Orhan Pamuk - عکس، بیوگرافی، زندگی شخصی، اخبار، خواندن 2021

Anonim

زندگینامه

نویسنده ترکیه Orhahan Pamuk به عنوان یک رمان نویس شناخته شده است، که موضوع رویارویی شرق و غرب را نشان می دهد. در آثار او، فرهنگ سنتی اغلب با مدرنیته مواجه می شود. با این حال، پس از دریافت شناخت جهانی و جایزه نوبل ادبیات، پاموک، در یک کشور متناقض باقی مانده است. برخی از هموطنان او را با قهرمانان، دفاع از شهروندان مدنی، دیگران به خائن احترام می گذارند.

دوران کودکی و جوانان

Orhan Pamuk - خواننده استانبول، کار ترک با شهر قدیمی متصل است، جایی که او در سال 1952 متولد شد. اجداد رومیست از قفقاز به ترکیه آمدند. در حال خواندن، آنها یک رنگ پوست فوق العاده روشن برای مکان های جدید داشتند که برای آنها پاموک نامیده می شد، که به معنی "پنبه" بود.

خانواده پسر غنی و شکل گرفتند. پدربزرگش ثروت را در ساخت راه آهن ایجاد کرد و پدر Gundyude در حرفه معتبر مهندس مشغول به کار بود. والدین به دیدگاه های طرفدار غرب و لیبرال پیوستند، به فرهنگ های دیگر علاقه مند شدند و با ارزش های سکولار زندگی می کردند.

خانواده در یک ساختمان آپارتمان بزرگ زندگی می کنند، جایی که همه همسایگان بستگان نزدیک بودند. خانوار با مادربزرگش پر شده بود، که پس از مرگ شوهرش، رئیس غیرقانونی خانواده بود. بدون معدنچی اصلی، رفاه قبل از چشم، بدتر شده است، اما نویسنده با قدردانی و حساسیت به یاد می آورد سال های کودکان زمانی که او از آپارتمان خارج از آپارتمان خارج شد، و در هر جایی که او دوست داشت و ریخت.

قراردادن از تصاویر گتی

پسر کتاب ها را دوست داشت و خواندن بخورید. این سرگرمی تنها توسط کتابخانه پدر 1.5 هزار جلد تسهیل شد، که موجب هیجان در آینده نویسنده شد. Orhan تمام زندگی خود را برای جمع آوری خود را به خواب و قادر به درک قصد، در حال حاضر تبدیل به یک نویسنده معروف بود. در کتاب مجمع Turkka 12 هزار کتاب که به عنوان منبع الهام بخش خدمت می کنند. یک مکان ویژه در این مجموعه توسط نویسندگان روسی اشغال شده است، تحسین که پروسایک برای زندگی حفظ شده است.

رمان نویس آینده در کالج رابرت مدرسه آمریکایی شرکت کرد و فارغ التحصیل شد که از آن وارد دانشگاه فناوری استانبول شد. Orhan به دنبال خواسته های والدین، شروع به یادگیری از معمار کرد، اما او تنها 3 سال طول کشید. مطالعات پرتاب، مرد جوان قصد خود را برای تبدیل شدن به یک نویسنده اعلام کرد و به دانشکده روزنامه نگاری رفت. پدر خود را مخفیانه نوشتن "میز"، پسر پشتیبانی کرد. اما مادر فکر کرد که این شغل غیر جدی است. پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه در سال 1977، مرد جوان به عنوان حرفه ای کار نمی کرد و تصمیم گرفت اولین رمان را بگیرد.

کتاب

رمان اول "جودد خلیج و پسرانش" در سال 1982 بیرون آمد و بلافاصله توسط دو جایزه مشخص شد. این کتاب یک حماسه خانوادگی است و در مورد سه نسل خانواده صحبت می کند، که انتقال به ارزش های جدید را تجربه می کند. پدر Orhan پس از خواندن اولین دستنوشته پسر، پیش بینی کرد که او جایزه نوبل را دریافت کند.

کتاب بعدی "خانه سکوت" یک سال بعد بیرون آمد، و دوباره تاریخ "پدران و کودکان" را معرفی کرد، در برخورد با دیدگاه ها و فرهنگ ها، با طعم نوستالژی مخلوط شد. این کار به تعدادی از زبان های اروپایی منتقل شد و در مورد نویسنده به عنوان استاد کلمه صحبت کرد.

"کتاب سیاه"، منتشر شده در سال 1990، به یک رویداد ادبی تبدیل شد. جستجوی جدید تاریخی یک سال بعد، مدیر مشهور ترکی، پس از آن، محافظ مشهور ترکیه بود. منتقدان شخصیت خلاقانه نویسنده را ذکر کردند که دارای ریشه های عمیق ملی و ترکیبی از شرق و غرب است.

پلاستیک و توانایی سبک برای فکر کردن در دو هواپیما ذهنی اجازه می دهد تا رمان نویس به سفر بین دنیای اروپا و آسیا، اجتناب از درگیری و کاهش سطح گفتمان واقعی فرهنگ ها.

در سال های پس از آن، "نام من قرمز است"، "برف" و "استانبول". شهر خاطرات. " در آخرین رمان، انگیزه های بیوگرافی خود، به طور جدی با یک قلب گران قیمت ارتباط دارد، جایی که هر سنگ با تاریخ هزاره اش اشباع شده است، به وضوح ردیابی می شود. در سال 2005، Orhan Pamuk جایزه نوبل ادبیات را به عنوان یک نویسنده به دست آورد، "چه کسی در جستجوی روح ملانکولی شهر بومی خود، نمادهای جدیدی را برای برخورد و همبستگی فرهنگ ها یافت."

از آن به بعد، نویسنده ترکیه به عنوان یک کلاسیک زندگی شناخته شده است، و کتابشناسی با کتاب "موزه بی گناهی" و "افکار عجیب و غریب من" دوباره پر شده است.

زندگی شخصی

Orhan در سال 1982 توسط Isline Turgyn ازدواج کرد. همسر نویسنده در مطالعات تاریخی مشغول به کار بود و در سال 1985 یک بورس تحصیلی آمریکایی دریافت کرد. به همین دلیل، خانواده به نیویورک نقل مکان کرد، جایی که پاموک 3 سال به ترکیه در دانشگاه کلمبیا آموزش داده است. هیچ فرزندی برای تقریبا 10 ساله وجود نداشت، اما در سال 1991، دختر رایویا متولد شد. نام دختر طولانی مدت به عنوان "رویای" ترجمه شده است.

قراردادن از تصاویر گتی

در سال 2001، شکستگی در زندگی شخصی رمان نویس صورت گرفت: او همسرش را طلاق داد. در آن سال ها، یک مرد به یک رمان با همکار از هند Kiran Desai اشاره کرد. با این حال، روابط طولانی مدت با یک نویسنده با یک زن دیگر همراه است - Aslah Akyavash، که Orhan ازدواج مدنی از سال 2010 زندگی می کند.

در سال 2005، Prosais مصاحبه ای با روزنامه سوئیس کرد، جایی که او در مورد نسل کشی ارمنی در زمین ترکیه گفت. بیانیه نویسنده منجر به طوفان خشم و ادعاهای قضایی در میهن خود شد، پس از آن تصمیم گرفت تا به مهاجرت اجباری به آمریکا برود و از زندگی او بترسد. در حال حاضر یک مرد به دو کشور زندگی می کند: او بخشی از زمان در نیویورک را صرف می کند و بقیه - در استانبول. Orhan هنوز اتهامات "جداسازی تصویر ترکیه" را از هموطنان دریافت می کند و نقل قول های آن مقاله Pamuchi به یاد می آورند.

Orhan Pamuk در حال حاضر

آخرین رمان نویسنده "زن قرمز موی" در سال 2016 منتشر شد. این کتاب در مورد عشق به عشق جوانان به بازیگر اسرار آمیز تئاتر ولگرد می گوید. رویدادی که در جوانان اتفاق افتاد، نفوذ سرنوشت ساز را در کل سرنوشت خود داشت. طرح چند لایه قهرمان را در مراحل مختلف زندگی نشان می دهد: اول، خواننده او را در یک مرد جوان بی تجربه می بیند، پس - یک مرد پر انرژی و در پایان - Moat پیرمرد. در روسیه، این کتاب برای اولین بار توسط انتشارات "خارجی" صادر شد.قراردادن از تصاویر گتی

حالا طرفداران از نویسنده آثار جدید انتظار دارند. پاموک در مصاحبه ای با روزنامه "Millets" گفت که در حال حاضر او در مورد جدید "شب های طلسم" نگران است، اقدام که در سال 1900 باز می شود. برنده جایزه نوبل اذعان کرد که او در مورد طرح تقریبا 35 سال فکر می کند. او هنوز کتاب ها را از دست بدون استفاده از کمک به کامپیوتر می نویسد.

یک مرد نه تنها با نوشتن مشغول است. این در میان سرگرمی های او شناخته شده است - نقاشی و عکاسی. از فوریه 2019، نمایشگاه عکس Orhans Pamuku در استانبول برگزار شد، جایی که او 600 عکس از شهر محبوب ساخته شده از بالکن آپارتمان خود را برای چندین سال ارائه داد. مجموعه ای از تصاویر در دنباله زمانی به شباهت فتورتا، که در آن یک داستان شگفت انگیز خوشحال می شود.

نقل قول

"من می خواهم خدا، در مقابل که من نیازی به ساخت کفش، زانو نزنید و دست کسی را ببوسید. خدا که تنهایی من را درک می کند. "" من شادی را متوجه نشدم، زیرا من می خواستم نجات پیدا کنم، اما چون من می ترسم که آن را از دست بدهم. "" آنچه را که درست است، همیشه یک مرد را خوشحال نمی کند. "عشق می کند مردم مردم را احمقانه می کنند یا فقط احمق ها در عشق می افتند؟ "

کتابشناسی - فهرست کتب

  • 1979 - "جد خلیج و پسرانش"
  • 1983 - "خانه سکوت"
  • 1985 - "قلعه سفید"
  • 1990 - "کتاب سیاه"
  • 1994 - "زندگی جدید"
  • 1998 - "نام من قرمز است"
  • 1999 - "رنگ های دیگر"
  • 2002 - "برف"
  • 2003 - "استانبول. شهر خاطرات »
  • 2008 - "موزه بی گناهی"
  • 2014 - "افکار عجیب و غریب من"
  • 2016 - "زن قرمز مو"

ادامه مطلب