Afonya - شخصیت زندگینامه، تصویر و شخصیت، نقل قول، بازیگر

Anonim

تاریخچه شخصیت

شخصیت کمدی لویک شوروی از همان نام. لوله کشی غیر مفصل، که زندگی آنها پس از دیدار با دختر کاتیه تغییر می کند.

تاریخچه خلقت

فیلم "Afonya" در سال 1975، کارگردان 1975، Georgy Deliy، خالق Kin-Dza-Dza-Dza، محبوب در دوران شوروی! " و میمیینو نقش Afoni، لوله کشی غیر مفصل، بازیگر بازیگر Leonid Kuravlev، و در نقش شخصیت اصلی - پرستار کتی Snegirev - ستاره دار Evgenia Simonova.

به کارگردانی جورج دانیلیا

جالب توجه است، Simonova در زمان فیلمبرداری فیلم در حال حاضر توافق در مورد کار در پروژه دیگری است. این بازیگر برنامه ریزی کرد تا تمام تابستان به Bashkiria برود تا آنجا را در سفر گمشده گرسنه کند. بنابراین، تمام قسمت هایی که کاتیا شرکت می کنند، باید سه روز به شدت در حال افزایش باشند. و مدیر اصلی در نظر گرفته شده بود تا Vladimir Vysotsky را برای نقش Afoni دعوت کرد. در سناریو، صحنه حتی نوشته شده بود که قهرمان گیتار را پخش می کند.

تیراندازی فیلم "Afonya"، سازماندهی شده توسط استودیوی فیلم Mosfilm، در تابستان سال 1974 برگزار شد. محل فیلمبرداری شهر یورالوول بود. اشیاء شهری قابل تشخیص به چارچوب افتاده اند، بعضی از آنها به زمان ما حفظ نشده اند. در میان آنها، صومعه تبدیل شده، خرگوش شمال منطقه Bragino، خیابان آزادی با فروشگاه یارلاوول، خاکستری است. برای فیلمبرداری از صحنه هایی که در Borshovka اتفاق افتاد، به روستای دیویو گرودیشچ در نزدیکی یاروسلاول رفت.

بازیگر Leonid Kuravlev در سال 2017

در قسمت، جایی که Afonya شب را در آپارتمان Kati صرف می کند، یک لحظه زمانی که اسب در خارج از پنجره قابل مشاهده است که D'Theft تخلیه می شود. منتقدان آن را به عنوان یک موفقیت موفق از مدیر، استعاره زندگی آینده Kati، که مجبور به کشیدن آتوس الکلی. با این حال، در واقع، این لحظه با شانس برداشته شد.

طرح

Athanasius Borschov در نام مستعار "Afonya" یک لوله کش جوان شوروی، نوشیدن و در دسترس نیست. روزانه، قهرمان به دنبال جایی است که یک زن و شوهر را با یک دوست فدول بنوشید. قهرمان کمی علاقه مند به کار است و عمدتا در مورد چگونگی بندر مشتری MAGARYCH - درمان برای خدمات است.

Afonya (Leonid Kuravlev در جوانان)

آبجو جایی است که قهرمان دوست دارد به صرف وقت. Afonya با گچ آشنا می شود. تازه بچه ها پخته شده نوشیدنی و با هم به خانه به آتوس می روند. قهرمان در انتظار معشوقه تامارا است، که انتظار می رود که Afonya حقوق و دستمزد باشد. دیدن قهرمان مست در این شرکت، هیچ کس، اسکاندیا تامارا، درایو بیش از Kolya وجود دارد و خود را ترک می کند. Afonya بدون زن باقی می ماند

در کار در حماقت از قهرمان، هیچ چیز خوب است انتظار می رود. هنگامی که زمان برای توزیع مسافران از Ptopans می آید، آنها "به هیچ وجه به اتو وصل نمی کنند، زیرا اعتماد به نفس آن است که هر چیزی را که از قهرمان قابل تشخیص نیست، غیر ممکن است. آتن اصرار دارد که کارآموزان "صادر" هستند. با این حال، آن را نمی گذارد و روز، به عنوان کارآموزان فرار از افقی خود، به دنبال چگونه کار می کنند.

در عین حال، دوست جدید Afoni گچ Kolya، در عین حال، مشکلات را نیز از بین می برد. همسر نیکلاس را به خیابان می رساند و می خواهد برای مدتی به آتوس زندگی کند. قهرمان در ابتدا حتی به Coola از مرد اعتراف نکرد، که دیروز او را نوشید، اما به خودش زندگی کرد. Afonya به رقص به سختی آشنا در آپارتمان می رود.

Afonya و دوست او Kohl

در آنجا او توسط کاتیه ملاقات می شود. این به طور غیر مستقیم از سال های تحصیلی به طور غیر مستقیم می داند و به طور مرموز احساسات مناقصه را به قهرمان می دهد. برادر کتی در سال های تحصیلی با Afonya در همان تیم والیبال بازی کرد و به خواهرش درباره قهرمان گفت. این به اندازه کافی برای کتیا به اندازه کافی برای عشق ورزیدن به آتوس افتاد.

Afonya خود را کمی توجه به katya را جلب می کند. قهرمان مانند زنان مسن تر و یکی فقط توجه آونینو را جذب می کند. پس از رقص Afonya، فرستاده شده است به پیاده روی با والدین، با این حال، در راه قهرمان، Hooligans مورد حمله قرار گرفته است. در این عاشقانه به پایان می رسد Hooligans آتوس را ضرب و شتم، و کاتیا پلیس را فرا می خواند.

قهرمان به بخش می افتد، و در حالی که Afonya در آنجا قرار دارد، دوش شروع می شود در خیابان. Katya تمام این زمان منتظر یک قهرمان و مگس به موضوع است. قهرمان دختر را هنگامی که از پلیس به خانه می رود، می بیند و کتیا را با او می خواند. یک بار در آتون در خانه، کاتیا چای و برگ ها را می نوشند، نه مایل به ماندن یک شبه.

قاب از فیلم

Afonya هنوز توسط Katya جذاب است. قهرمان علاقه جدید عشق در طول کار زمانی که او می آید به یک زن به نام النا می آید. Afonya در عشق اول عاشق می شود و بلافاصله رویای بچه ها و خانواده های خانوادگی را پذیرفته است. به خاطر مشوق مشهور مشهور، پوسته فولادی مد روز از تولید فنلاند از یک آپارتمان و می دهد که النا، و شهروند سرقت شده یک پوسته ساده آهن را قرار می دهد. Katya، در عین حال، تلاش برای جلب توجه afoni و به دنبال جلسات جدید با قهرمان است.

در عین حال، در عین حال، آنها تصمیم می گیرند که آیا آتوس مستی و مبارزه را رد می کند. "پاپ" و سرقت پوسته فنلاندی، که مورد نیاز برای بازگشت به صاحب حقوقی است. برای Afoni، این یک بار دیگر برای دیدار با النا است. قهرمان خوش شانس است که جایگزین فرول چینی به گل بپردازد، اما او شرکت پر سر و صدا را در خانه تشخیص می دهد. قهرمان می داند که این زن تنها لوله کشی را در آن می بیند و مردان ثروتمند و مرسوم را ترجیح می دهد.

Afonya و النا اولاوا

پس از چنین لرزش، قهرمان به افسردگی می افتد، که در تلاش برای درمان الکل با رفتن به یک دوست در یک رستوران است. با این حال، روش معمول کمک نمی کند، و افیونا به کیت می رود. در آنجا، قهرمان دست و قلب دختر را ارائه می دهد و از کتی باقی می ماند شب. صبح روز بعد، Afonya فرار می کند، بیان می کند که او در روز قبل بیش از حد نوشیدند.

در همین حال، پلاستر کالی تصمیم می گیرد یک زندگی جدید را شروع کند و به همسرش بازگردد. Afonya خود همچنین می خواهد یک زندگی جدید را شروع کند و تصمیم بگیرد تصمیم بگیرد به روستا به عمه برود که یک قهرمان را در دوران کودکی به ارمغان آورد. با یک قهرمان آموزش، من از آن زمان ندیده ام که چگونه به ارتش رفتم.

قهرمان در روستا، قهرمان با دوست قدیمی و دوست دوران کودکی ملاقات می کند، که اکنون به عنوان یک راننده تراکتور کار می کند. بازگشت به یکدیگر، قهرمانان با هم یک تلگراف به شهر می دهند، گزارش می دهد که افیونا از کار برگشته و آپارتمان می افتد. پس از این ژست قاطع، قهرمان به طور ناگهانی یاد می گیرد که عمه یک سال پیش فوت کرد. در چنین اخبار، Afonya جریان به افسردگی حتی عمیق تر جریان دارد. رفتن به یک قهرمان هیچ جا و همه چیز از دست رفته است. از عمه، یک خانه و یک رکورد پس انداز وجود داشت که از نام قهرمان آغاز شد.

Afonya و Katya

در ناامیدی، قهرمان به ایمیل می رود تا به کیت تماس بگیرد، اما در آن انتهای سیم، آتوس گزارش می دهد که کاتیه باقی مانده است. در احساسات ناراحتی، قهرمان به فرودگاه می رود تا از چشم ها بیرون بیاید و به بیوگرافی خود برسد. با این حال، هواپیمای قهرمان با کتیا با چمدان روبرو می شود.

نقل قول

"و شام، شتر یا چه چیزی را ندارید؟" "وجدان من در آن! با یک تریلر! و هیچ وقت وجود ندارد. " "- عمو، رقص سفید! خانم ها Cavaliers را دعوت می کنند - و شما خودتان یک خانم هستید یا چه؟ - و این کسب و کار من، شخصی است. "شما یک بز هستید، نه یک خانم." "- از آنها ما اجرا می شود؟ - خوب، از خودم. "بله، ممکن است از خودم فرار کنم، اما شما از پلیس فرار نخواهید کرد." "بنابراین شما آمده اید، Borschov! شما نمی دانید که شما خودتان هستید یا شاید در حال انجام است؟ یا یک جنایتکار که به دنبال پلیس است! آیا اسناد را بررسی کرده اید؟ " "- آیا شما با زندگی خود راضی هستید؟ - بسیار، بسیار راضی! و شما؟ - نه - خوب، بیهوده! و چرا اوه؟ - من فلسفی آن را درمان می کنم. - خوب، اگر فلسفی، بنابراین من خیلی ... "

عکس

ادامه مطلب