آناتولی Lunacharsky - عکس، بیوگرافی، زندگی شخصی، علت

Anonim

زندگینامه

AnaToly Lunacharsky یک فرد فوق العاده فوق العاده ای با عملکرد عالی و یک عدالت عجیب و غریب بود. این مرد یک پیام گرایانه فوق العاده و سخنران با استعداد بود، یک انقلابی حرفه ای، دولت و سیاستمدار قابل توجه بود.

پرتره Anatoly Lunacharsky

برای 12 سال، او به عنوان کمیساریای مردم روشنگری خدمت کرد. میراث غنی او همچنان ارتباط خود را از دست نمی دهد - مقالات و بازی ها مخالف نقل قول ها (که حداقل "سیبری شیکاگو" در مورد شهر نووسیبیرسک است)، و کتاب های مربوط به زندگی یک شخصیت عمومی به طور فعال با خوانندگان مدرن خریداری شده است .

دوران کودکی و جوانان

Lunacharsky Anatoly Vasilyevich در تاریخ 11 نوامبر (23 نوامبر برای یک سبک جدید) سال 1875 در Poltava ظاهر شد که بخشی از امپراتوری روسیه بود. پدر و مادر خود را از الکساندر Rostovtsev و مشاور آمار الکساندر آنتونوف در ازدواج رسمی نبودند. با توجه به خاطرات آناتولی، حکومت در خانه، فضای خانوادگی برای انتخاب مسیر زندگی تعیین شده است.

هنگامی که پسر 10 ساله بود، پدرش به عنوان یک نتیجه از عملیات ناموفق فوت کرد. پس از آن، الکساندر تصمیم به رفتن به کیف همراه با پسرش. وجود دارد، Lunachar Junior یک دانش آموز از اولین ژیمناستیک، که بهترین در شهر است، تبدیل شد. به عنوان یک دبیرستان، او به انجمن اجتماعی و دموکراتیک پیوست و تقریبا بلافاصله در مورد خود اعلام کرد - مرد جوان رئیس تیم دانشجویانی را که ادبیات موضوعی را ممنوع کرده بودند، منصوب کرد.

آناتولی Lunacharsky

همراه با این، آناتولی در محافل کارگر شرکت کرد. او 17 ساله، او مقاله اول خود را نوشت، که در یک نسخه هکتار منتشر شد. با توجه به این واقعیت که معلمان در نظر گرفته شده اند Lunacharsky از لحاظ سیاسی غیر قابل اعتماد، او چهار بار برای رفتار در گواهینامه زمانی منتشر شد. این بر عدم امکان ادامه تحصیل در روسیه تاثیر گذاشت. به همین دلیل، دانش آموز به سوئیس رفت و با موفقیت امتحانات در دانشگاه زوریخ را تصویب کرد.

دانشگاه آناتولی به یک وکیل تخصصی تبدیل شد و در عین حال او رئیس سازمان بین المللی اجتماعی دموکراتیک توسط جورج پلخانف و رزا لوکزامبورگ را ملاقات کرد. این مرد تا سال 1897 در زوریخ باقی ماند، پس از آن به مسکو بازگشت.

فعالیت های سیاسی و اجتماعی

Mooncharsky همچنان به مشارکت در تبلیغات و فعالیت های مبارزات انتخاباتی و همچنین نوشتن اعلامیه ادامه داد. چنین تمایل نمی تواند باقی بماند - مرد دستگیر شد. با این حال، با توجه به سن جوان، اقامت او در زندان بود، پس از 2 ماه حبس، آناتولی پدر را تصویب کرد. شرایط امتناع از سخنرانی های عمومی و تعهد به ترک Poltava نبود.

با وجود این، انقلابی جوان بلافاصله پس از خروج از زیر نتیجه بازگشت به مسکو بازگشت. در این رابطه، پس از مدتی، یک دستگیری جدید دنبال شد، که 8 ماه طول کشید. پس از پایان دوره، مرد جوان به استان ولوژی فرستاده شد، جایی که او یک پیوند در TotMe داشت.

علاوه بر این، او دوباره تماس با بلشویک ها و بازگشت به کیف در سال 1904، که در آن چند ماه او برای روزنامه شهر "بازخورد کیف" نوشت. در پاییز همان سال، آناتولی در تماس لنین به ژنو رفت. آنجا بود که این پسر خود را به عنوان یک انقلابی حرفه ای و سخنران درخشان نشان داد. او در کنگره سوم RSDLP شرکت کرد و یک سال بعد به روسیه بازگشت تا در نسخه بلشویک "زندگی جدید" آغاز شود.

دفتر سرمقاله روزنامه فهمید که این Lunacharsky بود که پس از انتشار چندین مقاله خود، تبلیغات اصلی انتشار این نشریه بود. با این حال، مقامات مجبور به طعم فعالیت های تبلیغاتی فعال آناتولی نبودند - پس از چند ماه او برای سومین بار دستگیر شد و به یک لینک دیگر محکوم شد. اما در پاییز سال 1906، انقلابی به طور مستقل فرار را سازماندهی کرد و در آن لحظه امپراتوری روسیه را ترک کرد.

ولادیمیر لنین و آناتولی Lunacharsky از سیستم گارد افتخار عبور می کنند

در همان زمان، جهان بینی او به طور قابل توجهی تغییر کرد. Lunacharsky متوقف شد افراط گرایی سیاسی، که بلشویک ها را به رهبری لنین ارتقا داد. به نظر او، ممکن است تنها توسط یک راه پارلمانی قدرت را تسخیر کند. به گفته بلشویک ها، گناهان، این تحول دیدگاه آناتولی بود که دلیل آن بود که او متهم به عبور از فلسفه ایده آل گرا و دیگر مرگ و میر بود، به گفته بلشویک ها، گناهان.

در طول زمان، Lunacharsky از روزنامه نگاری سیاسی به نقد ادبی نقل مکان کرد - او شروع به پیروی از انتشار تمام نوآوری های هنری کرد. به عنوان مثال، در مقاله ای با عنوان "Futurists"، این مرد ابتدا ماهیت آوانگارد این جهت را در هنر نشان داد.

در طول این دوره، در داخل ادبیات مارکسیستی، موج بحث در مورد آموزه های لنینیستی بر دیکتاتوری پرولتاریا برگزار شد و آناتولی در مطبوعات حزب شروع به تکرار کرد. دستورالعمل های او دوباره تغییر کرده است، و برای مدتی انقلابی نزدیک به بلشویک ها شد. همه این رویدادها در خارج از کشور اتفاق افتاد، زیرا Lunacharsky متوجه شد که در روسیه بلافاصله دستگیر خواهد شد و آن را از فعالیت های اجتماعی و ادبی رد خواهد کرد.

آناتولی شامل چرخه مقالات در مورد تاریخ ادبیات در سال 1914، که در آن او در مورد مشکل رابطه بین روشنفکران و پرولتاریا بحث کرد. به نظر او، این دو لایه جامعه می توانند به آرامی متحدان شوند، به ویژه در چارچوب انقلاب فرهنگی.

خلاقیت منتقد مبتدی توسط Maxim Gorky نویسنده بسیار قدردانی شد و چند سال پیش، سیاست ادبی بلشویک ها را شناسایی کرد. آثار Lunacharsky توسط ظرافت و عمق قضاوت متمایز بود، و همچنین اغلب مراحل زیر توسعه ادبیات را پیش بینی کرد.

در ماه مه 1917، یک مرد به سرزمین خود بازگشت و سر خود را به فعالیت سیاسی ترک کرد. او همچنان به انتقال اطلاعات آشنا در مورد نیاز به تسخیر قدرت توسط راه صلح آمیز، که علت اختلافات با رهبری بلشویک ها بود. آناتولی در روزنامه Gorky "زندگی جدید" مشغول به کار بود، که در آن مقالات ناسوسیتی او شروع به ظاهر شدن کرد.

بعضی از آنها علیه جنگ هدایت شدند، که منجر به دستگیری جدید نویسنده شد، این بار به نمایندگی از دولت موقت. خوشبختانه، به لطف تبلیغات Lunacharsky، هزینه آن بدون حبس، هرچند او باید زیرزمینی در زیر زمین باشد.

با پایان انقلاب اکتبر در بیوگرافی آناتولی، به نوبه خود منجر شد - او توسط کمیساریای مردم روشنگری منصوب شد. این مرد قدرت و زمان را برای جذب هنرمندان از حوزه های مختلف پشیمان نکرده است تا ایده های جدید را تبلیغ کند. او مجله "شعله" را ایجاد کرد، که نویسندگان را با نظرات کاملا مخالف منتشر کرد. Lunacharsky خود را بر روی قلم گرفت، اگر چه خیلی خوب نیست - نمایش ها و پردازش او به زودی نشان داده شد.

در سال 1918، نویسنده نخستین خواسته ها را در مورد تمایل به ترک دولت و اختلاف نظر با سیاست های بلشویک اعلام کرد. او ابتدا تماس را در مورد نیاز به حفظ ارزش های فرهنگی مدرسه قدیمی روسی و حتی حمایت سازماندهی شده از برنامه رویدادها را ابراز کرد.

آناتولی Lunacharsky، کنستانتین استانیسلاوفسکی، برنارد شو در سال 1931

پس از استالین به سر قدرت رسید، آناتولی شروع به حذف از کار توسط سر، که بر سلامت جسمی خود را تحت تاثیر قرار داد. علاوه بر این، اعدام نویسنده در مورد عدم پذیرش ترور و قربانیان انسانی برای انتشار ممنوع شد.

برای 8 سال، تا سال 1932، Lunacharsky موقعیت رئیس دفتر را برای روابط با نویسندگان خارجی برگزار کرد. در تابستان سال 1929، او، همراه با دیگر اعضای سود کمیسر، حاضر به شرکت در "انقلاب فرهنگی" و استعفا داد، که بلافاصله تایید شد. همراه با خروج آناتولی، روشنفکران محلی بدون مدافع اصلی خود باقی ماند. با تشکر از شهرت، مرد توانست از محکومیت باز جلوگیری کند - او به "لینک افتخاری" فرستاده شد.

زندگی شخصی

در زندگی شخصی Lunacharsky به همان اندازه در حرفه ای فعال بود. در سال 1902، انقلاب 27 ساله به ازدواج وارد شد، همسرش 19 ساله نویسنده آنا Aleksandrovna Malinovskaya بود. برای 20 سال زندگی در خانواده خود، یک کودک ظاهر شد. پسر آناتولی Anatolyevich Lunacharsky در سال 1911 متولد شد و به پدران پدر و مادر خود رفت، تبدیل به یک نویسنده شد. در سال 1943، او به طور آگاهانه به جلو رفت، جایی که او به طور غریزی در هنگام فرود فرود در Novorossiysk فوت کرد.

Anatoly Lunacharsky و ناتالیا رانیل

در سال 1922، آناتولی 47 ساله، ناتالیا روزنل بازیگر جوان را ملاقات کرد و بلافاصله با او عاشق شد. به زودی زن و شوهر خلاق مشغول به کار بودند. در ازدواج خود، کودکان مشترک به نظر نمی رسید، اما مرد دختر دختر ایرینا لوناکار را از اولین رابطه مشروع همسر جوان خود انجام داد.

ملیت شخصیت عمومی روسی است. قد و وزن او به طور خاص شناخته شده نیست، اما توسط عکس های بایگانی که نشان می دهد یک مرد ما می توانیم نتیجه گیری کنیم که این یک مرد نسبتا بالا و دولتی بود.

مرگ

علت مرگ آناتولی Lunacharsky تشدید بیماری پس از حذف چشم راست، که در سال 1932 در برلین صورت گرفت، تشدید شد. پس از عملیات، یک مرد به روسیه بازگشت، اما دیگر امکان پذیر نیست که به طور معمول کار کند. بنابراین، بر اساس توصیه پزشکان، نویسنده به درمان مجدد به آلمان ادامه داد.

Tombstone Anatoly Lunacharsky در دیوار کرملین

در تابستان سال 1933، Lunacharsky به پاریس آمد، جایی که وضعیت جسمی او بدتر شدن بود، زیرا پزشک بر روی بیمارستان بستری در یک آسایشگاه در Cote d'Azur اصرار داشت. مرگ به طور غیر منتظره به غیر منتظره در 26 دسامبر 1933، یک مرد 58 ساله بود.

نقل قول

"این بازی تا حد زیادی بر اساس تمام فرهنگ انسانی است." "اگر شما پیر هستید، پس می دانید؛ اگر جوان هستید، یاد خواهید گرفت اگر شما بزرگتر هستید و نمی دانید، من برای شما بسیار متاسفم. "" و هر یک از ما که پیشنهاد می کند دیگران را هدایت می کند، باید به طور مداوم و به شدت یاد بگیرند. "" رهبر بد می داند چه کاری باید انجام دهد. خوب نشان می دهد که چگونه این کار را انجام دهید. "

کتابشناسی - فهرست کتب

  • 1906 - "سلطنتی برادوبری"
  • 1907 - "پنج فرنس برای طرفداران"
  • 1912 - "ایده ها در ماسک ها"
  • 1918 - "گفتگو در مورد هنر"
  • 1919 - "Mages"
  • 1920 - "ایوان در بهشت"
  • 1922 - "وسوسه"
  • 1926 - "سم"
  • 1927 - "در غرب"
  • 1929 - "ماکسیم گورکی"

ادامه مطلب