Loule Vilma - عکس، بیوگرافی، زندگی شخصی، علت مرگ، کتاب

Anonim

زندگینامه

در بهار سال 1950، در مزرعه در نزدیکی شهر Yegev، شناخته شده به عنوان Betty Alver زادگاه، مترجم "یوجین Onegin" به استونیان، دختر به نظر می رسد به جهان، که به مقصد تبدیل به یک شفا دهنده معروف بود. بر خلاف بسیاری از اشخاص عامیانه، لول ویلام تحصیلات عالی پزشکی داشت. تمرین پزشکی یک زن را متقاعد کرد که انسان به همان اندازه که او می خواهد سالم باشد، سالم است.

دوران کودکی و جوانان

آغاز بیوگرافی تئوتریک نمی تواند خوشحال باشد. دختر به عنوان یک نتیجه از حاملگی پنجم مادر اولگا رای، اما 2 کودک اول درگذشت، پس خواهر بزرگتر لیلی متولد شد، سپس سقط جنین دنبال شد. لول یک کودک ناخواسته بود و رابطه با مادر همه زندگی خود را به نویسنده ناراحت کرد. در عکس خانوادگی، نویسنده آینده کتاب های مربوط به استرس به دوربین نگاه نمی کند.

لول در دوران کودکی با والدین و خواهر بزرگتر

در جوانان خود، لول از 6 مرگ و میر بالینی رنج می برد، که بعدا نیاز به یک واعظ را برای زنده ماندن بسیاری از آزمایشات برای نازک شدن بدن و آن را حساس تر به حقایق بالاتر توضیح داد. دختر آموزش عالی در قدیمی ترین دانشگاه استونی - دانشگاه تارتو دریافت کرد. پس از پایان دانشکده پزشکی، لول تبدیل به یک متخصص زنان و زایمان روستایی شد.

پزشکی و کتاب ها

اولین محل کار Loule یک بیمارستان در شهر Rapla است، بومی آن خواننده آن Vesk است. دکتر جوان مجبور بود گاهی اوقات در 36 ساعت در یک ردیف کار کند. لول برای عملیات پیچیده ترین زنان، حتی برای بیمارستان وضعیت اشتباه گرفته شد. رهبری موسسه پزشکی Rugalo Viilma برای خود خواندن، و در سال 1983، دکتر و شوهرش به شهر بزرگتر Haapsalu نقل مکان کرد.

بیماران به دکتر معنوی و توجه احترام می گذارند، به دنبال رسیدن به لوئل بودند. اولین تجربه ویلما به عنوان یک نویسنده، منشا کنجکاو است: متخصص زنان یک بروشور برای خواندن در خط در پذیرش ساخته شده است، به طوری که زمان ذرت زنان در راهرو با مزایا و می دانست که دیدگاه دکتر به آنها تلاش می کند. به تدریج، لول در پزشکی رسمی ناامید شد و پس از پایان دوره های 15 روزه در Parapsychology، آن را در عمل خصوصی مشغول به کار بود.

Viilma خواندن سخنرانی نه تنها در استونیایی، بلکه همچنین در روسیه و فنلاند، که به طور مستقل کار کرد. دکتر همچنین دو بار از هند بازدید کرد، جایی که او در شیوه های معنوی بهبود یافت.

دکتر لول ویلیما

بر اساس کار دکتر، جدول بیماری ها کشیده شد، که بر اساس آن علل بیماری در روانشناسی قرار می گیرند. بنابراین، به گفته ویل، اساس سندرم داون ترس از خود، سکته مغزی - تشنگی برای انتقام، یبوست - بدبختی، و سرطان - بدبختی. دلیل چاقی نه تنها و نه غذای بیش از حد به عنوان تشنگی برای انباشت و نارضایتی.

به گفته لول، تنها فرصت برای به دست آوردن سلامت، خلاص شدن از استرس ها است و برای این منظور شما باید خود و دیگران را ببخشید. به عنوان مثال، اگر دشمن لعنت را تحمیل کند، ما باید یک گناه را نه تنها به او بگیریم، بلکه همچنین برای خودش، زیرا شما اجازه داد که لعنت به حقیقت برسید.

زندگی شخصی

زندگی شخصی تئاتری همانند میلیون ها تن از زنان شوروی بود. در سال 1969، در حالی که تحصیل در دانشگاه، لوئل و سایر پزشکان به جوانانی که در سلخویاندی در حزب دانشجویی تحصیل کرده بودند دعوت شدند. بنابراین شفا دهنده آینده مردی را به نام آرنو ملاقات کرد، که پس از 2 سال ازدواج کرد. سرگرمی مشترک از همسران رقص و مسافرت توسط اتاق قزاق - به لنینگراد، به جمهوری های بالتیک همسایه.

لول ویلام و شوهرش arno

علیرغم اشتغال و دسترسی به دو فرزند (با فاصله 3 سال در لول و آرنو، دوش ویرگ و ویلا متولد شد)، دکتر ویلا کاملا آماده شد، نهال او به او داد. حتی قبل از شروع تمرینات، متخصص زنان، گاهی اوقات از توانایی های پارانورال استفاده می کنند تا شوهرش را در مسیر درست هدایت کنند.

آرنو در مصاحبه ای با نجات دهنده لوله سرگئی کولکوف، گفت که یک روز همسرش مجبور به فورا به تالین می رود و او در جنگل مشغول به کار بود. ناگهان، مرد شکم را پیچید، و او مجبور شد به خانه برود. یک ساعت بعد، از درد هیچ ردیابی وجود نداشت و شوهر به همسرش به پایتخت جمهوریخواه آورد.

مرگ

علت مرگ یک دکتر در یک تصادف اتومبیل زخمی شد. در 20 ژانویه 2002، لول و شوهرش پس از سمینار در پایتخت لتونی بازگشت. نویسنده، از اشغال راضی نیست، به عنوان دوست خود گفت: "من به خانه می روم". در ورودی Haapsalu از گروه مخالف، ماشین پرش کرد، واگن را از بین برد، که توسط یک راننده رانده شد. لول 2 ساعت پس از حادثه فوت کرد، ARNO 3 عملیات را بر روی پاها منتقل کرد، اما جان سالم به در برد. با توجه به طوفان تلخ سرنوشت، پدر کوه Avtoleda، همچنین در یک برخورد پیشانی فوت کرد، به عنوان یک مربی رانندگی کار می کرد.

پس از 3 روز پس از مرگ دانه او، دوستداران خود را به عنوان مثال Svalytaga پیامی از Loule دریافت کرد، در مراسم تشییع جنازه بخوانید. در نامه ای از آن نور، "نویسنده گزارش داد که" مرگ وجود ندارد، تنها تغییر در شرایط زندگی وجود دارد "، مردم را تشویق کرده است که یکدیگر را دوست داشته باشند و وعده داده اند که به رویاهای نزدیک شوند.

بیوه، که به آن حقوق کتاب لوئل، در نسخه خود مشغول است. در قبر عزیزانش در یک گورستان جنگلی کوچک، یک مرد یک سنگ را تنظیم می کند، منظره هایی شبیه به نمایه شفا دهنده دارد.

کتابشناسی - فهرست کتب

  • "نور روح"
  • "اقامت یا رفتن"
  • "بدون شرارت به خودتان"
  • "گرما امید"
  • "منبع نور عشق"
  • "درد در قلب شما"
  • "در توافق با شما. کتاب غرور و شرم آور
  • "بخشش واقعی و خیالی"
  • "پاک کردن بدن در سطح فیزیکی و انرژی"
  • "زندگی با خودت شروع می شود"

ادامه مطلب