاطرات عروس"
- 1985 - "سیگنال ها و هارنست ها"
- 1987 - "Genius خوب"
- 1994 - "حماسه درباره پیامز"
- 1996 - "تشخیص"
- 1996 - "Smeshka"
- 1999 - "زیبا نباشید ..."
- 2006 - "Mixer من است!"
- 2008 - "چشمانم را نگاه کن"