شاهزاده خانم مری - بیوگرافی، ظاهر و شخصیت، نقل قول، بازیگر زن

Anonim

تاریخچه شخصیت

شخصیت رومی Mikhail Lermontov "قهرمان زمان ما". دختر شاهزاده Ligovskaya، همراه با مادر خود را به Pyatigorsk در آب درمانی می رسد، جایی که او عاشق شخصیت اصلی رومی، Grigory Pecherin می شود و از آن امتناع دریافت می کند.

تاریخچه خلقت

میخائیل لرمونتوف از 1838 تا 1840 بر روی رمان "قهرمان زمان ما" کار کرد. در سال 1840، متن ابتدا به طور کامل در دو کتاب توسط انتشارات سنت پترزبورگ Ilya Glazunov منتشر شد. ژانر رمان به عنوان یک روانشناسی تعریف شده است. بخش های جداگانه ای از رمان در زمان های مختلف در مجله ادبی "یادداشت های میهنی" منتشر شد. "شاهزاده مری" برای اولین بار نور را در اولین نسخه از رمان دید.

شاعر Mikhail Lermontov

این رمان شامل دو بخش و پنج فصل است که با نقض نظم زمانی تعیین می شود. اول از همه، خواننده قهرمان اصلی Grigory Pechorina را با چشم شخصیت دیگری می بیند - Maxim Maxim. و تنها در بخش های بعدی خواننده به نظر می رسد فرصتی برای آشنا شدن با دنیای درونی قهرمان از طریق دفتر خاطرات Pecherin. داستان شاهزاده مری وارد بخش دوم رمان می شود و به خواننده در مجله Pechorin نشان داده شده است که شامل یک رکورد خاطرات قهرمان است.

"قهرمان زمان ما"

شاهزاده خانم مری - دختر جوان و شایان ستایش Prinjean Ligovsky، که همراه با مادرش، از مسکو به شهر Pyatigorsk در تعطیلات آمده است. مری یک دختر زیبا است که بیش از شانزده ساله نیست، با یک قدم کوچک و یک بدن انعطاف پذیر باریک. چرم سفید چاپ شده، موهای ضخیم، دست های ملایم، چشم های مخملی بزرگ.

رومان لرمونتوف

شاهزاده خانم برازنده و طعم دار لباس پوشیدن، در حالی که غنی، و طرفداران دختر بسیاری. مری برای یک زن آن زمان بد نیست - جبر را می داند و باین را به زبان انگلیسی می خواند، می داند که چگونه پیانو و رقص خوب را بازی کند. در همان زمان، مری عاشقانه است و دوست دارد در مورد احساسات صحبت کند، مستعد ابتلا به کیک ها و هذیان است.

در Pyatigorsk، مری با Hubnitsky، یک مرد جوان 21 ساله، یک نجار، یک فن از نقاشی قبل از خانم ها ملاقات می کند. در شرکت Grushnitsky، شخصیت اصلی رومی Grigory Pechorin واقع شده است. Grucnitsky توجه شاهزاده خانم یک عبارت ترسناک کوچک را جذب می کند.

شاهزاده خانم مری و Grushnitsky

بعدها، Pechorin مری و Hushchnitsky را دوباره در منبع با آبهای درمانی می بیند. Junker وانمود می کند، به عنوان اگر به دلیل زخمی شدن، قادر به افزایش یک شیشه خرد شده نبود، و مری یک لیوان گلابی را خدمت می کرد. Pechorin Meri جذاب را پیدا می کند.

شاهزادگان لیگوفسکی با دکتر ورنر خاصی آشنا هستند، که به آنها وارد خانه می شود. همان دکتر یک دوست Pechorin دارد و می گوید که مری علاقه مند به Hushnitsky است، و در خانه لیگوفسکی در مورد خود Pechorin صحبت کرد. شاهزاده خانم Ligovskaya یک شایستگی پترزبورگ را بازگو می کند، جایی که Pechorin شخص اصلی بود.

دکتر ورنر

چند روز بعد، مری از طریق بلوار با مادر و چند جوان پیاده می شود. قهرمانان بر روی نیمکت نشسته اند و Pechorin از فروشگاه بعدی راضی است، که بلافاصله راه می رفت و زنان را به رسمیت شناختند. Pechorin یک زن و شوهر از افسران آشنا را جذب می کند و پذیرفته شده است که دوچرخه را کشش دهد. به تدریج جوانان جذب شده توسط خنده ترک مریم و پیوستن به Pechorin. شاهزاده خانم جوان بسیار ناراضی است.

Pechorin همچنان به انجام همه چیز برای بالا بردن شاهزاده خانم. مری، همراه با مادرش، به دنبال یک فرش فارسی، که Pechorin تحت بینی در زنان قرار می گیرد، به نظر می رسد. دختر قصد داشت این فرش اتاق خود را تزئین کند. Pechorin یک فرش از اسب را پوشش می دهد و عمدا انجام می دهد که تحت پنجره های خانه لیگوفسکی.

افسر Grigory Pechorin

در ابتدا، Meri با یک گلابی جوان همدردی می کند، اما عاطفی ناخوشایند کلیسای توجه دختر را به روش ناشناخته جلب می کند. خود Pechorin در همان زمان Pearshnitsky را شکوفا می کند، به طوری که او پشت سر گذاشته شده است.

بعدها، Pechorin ملاقات با معشوقه سابق، که در حال حاضر ازدواج کرده است، اما می خواهد دوباره با قهرمان ملاقات کند. لیگوفسکی توسط این زن بستگان می افتد، و او معتقد است که خانه آنها تنها مکان امن برای دیدار با مردم است. معشوقه سابق Pechorin را فشار می دهد تا در عشق با مری متوقف شود تا بتواند در خانه لیگوفسکی بیشتر باشد و مرا ببیند.

گرگوری پچرین و شاهزاده خانم مری

مریم همراه با مادرش به توپ می آید که در رستوران محلی قرار دارد. Pechorin نیز وجود دارد. خانم های Pyatigorsky به دلیل این واقعیت که بیش از حد جذاب است، به مری متوسل می شود. یک کاپیتان خاص می گوید: یک خانم که "خواندن" مری، و Pechorin این گفتگو را می شنود.

قهرمان شاهزاده خانم را در والتز دعوت می کند و مری رفتار جسورانه دارد، زیرا او احساس پیروزی این واقعیت را دارد که Pechorin برای اولین بار به او نزدیک شد. در عین حال، کاپیتان حس می کند یکی از مست را برای ارائه پیشنهاد مروارید مروارید. شاهزاده خانم از خجالت به سختی از احساسات محروم نیست، با این حال، Pechorin ارتفاع را در جای خود قرار می دهد. شاهزاده خانم Ligovskaya با تشکر از قهرمان و دعوت شما را به بازدید.

در خانه به Ligovsky Pechistan همراه با Pereshnitsky و مراقبت از معشوقه سابق خود است، اما تظاهر به آشنایی با این زن نیست. ماری می گوید، Pereshnitsky تحسین داده های صوتی از شاهزاده های جوان را تحسین می کند، و Pechorin به طرز محکمی اعلام می کند که آواز خواندن او را تغییر می دهد. قهرمان همچنان به بازدید از لیگوفسکی با یک دوست جوان، و مری بیشتر و بیشتر علاقه مند به پوپلینگ و گوش دادن به او با علاقه است.

تصویر برای کتاب

هنگامی که مری، همراه با مردم و سایر جامعه های سکولار، برای پیاده روی فرستاده می شود. در جاده، Pechorin از نشت اطراف صحبت می کند، و شاهزادگان آن را دوست ندارد. در پاسخ، قهرمان اعلام می کند که این خودشان او را به چنین وضعیت نهایی سوء تفاهم آورده اند. مری نفوذ مردم را نفوذ می کند.

توپ دیگری اتفاق می افتد، که در آن مری متهم به رقص با مردم است. همچنین گلابی در یک افسر جدید وجود دارد، که قبلا مظنون به آن است که مری "مبارزه" از او است. Hearshnitsky به مری چسبیده و می پرسد که توجه و عشق خود را محروم نکنید. Pechorin این گفتگو را می شنود و به جوانان می آید. قهرمان بیش از Pereshnitsky مشتاق است، و او را ترک می کند. پس از توپ، Pechorin به مری نشسته در نقشه کمک می کند و دستان دختر را به دست می دهد.

تصویر برای کتاب

هنگامی که Pechorin بعدا می آید، مری نیاز به توضیح او در مورد بوسه دارد. قهرمان یک معدن و برگ های غم انگیز را می سازد، یک دختر را در احساسات ناامید می کند. Grushnitsky. در همین حال، شایعه در همه جا وجود دارد که Pechorin قصد دارد با شاهزاده خانم مری ازدواج کند.

پس از آن، Pechorin در Kislovodsk رها می شود، به طوری که ناپدید شدن آن حتی احساسات مریم پیچیده تر است. شاهزاده خانم لیگوفسکایا با دختر باید بعدا برود. Grucnitsky با Buddies نیز سواری پس از popling است.

لیگوفسکی به Kislovodsk می آید، و مری برگ را با سرپوش بر روی اسب پیاده روی می کند. دختر از رودخانه سواری عبور می کند، به دلیل جریان سریع، سر او چرخش است. شاهزاده خانم به سختی از اسب نمی افتد، اما Pechorin دارای زمان برای از بین بردن ماری برای کمر، آغوش و بوسه است. رفتار نیروهای قهرمان مریم منتظر عشق عشق است. شاهزاده خانم عصبی است و تا پایان پیاده روی نگران است، خیلی خنده می دهد. در شب، دختر نمی تواند به خواب برود، و روز بعد آن را با Peopling توضیح داده شده است. قهرمان در پاسخ اعلام کرد که مری دوست ندارد، و او از او می خواهد ترک کند.

دوئل Pechorin و Grushnitsky

در شب، Pecherin در تاریخ با یک معشوقه سابق می رود، که در طبقه دوم در خانه لیگوفسکی زندگی می کند. پنجره مریم در ابتدا است. هنگامی که Pechorin از خانه در شب انتخاب می شود، از جایی که هیچ چیز Pearshnitsky است و تلاش برای گرفتن قهرمان است.

Herachnitsky معتقد است که قهرمان به مری آمد، و شایعات در مورد آن فرو ریختند. Pechorin او را متهم می کند، شخصیت ها در دوئل مبارزه می کنند و گلابی هضم شده است. Pechorin مجبور به ترک است. او به خانه به لیگوفسکی می آید تا خداحافظی شود. شاهزاده خانم لیگوفسکایا در عین حال، در اعتقاد است که این شخص ازدواج می کند ماری، و رضایت خود را می دهد. Pechorin مذاکرات با مری تنها، و دختر اعلام می کند که او از قهرمان متنفر است. در این قهرمانان تقسیم شده، بیوگرافی بیشتر مریم ناشناخته است.

نقل قول

"من نیاز به ازدواج با من برخی از نوع قدرت سحر و جادو: مهم نیست چقدر پرشور من زن را دوست داشتم اگر او به من می دهد فقط به احساس من باید با او ازدواج،" عشق را ببخشید! قلب من به یک سنگ تبدیل می شود، و هیچ چیز دوباره آن را از بین نمی برد. من برای همه قربانیان آماده هستم، به جز این؛ بیست بار زندگی شما، حتی افتخار من روی کارت گذاشتم ... اما نمی توانم آزادیم را فروختم. "
شاهزاده خانم مری
"شما، مردان، لذت های چشم، دست ها را نمی فهمید، دست ها را تکان ندهید، و من، به شما قسم می خورم، به صدای شما گوش می کنم، من احساس می کنم چنین سعادت عمیق و عجیب و غریب است که داغترین بوسه ها نمی توانند آن را جایگزین کنند". روسی خانم ها تنها بخش را تغذیه می کنند. عشق افلاطونی بدون مخلوط کردن افکار در مورد ازدواج؛ و عشق افلاطونی بی قرار است. "

بسیاری از aphorisms گرفته شده از رمان "قهرمان زمان ما" هنوز به راحتی شناخته شده است:

"از دو دوست همیشه یک برده از دیگری هستند، هرچند اغلب هیچ کدام از آنها در این مورد شناخته نشده نیستند." "درباره غرور! شما یک اهرم است که Archimedes می خواست جهان را بالا ببرد! "" برای آنچه که او را خیلی دوست دارد، درست است، من نمی دانم! به خصوص از آنجایی که این یک زن است که کاملا من را درک کرده است، با تمام نقاط ضعف کوچک من، احساسات بد ... بد جذاب است؟ "

محافظ

کارینا Smarinova به عنوان شاهزاده خانم مری

در سال 1955، فیلم شوروی "شاهزاده مری" منتشر شد، جایی که بازیگر Karina Skmarinova نقش اصلی را برآورده کرد. این فیلم در استودیو فیلم مسکو به نام Maxim Gorky شلیک شد. Isidore Annensky مدیر و نویسنده سناریو تبدیل شد.

در سال 1975، مدیر آناتولی Efros "صفحات مجله Pechorin" را بر روی رمان "قهرمان زمان ما" ضربه زد. نقش شاهزاده خانم مری در این فیلم توسط ایرینا Pechechennikov بازیگر بازیگر است.

یوجین در تصویر شاهزاده مریم از دست می رود

در سال 2006، یک سری شش حزب مینی از مدیر الکساندر کوتا آزاد شد، که نه تنها "شاهزاده خانم مری" محافظت شد و کل رمان به طور کامل است. نقش مری توسط بازیگرگزار Evgeny Loza انجام شد.

ادامه مطلب