Longren - بیوگرافی، نام، ظاهر، شخصیت، نقل قول

Anonim

تاریخچه شخصیت

الکساندر سبز بسیاری از آثار عاشقانه را ایجاد کرد، که در میان آنها بیشترین علاقه مخاطبان "Scarlet Sails" را دوست داشت. تاریخچه شعر رویای شجاع و مشتاق قهرمانان، قلب نمایندگان همه نسل ها را لمس می کند.

تاریخچه خلقت

کتابشناسی سبز حدود 400 نوشته است. در آنها، نویسنده سرنوشت شخصیت های مختلف را توصیف می کند، ترجیح دادن به قهرمانان نجیب، شخصیت های استیک و اقدامات صادقانه.

نویسنده الکساندر سبز

رویای سبز، بخش خدمات در کشتی، برای اولین بار، در مورد نوشتن یک داستان در سال 1916، که از طریق خیابان های سنت پترزبورگ سرگردان بود، فکر کرد. نام "Slarlet Sails" به خودش به سر نویسنده رسید. در سال 1920، نور این کار را دید که نمایندگان املاک مختلف و دیدگاه های سیاسی خوانده شد. برای اولین بار این داستان در روزنامه "شب تلگراف" منتشر شد، و به عنوان یک نسخه مستقل که او در سال 1923 بیرون آمد. نویسنده یک کتاب را با همسر دوم خود نینا اختصاص داد، و شکاف ادبی آن را یک نمونه اولیه از قهرمان جوان، Assol.

"Slarlet Sails" یک طرح با یک فینال خوشحال است. روایت رویای تحقق یافته، می گوید که چگونه Assol یک شاهزاده زیبا را در یک کشتی با بادبان های غیر معمول ملاقات می کند. خاکستری، مانند نویسنده داستان، رویای کمپین های دریایی و رتبه کاپیتان. یک نشست تصادفی عشق بین جوانان را دوست داشت و روح خود را با شادی نئو پر کرد.

ASSOL - تصویر برای کتاب

احساسات شگفت انگیز در تاریخ سبز مجاور به دلخواه از دوستان خاکستری یک افراد ساده است و نویسنده به طور عمدی هماهنگ را انجام می دهد. دنیای داخلی رنگارنگ و عاشقانه ASSOL برای ساکنان یک روستای ماهیگیری کوچک غیر قابل درک است. روح خالص قهرمان به طور متوسط ​​خجالت می کشد. آنها از دوست دختر و خواندن دوش می گیرند. پدر دختر، یک تاخیر جسورانه Longren، همچنین به دیدگاه ساکنان Kaperna در مورد "عادی" مناسب نیست.

منصفانه و شجاع، او برای چندین سال پیش محموله را به عهده گرفت. این کنجکاو است که الکساندر سبز قهرمان خود را با این ویژگی هایی که نام او را توصیف می کند، اهدا می کند. معنای Longren شجاع، قوی و شجاع است. بیرونی ملوان در این کار به طور دقیق توصیف نشده است، اما آسان است که یک فیزیک قوی و تجربه چهره قهرمان را بپذیریم. چنین ویژگی هایی به ملوانان باتجربه که در سرگردان دور بودند اهدا شد.

Longren و Menners

این مرد آرام آرام بود، گوش دادن به هر گونه تجاوز به هر گونه تجاوز، نه پاسخ دادن به جسارت از غریبه ها. ملوان قدیمی در این کار، ارائه نویسنده در مورد پدر کامل را نشان می دهد. علیرغم سنگهای غریبه، او دخترش را اختصاص می دهد و فرصت هایی را برای درآمد حاصل می کند که به او اجازه می دهد نزدیک به همکار باشد. او یک دختر دیپلم را می آموزد و به دوچرخه ها در مورد سفرهای خود می گوید. Longren خدمات دریایی را ترک کرد تا از همکاران مراقبت کند.

زندگینامه

Longren به عنوان یک ملوان در Brig خدمت کرد. برای 10 سال گذشته، او بر روی کشتی رفت و از کار لذت برد. هنگامی که همسر درگذشت، مرد مجبور شد که در خانه بماند تا یک دختر کوچک را بالا ببرد. بیوگرافی Longren بی اهمیت است، اما در شرایطی که ملوان از استراحت را می دهد، یک همبستگی وحشتناک را پنهان می کند.

Longren در حال شنا بود، Longren برای مدت طولانی غایب بود، و خانواده اش همیشه پایان دادن به پایان را کاهش داد. هنگامی که یک همسر ملوان، مری، بدون معیشت باقی ماند. زایمان سخت زایمان سلامت او را غرق کردند و پول به درمان رفت. این زن برای کمک به منافع تاررکر درخواست کرد. او قول داد که خانواده Longren را در عوض یک رابطه دوستانه نجات دهد.

دریانورد لانگرن

مری به شهر رفت تا حلقه عروسی را بگذارد. در راه، زن سرد بود و به زودی فوت کرد. مرگ همسر، Longren را با یک مرد بسته و بر خلاف مرد، که او را به روستاییان هم تبدیل کرد، ساخته شد. دلیل دیگری برای نفرت او بود. یک روز، منکر های کارآموزان در قایق به طوفان رفتند. کشتی های سبک فاصله خطرناک از ساحل را به دست آوردند. Longren در این زمان به پل رفت و می دانست که چه اتفاقی افتاد، اما من را نجات نداد، زیرا او چنین عادلانه مجازات را در نظر گرفت. همانطور که سرنوشت خود را برای مرگ مری انتقام گرفت.

Longren برای دختر عزیزم خیلی کار کرد. محور در روستا، او اسباب بازی های چوبی را برای فروش تسلط داد. Assol آنها را به شهر منتقل کرد یا محلی را ارائه داد. هنگامی که صنایع دستی تقاضا را از دست داد، Longren شروع به رفتن به دریا دوباره. در ابتدا او شیلات صنعتی بود و سپس بر روی بخار پستی استخدام شد.

"Slarlet Sails"

تراژدی اصلی در زندگی لانگرون مرگ همسر عزیزش بود. ملوان وینیل خود را در آنچه اتفاق افتاد و متوجه شد که چگونه Traineler Menersered با همسرش بود، همسایه را باور نکرد. ملوان دیدند که روستاییان همکار در مقابل امواج طوفان بی نظیر بودند، اما به من کمک نکردند، با توجه به اینکه او شایستگی مرگ مری را دریافت کرد. Longren تنها پاسخ داد که همسرش نیز در مورد کمک قبل از مرگ سخنرانی کرد.

کشتی با بادبان های Almy

پس از شش روز، Menels توسط کشتی عبور کرد، اما سرنوشت مردان قابل پیش بینی بود. قبل از مرگ او، او به روستاییان دیگر در مورد ظلم و ستم Longren گفت، و از آن زمان ملوان با خوشحالی بوده است. مردم مدت زمان زیادی را مورد بحث قرار دادند، آیا Longren یک شخص خوب داشت، آیا اعضای او از عمل او اشاره کرد. ملوان به عنوان یک قاتل محسوب می شد که به کمک روستاییان دیگر نرسید و به طور کلی مرگ خود را تماشا می کرد. نفرت انسان به Assol متوقف شده است، که به دوران کودکی تنها در جامعه پدر محکوم شده است.

هنگامی که Longren فرستاده Assol به شهر با صنایع دستی جدید برای فروش. دختر قایق چوبی را برای جریان جریان راه اندازی کرد و آن را از دست داد. اسباب بازی داستان داستان داستان را پیدا کرد، که گفت که این سال ها کشتی با بادبان های آلامی به آستول شلوغ می آیند، که منتظر شاهزاده در هیئت مدیره خواهد بود. بازگشت به خانه، دختر این وحشی را به پدرش بازگرداند. پیش بینی های روستاییان همکار را به دست آوردند.

eGL

بالاتر از این دختر تا سال های بعد یک روز پس از آن، گالیوت "راز" به ساحل گیر نکرد. در شهر لیسان کاپیتان گری، من در مورد همکاران ساکنان محلی سرقت کردم و یک دختر را دیدم. بنابراین، یک جلسه شاد از دو رویاپرداز برگزار شد، که قلب آنها توسط زبان شیطانی یکدیگر را یافتند.

نقل قول

"- به من بگویید چرا ما ما را دوست ندارند؟ - U، Assol، آیا آنها می دانند چگونه به عشق؟ ما باید قادر به عشق باشیم و آنها نمیتوانند این کار را انجام دهند. " "بچه ها بازی نمی کنند، بلکه یاد می گیرند. همه آنها یاد می گیرند، یاد بگیرند و هرگز شروع به زندگی نمی کنند. "

ادامه مطلب